
در بیان نارساییهای آموزشی دامپزشکی
دکتر وحید عطارد
این هم مثالی دیگر از آنچه بدانیم اقدامات فعلی در مورد کنترل و پیشگیری بیماری تب برفکی و یا سایر بیماریها به جایی نمیرسد. همیشه تقصیرات متوجه افراد و امکانات نیست و بعضا متوجه تفکر و اندیشههاست. یکی از مدیران کل محترم فرمودهاند «ویروس جدید بر خلاف ویروسهای دیگر تب برفکی به گاومیش منتقل میشود». بگذریم از اینکه تمامی ویروسهای تب برفکی گاومیش و به طور کلی تمامی زوجسمان را آلوده میکند و بیمار میسازد و در این میان گاومیش عنوان مخزن طولانیمدت ویروس را که میتواند ویروس را مرتبا به محیط تزریق نماید یدک میکشد؛ آنچه که موجب تعجب است بیان این موضوع در سایت نشریهای است که تعداد زیادی از همکاران دامپزشک از آن بازدید میکنند و جای تعجب است هیچ کس به این موضوع واکنشی نشان ندادهاند در حالی که توسط بیش از ۲۹۰ نفر بازدید شده است.
از نظر کلی میتوان گفت «مهم نیست، بگذریم»، اما چون توسط بالاترین مقام دامپزشکی استان عنوان گردیده، از اهمیت زیادی برخوردار است. از آنجا که چطور میتوان از کسی که دارای چنین اطلاعاتی است، توقع داشت که بتواند همکارانش را در راه کنترل بیماری کمک و یاری دهد، و این موضوعی است که تبعات آن مستقیما متوجه ریاست سازمان دامپزشکی است، به طوری که اولین شرط تفوق و برتری بر بیماری، افزایش اطلاعات و برقراری آموزشهای مستمر و سختگیرانه میباشد.
با این وضع اطمینان کامل دارم که نه تنها واکسیناسیون تاثیری در وضعیت نداشته، بلکه ویروس بر حسب معمول و منطبق بر موازین اپیدمیولوژیک به جمعیت وارد شده، با گذشت زمان ایمنی طبیعی را بوجود آورده و اینک در حال فروکش کردن احتمالی است، اگر بقین داشته باشیم که همگی جمعیت را آلوده کرده باشد، اعم از گاو و گوسفند و بز و گاومیش.
یاد دارم که در یکی از جلسات فائو و تب برفکی اتحادیه اروپا، نماینده سودان حرف جالبی میزد؛ میگفت «در سودان کسی به فکر واکسن زدن نیست؛ هر دو سال یکبار بیماری شیوع پیدا میکند، تمامی جمعیت را آلوده میکند، تعدادی تلفات و خسارت بر جای میگذارد، میرود تا دو سال دیگر و از این طریق هزینهای بر کشور تحمیل نخواهد شد و دامداران هم راضیند». متاسفانه ایشان هرگز نمیتوانست به خود بقبولاند که نبود این خسارات چقدر میتواند در رفاه کشورش موثر باشد. شاید بیراه هم نگفته باشد، زیرا موضوع رفاه مردم جایی مطرح میشود که تمدنی شکوفا دارد و پیشرفتهای علمی و اندیشههای غنی از علم و پیشگام برای حمایت و سعادت جامعه از جایگاهی ارزشمند برخوردارند که قطعا در کشورهایی همانند سودان در حال حاضر یافت نمیگردد.
منظور از این نوشته تنها گوشزدی است برای بهتر شدن وضعیتی که میتواند بالقوه و بالفعل جامعه را تحت تاثیر تبعات ناهنجار قرار دهد. باید بدانیم لازمه پیشرفت، علم است. بی علم به جایی نخواهد رسید. بارها گفتهام برای تفسیر یک موضوع و ایجاد تغییر در جهت یک برنامه برای پیشرفت، نیازمند علم کافی است. نمیتوان به صرف داشتن مدرک از موسسه و یا دانشکدهای مدعی بود و صاحب سبک و اندیشه، بلکه تدبر و تبحر نیازمند تفکر است؛ تفکر در زمینه دانستنیها. به صرف بیان موضوع از طرف شخص یا مقالهای نباید دستبسته قبول کرد، بلکه شرط قبول، تحقیق و تحقق است.
منظور آنکه ویروس تب برفکی اولین ویروس شناخته شده حیوانی و انسانی است. تمامی مشخصات ویروس، اعم از سویههایش، خصوصیات اتیولوژیک و اپیدمیولوژیک آن شناخته شده است؛ واکسن آن هم سالهاست به سبک و سیاق چندین ساله تهیه میشود که واکسن کشته است؛ تنها موادی که به کار برده شده و روش کشت آن تغییراتی داشته و در سایر موارد تغییر چندانی نداشته است. پس دلیل تفاوت در بیان بیماری چیست؟ مگر همگانی که تدریس میشوند و یا تدریس میکنند، از منابعی که همگی یکسان هستند استفاده نمیکنند؟ دلیل آنکه تفرق آرا وجود دارد چیست؟ و آن غیر این است که سازمان دامپزشکی کشور به عنوان مرجع ملی نتوانسته است یکسانی در برخورد با بیماری ایجاد کند؟ و این مشکل پراهمیتی است که باید سریعا به آن رسیدگی کرد. برگزاری کلاسهای آموزشی و ایجاد یکسانی در ادبیات بیماری در وهله نخست هر گونه اقدامی قرار دارد. این آموزشها نه برای دریافت مدرک و یا تاییدیه شرکت در کلاس است، بلکه باید به عنوان معیاری برای پیشرفت ضمن خدمت در نظر گرفته شود و وجه تمایز افراد برای تصدی پستها و ارتقای سازمانی و حتی دریافتها باشد تا بتواند انگیزه پیشرفتهای علمی و فکری و اندیشه سازمانی را ارتقا دهد.