آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در سال های اخیر صنعت مرغداری کشور را به شدت زیر تاثیر خود قرار داده و آسیب های اقتصادی و هزینه های زیادی بر این صنعت بزرگ وارد کرده است. این بیماری شایع پرندگان بومی و مرغداری های سنتی در جهان محسوب می شود اما برخلاف سایر کشورها و قاره هایی که هر ساله مرغداری های سنتی شان درگیر آن می شوند، سالن ها و واحدهای صنعتی پرورش مرغ ایران بیشتر گرفتار این ویروس (H5N1) شده و آسیب می بینند.
به گزارش حکیم مهر به نقل از اگنا، در این زمینه گفت و گویی را با «دکتر حسن نیلی احمدآبادی» متخصص بیماری های طیور و استاد تمام دانشگاه شیراز انجام داده ایم. وی توسعه نامتوازن صنعت طیور و نبود امنیت زیستی در زنجیره تولید را علل اصلی آسیب پذیری صنعت طیور کشور مقابل بیماری ها از جمله ویروس آنفلوانزای فوق حاد پرندگان می داند. متن این گفت و گو در پی می آید.
جناب دکتر نیلی، با توجه به اینکه آنفلوانزا یک بیماری شایع در میان پرندگان وحشی و بومی در جهان محسوب می شود، دلایل شیوع و اپیدمی آن در واحدهای صنعتی پرورش مرغ در کشور از نظر شما چیست؟ توضیح بفرمایید.
شیوع بیماری آنفلوانزا یک مشکل جهانی است که سال گذشته همزمان تعداد زیادی از کشورها در چهار قاره آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکا را با شدت و ضعف، زیر تاثیر قرار داده بود. در برخی مناطق ما با شدت و تراکم بیشتری از شیوع این بیماری مواجه بودیم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی که این بیماری گزارش شد و مشکلات زیادی در پرندگان وحشی و بومی آنها ایجاد کرد اما در کشور ما به علت توسعه نامتوازن صنعت طیور که برخی از بخشهای آن بدون ضابطه توسعه پیدا کرده اند، در نتیجه آسیبپذیری آن در مقابل بیماریهای عفونی نیز افزایش یافته است. چنانچه شیوع بیماری آنفلوانزا در سال های اخیر نشان میدهد برخی حلقههای مفقوده از جمله امنیت زیستی که در این ساختار دیده نشده، وجود دارد. با توجه به اینکه بیماری آنفلوانزای مرغی در کشورهای اروپایی میان پرندگان وحشی و بومی، میچرخید اما در کشور ما بیشتر در سالنها شایع شد و گلههای صنعتی طیور گوشتی و تخمگذار را درگیر کرد. البته در بین پرندگان بومی نیز وجود داشت.
به عنوان کارشناس و متخصص بیماری های طیور چه راهکارها و توصیه های پیشگیرانه ای را برای صنعت طیور کشور ارایه می کنید؟
تولیدکنندگان مرغ و تخم مرغ و زنجیره مدیریتی این صنعت باید آنفلوانزا را جدی بگیرند و قسمتهای کم هزینه مانند امنیت زیستی را در زنجیره تولید بیشتر رعایت کنند. همیشه معدوم سازی پرهزینه ترین و آخرین مرحله از کنترل بیماری و به بیانی دیگر، مکمل بخشهای دیگر است. تا زمانی که بخشهای دیگر را رعایت نکنیم، معدوم سازی هم نتیجه لازم را نخواهد داشت. هدف از معدوم سازی کنترل بیماری است و اگر بیماری منتشر میشود، یعنی معدوم سازی اهدافی که دارد را به خوبی محقق نکرده است. بنابراین صنعت طیور باید به صورت گسترده و زنجیره ای بخش امنیت زیستی را که معدوم سازی سالنهای درگیر یکی از آخرین راه های کنترل آن است، اجرا کند.
همان گونه که اشاره کردید، در دیگر قاره ها وقتی بیماری آنفلوانزا شیوع پیدا می کند صنعت مرغداری را کمتر درگیر میکند، اما در ایران برعکس بوده و صنعت بیشتر درگیر بیماری شده است. میتوان چنین استنباط کرد که سالنهای پرورش ما استاندارد نیستند؟
استاندارد یک بحث است و تعاملهای انسانی بحث دیگری است که در آخر تمام تذکرات فنی توسط کارگر (نیروی انسانی) باید اجرا شود. اگر آن کارگر در سطح لازم آموزش ندیده باشد بقیه حلقه ها هم بی تاثیر میشود. کسی که با جوجه ها تماس مستقیم دارد آن شخص هدف اصلی ما است نه مدیری که در ستاد و مرکز شهر مدیریت میکند بنابراین ما سطوح آموزشی را باید از سطح پایین شروع کنیم. باید آموزش را در سطح کارگر مجموعه پایین ببریم و آنجا با جدیت و به طور مستمر آموزش دهیم زیرا آموزش بی نهایت موثر است. حدود ۲۰ سال پیش و در دولت اول اصلاحات، در نامه ای به رییس جمهوری در مورد آنفلوانزا مکاتبه کردم و هشدار دادم. ایشان هم دستور دادند که راهکارهای مقابله با بیماری بررسی و اجرایی شود. اگر در آن زمان دولت و تولیدکنندگان این هشدار را جدی میگرفتند اکنون آسیبپذیری صنعت طیور بسیار کمتر میشد. واقعا صنعت طیور به صورت نامتوازن رشد کرده و برای برخی از بخشها مجوزیهایی صادر شده که بر اساس ساختار بیولوژیک کشور نبوده است. همچنین یک سری نکات در آن رعایت نشده و همین باعث شده آسیب پذیری در آن بسیار زیاد شود.
با این تفاسیر برای حفظ سرمایههایی که در معرض این ویروس قرار گرفته اند و از نظر اقتصادی به همه واحدها خسارت وارد میشود، چه از نظر بیکاری و خارج شدن واحدهای تولید از گردونه تولید لازم است همه دست به دست یکدیگر دهیم و نسبت به بحث های امنیت زیستی توجه بیشتری کنیم. نکات بسیار ساده و کم هزینه در این بخش مانند استفاده از ماشین لباسشویی در فارم های پرورش و شست و شوی هر روز لباس کارگران و خشک کردن آن در آفتاب میتواند تا حدود زیادی از شیوع بیماری پیشگیری کند. این بیماری از طریق تماس مستقیم منتقل میشود و هیچ پرنده مهاجری وارد سالنهای پرورش نمیشود. مرغ تخمگذار داخل قفس هم امکان تماس با پرنده مهاجر را ندراد و از طریق انسانهای آلودهای که با مدفوع پرنده مهاجر سر و کار داشتند مبتلا می شوند. اگر همین مساله ساده را کارگران و پرسنلی که با گله تماس مستقیم دارند اجرا کنند، هیچ ویروسی وارد سالن نمیشود.
مدیران فارم ها چه میزان با این صنعت آشنا هستند و در این زمینه تخصص دارند؟ آیا این موضوع در صدور یا تمدید پروانه مرغداری ها تاثیری دارد؟
این نکته بسیار کلیدی است و برای تمدید پروانه یا صدور پروانه یک سری نیازمندیها یا پیشنیازهایی باید رعایت شود که در بسیاری از صنفها وقتی میخواهند جواز کسب بگیرند میگویند باید این کلاسها را بگذرانند و بعد از گذراندن آموزش های لازم، جواز دریافت می گیرند. کار صنعت طیور بسیار فنی تر از شغلهای دیگر است و با موجود زنده سروکار دارد. به همین دلیل مدیران فارم ها در زمان تمدید پروانه باید دوره های فشرده آموزشی را بگذرانند و دوره های بازآموزی به صورت مستمر در مناطق مختلف متناسب با شرایط کشور تشکیل شود. بیماری آنفلوانزا به راحتی از کنترل خارج شده و بین گونههای مختلف میچرخد و وقتی در منطقهای وارد شود همه گونه ها را درگیر میکند. برخی از آنها هیچ علایمی نشان نمیدهند، یعنی ویروس را منتشر میکنند اما تلفات نمیدهند و در کار پیشگیری و کنترل اختلال ایجاد میکنند.
در مجموع و یک نگاه کلی، وضعیت صنعت طیور کشور را با توجه به چالشهای این صنعت از جمله آنفلوانزا، کیفیت و صادرات چگونه ارزیابی می کنید؟
در یک منطقهای با جمعیت ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون نفری قرار داریم که می تواند بازار بسیار مناسبی برای صنعت طیور ما باشد به شرط اینکه استانداردها را بالا ببریم و امکان دسترسی به بازارهای وسیع در اطرافمان را ایجاد کنیم. اخیرا مطالعهای در آمریکا روی این منطقه انجام شده و نشان می دهد که مردم آن به مرغ گرم بیشتر از مرغ منجمد و سرد تمایل دارند. بنابراین تولیدکنندگان ما در رقابت با سایر کشورهای اروپایی، استرالیا، امریکا و برزیل مزیت نسبی بهتری برای تامین مرغ گرم در منطقه دارند. برخی از کارهایی که در این صنعت خیلی وقت پیش باید انجام میشد با تاخیر عملی شد، یکی از آنها مرغ سایز بود. باید متناسب با بازار جهانی تولید و در بازارهای منطقهای نیز موثرتر عمل کنیم. وقتی سایز مرغ بزرگتر شود ضریب تبدیل آن نیز افزایش می یابد و سالانه نزدیک به یک میلیون تن دانه بیشتری مصرف میکنیم که تبدیل به چربی میشود و کیفیت مناسبی ندارد. به همین دلیل قمیت تمام شده گرانتر میشود و کیفیت لاشه از نظر پروتئین و چربی نیز مناسب نیست. این مساله قدرت مانور ما را در بازارهای منطقه ای و کشورهای همسایه کاهش داده میدهد.
یکی دیگر از چالشهای ما در منطقه حالت جزیرهای بودن ما (از بعد سیاسی) است و باعث شده تا قدرت مدیریت ما بر بازار کم شود. همچنین نوسانات بازار داخل نیز بر این مسایل دامن می زند. از سوی دیگر تشکلهای قوی هم نداریم و اتحادیه ها ضعف دارند و تولیدکنندگان نیز به صورت جزیرهای عمل میکنند. از جنوب ایران تا غرب و شرق، بازارهای هدفی وجود دارند که در برنامه درازمدت میتوانند مورد ارزیابی و برنامه ریزی صادراتی قرار بگیرند. البته این امر مشروط به این است که همه بخشهای صنعت به درستی عمل کنند. در حال حاضر تولید مرغ بیش از نیاز بازار داخلی است و سالانه چند صد هزار تن اضافه تولید داریم و از آنجایی که سیاست های دولت افزایش تولید است باید به طور جدی بر بازارهای منطقه با هدف ارتقای کیفیت و توجه به ذائقه مشتریان خارج از کشور، محصول تولید شود.
تولید مرغ سایز گرچه اقدامی دیرهنگام بود اما همچنان در اجرای آن با مشکل مواجهیم. مرغداران ما هنوز ضمانتی برای فروش مرغ سایز در بازارهای خارجی و حتی داخلی با توجه به ذائقه مصرف کنندگان داخلی ندارند. در ایم زمینه چه اقداماتی باید انجام شود؟
در صنعت طیور چالش بزرگی که داریم عوامل خارجی و رضایت مشتریان خارجی است که تولیدات ما برای بازارهای خارجی طراحی نشدهاند. رایزنهای اقتصادی و سفارتخانه های ما که همیشه باید یک پیوست اقتصادی در ذهنیت و برنامههای شان باید، وجود ندارد. برای نمونه سفیر استرالیا در ایران به شدت به دنبال بازاریابی محصولات استرالیایی در ایران است و عوامل ایرانی را میشناسد مثلا میداند در اصفهان چه محصولاتی به فروش میرسد اما سفرای ما تنها به مسایل سیاسی می پردازند و به مسایل اقتصادی کمتر توجه می کنند.