حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: روستای «بازرگان محله» شهرستان رودسر در سال ۱۳۱۸ شاهد تولد فرزندی بود که شاید کمتر کسی تصور میکرد روزی نام «دامپزشکی» با اسم ایشان عجین شود. فردی که نگهداری از گاو و اسب در خانواده کشاورز او برای جمعآوری شالی از کشتزار و انتقال آن به خانه و همچنین جابهجا کردن برنج مازاد به بازار، اولین بهانه برای علاقهمندی او به حیوانات در دوران کودکی شد.
«دکتر تقی تقیپور بازرگانی» از ۷ سالگی به مدت ۶ سال دوره دبستان را در این روستا و ۶ سال دوره دبیرستان را در شهرستان رودسر دنبال کرد. بعد از دریافت مدرک دیپلم به تهران آمد و بهمدت یک سال دوره تربیت معلم را پشتسر گذاشت و با این گواهی به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. بعد از ۳ سال معلمی در دبستانهای تهران در کنکور سراسری شرکت کرد و به مدت 5 سال ضمن اشتغال به تدریس، دوره دکترای عمومی را نیز در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در سال 1348 به پایان رساند.
وی کار را به شکل بیوقفه و بهعنوان مربی در بخش بیماریهای درونی دامهای بزرگ از گروه آموزشی بیماریهای دامهای بزرگ و مامایی و جراحی از سر گرفت و بهمدت ۲ سال (از سال 51 تا 53) برای کسب درجه M.Sc به دانشگاه بریستول انگلیس اعزام شد. بعد از برگشت و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تدریس بیماریهای متابولیک و کمبودهای عناصر و ویتامینها، آموزش عملی دانشجویان در تشخیص درمان و مبارزه با بیماریهای درونی دامهای بزرگ را دنبال کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تدریس مسمومیتها، بیماریهای پوست و غدد درون ریز، چشم و گوش و بخشی از بیماریهای ویروسی و نیز بخشی از بیماریهای انگلی را به عهده گرفت. در دوره انقلاب فرهنگی به عنوان مسئول شاخه دامپزشکی از گروه پزشکی با کمک همکاران، تدوین برنامه آموزش دامپزشکی در 4 مقطع از تربیت کاردان گرفته تا دکترای تخصصی را به انجام رساند. بعد از بازگشایی دانشکده بهعنوان یکی از ۳ عضو شورای سرپرستی و بعد به سمت معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده برگزیده شد. در این مسیر در سال 1353 استادیار، در سال 1372 دانشیار و در سال 1386 استاد شد و بعد از نزدیک به 45 سال خدمت رسمی در 15 بهمن ماه 88 حکم بازنشستگی وی صادر شد.
وی در مدت بیش از نیم قرن فعالیت حرفهای در زمینه دامپزشکی بیش از 2000 دانشجوی این رشته را به طور مستقیم تربیت و 20 بیماری را برای اولین بار در ایران شناسایی کرده است که تعدادی از آنها در سطح جهانی نیز برای اولین بار شناسایی شدهاند.
حکیم مهر: آقای دکتر دامپزشکی در ایران از چه زمانی به معنای آکادمیک دنبال شد؟
بنا به اسناد موجود اولین قدمها در جهت کلاسیک شدن آموزش دامپزشکی در سال 1762 و با تأسیس مدرسه (بنا به نامگذاری ما دانشکده) دامپزشکی در لیون فرانسه برداشته شد و اولین دامپزشکان ایران نیز از دانشآموختههای همین مدرسه هستند.
آموزش دامپزشکی از نوع کلاسیک آن در ایران با شکلگیری مدرسه فلاحت پایهریزی گردید. اولین ساختار مستقل آموزش دامپزشکی مقارن با افتتاح دانشکده دامپزشکی در خیابان کاخ سابق (فلسطین فعلی) بود. به باور تاریخ دامپزشکی لزوم دایر شدن تشکیلات آموزشی و خدماتی دامپزشکی در جهان از جمله ایران به ضرورت مبارزه با طاعون گاوی برمیگردد. این بیماری برای مدتها در اروپا نیز بهعنوان بلای آسمانی تلقی میشد و هر بار شیوع آن با تلفات گاو در حد اعجابآور و به تبع آن با خسارات غیرقابل تصور به پایان میرسید. در ایران نیز بعد از ۳ شیوع طاعون گاوی در سالهای 1295 ، 1303 و 1311 که هر یک با خسارات حیرتبرانگیز پایان مییافت، مؤسسه رازی به منظور مبارزه با این بیماری تأسیس شد.
طی شدن فاصله بین طاعون گاوی به عنوان بلای آسمانی و اینکه پروتئینی در شرایط خاص میتواند منجر به دیوانگی گاو شود در خلال 125 سال از شروع آموزش کلاسیک دامپزشکی در مقایسه با عمر نوع بشر خود سند محکمی است بر این حقیقت که صیقل یافتن توان مغزی انسان به کمک علم چه حاصل معجزهآسایی به بار میآورد.
تردید نیست که علم دامپزشکی از سطح مقدماتی (تربیت کاردان) تا کسب درجاتی چون PhD و پسادکتری همه کاربردی است و لذا همتراز با آموزش کلاسیک آن تدارک ابزار لازم برای بکار بستن آموختهها همواره مدنظر بوده و باید باشد.
حکیم مهر: آقای دکتر، زندگی دامپزشکان همواره سرشار از مخاطرات است. آیا شما خاطرهای در این خصوص دارید؟
بنده همواره در انجام رسالت دامپزشکی، با تشکیلات دامپزشکی کشور و نیز همکاران دامپزشک و دامداران در سطح کشور در روز و تا پاسی از شب از جمله ایام تعطیل چه در میدان عمل و چه تلفنی همواره همراه بوده و هستم. در طی این مسیر دچار جرب آهوهای دم سیاه جزیره خارک هم شدم که یکی از مدرسین مطرح بیماریهای پوست دانشکده پزشکی دانشگاه تهران با وجود داشتن تاریخچه کامل از اینجانب در تشخیص آن کم آورد و اگر اصرار من و کوشش رزیدنتی از مرکز بیماریهای پوست رازی در برملاکردن حضور بندپای عامل جرب در سطح پوست بدنم نبود، امکان به درازا کشیده شدن و فراگیری هر چه بیشتر ضایعات پوستی در من و درگیر شدن خانوادهام حتمی بود و این مورد یکی از سندهای دنبال کردن حرفه دامپزشکی در سطح کشور توسط اینجانب بوده است.
در همین راستا زمانی مشغول شناخت بیماری پوستی در گاومیشهای غرب استان گیلان و در ایامی درگیر شناسایی بیماری پوست گاو در جیرفت و نیز برای روشن شدن گودم گوسفند در بافت کرمان و بسنوایتیوزیس بز در منطقه تفتیده سیاه کوه این شهرستان توان گذاشتم و زمان گذراندم.
حکیم مهر: آقای دکتر، هماکنون به چه فعالیتهایی مشغول هستید؟
تلاش میکنم برخی یافتهها را که فرصت نکردم جمعآوری کنم، سامان دهم. دوم اینکه اگر موارد تازهای وجود دارد، آنها را بنمایم. مثلا من دیروز در جایی بودم که یک کرهاسب را از دست داده بودند و کرهاسب دوم هم در حال رفتن بود. با یکی از دانشجویان خودم کره اسب را نجات دادیم. تلاش می کنم به این شکل نباشد که ضعفی را ببینم اما کاری نکنم.
حکیم مهر: آقای دکتر، اخیرا بحث انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت مطرح شده و اجرای این طرح موافقان و مخالفان زیادی دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
بحث در این زمینه سالیان سال است که مطرح و بالا و پایین میشود. شما باید ببینید که الگو در این کشور از قبل چه بوده و در ادامه چقدر ایدهای که قصد انجام آن را داشتند، هموار شده است. سپس باید بگوییم که حالا این کار را انجام دهیم. یعنی ابتدا باید با ۲ پایگاه قبلی به شکل کامل آشنا باشیم و آنها برای ما شناخته شده باشد و سپس بند سوم را دنبال کنیم. نباید این مساله را به شوخی بگیریم. باید حساسیتهای ویژهای نسبت به آن داشته باشیم و برای آن سند جستجو کنیم. در آمریکا و فرانسه و استرالیا نیز به همین شکل است.
مثلا بنده یک روز به دانشکده دامپزشکی استرالیا رفتم. زمانی که قصد داشتند برای شروع سال دانشجو بگیرند، بنده سازوکار را سوال کردم. گفتند که سالیان سال است که ما ۲۰۰ نفر دانشجوی دامپزشکی میگیریم، اینها یک سال تحت مدیریت در دامداریهای مختلف قرار میگیرند و تحصیل و کار میکنند و سپس از آنها امتحان می گیریم. ۱۰۰ نفر از آنهایی که صاحب قابلیت هستند را برداشت میکنیم و به باقیمانده آنها هم میگوییم که کارهای دیگر انجام دهند.
جالب است که آنها در این زمینه با کسی شوخی ندارند و روی این ۱۰۰ نفر تا پاکسازی شود، کار میکنند. خود این فرد که با بنده صحبت میکرد، متخصص تولید مثل بود. از وی سوال کردم که آیا بیرون از این محوطه هم اشتغال داری؟ در جواب گفت خیر. بنده افرادی را تربیت میکنم تا آنها این مسیر را طی کنند. یعنی تلاش میکنند که ببینند چه چیزی باید اعمال شود و چه چیزی نباید؟ میگفتند ۱۰۰ نفر باید بروند و ما بیش از این نیاز نداریم. منظور من این است که مسائل خود را جدی میگیرند.
حکیم مهر: در مورد انتقال خود سازمان چه نظری دارید؟
تفاوتی نمیکند. در مورد انگلیس دانشکده دامپزشکی از دانشکده پزشکی جدا بود و اگرچه هریک جایگاه خود را داشت، اما در مجموع با هم همکاری داشتند و به این شکل نبود که اصلا یکدیگر را قبول نداشته باشند. یعنی چیزی که صد درصد باید جدا باشد، نیست. آنچه که ضرورت است و باید باشد، باشد. آنچه هم که ضروری نیست را چرا ما بدون جهت ضروری تلقی کنیم؟
حکیم مهر: به نظر شما این انتقال ضروری است یا خیر؟
باید ببینیم که پایگاه ما چه میگوید. کشورهای دیگر به صورت جدی به این مساله نگاه میکنند. دانشکده دامپزشکی جایگاه خود و دانشکده پزشکی نیز جایگاه خود را دارد.
حکیم مهر: آقای دکتر، از تجربه سایر کشورها بگذریم، به نظر شما در ایران ظرفیت انتقال وجود دارد؟
پاسخ دادن به این سوال خیلی آسان نیست. همین سوال را در کشورهای دیگر بپرسید، هیچ پاسخ صد درصد و تعیین مسیر شده نمیتوانند بدهند. شرایط متفاوت است. ارتباط برقرار و جایگاه مشخص است. نه مداخله به معنای از پاافتادگی میکنند و نه دور میشوند. چه دامپزشک برای پزشک و چه پزشک برای دامپزشک.
مثلا در بریستول روزنامهای تخصصی برای دامپزشکی داشتند که مدیریت آن بر عهده یک پزشک بود. در واقع با این سیاست میخواستند این دو رشته را به یکدیگر نزدیکتر کنند.
حکیم مهر: من هنوز متوجه نشدم که نظر شخصی شما در مورد انتقال چیست؟
حرف من این است که همراهی خوب است. دانشکده دامپزشکی جای خود را دارد اما با دانشکده پزشکی همراهی دارد. دانشکده پزشکی نیز به همین شکل. به هیچ وجه مطلقا از هم دور نمیشوند. ما باید در کنار هم باشیم و عمل کنیم و هرچه زودتر مانع از مشکلی شویم که به ما ضربه میزند. منظور من این است که موافقت وجود دارد و عدم موافقت هم به همین شکل.
حکیم مهر: آقای دکتر شما جزء اساتیدی بودید که چند سال پیش نامه معروف درخواست الحاق دامپزشکی به وزارت بهداشت را امضا کردید.
امضا کردن یک مساله صد درصد مثبت نیست. اما جریانی است که میگوییم اگر آن را دنبال کنیم بهتر از این است که فارغ باشیم.
حکیم مهر: خب حتما موافق انتقال بودید که آن را امضا کردید.
عرض کردم که مطلق نیست. زمینه دامپزشکی ما از فرانسه است. هنوز آن زمینه در فرانسه جایگاه دارد. منظور من این است که بین پزشکی و دامپزشکی، هم تفاوتها وجود دارد و هم عدم تفاوت مطرح است. این را افرادی که کار میکنند باید جستجو کنند. از نظر من پزشکی باید جایگاه خود را داشته باشد و دامپزشکی نیز به همین شکل. ارتباط نباید قطع شود. یک کشوری میتواند بگوید به علت این همه دخالتی که میشود، ما برای اینکه بتوانیم اثر منفی این دخالتها را از بین ببریم، این دو رشته را یکی میکنیم که دیگر دستبردها برای هر کسی خیلی متداول نباشد و ضررهای ناشی از این دسترسی نیز مطرح نشود.
حکیم مهر: اخیرا بیش از ۱۲۰۰ نفر از دامپزشکان، دانشجویان و اساتید حوزه دامپزشکی نامهای را خطاب به وزیر بهداشت نوشتند و از ایشان درخواست انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت را کردهاند. آیا جنابعالی متن این نامه را مطالعه کردید؟ نظرتان در مورد آن چیست؟
وقتی یک مجموعهای در یک مسیر و برای یک منظور حرکت دارند، انسان نمیتواند به راحتی بگوید که آن بیهوده است. یعنی مسائلی کنار هم قرار گرفته و ناچار شدهاند که بگویند این جدا از آن یکی باشد. یا ناچار شدند بگویند که اینها جدا ناپذیر حقیقی نیستند به علت تداخلاتی که اساسا وجود دارد نه اینکه ما آن را به وجود آوردهایم. منظور من این است که ما باید ارتباط داشته باشیم و نه اینکه ارتباط را قطع و وصل کنیم. همین الان یک بیماری را هم دام و هم انسان مبتلا میشود و کشنده است. اگر تنها نظارهگر باشیم چیزی حل نمیشود. باید ببینیم که این مشکل را به تتهایی تا کجا میتوانیم حل کنیم یا کل آن را با پزشکی همسو و همراه باشیم و از توان آنها بهره ببریم. آنها هم اگر نیاز دارند از توان ما بهره ببرند.
حکیم مهر: برخی از اساتید در گذشته موافق الحاق به وزارت بهداشت بودند و الان تغییر موضع دادهاند. دلیل این تغییر مواضع چیست؟
سوالها به صورت دستهجمعی جواب خاص میگیرند. خود ایشان زمانی که در جمعی قرار میگیرد که همه موافق هستند، نمیتواند بگوید که من مخالف هستم.
حکیم مهر: عملکرد سازمان دامپزشکی را چطور ارزیابی می کنید؟
تلاش بر این است که نشان داده شود که عملکرد درست بوده است. ما سعی میکنیم وظیفه خود را انجام دهیم و در این انجام وظیفه کمکاری نکنیم.
ممنون از فرصتی که در اختیار بنده گذاشتید.