حکیم مهر - نشریه الکترونیک دامپزشکی و سلامت حکیم مهر آذرماه سال گذشته در محل فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران گفتگویی با استاد بزرگ و چهره ماندگار کشورمان، دکتر محمدرضا بابامخیر داشت که به بهانه تجلیل از مقام شامخ علمی و اخلاقی ایشان در دومین کنگره مدیریت بهداشتی و بیماریهای آبزیان (4 و 5 آبان 89) در اینجا بازخوانی میگردد :
گفتگوی اختصاصی حکیم مهر با استاد دکتر بابامخیر
عضو گروه دامپزشکی فرهنگستان علوم و چهره ماندگار دامپزشکی
----------------------------------------------
استاد دکتر بابامخیر :
- پلی زدم بین مسائل دریایی و انگل شناسی
- به من گفتند در فرانسه قانون خود استاد است!
- قدمت پدیده شکوفایی جلبک های مضر به زمان حضرت موسی علیه السلام بازمی گردد
- گونه فیتوپلانکتونی مؤثر در پدیده شکوفایی جلبک های مضر در خلیج فارس سمی نیست
- با فراهم شدن شرایط مساعد باید منتظر بروز دوباره پدیده HAB بود
- اکثر همکاران دامپزشک خواستار اختصاصی شدن آموزش سال آخر رشته دامپزشکی هستند
- علاقه مؤسسه رازی بیشتر به تولید واکسن و سرم و فرآورده بیولوژیک است
- تعداد دانشکده های دامپزشکی زیاد است
- جای مؤسسات پژوهشی در دامپزشکی خالی است
- همکاران نظراتشان را درباره آموزش دامپزشکی منعکس نمایند
- وضع فعلی اداره سازمان دامپزشکی زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی بهتر است
- استقلال مالی سازمان دامپزشکی مهم است
استاد دکتر بابامخیر چهره ماندگار دامپزشکی کشورمان دارای مدرک دکترای عمومی دامپزشکی از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و دکترای تخصصی علوم زیستی (اقیانوس شناسی) از دانشگاه پاریس است. وی در سال 1997 بعنوان دامپزشک نمونه جهان و یک سال بعد از سوی مرکز بین المللی بیوگرافی کمبریج به عنوان مرد علمی سال برگزیده شد. ایشان که متولد 1320 هستند پس از سالها تدریس و تحقیق بویژه در زمینه بیماریها و انگلهای ماهیان اکنون با درجه استادی به افتخار بازنشستگی نائل آمده و عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران می باشند. تألیف و ترجمه چهار جلد کتاب و انتشار 80 مقاله علمی از جمله خدمات ارزشمند استاد است. همچنین ریاست دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ، معاونت تحقیق فرهنگستان علوم ، ریاست گروه اقیانوس شناسی یونسکو در ایران و غیره از جمله برخی مسئولیت های ایشان بوده است. از مهمترین خصوصیات استاد که در همان برخورد اول نظر مخاطب را به خود جلب میکند ویژگیهای بارز اخلاقی و منش والای ایشان و در عین استادی فروتنی قابل ملاحظه استاد است که این ویژگیها یقیناً الگوی مناسبی برای جوانان می باشد. آنچه در پی میآید حاصل گفتگوی نشریه حکیم مهر با استاد در محل فرهنگستان علوم است :
حکیم مهر : جناب آقای دکتر بابامخیر برای بنده افتخار بزرگی است که روبروی حضرتعالی نشسته و گفتگو میکنم. ضمن تشکر از وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید در ابتدا خواهش میکنم درباره تخصصتان که در میان دامپزشکان رشته منحصر به فردی است و اینکه چرا این رشته را برگزیدید توضیح بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم خیلی خوشبختم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید و این سعادت نصیب من شد. من در سال 1345 فارغ التحصیل شدم. پایان نامهام درباره بیماریهای قارچی دامی بود. مرحوم دکتر علوی و مرحوم دکتر رفیعی و بخصوص جناب آقای دکتر شیمی که عمرشان باعزت باشد و خداوند حفظشان کند پیشنهاد کردند که در دانشکده دامپزشکی مشغول خدمت بشوم. آن موقع خدمت نظام انجام میدادم و بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی به خدمت اعزام شده بودم. یک توضیح هم عرض کنم که من رتبه اول بودم و طبق مقررات باید به خارج اعزام میشدم ولی وزیر فرهنگ آن زمان تصمیم گرفته بود با هزینه های اعزام به خارج مدرسه بسازند و از بدشانسی یا خوششانسی از این امتیاز محروم شدم! لذا به پادگان ونک برای خدمت نظام میرفتم که پنجاه رأس اسب داشتند و من و آقای دکتر سبزپوشان بعد از اینکه درجه گرفتیم مأمور آنجا شدیم. کشیکهای شب را من داشتم که بتوانم صبح آزاد باشم و به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و گروه انگل شناسی و قارچشناسی که آن زمان جزء گروه انگل شناسی بود ولی الآن جزء گروه میکروبیولوژی است. عرض کردم که پایان نامهام هم در زمینه مونیلیازیس بود و بیشتر هم با جناب سرهنگ آژیر در امور دواب ارتش در میدان رشدیه کار میکردم. مدتی مقدمات آزمایشگاه قارچ شناسی را فراهم کردم و بعد کتابی ترجمه کردم به نام Fungal Disease of Animal و چند نفر از همکاران بعداً علاقمند شدند که در این زمینه کار کنند. خانم دکتر شیبانی از مرکز بهداشت دانشگاه تهران درخواست انتقال به دانشکده ما کردند و اول به صورت مأمور آمدند. بعد از مدتی مرحوم دکتر عزیز رفیعی بنده را خواستند و گفتند که گروه قارچ شناسی به حد اشباع رسیده و من فکر کردم می خواهند من را مرخص کنند. گفتم جناب رئیس می خواهید من را مرخص بفرمایید؟! فرمودند نخیر ، رشته جدیدی برای دانشکده در نظرگرفتهایم که میخواهیم شما را برای آن کاندید کنیم و آن دریاشناسی و اقیانوس شناسی است. ایشان فرمودند با این امکانات آبی نظیر دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان و آبهای داخلی که در کشورمان هست در آینده نیاز زیادی به مسائل دامپزشکی و بهداشتی آبزیان خواهیم داشت. گفتم درخدمتم. شاید هم از روی حرف شنوایی من، گفتند کمک میکنم که به فرانسه برای تحصیل در این رشته بروید. در این زمان بود که فعالیت قارچشناسی را کم کردم و به آموزش زبان فرانسه در درجه اول و فراهم کردن مطالبی در رابطه با این رشته جدید مشغول شدم. قرار شد که از طرف دانشگاه تهران به رایزن فرهنگی سفارت فرانسه برای اخذ بورس معرفی بشوم. اول آنجا مصاحبه انگلیسی با ما کردند و بعد هم فرانسه، چون توضیح داده بودم که در زمان دبیرستان انگلیسی خوانده و تازه شروع به خواندن فرانسه کرده بودم و بالاخره موفق شدم. منتها چون هنوز رسمی نبودم قرار شد حقوقم قطع بشود و بعد از اینکه برگشتم و رسمی شدم دوباره برقرار شود و با هنوز هزینه بورس تحصیلی که حدود هفتصد فرانک بود عازم فرانسه شدم. در آنجا در دانشکده علوم رشته اقیانوس شناسی زیستی مشغول به تحصیل شدم. توضیحاً عرض کنم که اول استاد من پروفسور دراش گفتند که من باید سال آخر دوره لیسانس این رشته را بگذرانم چون رشتهام را از دامپزشکی به زیست دریا و اقیانوس شناسی داشتم تغییر می دادم. من چیزی نگفتم ولی بعد از اینکه از اتاقشان بیرون آمدم از منشی پرسیدم که این قانون است؟ ایشان فرمودند : در فرانسه قانون ، خود استاد است! گفتم پس می شود یک وقت دیگری به من لطف کنید؟ فکر می کنم دوشنبه رفته بودم چهارشنبه مجدداً نوبت دادند. من رفتم خدمتشان و توضیح دادم که در ایران و دانشگاه تهران مسائل ماهی شناسی و علوم زیستی دریایی در دانشکده دامپزشکی است و این هم یک فرهنگ است. ایشان چند سؤال کردند که چه کار تابحال کردهاید؟ من یک کتابی را ترجمه کرده بودم ، البته فرد دیگری رقیب من شده بود و آن را زودتر چاپ کرده بود ، نام این کتاب دنیای زیر اقیانوسها بود. ایشان بعد از اینکه چند سؤال هم در این زمینه پرسیدند فرمودند بروید برای دوره فوق لیسانس ثبتنام کنید که یک سال اضافی به این صورت لغو شد و یک دنیا شادی و خوشحالی برایم به همراه داشت. البته در شورای آموزشی دانشگاه پاریس هم ایشان معادل لیسانس اقیانوس شناسی زیستی را برای من گرفته بودند و برمبنای آن اجازه دادند که به دوره فوق لیسانس بروم. خلاصه کلام اینکه فرمودید انتخاب این رشته خواستم بگویم این رشته به دلخواه من نبود! یک سال آموزش در آزمایشگاه و دانشگاه و سه ایستگاه دریایی مدیترانه شرقی ، غربی و مانش در شمال فرانسه سپری شد. بعد از آن پایان نامهام بود که موضوع انگلهای ماهیان خاویاری دریای خزر را انتخاب کردم. بنابراین بطور خلاصه عرض کنم که دامپزشکی در زمینه آبزیان تخصص من هست و در این دنیای وسیع روی انگلها کار کردم و چون در گروه انگل شناسی هم مشغول بکار بودم پلی زدم بین مسائل دریایی و اقیانوسی و انگل شناسی.
حکیم مهر : تشکر میکنم از توضیح خوب شما. الآن عنوان دکترای تخصصی جنابعالی هم همین اقیانوس شناسی است؟
دکترای من را که ارزیابی کردند نوشتهاند دکترای علوم زیستی اقیانوس.
حکیم مهر : چرا بعداً در دانشکده دامپزشکی این رشته دنبال نشد؟
بعد از اینکه من برگشتم گروهی در دانشکده تأسیس شد با نام ماهی شناسی و صنایع شیلاتی که من بودم و چند نفر از اساتید که برخی مرحوم شدند مثل مرحوم دکتر تجلی پور ، مرحومه خانم دکتر موقر و چند نفر که در قید حیات هستند و خداوند سلامتشان بدارد مثل آقای دکتر آذری تاکامی ، آقای دکتر احمدی و آقای دکتر وثوقی. الآن این گروه هست ولی اسم دیگری به نام بهداشت و بیماریهای آبزیان دارد. این دوره تاکنون هفت یا هشت دوره فارغالتحصیل داشته و الآن هم دو دوره مشغول تحصیل هستند و سال اولی هم که دانشجو گرفتیم بصورت PhD است یعنی علاوه بر دکتران دامپزشک فوق لیسانس شیلات و سایر رشته ها هم می توانند طبق قانون ثبت نام کنند منتها باید کمبودها را بگذرانند.
حکیم مهر : با توجه به تخصص جنابعالی می خواستم خواهش کنم به زبان ساده توضیح بفرمایید که کشند قرمز چیست؟ و آیا باید از این پدیده ترسید؟!
کشند قرمز معنی واقعی جزر و مد در این واقعه را نمیدهد و این فقط یک واژه است. الآن این را عوض کردهاند و میگویند HAB که کوتاه شده کلمات Harmful Algal Blooms یعنی شکوفایی جلبکهای مضر است. پدیدهای است که در اکثر نقاط دنیا اتفاق می افتد و به زمان حضرت موسی علیه السلام برمی گردد و هم در کتاب مقدس (تورات) و هم در قرآن مجید ، سوره مبارکه اعراف به آن اشاره شده که می فرماید دریا را خونی کردیم. البته در ادامه هم هست که قورباغه ها زیاد شدند (و القمّل و الضفادِع) "آیه 133 سوره مبارکه اعراف" و از جمله قرمز شدن آب هم اشاره شده و شاید دریای قرمز هم به این علت به این نام نامیده شده است. گروهی از جلبکهای ذره بینی که در اصطلاح به آنها فیتوپلانکتون می گوییم در آب به مقادیر کم حضور دارند و وقتی