حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر اشکان زرگر» ورودی سال ۷۰ دکتری عمومی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سال ۸۰ دوره تخصصی بهداشت و بیماریهای آبزیان است که مانند بسیاری از همکاران خود از طریق کنکور سراسری و در فرایند انتخاب رشته، وارد رشته دامپزشکی شده است. وی در ضمن تحصیل به حوزه آبزیان علاقهمند شده و ۴ سال نیز دوره فوق تخصصی بهداشت و بیماریهای آبزیان را در کشور کانادا خوانده است و سپس به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بازگشته است.
حکیم مهر: جایگاه آموزش دامپزشکی ایران در مقابل کشور کانادا را چطور ارزیابی میکنید؟
حکیم مهر: کانادا چند دانشکده دامپزشکی دارد؟
کانادا ۵ دانشکده دامپزشکی دارد که در همه دنیا معتبر هستند، اما جالب است که هر یک در شاخههای خاصی کار میکنند. در کانادا اگر یک دانشآموز بخواهد وارد رشته دامپزشکی شود، باید جزء دانشآموزان ممتاز کلاس در دبیرستان باشد. دانشآموزان یک دوره ساینس میخوانند و دوباره شاگرد اولهای این دوره میتوانند به رشتههای دامپزشکی، پزشکی و دندانپزشکی بروند. در واقع ورود آنها به دانشکده دامپزشکی به شکل مرسوم ما نیست. استانهای مختلف سهمیهبندی خاص دارند و از هر استان تعداد خاصی میتوانند دامپزشکی بخوانند. یعنی به این شکل نیست که شما به هر تعدادی که بخواهید، بتوانید دانشجو بگیرید و کیفیت را کاهش دهید.
حکیم مهر: دامپزشکی کشور کانادا در حوزه اجرا چگونه عمل میکند؟
در ایران سیستم دامپزشکی فشار زیادی را تحمل میکند. ما سازمانی به نام سازمان دامپزشکی داریم که مجبور است تمام بیماریها را یکه و تنها و بدون بودجه مکفی و با تعداد اندکی از دامپزشکان دولتی مدیریت کند؛ در صورتی که در کانادا به این شکل نیست. در آنجا ارگانهای دیگری مثل محیط زیست خیلی از کارها را انجام میدهند. تعداد کمی دامپزشک دولتی نیز هستند که فقط نقش نظارتی و سیاستگذاری دارند.
در کانادا حتی تعداد مزارع هم حساب شده است و اینجاست که نقش دامپزشکی پررنگ میشود. برای اینکه بیماری اتفاق نیفتد تمام دستگاهها دست به دست هم میدهند و دامپزشکی سیاستگذاری میکند.
حکیم مهر: آقای دکتر، قرابت دامپزشکی با پزشکی بیشتر است یا با کشاورزی؟
احساس من این است که دامپزشکی یک رشته بین رشتهای است. از طرفی با جمعیت دامی کشاورزی تنیده در هم ارتباط دارد و از سوی دیگر با سلامت انسان. تمام تلاش سیستم دامپزشکی این است که محصولی را آماده کند که سالم و مفید برای مردم باشد. ای کاش سیستم آموزشی ما به شکلی بود که به وزارت بهداشت نزدیکتر بودیم، کمااینکه هر چقدر از هم دور باشیم، گرفتاریها بیشتر است؛ بنابراین در جایی مثل ایران که اصالتا بر پایه کشاورزی و دامپروری استوار است، خشکسالی و بیماریهایی اتفاق میافتد که هر لحظه نزدیکی این رشته با انسان نمود بیشتری پیدا میکند. شاید چند صد بیماری مشترک بین انسان و دام وجود داشته باشد که تا کارشناسان دامپزشک نباشند، برای درمان آنها کاری از پیش نمیرود. از طرفی اگر پزشکان هم نباشند، کاری از پیش نمیرود. لذا اگر این دو در یک وزارتخانه بودند که البته فرقی نمیکند کجا باشند، بهتر است. مسلم است که وزارت بهداشت جداست و ما نمیتوانیم آنها را به این سمت بیاوریم. بهتر است آموزش رشته دامپزشکی به وزارت بهداشت منتقل شود.
حکیم مهر: اتفاقاً مدتی است که طرح الحاق آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت به شکل جدیتر مطرح شده است. فرصتها و چالشهای این طرح چه چیزهایی هستند؟
این طرح چالش زیاد دارد که یکی از آنها تداخلات اجرایی است. شاید خیلیها نگران این باشند که با اجرای این طرح و انتقال به وزارت بهداشت بحث دامپزشکی مغفول واقع شود، اما در کل به نظر من فرصتهای اجرای این طرح بیشتر از چالشهای آن است. کمترین آن نزدیکی بین این دو قطب بهداشتی جامعه است که دامپزشکی و وزارت بهداشت یکی از آن هستند.
با اجرای این طرح، ما دیگر بحثهایی مثل بیماریهای مشترک بین انسان و دام و کمیتههای مختلف مشترک را نخواهیم داشت. اولین امتیاز این است که سیاستگذاریها از یک محل انجام میشود و هر کدام وزنه خود را دارند.
برخی میگویند اگر به وزارت بهداشت برویم ممکن است سیستم دامپزشکی مختل شود و نتوانیم وظیفه خود را انجام دهیم، در حالی که الان هم که در وزارت جهاد کشاورزی هستیم، ممکن است بخشی از آن مغفول شود. همه همکاران تلاش میکنند که در همین جایی که هستند، کار به خوبی انجام شود.
از طرف دیگر به نظر میرسد هزینهای که برای آزمایشها یا سرانه آموزش دامپزشکی میشود، بیشتر از برخی رشتههای دیگر وزارت علوم است. البته به هیچ عنوان منظور بنده بحث ارزشمندی رشتهها نیست. هزینه سرانه دامپزشکی چندین برابر علوم انسانی است که شامل هزینه آزمایشگاهی، مطالعات و عملیات بالینی و ... میشود. سیستم آموزشی به این عریض و طویلی را برای ورودی تعداد محدود دانشجو در سال ساخته بودند، اما امروز به خاطر فشار جمعیتی، پذیرش بیشتر شده است. پس به نظر میآید که جایگاه آموزش دامپزشکی در وزارت علوم نیست و باید به وزارت بهداشت برود.
رشتههایی مانند طب که آزمایش و فیلد دارند و به پزشکی مربوط هستند، هزینههای سرسامآور دارند. پس نظر من این است که فعلا آموزش را به سیستم وزارت بهداشت منتقل کنند، چون ما به آنها نزدیکتریم و وزارت بهداشت از نظر سیستم آموزشی تحقیقاتی بیشتر ما را درک کند.
حکیم مهر: نظر شما در خصوص الحاق سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت چیست؟
چون ما با جمعیت دامی سرو کار داریم، بهتر است بزرگترها در این زمینه تصمیم بگیرند که آیا ماندن بهتر است یا انتقال؟
حکیم مهر: از این بحثها گذشته، بزرگترین چالش حوزه آبزیان را چه میدانید؟
بزرگترین چالش حوزه آبزیان، بیماری است. ما در حوزه میگو بیماری لکه سفید، در حوزه قزلآلا در ابتدا IPN و سپس IHN ظهور پیدا کرد و این اواخر VHS اپیدمی زیادی داشت و تلفات شدیدی به مزارع پروش ماهی قزلآلا وارد کرد.
معضل ما در بیماریهای آبزیان در ایران، نداشتن حریم مناسب و همچنین تعداد زیاد مزارع کوچک است. من موافق مزارع بزرگی هستم که نزدیک به هم نباشند. به شکلی که مثلا در یک رودخانه، یک مزرعه وجود داشته باشد.
معضل بعدی حوزه آبزیان فروش محصولات آبزیپروری است، به شکلی که اقتصاد را خراب میکند. مثلا قزل آلا را کیلویی ۱۰ هزار تومان تولید و کیلویی ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان میفروشند که این توجیهی ندارد و صنعت را کوچک میکند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.