
جملات مهم:
- به چشم خود دیدم که دانشجوی سال پنجم دامپزشکی، برای دکترا تدریس میکرد.
- (درباره مهندس حجتی): یک مهندس عمران که جای او در کشاورزی هم نیست، نباید چنین اظهار نظر کند!
- در سال نهایتاً ۵۰۰ نفر فارغالتحصیل دامپزشکی نیاز داریم. مهمترین چالش ما زیاد بودن تعداد دانشجو و همچنین دانشکدههای دامپزشکی است.
- نباید مانند آمل، در طبقه دوم یک ساختمان دانشکده دامپزشکی احداث کنیم؛ کسی نیست سوال کند که گاو را چطور باید به طبقه بالا ببریم؟!
- بعضی از دانشکدههای دامپزشکی تنها دروس را به شکل تئوری آموزش میدهند، در حالی که ۷۰ درصد آموزش دامپزشکی عملی است؛ این خیانت است.
- به شخصه موافق انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت نیستم. چون دامپزشکی باید برای خود استقلال داشته باشد؛ ما به آنجا برویم سطح ما پایین میآید.
حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: چهره ماندگار دامپزشکی کشور و عضو پیوسته فرهنگستان علوم، به جایگاه مهم این فرهنگستان در زمینه علم اشاره میکند و معتقد است که گروه علوم دامپزشکی در جهت گسترش، بسط و توسعه علوم به ویژه علوم دامپزشکی فعالیت میکند. استاد «دکتر محمدقلی نادعلیان» از برخی اظهارنظرهای مسئولان در زمینههایی که تخصصی در آن ندارند گلایه میکند و رشد بیرویه تعداد دانشکدههای دامپزشکی را سدی در برابر ارتقای کیفیت رشته میداند.
حکیم مهر: آقای دکتر، فعالیتهای فرهنگستان در چه زمینههایی متمرکز است؟
در تمام دنیا فرهنگستانهای مختلف مشغول به فعالیت هستند و ما نیز در ایران ۴ فرهنگستان شامل فرهنگستانهای علوم، علوم پزشکی، هنر و زبان و ادب فارسی داریم. فرهنگستان علوم از سال ۱۳۶۶ شروع به کار کرده و متشکل از ۵ گروه علوم پایه، علوم مهندسی، علوم کشاورزی، علوم دامپزشکی و معارف و علوم انسانی است. شاخه دامپزشکی از سال ۶۶ زیر شاخه علوم کشاورزی قرار داشت اما از سال ۷۳ به شکل گروه علوم دامپزشکی مستقل شد. این مهم میسر نشد مگر با تلاشهای همکاران فعال ما از جمله آقای دکتر مخبر دزفولی، دکتر مخیر و دکتر تاجبخش. توجیه ما هم این بود که اگرچه ما با گروه علوم کشاورزی در تعامل هستیم اما سنخیت زیادی با هم نداریم، چون به هر حال ما به نوعی پزشکی به شمار میرویم.
حکیم مهر: چارت سازمانی فرهنگستان علوم دامپزشکی به چه شکل است؟
گروه علوم دامپزشکی متشکل از ۲۳ نفر عضو در ۳ رده است. رده اول ۶ نفر اعضای پیوسته شامل بنده، دکتر تاجبخش، دکتر اسلامی، دکتر رضاخانی، دکتر بزرگمهری و دکتر مخبر دزفولی دارد. هر گروه تعداد مشخصی اعضای پیوسته دارد که سهم ما ۶ نفر است. رده بعدی ۱۵ نفر اعضای وابسته هستند که معمولا مدارک علمی آنها بررسی و در مجمع عمومی معرفی میشوند. رده سوم نیز شامل ۲ نفر اعضای مدعو هستند. فرهنگستان علوم دامپزشکی شامل ۳ شاخه علوم بالینی، پاتوبیولوژی و بهداشت مواد غذایی با منشاء دامی است که این ۲۳ نفر در هر شاخههای مختلف آن عضو هستند.
حکیم مهر: کارکرد این گروههای مختلف و خصوصا گروه علوم دامپزشکی چیست؟
گروه علوم دامپزشکی در جهت گسترش، بسط و توسعه علوم به ویژه علوم دامپزشکی فعالیت میکند و همیشه با ترتیب دادن سمینارها، سخنرانیها، کنگرهها و میزگردهایی که معمولا محوریت آنها بررسی مشکلات دامپزشکی است، سعی در ارائه آخرین اطلاعات علمی در این زمینه دارد.
عمده فعالیت ما در ارتباط با مشکلاتی است که ممکن است در حوزه دامپزشکی به وجود بیاید. مثلا یک بیماری مانند تب برفکی مشکلاتی ایجاد میکند و ما راههای کنترل، پیشگیری و ... را بر حسب تخصص بررسی میکنیم. حتی ممکن است این دست مشکلات به ما ارجاع داده شود. بنده در خاطر دارم که در یک مقطع زمانی گوشتهای آلوده به سالمونلا در کشور رویت شد و از فرهنگستان برای بررسی موضوع کمک خواستند. ما هم دکتر رکنی را در حوزه بهداشت مواد غذایی داریم. ایشان نمونهبرداریهای لازم را انجام دادند و گفتند که گوشتهایی که از کشور هند وارد شده، آلوده هستند. فرهنگستان کار اجرایی نمیکند، بلکه فعالیت اصلی آن در حوزه مشورت است. سمینارهای مختلفی را در ارتباط با مشکلات دامپزشکی برگزار میکنیم که تا امروز تعداد این سمینارها به عدد ۱۳ رسیده است. پس کار ما گسترش مرزهای دانش به ویژه در ارتباط با علوم دامپزشکی است.
حکیم مهر: بودجه مورد نیاز این فعالیتها چطور تامین میشود؟
به طور کلی فرهنگستانها مانند سازمانهایی نظیر محیط زیست، وابسته به دفتر ریاست جمهوری هستند.
حکیم مهر: با کمبود اعتبارات مواجه نمیشوید؟
البته چرا.
حکیم مهر: آیا تا به حال اتفاق افتاده که بخواهید سمیناری را برگزار کنید، اما بودجه آن تامین نشود؟
تا به حال سعی کردیم بودجه سمینارها را به هر ترتیبی که بوده، تامین کنیم.
حکیم مهر: آیا اعضای پیوسته فرهنگستان، همواره حضور دائم دارند؟
بله. افراد وابسته هم در جلسات شرکت میکنند. همه اینها هفتگی جلسه دارند. در جلسات موضوع و طرح دارند و آنها را بررسی میکنند.
حکیم مهر: آیا فرهنگستان علوم در شاخه دامپزشکی هم نشریه دارد؟
ما معمولا تمام سمینارها را چاپ میکنیم. یک نشریه هم به نام فصلنامه فرهنگستان علوم داریم که مقالات مختلف را در آن منتشر میشود.
حکیم مهر: تعامل فرهنگستان با سایر ردههای مرتبط با حوزه دامپزشکی به چه شکل است؟
در گروههای مختلف مرتبط با دامپزشکی یک نماینده داریم. مثلا محیط زیست یک شاخه دارد و ما آنجا نماینده داریم. چون محیط زیست به ما مربوط میشود و حیوانات مختلف اعم از حلال گوشت و غیر حلال گوشت ارتباط زیادی با دامپزشکی دارند. هاری یکی از بیماریهای خطرناک مشترک بین انسان و دام است که از طریق وحوش به انسانها سرایت میکند.
ما طرحهای مطالعاتی زیادی را هم اجرا میکنیم که مثلا یکی از آنها بررسی وضعیت بیماری هاری در ایران است که روی آن خیلی کار کردیم. بررسی بیماری سل و جغرافیای بیماریهای دام، طیور و آبزیان در تمام استانها نیز یکی دیگر از طرحهای ما بود. بیماری آنفلوانزا یکی از معضلات این مملکت است که در مورد آن سمینار داشتیم و اتفاقا همه دستاوردهای آن را هم با بودجه فرهنگستان به چاپ رساندیم.
حکیم مهر: با دانشگاهها چطور؟ آیا جلسات مشترک برگزار میکنید؟
صد در صد. ما در سال با روسا و همکارانی که در دانشکدههای دامپزشکی هستند، حداقل ۳ جلسه و با سازمان دامپزشکی و موسسه رازی چند جلسه برگزار میکنیم. در این جلسات تبادل نظر صورت میگیرد و ما برای مشکلاتی که آنها دارند، مشورت میدهیم.
حکیم مهر: ارتباط فرهنگستان علوم با موسسه رازی چگونه است؟
ما با موسسه رازی تعامل داریم و قرار است در آینده نزدیک یک روز برای بازدید به آنجا برویم. یک زمان وزیر جهاد کشاورزی معتقد بود که کشور نیازی به موسسه رازی ندارد. در صورتی که موسسه رازی در دنیا شناخته شده است و باید آن را تقویت کرد. کسی که اهل فن نباشد، یک مهندس عمران که جای او در کشاورزی هم نیست، نباید چنین اظهار نظر کند. بنده تعیین کننده وزیر نیستم اما در تمام دنیا اگر مثلا بخواهند برای وزارت بهداشت یک وزیر تعیین کنند، یک پزشک متخصص را انتخاب میکنند که اگر در ارتباط با مسائل پزشکی مسالهای مطرح شد، با آن بیگانه نباشد و همینطور دهان خود را باز نکند!
حکیم مهر: موضع فرهنگستان در ارتباط با آموزش دامپزشکی چیست؟
آموزش دامپزشکی در دنیا تغییرات زیادی کرده و اگر بخواهیم این رشته زنده بماند، باید همگام با آموزش دنیا حرکت کنیم.
حکیم مهر: به نظر شما آیا جایگاهی که باید در زمینه آموزش داشته باشیم، داریم؟
اگرچه در بعضی از دانشکدهها جایگاه آموزش دامپزشکی حفظ شده است اما متاسفانه در جاهای دیگر کمیت را افزایش دادند و باعث شدند که کیفیت افت کند. هر دانشکده نیاز به استاد دارد و در این میان دانشکده دامپزشکی گران قیمت است و نیاز به تجهیزاتی نظیر آزمایشگاه و ... هم دارد. نه اینکه مانند آمل، در طبقه دوم یک ساختمان دانشکده دامپزشکی احداث کنیم؛ کسی نیست سوال کند که گاو را چطور باید به طبقه بالا ببریم؟!
زمانی هر رئیس جمهوری که به هر شهرستان سفر میکرد، میگفتند که ما چند راس گاو داریم و نیازمند دانشکده دامپزشکی هستیم. ما باید رشتههای دامپزشکی را از نظر کیفی بازبینی و آنهایی را که فاقد قابلیت هستند حذف و در هم ادغام کنیم.
حکیم مهر: فرهنگستان در این زمینه حرکتی کرده است؟
خوشبختانه آن قدر در فرهنگستان نامه نوشتیم که الان چندین سال است که دانشکده جدیدی اضافه نکردهاند. اینهایی هم که هستند، زیادی هستند.
حکیم مهر: آیا استانداردی در این زمینه وجود دارد؟
ما در سال نهایتاً ۵۰۰ نفر فارغالتحصیل دامپزشکی نیاز داریم. مهمترین چالش ما زیاد بودن تعداد دانشجو و همچنین دانشکدههای دامپزشکی است. ما در نهایت نیازمند ۱۰ دانشکده دامپزشکی در سراسر ایران هستیم. بنده که در فرانسه تحصیل میکردم، ۴ دانشکده دامپزشکی وجود داشت که بعد از گذشت ۴۵ سال، فقط یک دانشکده به آن اضافه کردهاند. به هر حال این حوزه حساب و کتاب دارد. ما این استانداردها را محاسبه کردیم و به همه جا فرستادیم تا شاهد دامپزشکانی نباشیم که فرش فروشی میکنند یا راننده تاکسی میشوند. یکی از رؤسای جمهور پیشین میگفت که اشکالی ندارد که جوانان باسواد اما بیکار باشند.
من به چشم خود دیدم که دانشجوی سال پنجم دامپزشکی برای دکترا درس میداد؛ این صحیح نیست. هر دانشکده باید حداقل ۳ استادیار و یک استاد داشته باشد. کادر و آزمایشگاه داشته باشد. دانشکده دامپزشکی پرخرج است. متاسفانه الان بعضی از دانشکدههای دولتی و آزاد برای اینکه یک مدرک به دست دانشجو بدهند، تنها دروس را به شکل تئوری آموزش میدهند در حالی که ۷۰ درصد آموزش دامپزشکی عملی است؛ این خیانت است.
حکیم مهر: نظر شما نسبت به انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت چیست؟
من به شخصه موافق انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت نیستم. چون دامپزشکی باید برای خود استقلال داشته باشد. امروز متاسفانه پزشکان را در بعضی از ردهها ریجکت میکنند. آن وقت چرا ما باید برویم و دست آنها را نگاه کنیم؟ ما باید خودمان مستقل باشیم. درست است که کار ما مانند آنهاست اما ما با دام، مواد غذایی و کشتارگاه سروکار داریم. ما به آنجا برویم سطح ما پایین میآید. پس باید برای خودمان احترام قائل باشیم.
زمانی که ما دانشجو بودیم، پزشکان دامپزشکی را مسخره میکردند و میگفتند شما با الاغ سر کار داریم. بله، سر و کار داریم؛ همان الاغ موجب بیماری شما هم میشود. ما امروز حدود ۱۸۰۰ عامل بیماریزا داریم که بیش از ۵۰ درصد آن مشترک است. لذا دامپزشکی در خط مقدم جبهه بهداشت قرار دارد. ما هستیم که باید بیماری را کنترل کنیم تا به انسان نرسد. ما باید بهداشت عمومی را حفظ کنیم تا مواد غذایی سالم به دست مردم برسد. قدیمترها دامپزشکان تمام رستورانها را بازرسی میکردند اما الان همه را از دست ما گرفتند. به همین خاطر میگویم که باید استقلال سازمان دامپزشکی حفظ شود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
لطفا حکیم مهر بررسی کند که مثلا در آمریکا طی صد سال اخیر چند وزیر بهداشت پزشک بوده اند؟
از دوستمان این سوال را میکنم در ایران چندتا دامپزشک تا حالا وزیر کشاورزی بوده?. ولی هم اکنون وزیر کشاورزی امریکا یک دامپزشک هست بنام سانی پردو که قبلا گاورنر جورجیا بوده. ازاین بگذریم چی ما شبیه امریکا هست که وزیر ها یمان شبیه باشد.شما به وزیر فعلی بهداشت امریکا نگاه کنید یک حقوق دان از دانشگاه yale وسرپرست. سابق کارخانه های داروسازی است ولی به مشاورینش نگاه کنید چه ادم های برجسته علمی هستند. در سالهای گذشته ممکن است وزیر کشاورزی. امریکا اصلا باکشاورزی مرتبط نبوده ولی در طول تاریخ کشاورزی این مملکت حرف اول را میزدهِِ.تازه چرا فکر میکنید اگر وزیر بجای اقای مهندس حجتی مثلا دکتر کلانتری بود وضع. خیلی فرق میکرد؟. چرا یک کمی عمیقتر. به مسایل نگاه نمیکنم. دوستان در تمام مشاغلی. که با تولید ارتباط داشته باشد ما موفق نیستیم. چرا؟. بواسطه وجود سیستم دلال بازی. خیلی ها میگویند ما از گندم بی نیاز شده ایم. شاید هم ایطور باشد ولی زمین هایی که باید ذرت جو حبوبات و .....کاشته میشد همه رفته به زیر کشت گندم که روی ان تبلیغات. صورت گیرد و باقی را داریم در سطح انبوه از طریق دلالان شناخته شده وارد میکنیم. بنابراین اقای دکتر نادعلیان زیاد تفاوتی نداره کی باشه در روی همین پاشنه میچرخه
آموزش؟!
سلام به استاد ارجمند ..... ایا اینکه پدر من مثلا تزریقات چی بوده من می توانم وزیر بهداشت شوم این استدلال اقایان برای وزیر کشاورزی شدن است که پدر من کشاورز بوده پس من می توانم وزیر کشاورزی بشوم
بله استقلال حفظ بشه خیلی خوبه آقای دکتر. ولی تو این چند دهه کی استقلال دامپزشکی توی وزارت جهاد کشاورزی حفظ شده. آیا نمیشه به وزارت بهداشت ملحق شد و استقلال رو هم حفظ کرد؟ مگه نمیگید به دامپزشکی جزیی از علوم پزشکیه. مگه تا قبل از جدایی رشته های گروه پزشکی از وزارت علوم ،دامپزشکی در گروه پزشکی قرار نداشت؟ جناب دکتر چطور میخواید جلوی پذیرش بی محدودیت دانشجو رو در وزارت علوم در این رشته بگیرید؟ به رشته های گروه پزشکی نگاه کنید کدومشون این مشکلات رو دارند؟ تا کی میخوایم زیر نظر مهندس های کشاورزی استثمار بشیم. یک بار برای همیشه مشکلمون رو حل کنیم. در کنار وزارت بهداشت و با حفظ استقلال . تنها راه برون رفت از این وضعیت اسفبار همینه.
متاسفانه با تمام احترامی که برای این استاد پیشکسوت
دوست عزیزی که با نظر استاد نادعلیان مخالفید باید در نظر داشته باشید که جناب استاد در اصل از روی تجربه عمیق و طولانی خود در دانشگاه و آنهم دانشگاهی که گروه پزشکی در آن بود و درک درست خود از رشته دامپزشکی یعنی آگاهی درست از علت وجودی دامپزشکی ، ابراز نظر و انتقال تجربه فرمودند نه استدلال !!!
چندی است بین موافقین و مخالفین پیوستن به وزارت بهداشت جدل وجود دارد و فکر میکنند اگر به آنطرف بروند وضع بهتر میشود.همه اینها برای ساختن یک زندگی بهتر برای خو د و خانواده است. یک دامپزشک نگاه میکند هر روز کیلومتر ها باید طی طریق کند تا آخر شب با زحمت فراوان مبلغی برابر یک چهارم یک عصب کشی دندان نصیبش شود. و او میبیند یک پزشک که با رتبه پائین تر ا ز او بدلیل تمکن مالی وارد یکی از بین المللها یا دانشگاه آزاد شده و چه راحت زندگی میکند. همه اینها این توهم را پیش آورده که اگر برویم آنطرف 1. تعداد دانشجو کمتر گرفته میشو2. از مزایای پزشکان بر خوردار میشو یم و سایر توهمات. هیچوقت به مشکلات و ذات وشرایط این رشته در ایران فکر نکردیم. همه اش فکر میکنیم اگر مهندس حجتی عوض شود سازمان برود زیر نظر وزارت بهداشت و.... هم چیز عوض میشود.نه من برای نسل جوان از زمانی که فقطا یک دانشکده دامپزشکی داشتیم و سالی 40 تا حد اکثر 45 نفر فارغ التحصیل میشدند صحبت نمایم در زمانیکه ریاست دامپزشکی تو سط دکتر ارشدی مرحوم اداره میشد حدود 50 سال پیش. من ترم اول را که گذراندم تعطیلات بین دو ترم از اداره دامپزشکی شهر خود جهت آگاهی از اوضاع بازدیدی داشتم ووقتی خودرا بعنوان داشجوی سال اول و مشتاق این رشته نشان دادم رئیس استان من را برد در اطاق خودش گفت تو مثل فرزند من هستی عمرت را در این رشته تلف نکن و کلی نصیحت های دیگر از جمله اینکه بمن گفت کشتی گوسفند از استرالیا آمده داریم میرویم بندر تخلیه کنیم اگر میخواهی با اکیپ ما بیا منهم رفتم و تا چشم کار میکرد گوسفند مرینوس از کشتی خارج میکردند بی اغراق 500 کامیون گوسفند زنده آنروز بار زدند. در برگشت بمن گفت حالا فهمیدی چرا گفتمت از این رشته جدا شد مملکتی که نفت داره به دامپروری احتیل ج نداره دولت یک کشتی نفت میده 3 کشتی گوسفند یا گوشت گاو میخره من آنروز درست متوجه نشدم تا اخرش هم رفتم وتخصص هم گرفتم ولی هنوز حرف درست آن مرحوم در یاد م هست و به نسل جوان میگویم آنوقت یک دولت بود گوشت و محصولات دامی وارد میکرد امروز دلال های متعددی اینکار را میکنند.خوب در عوض من برای تخصص به استرالیا و بعد انگلستان و آمریکا رفتم و چیزی که دیدم به عظمت این رشته حیاتی در ان کشورها پی بردم.فارم های تحیقیقاتی متعدد،آزمایشگاه ها و مراکز تحقیقاتی آنچنانی همه در خدمت اعتلای ای رشته بودند.من بوضوح میدیدیدم وقتی میخواستند برای تحقیقات دامپزشکی بودجه بگیرند با التماس و متوصل شده به حربه بیماریهای مشترک تقاضای بودجه نمیکردند و بخاطر خود دامپزشکی بودجه میگرفتند، بو ضوح دیدم که آرزوی خانوادها این بود که فرزندانشان وارد این رشته شوند، بوضوح دیدم که از چه درآمد بالایی برخودار هستند و بدون اینکه زیر نظر وزارت بهداشت باشند چه استقلالی سازمانهای آنها داشت. اینرا که میگویم به خدای احد و واحد عین حقیقت است استاد من که ریاست بخش هم بود تنها آرزویش این بود که فرزندش وارد دانشکده دامپزشکی شود که متاسفانه نتوانست. نتیجه:دوستان این رشته مشکل ساختاری دارد وبا اینجا و آنجا رفتن بخاطر آن کشتی نفت هیچگاه درست نمیشود. من در همه چیز تغیر دیدم در 50 سال گذشته الی در رشته های تولیدی بخصوص در ارتباط با فرآورده های دامی. من که فرزندان خود را هیچگاه اجازه ندادم به این وادی وارد شوند.
احسنت ، به نکات دقیقی اشاره فرمودید از همان اول نیز علی رغم نبودن دانشکده های دامپزشکی اضافی و نبود حتی بخش خصوصی، رقابتی نادرست در دامپزشکی در جریان بود و حتی با وجود مدیران توانا همچون دکتر ارشدی که بقای دامپزشکی تا به امروز در ایران را باید به نوعی مرهون زحمات و درایتهای ایشان دانست ، باز هم دامپزشکان از وضع خود می نالیدن !!
........... ایشان راه حل عملی برای مشکلات آموزش و اجرای دامپزشکی ندارند .................
دوست عزیز نامهایی بردید که بدون شک علاقه ای به دامپزشکی نداشته و حوضه کاری حداقل یک نفر آنها مربوط به مواد غذایی است و حتی یکی از فرزندانش هم اجازه نداده وارد دامپزشکی شوند و همه را بسمت پزشکی و دندانپزشکی سوق داده !! و دیگری نیز بماند
علت نفرستادن فرزندان و نزدیکان به دامپزشکی دلیل عدم علاقه به رشته نیست بلکه بواسطه عدم حمایت دولتها از رشته های تولیدی و تمایل بیشتر به واردات در تمام زمینه هاست.رشته های پزشکی تماما مصرفی هست.ریشه تمام مشکلات این رشته های تولیدی دلالها میباشد.
فرهنگستان علوم دامپزشکی تا کنون برای دامپزشکی چه دست آوردی داشته است؟!!! آیا فقط یک عنوان تشریفاتی است؟