حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در سال ۱۳۳۵ در شیراز متولد شده و حالا که ۳۳ سال در عرصه دامپزشکی خدمت کرده، از رشته انتخابی خود پشیمان است. «دکتر وحید عطارد» میتوانست داروسازی دانشگاه تهران یا پزشکی دانشگاه مشهد را بخواند، اما دامپزشکی را انتخاب کرد و امروز گلایههای زیادی از این رشته دارد.
از نظر او تحت قیمومیت وزارتخانه بودن دامپزشکی، باعث شده که این رشته نتواند رشد کند. او معتقد است که سیستم GIS در سازمان دامپزشکی به دلیل بی علاقگی حالت رکود به خود گرفته و دیگر تفکر اولیهای که باید بر آن حاکم باشد، وجود ندارد.
حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
دوران دبیرستان را که پشت سر گذاشتم، اولین سالی بود که دانشگاه شیراز انتخاب دانشجو را بر اساس کنکور انجام نمیداد؛ یعنی جدای از کنکور و براساس نمره کار میکرد. در واقع سطوح نمرات را میسنجید و انتخاب میکرد. من هم مجبور بودم که علاوه بر شرکت در کنکور، اطلاعات دبیرستانی را نیز به دانشگاه شیراز بفرستم. معدل بنده بالای ۱۷ بود. آن زمان دامپزشکی هنوز از قسمت پزشکی جدا نشده بود و رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، دامپزشکی و داروسازی جزء ردیف نمراتی بود که یک فرد قبول میشد. من به شکل خودکار در ردیف سوم قرار گرفتم. در صورتی که رشته داروسازی دانشگاه تهران، رشته پزشکی دانشگاه مشهد و دکترای علوم آزمایشگاهی دانشگاه اصفهان را نیز قبول شده بودم.
آن زمان زبان تدریس در دانشگاه شیراز کاملاً انگلیسی و اساتید آن نیز از دانشمندان دنیا بودند و این باعث شد که این دانشگاه را انتخاب کنم. خانواده بنده نیز در شیراز بودند و این نیز مزید بر علت شد که علیرغم اینکه میتوانستم در شهرهای دیگر و رشتههای دیگر شرکت کنم، دامپزشکی دانشگاه شیراز را بخوانم. اما کسی باورش نمیشد که تغییراتی ایجاد شود و دانشگاه شیراز دیگر یکی از بهترین دانشگاههای دنیا نباشد.
حکیم مهر: بعد از آن چه کردید؟
ادامه دادم و نهایتاً وارد بازار کار شدم. ابتدا به صورت خصوصی کار میکردم و بعد به درخواست یکی از دوستان که مدتها رئیس اداره دامپزشکی شیراز بود، به آنجا منتقل شدم. وارد سازمان دامپزشکی که شدم ابتدا در شهرستان کوار به مدت ۱۰ سال خدمت کردم که سابقه خوبی برای من شد. آن زمان ۲ اپیدمی بیماری طاعون گاوی را که در آن درگیریهای شدیدی داشتیم، با مسئولیت خود کنترل کردم. در آن شهرستان بیماری PPR برای اولین بار به صورت رسمی گزارش شد و بعد در ایلام مورد تایید قرار گرفت.
بنده همچنین نزدیک به ۸۵۰ جراحی از جراحی بزرگ تا سزارین و کارهای مختلف دارم که شخصاً و به صورت تک نفره انجام دادم. آن زمان گوشی تلفن همراه نبود که بتوان از جراحیها عکس گرفت. لذا عکسی موجود نیست. متعاقب آن من را به سازمان منتقل کردند و یک سال در سازمان ماندم.
حکیم مهر: هیچگاه اتفاق نیفتاد که از تصمیمتان مبنیبر انتخاب رشته دامپزشکی پشیمان شوید؟
چرا، الان بعد از گذشت ۳۳ سال پشیمان هستم. اگر به گذشته بازمیگشتم، حتماً پزشکی میخواندم.
حکیم مهر: چرا پشیمان شدید؟
به طور کلی دامپزشکی در ایران جایگاه اصلی خود را به دست نیاورده است. کافی است به کشور آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی آفریقای جنوبی مراجعه کنید و ببینید که دامپزشکی تا چه اندازه مورد احترام و اهمیت است و چقدر روی دامپزشکی حساب میکنند تا جایی که کارهای بسیار مهم بهداشت انسانی دست آنهاست.
متاسفانه در کشور ما به دلایل عدیده و از جمله تحت قیمومیت وزارتخانه بودن دامپزشکی، باعث شده که این رشته نتواند رشد کند، خود را نشان دهد و نقش اساسی خود را در جامعه بازی کند.
علت پشیمانی بنده هم همین است؛ من اگر به رشته پزشکی میرفتم، امروز که بازنشسته هستم برای خودم مطبی میزدم و نسخه مینوشتم و حقوقم را داشتم، اما الان وضعیت من این است. البته نه اینکه ناراحت باشم، اما در نظر بگیرید که من از ۲ سال پیش بازنشسته شدم و با حقوق بازنشستگی زندگی در ایران امکانپذیر نیست. کسی که بازنشسته میشود باید مشاوره دهد، اما من باز کار میکنم تا بتوانم هزینهها را جبران کنم. البته این موارد هم برای من مشکلی نیست اما از آنجا که میبینم این رشته و این علم واقعا دستخوش چه مشکلات و مصیبتهایی است و چه کسانی در مورد آن تصمیمهای نامعقول میگیرند و باعث شدند اینقدر ذلیل و خوار شود، حرص میخورم و مجبور میشوم که بگویم من نیستم.
حکیم مهر: گویا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور هم رفتهاید؟
بله. برای دوره آموزشی اپیدمیولوژی به فرانسه رفتم و تخصص خود را در اپیدمیولوژی گرفتم. علیرغم اینکه زبان فرانسه را بلد نبودم اما یاد گرفتم.
حکیم مهر: چه مدت در فرانسه بودید؟
دو سال و نیم در فرانسه بودم. دوباره به سازمان بازگشتم و در دفتر بررسی بیماریها مشغول به کار شدم. به تدریج به ایجاد سیستمی به نام سیستم GIS بسیار قوی مبنیبر جمعآوری دادهها در زمینههای مختلف و ارتباط دادن آن به تغییرات محیطی اقدام کردم. محیط تاثیرات مهمی در توزیع بیماری دارد.
حکیم مهر: اما به نظر میرسد از سیستم GIS آن گونه که پتانسیل آن را داشتهایم، استفاده نکردهایم؟
بنده GIS را در کشورهای مختلف معرفی کردم و نتایج خوبی هم داشت، اما متاسفانه بعد از اینکه دفتر سازمان را ترک کردم، این طرح نیز حالا یا به دلیل نداشتن علاقه یا به هر دلیل دیگر حالت رکود به خود گرفت و دیگر تفکر اولیهای که باید بر آن حاکم باشد، وجود ندارد.
امروز سیستم GIS تبدیل به گورستانی از داده شده است که کسی نیست تا از آن استفاده کند. این دادهها قبلا روی کاغذ بود و الان در کامپیوتر است. اگر دادهها آنالیز نشوند به جایی نمیرسد. این حرف را راسل فیلسوف میگوید. تا زمانی که شما دادهها را آنالیز نکردید، نمیتوانید آنچه را که بر بشر واقع میشود، آنالیز کنید. ما هم که نمیتوانیم آنالیز کنیم متوجه نمیشویم که بیماریها چه حالتی دارند. این دادهها باید آنالیز شوند و به نتیجه مورد نظر برسند. در اینجا آموزش بسیار اهمیت دارد.
یک مشکل دیگر که بنده در طول سالها با آن برخورد داشتم، این است که بسیار پیش میآید فردی را برای یک مساله آموزش دهند اما هنوز در آن حیطه جا نیفتاده، جایگاه او را عوض میکنند. به همین دلیل است که در حال درجا زدن هستیم. همکاران ما زمانی که وارد سازمان دامپزشکی میشوند به جای اینکه پیشرفت کنند، با قوانین و مقرراتی که کاربرد چندانی ندارد، درجا میزنند. هیچکس دنبال این نیست که خود را به سطحی بالاتر برساند. برای پیشرفت باید انگیزههایی باشد که وجود ندارد. در سازمان دامپزشکی بیشتر نظر شخصی افراد دخیل است و همان است که منجر به همین مسائل شده است. شخص دیگری جای فرد قبلی مینشیند و میگوید همه حرفهایی که او زده است، اشتباه است. دستاوردهای قبلی هم از بین میرود چون براساس الگو نیست. این است که انسان دلخور میشود که چرا بعد از این همه سال باید به این شکل باشد و چرا دقت نمیکنیم که سرنوشت مملکت به کشاورزی بسته است.
شما نمیتوانید نفت را به مصرف خوراک انسان برسانید. وقتی که نفت را میفروشیم وابستگی ایجاد میکنیم نه سرمایه. چون مجبور هستیم با پول نفت مایحتاج مردم را بخریم و اگر به ما ندهند، مشکل ایجاد میشود.
حکیم مهر: به قیمومیت وزارتخانهای اشاره کردید. از نظر شما اگر دامپزشکی مستقل باشد، پیشرفت بهتری خواهد داشت یا اگر زیر نظر وزارت بهداشت قرار گیرد؟
ما همیشه الگوبرداری میکنیم. مثلا دامپزشکی در ایتالیا زیر نظر وزارت بهداشت و در سایر کشورها زیر نظر وزارت کشاورزی است. در آمریکا هم اگرچه دامپزشکی زیر نظر کشاورزی است اما عملکرد مستقل دارد؛ نه اینکه وزیر یا مثلاً معاونت امور دام به آن دستور دهد که این کار را انجام دهد، بلکه دامپزشکی به عنوان یک واحد کاملاً مستقل عمل میکند. دقیقاً مانند این است که شما در یک مجموعه کار میکنید که چندین اتاق دارد که همه اتاقها مستقل کار میکنند و هیچکس به شما نمیگوید که چه میکنید؛ این شرایط حاکم است. ما فکر نمیکنیم که نیاز دامپزشکی کشور چیست.
حکیم مهر: نیاز دامپزشکی کشور چیست؟
نیاز دامپزشکی کشور در حال حاضر استقلال است تا بتواند رشد و اعمال نظر کند. مستقل بودن دامپزشکی اهمیت ویژه دارد تا بتواند قوانین و مقررات بهداشتی را پیاده کند. ما کشوری هستیم که به دام و تولیدات کشاورزی دقت زیادی نمیکنیم. در صورتی که در دنیا به این شکل نیست. آنجا زندگی خود را براساس نفت پایهریزی نکردهاند. کل مجموعه دنیا و کشورهای پیشرفته کشاورزی و دامداری دارند. اگر کشاورزی را از کشور آمریکا بگیرند، به یک مرتبه از بین خواهد رفت. آمریکا به کشاورزی و دامپروری خود مینازد و بهترین تولید کننده مواد غذایی و تامین بهداشت مردم است. چرا که میداند کشاورزی است که زندگی مردم را میسازد.
بنابراین کشور ما الان نیازمند این است که دارای یک سازمان دامپزشکی کاملاً مستقل با قوانین و مقررات کاملا مستقل باشد تا بتواند نقش اصلی خود را بازی کند.
حکیم مهر: آقای دکتر، در بحث تامین واکسن هم با یک مشکل مواجهیم و آن عدم امکان ترخیص از گمرک است. نظر شما در این خصوص چیست؟
این یک مشکل است. البته فرض کنید که واکسن هم رسید و تزریق کردیم. آیا مساله تمام است؟ دیگر آنفلوانزا نداریم و مشکل برطرف شده است؟ کسی جواب این سوال را نمیدهد و فقط میگویند واکسن بیاید. خیر واکسن هم که بیاید آنفلوانزای طیور در این کشور تمام شدنی نیست چون الگوی رفتار با این بیماری مشخص نیست. میگوییم واکسن میزنیم یا درست میشود یا نه. این واکسن چقدر ایمنیت میدهد؟ در طیور گوشتی مساله ایمنیت مطرح نیست. دو ماهه همه میروند و یک سری جدید میآیند که هیچ ایمنتی ندارند. آن را چه کنیم؟ آن مرغداری که در اقصی نقاط مملکت مرغداری میزند و دنبال آنفلوانزا نمیآید را چه کنیم؟
ما الگوی رفتاری برای بهداشت دام نداریم؛ برای بهداشت انسانی هم نداریم. اصلا چیزی برای گفتن نداریم. کدام یک از بیماریها را توانستیم در زمینه انسانی کنترل کنیم؟ چه کسی در مورد سرطانهای در حال افزایش و سکتههای قلبی که سن آن به ۳۵ افتاده، تحقیق کرده است؟ کدام مرکز تحقیقاتی را پایه گذاری کردند برای اینکه مشخص شود این بیماری چطور باید کنترل شود و ریشه اصلی آن کجاست؟ ما این چیزها را نداریم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
از وزارتخانه دستور می دهند 48 ساعته مدیرکل رو عزل کن