مهرنامه‌ای از سر مهر در آستانه‌ی ۱۴ مهر - دکتر محمدحسن معصوم‌زاده

دکتر محمد حسن معصوم زاده

دیر سالی است وضعیتی مشابه امسال برای جامعه ی بزرگ اداری و استخدامی کشور از سطح وزرا به پایین اتفاق نیفتاده، یا حداقل با این حدت و شدت کمتر دیده شده است که سیاست جوانگرایی در بدنه ی مدیریت کشور با این قدرت پی گرفته شود.

بازنشستگی خیل کثیری از دولتمردان و حقوق بگیران که پس از سال ها زحمت و کوشش، به افتخار بازنشستگی نائل می شوند و سازمان های آنان از برکت وجودشان بی بهره خواهند شد .

نتیجه ی عملکرد این مسئولین و مدیران در معرض قضاوت همگان خواهد بود. بی شک، فراز و فرود سازمان ها و ادارات رابطه ی مستقیمی با افق دید و وسعت نظر ایشان داشته و دارد.

در این روند قانونی، هستند مدیرانی که عدم حضور آنها غیر قابل جبران خواهد بود و مدیرانی که رفتنشان مایه خوشحالی و سرُور زیردستان آنان و حتی آرامش بالا دستان می شود و موقعیتی ایجاد می گردد تا سیستم از یکه تازی و دگماتیسم وجود آنان نجات پیدا کند.

در این واپسین روزهای اجراییِ قانونِ تصویب شده یِ جدید، همه در بیم و هراس هستند؛ بیم و هراسی که جانشینان این بزرگان که در آستانه ی چهل سالگی انقلاب اسلامی اتفاق می افتد، چه کسانی خواهند بود. تجربه نشان داده است، هیچگاه کشور از اعتماد به جوانان متضرر نشده است، به شرط آنکه با آرمانگرایی های واقع بینانه کار را شروع نمایند.

پر بیراه نیست اگر بگوییم، دولت از صدر تا ذیل در یک پوست اندازی کامل قرار دارد؛ بکار گرفتن نسل جدیدی از مدیران و ایجاد یک بستر نوین برای نشان دادن شایستگی و توانمندی  جوانتر ها، جوانانی که از میان نسل دوم و سوم می باشند.

قطعاً این شور جوانی باعث خواهد شد که با انرژی بیشتر و به دور از روزمرگی های معمول به مصاف مشکلاتی بروند که احتیاج به نگرش جدید و به روز شده دارد.

استفاده از علم روز، عقل و خرد جمعی، امکانات و وسایل ارتباط جمعی جدید، الگوها و رفتارهای مدیریتی نوین و مواردی از این دست که شاید در قسمت اعظم بدنه ی دولت مغفول مانده یا به کندی در حال اتفاق است.

هیچگاه نمی توان زحمات، تجربیات، جانفشانی ها و از خودگذشتگی نسل های قبل را کتمان کرد و نادیده گرفت. اینهمه شک و تردید در بکارگیری نیروهای جوان، تنها در کشورهایی نظیر ما است که با شک و شبهه، واهمه و هراس اتفاق می افتد، اما در جهان اول، جسارت جوانگرایی در بالاترین سطوح نیز دنبال می شود، به نحوی که در چند سال اخیر، نخست وزیران انگلیس با سنین چهل تا چهل و پنج سال معمول و مرسوم شده است؛ یا حتی پادشاهان جای خود را به جانشینان بسیار جوانی داده اند که حرف نسل جدید و نگاه آنان را بهتر درک کنند، بفهمند، همراه با آنان شوند و حتی کارهایی خارق العاده و جدید انجام دهند.

 به سازمان دامپزشکی خودمان برگردیم، و از آن سخن برانیم.

شنیده ها از گوشه و کنار حکایت از انجام این قانون و همزمان با کل کشور در سازمان و ادارات کل و زیر مجموعه ی آنان دارد.

خداحافظی مدیرانی که تمام کارمندان در دوران مدیریت آنان، دوستی ها و دشمنی ها، اشک ها و لبخندها،صعودها و سقوط ها، ترفیع ها و توبیخ ها، پاداش ها و کاستی ها، توصیه ها و توجیه ها، دلخوری ها و دلخوشی ها را تجربه کرده اند و اکنون تنها خاطره ای خواهد ماند؛ خاطره ای که می تواند شیرین یا کابوس مانند باشد.

اما در سازمانی که میانگین تحصیلات در آن از تمام ادارات کشور بسیار بالاتر است، انتظار می رود این تحصیلات که در کنار آن تجربیات نیز نهفته است، در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به کمک آید و بهترین تصمیمات فارغ از کوته نظری و مصلحت اندیشی های مرسوم گرفته شود.

در ادامه، چند پیشنهاد به عنوان یک کارمند دون پایه اما پر تجربه، به این بزرگان تقدیم می دارم و خدا را به شهادت می گیرم که مراد بنده فقط و فقط ارتقاء کیفیت سازمانی و بهبود بهره وری خواهد بود تا بلکه دوران گذار از نسل قدیمی تر به نسل جدیدتر با نتایج بهتر و پر بارتر با حواشی کمتر و دستآورد بیشتر همراه شود و از این موقعیت منحصر به فردِ پیش آمده حداکثر استفاده را ببریم؛

1. استفاده از خرد جمعی برای انتخاب نفر بعدی

2. عفو عمومی و گذاشت و گذر از آنچه فی مابین مافوق و زیردستان بوده و اتفاق افتاده است .

3. شفافیت امور گزینش جانشینان، بیش از پیش، به دور از موارد پشت پرده و امور شبه مافیایی

4. اتحاد بخش دولتی و بخش غیردولتی (خصوصی) به عنوان متولیان و ذینفعان این انتخاب و انتصابات

5. رقابت سالم همراه با شایسته گزینی و شایسته سالاری

6. نشست، گفتگو و تبادل نظر در کنار همدیگر بجای تخریب و خالی کردن زیر پا و پشت دیگران

7. استفاده ی حداکثری از تمامی پتانسیل های بالقوه و بالفعل منابع انسانی توانمند

8. اعتماد به توانمندی ها و پتانسیل های افرادی که تاکنون بنابر هر دلیلی به کار گرفته نشده اند و دعوت از آنانی که علیرغم توانمندی های ویژه، بخاطر تفاوت دیدگاه با مدیران و مسئولین از چرخه ی تمام مسئولیت و مدیریت ها کنار گذاشته شده اند .

9. بخشش کدورت ها و تبدیل خشم و کینه به دوستی و مودّت

10. کنار گذاشتن حب و بغض های شخصی در کارهای عام المنفعه

11. اولویت گذاری و اعتقاد به ارزشمندی منابع انسانی در برابر سخت افزار و لجستیک

12. جلوگیری قاطع از جانشین نشانی و مهندسی انتخاب نفر بعد یا به قول سیاسیون، به روش پوتین - مدودوف و ادامه ی شیوه ی مدیریت  گذشته در دوران جدید !

13. ایجاد روشی نوین، جهت شناسایی و معرفی افراد شایسته و ارائه ی آنان به تصمیم گیرندگان

کوتاه سخن، در پایان باید عرض کنم؛

در این راستا اراده، خواست و همراهی ریاست محترم سازمان دامپزشکی کشور و معاونین محترم ایشان، مدیران کل محترم استانها، ریاست سازمان نظام دامپزشکی، مدیریت محترم سازمان جهاد کشاورزی و استانداری محترم نیز بسیار مهم و حیاتی خواهد بود تا با لحاظ کردن و در نظر گرفتن پتانسیل تمام کارمندان در تمام رده ها، این امر مهم محقق شود و روند جدیدی در انتصابات رقم بخورد.

به امید آن روز

انشاءلله

دکتر محمدحسن معصوم زاده