حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در سال ۷۷ که دیپلم علوم تجربی خود را گرفت، تنها یک هدف داشت: «تحصیل در مقطع دکترا»، بر اساس همین هدف بود که به ترتیب رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و دامپزشکی را انتخاب کرد و در نهایت در رشته دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز پذیرفته شد. تک فرزند خانواده بود و بسیار دلبسته مادر. مهر مادری او را تنها نگذاشت و مادر و دختر به اهواز نقل مکان کردند. خودش میگوید: «شاید در ابتدا برای ورود به رشته دامپزشکی و ادامه آن کمی ترس و واهمه داشتم، اما زمانی که شروع به تحصیل کردم، از همان ترم اول علاقه در من ایجاد شد.»
مادرش در سال اول تحصیل او، در اهواز ماند تا زینب جوان به شرایط جدید زندگی و تحصیل عادت کند. همین اتفاق هم افتاد و او خیلی زود شرایط جدید را پذیرفت. به خاطر علاقهای که به حوزه دارو و فارماکولوژی داشت، بلافاصله وارد مسیر شغلی مدیریت داروخانه دامپزشکی شد و تقاضای راهاندازی داروخانه داد، اما بعد از یک سال داروخانهداری در شهرستان خرمآباد، در این تجربه موفق نبود.
«دکتر زینب محمدخانی» پیشنهاد پذیرش مسئول فنی کشتارگاه طیور را پذیرفت تا اولین بانوی مسئول فنی کشتارگاه در سطح کشور شود. در ادامه چند پست مدیریتی دیگر را تجربه کرد تا در نهایت به سمت مدیر کل دامپزشکی استان لرستان منصوب شد.
حکیم مهر: خانم دکتر، چه شد که مدیریت داروخانه دامپزشکی را رها کردید؟
آن زمان شرایطی بود که اداره دامپزشکی، استخدامی نداشت و لذا من مجبور بودم که در بخش خصوصی فعالیت کنم. به مدت یک سال داروخانه راهاندازی کردم و به جرأت میگویم که بعد از یک سال شکست تجاری را در خود دیدم. علت شکستم این بود که میخواستم در شهرستان خرمآباد با همکارانی کار کنم که همه بالای ۲۵ سال سابقه کار داشتند، پیشکسوت بودند و از حیث کار تجاری در داروخانه جا افتاده بودند. درآمد من به همان اندازه میشد که صرفاً بتوانم چکها را پاس کنم و بدهکار نباشم. در این یک سال علیرغم میل باطنی که فضای کاری داروخانه را دوست داشتم و ارتباط مستقیم با دامدار به من انرژی میداد، اما ناگزیر شدم به دلیل شرایط مالی خاص داروخانه، تغییر شغل دهم.
حکیم مهر: شغل جدید چه بود؟
به اداره کل دامپزشکی مراجعه و با مدیریت وقت صحبت کردم. تنها گزینهای که در آن ظرفیت خالی وجود داشت و به من پیشنهاد شد، مسئول فنی کشتارگاه طیور بود.
حکیم مهر: آیا قبل از آن در استان لرستان یک خانم مسئول فنی کشتارگاه شده بود؟
حتی در کل کشور هم چنین چیزی سابقه نداشت و من اولین خانمی بودم که مسئول فنی کشتارگاه طیور صنعتی در سطح کشور شدم. جالبتر اینکه کار شبانه از ساعت ۸ شب تا ۶ صبح در کشتارگاه در حالی به من پیشنهاد شد که من روی خواب شب حساس بودم و در دوران دانشجویی همیشه راس ساعت ۱۰ شب میخوابیدم. این پیشنهاد از سوی مدیر کل به من ارائه شد و من باید کمی آن را چکشکاری میکردم. به هر شکل پذیرفتن این مسئولیت آن هم در استان لرستان و شرایط فکری حاکم بر این استان در سالهای ۸۵ و ۸۶، مقداری شک و شبهه ایجاد کرده بود.
کمی فکر کردم و از آنجا که حمایت خانواده را هم داشتم، سعی کردم به خودم انرژی مثبت بدهم دال بر اینکه حتما دکتر جواد گودرزی یک چیزی در من دیده که من تا به حال در خود ندیدم که این پیشنهاد را به من داده است؛ پس من به این پیشنهاد احترام گذاشتم.
بعد از یک هفته به اداره برگشتم و با مدیر صحبت کردم و گفتم میخواهم وارد عرصه شوم. خود مدیر لبخندی زدند و گفتند: «آیا میتوانی از پس آن بربیایی؟» من در جواب گفتم که وقتی شما این پیشنهاد را به من دادید، کمی برایم سنگین بود اما بیشتر که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که من یک دامپزشک هستم و دامپزشک بودن سنخیت مذکر و مونث بودن ندارد و با جرأت میخواهم وارد این مسیر شوم؛ به هر شکل مشغول به کار شدم.
حکیم مهر: چه مدت در کشتارگاه بودید؟
به مدت ۲ سال در کشتارگاه لرستان فعالیت داشتم. شاید کار کردن آن اوایل مقداری سخت بود. به هر حال مجبور بودم با همکاران کشتارگاه، با مرغدار، کارگر و همکار در تعامل باشم اما شاید فقط یک ماه طول کشید که توانستم خودم را با شرایط محیط کاری جدید وفق دهم. کار شبانه بود و سختیهای خود را داشت. به نظر من این برای جامعه بانوان افتخار است که در طول ۲ سال توانستم این مساله را فرهنگسازی کنم که یک خانم هم میتواند در کشتارگاه صنعتی طیور فعالیت داشته باشد.
حکیم مهر: تا چه زمانی در کشتارگاه بودید؟
تا پایان سال ۸۶ و بعد از آن وارد فضای اداری شدم. کارشناس آزمایشگاه بودم و به بخش دارو و درمان و آزمایشگاه ورود کردم و مسئولیت آن را پذیرفتم. به این کار هم علاقه زیادی داشتم و از حوزههای مختلف دامپزشکی انرژی میگرفتم. در زمان خودم مدیر پشت میز نشین نبودم و با طیفهای گوناگون مخاطب چهره به چهره ارتباط برقرار میکردم. دامپزشکان همصنف من بودند. دامدارانی که در تامین دارو و واکسن، باید برای آنها رصد و پایش میکردم.
حکیم مهر: به نظر خودتان مدیر موفقی بودید؟
نمیگویم موفق بودم بلکه این را مدیران وقت باید قضاوت کنند، اما وجدانم راضی بود و لذت میبردم.
حکیم مهر: بعد از آزمایشگاه چه کردید؟
بنا بر اقتضائات زمانی و شرایط مدیریتی و چون همکار من اعزام به خارج شده بود، من به مدت حدود ۶ ماه و به شکل موقت، مسئول اداره نظارت بر بهداشت عمومی و مواد غذایی اداره کل شدم. با آن فضا هم لینک شدم و سعی کردم با اینکه مدت کوتاهی بود اما هر آنچه را که میتوانم یاد بگیرم و خودم را آموزش دهم. مجدداً به فضای کاری دارو و درمان و آزمایشگاه برگشتم. مدتی کارشناس اداره مبارزه با بیماریهای دام شدم و مجدداً مدتی بهعنوان کارشناس آزمایشگاه فعالیت کردم. در ادامه مسئول آموزش اداره کل شدم و در نهایت از سال گذشته تاکنون، به عنوان رئیس اداره تشخیص و درمان اداره کل فعالیت کردم.
حکیم مهر: چگونه مدیر کل شدید؟
در سال جدید به لطف خدا این شرایط و فرصت شغلی جدید برای من پیش آمد. با دید مثبت و نگرشی که دکتر رفیعیپور به جامعه بانوان دامپزشک دارند و این دید واقعاً قابل تکریم و احترام است، در دوران مدیریت ایشان و معاونانشان و نهایتاً استاندار لرستان که فعالیت بانوان در دستگاههای اجرایی در طبقات مختلف برای ایشان بسیار مهم و واجد اهمیت است، این فرصت شغلی به بنده پیشنهاد شد. من با دیده منت سعی کردم که خودم را با این فرصت هم تطبیق دهم و یک بار دیگر وارد این فضا شوم و بهعنوان یک بانو در دامپزشکی لرستان با بهرهگیری از کلیه توان، پتانسیلها و ظرفیتهایی که در اداره کل، ستاد و شهرستانهای یازدهگانه استان در بخش دولتی و خصوصی وجود دارد، دامپزشکی لرستان را سمبل کنم. امیدوارم که در این پروسه رضایت مسئولین و جامعه مخاطب را به دست بیاورم.
حکیم مهر: پیش از این با دکتر رفیعیپور آشنایی داشتید؟
آشنایی ما از این حیث بود که ایشان ریاست سازمان بودند و ما جلساتی را از دیدگاه اداره تشخیص و درمان در خدمت ایشان بودیم.
حکیم مهر: انتصاب حضرتعالی بهعنوان اولین مدیر کل بانوی دامپزشکی، با برخی حاشیهها همراه شد. چرا این چنین شد؟
من سعی میکنم این سوال را به شکل شفاف و از زاویه دید خودم تحلیل، بررسی و آسیبشناسی کنم. مقدار زیادی از حاشیهها به این مسأله برمیگشت که فضا برای پذیرش یک خانم به عنوان مسئول در اداره ما وجود نداشت. فضای استان لرستان تقریبا طایفهای است و دیدگاههای قومی و خانوادگی در آن وجود دارد. این مسأله مقارن شد با ابلاغ سرپرستی برای همکار بزرگوار و ارجمند من آقای دکتر کرمالهی طی یک مدت ۲ ماهه که وقتی کنار هم قرار گرفتند، باعث شد یک دو دستگی در اداره کل حاکم شود. اکثریت دوستانی که دیدگاه آنها این بود که این ابلاغ باید بماند، از طیف طایفه دکتر کرمالهی بودند و شاید از دیدگاه خانوادگی هم به این مسأله نگاه میکردند که البته برای بنده بسیار محترم است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که رأی ما آزاد است و در هر مسألهای حق نظر کارشناسی داریم. من به تک تک نظرات همکاران احترام گذاشتهام.
شاید شما از دور قضاوتها را دیدید. من سعی نکردم در این مسیر که این فرصت شغلی در اختیارم است، از همکارانم بخواهم نظرسنجی در جهت جلب رضایت آنها داشته باشم و تلاشی بکنم که به مدیریت برسم. سکوت کردم و سعی کردم به رسم اخلاق و نه شعار، بلکه اعتقاد درونی که دارم با سکوت و احترام به نظر کلیه همکارانم حرکت کنم تا سیاستگذاری سازمان دامپزشکی، مسئولین استانی و مدیریت محترم ارشد استان به یک نتیجه برسد. نتیجه هر چه که میشد برای بنده قابل احترام بود؛ چه اینکه سرپرست وقت، آقای دکتر کرمالهی که من واژه برادر را برای ایشان به کار میبرم، ابقا کنند و چه برای بنده تصمیمگیری شود. به هر شکل منتظر ماندم تا تصمیمگیری نهایی شود.
حکیم مهر: سهمیه شاهد شما چقدر در مسیر مدیر کل شدنتان موثر بود؟
به جرأت این را عرض میکنم در این مسیری که گذشت، حتی یک بار مراجعه حضوری یا پیگیری تلفنی و اسباب زحمتی برای مدیر کل محترم بنیاد شهید استان و کلیه پرسنل عزیز بنیاد شهید ایجاد نکردم تا مبادا از موقعیت خانوادگی و اجتماعیام، دیدگاهها به سمت و سویی برود که دیگران فکر کنند بنده شاید میخواهم از این جایگاه سوء استفاده کنم. علیرغم اینکه مدیر کل بنیاد شهید استان انسانی با دیدگاه بسیار باز و تفکری بسیار هوشمندانه هستند و عملکرد و مدیریت ایشان برای من قابل احترام و ستایش است.
روزی که من معارفه شدم، فردای آن روز شروع کارم را متبرک به غبار روبی مزار شهدا کردم و دعوت گرفتم از مدیر کل محترم بنیاد شهید که در کنار بنده قرار بگیرند و با احترام بتوانم وجاهت شهدا و صلحا را در حد آنچیزی که درتوان دارم، اجرا کنم و اعتقاد درونی خودم را به نمایش بگذارم.
حکیم مهر: حال که مدیر کل دامپزشکی استان شدید، مهمترین چالشهای دامپزشکی لرستان را چه میدانید و مهمترین برنامه شما در آینده چیست؟
در فضای فعلی، کل کشور درگیر بحران اقتصادی است و دامپزشکی هم از آن مستثی نیست. در صنعتهای مختلفی که الان طیف مخاطب ما هستند، از داروسازی گرفته تا آبزیپروری، کشتارگاه، مرغداری، دامداری و هر آنچه که فکر کنید، با این چالش دست و پنجه نرم میکنند. مدیریت کردن این بحران، سخت اما شدنی است. آنچه در ذهن ماست و آنچه سعی میکنیم برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت برای آن داشته باشیم، این است که کمک کنیم تا چرخ اقتصادی کشور در استان لرستان بچرخد و این اقتصاد ما را به بیراهه و رکود نکشد و یک توازن بین ورودیها و خروجیها، تولید و عرضه و بین پخش و آنچه در فضای هلدینگ کاری ما وجود دارد، برقرار کنیم. این توازن آرامش فکری و روحی به جامعه هدف است. اینکه در لرستان انرژی مثبت را القا و ابقا کنیم.
در وهله دوم عملکرد ماست. الان قیمت دام زنده اگر در استان لرستان کیلویی ۴۰ هزار تومان است، در مرز نزدیک به کیلویی ۱۸۰ هزار تومان معامله میشود و این مساله باعث میشود که نه فقط دامدار، بلکه یک طیف از افرادی که به هر شکل با این مساله در ارتباط بوده و صادر کننده هستند، از ذهن خود بگذرانند که این دام را صادر کنند. اینجا این مساله باید مدیریت شود. ما دام مولد، پرواری و داشت داریم و به هر شکل ژنتیک استان ما باید مدیریت شود. این یک حمله تروریستی است و میبینیم منفعت کسانی که در آن طرف مرز نشستند، این است که استان ما را تخلیه ژنتیکی کرده و ما را با چالشهایی مواجه کنند.
حکیم مهر: برای حل این مشکل چه کردید؟
طبیعی است که باید نشستهایی در ستادهای تنظیم بازار داشته باشیم که داشتیم و عنوان کردیم و پیشنهاد دادیم که تا اطلاع ثانونی از خروج دام ممانعت شود ولو اینکه با چالشهایی مواجه شدیم. برخی معترض شدند که به تجارت ما لطمه میزنید. قوانین تجارت و سود و منفعت محترم، اما در بحران فعلی که صنعت دامپروری ما در لرستان درگیر آن است و امرار معاش بسیاری از مردمان و هم استانیهای ما از این طریق است، اگر من بخواهم صنعت را تعطیل و اجازه صادرات را در شرایط فعلی باز بگذارم، بدون شک در آینده نه چندان دور با مشکلاتی مواجه میشویم که قابل جمع کردن نخواهد بود. لذا این چالشها را در شرایط فعلی در این زاویه میبینم و تلاش میکنم حرکت رو به جلو داشته باشیم. در هر صنعتی سعی میکنیم پیشرفتها، برنامهریزیها و دورنگریها را ببینیم و طراحی کنیم. اعتقاد من این است که یک دست صدا ندارد. لذا باید از تمام توان و پتانسیل دوستان که همه در کار خود خبره هستند بهرهمند شویم و ما قطعا شورایی کار خواهیم کرد. من به اینکه میگویند «چند صدایی در شورا، تک صدایی در فرمان» اعتقاد دارم و قطعا قبل از هر تصمیمگیری نظر همه دوستان را خواهم گرفت.
حکیم مهر: شما سالها مسئول فنی کشتارگاه بودید. چه برنامههایی برای اجرای ماده ۱۹ آیین نامه نظارت بهداشتی دامپزشکی دارید، به شکلی که کارفرما نتواند بعد از واریز حقوق مسئول فنی بهداشتی، بخشی از حقوق او را پس بگیرد؟
ما همه تابع سیاستهای دولت هستیم. زمانی که حق قانون را به قانونگذار دادند، باید این را تکریم کنیم و به آن احترام بگذاریم. از قانون اساسی که قوانین مادر و اساسی کشور هستند تا قوانینی که در مجلس وضع میشود، همه از فیلترهای متعددی رد میشوند تا به تاییدیه میرسند. این تاییدیه برای ما که در دستگاههای اجرایی هستیم، قطعاً وحی منزل است، ولو اینکه خطا، چالش و تهدیدهایی داشته باشد که آن چالشها و تهدیدها باید بررسی و برنامهریزی شوند. ما باید تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم و بتوانیم با کمال نرمش و آرامش، قوانین وضع شده و تثبیت شده را چکشکاری کنیم و بسته به شرایطی که در هر استان حاکم است، با یک خرد جمعی سعی کنیم اجرایی کنیم.
زمانی که من کشتارگاه بودم، حقوق را به شکل دستی از مدیر عامل کشتارگاه دریافت میکردیم که این فرآیند سنگین بود؛ اینکه سر ماه چشممان به جیب مدیر باشد که چه زمانی دست به جیب شود و حقوق دهد، خوب نیست. در همان شرایط از طریق نظام دامپزشکی حقوق ما به صندوق سبز سلامت واریز میشد و همواره بخشی از حقوق ما را برداشت میکردند و مابقی حقوق را میدادند. این خیلی خوشایند ما نبود، خصوصا که از حقوق ما کسر میشد و به ما فشار میآمد. کار شبانه و سختیهای خود به کنار، ما با مساله حقوق مسئولین فنی در حوزههای مختلف علیالخصوص کشتارگاه مشکل داریم و امید این را داریم که در آینده مسئولین فنی که نمایندگان سیستم دولتی هستند و به عنوان نمایندگان ما در بخش خصوصی فعالیت میکنند و نظر آنها بر ما حجت است، به یک سمت و سویی برود که این وابستگیهای مالی کم شود و بتوانیم فضاهایی را که ممکن است فساد خیز باشند کنترل کنیم. کمااینکه تابع سیاستها هستیم و تمام تلاش خود را میکنیم که با آرامش و متانت و سلامت قوانین را اجرا کنیم.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر ...
میطلبد که بانوان ما حرکت بیشتری کنند و خود را با جامعه فعلی دامپزشکی وفق دهند؛ بپذیرند که دامپزشک هستند و منتظر نباشند که ساعت اداری تمام شود و به خانه بروند. انتظار من این است که بانوان ما با حفظ شئونات خانوادگی، برای زمان خود حد و مرز قائل نشوند. درست است که دولت برای ما ۸ ساعت مقرر کرده، اما اگر میتوانیم بدرخشیم، ثابت کنیم که تابع زمان و مکان نیستیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.