عقلانی فکر کردن در دل بحران (سخن نخست)
با آنتیبیوتیکها چهکار داریم میکنیم؟
دکتر کامران شریفی
دانشیار دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد
بیاناتی از «لوئی پاستور» زینتبخش بسیاری از آزمایشگاهها، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است با این مضمون:
«در هر حرفه و شغلی که هستید نه اجازه دهید که به بدبینی های بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی پیش می آید شما را به یاس و نا امیدی بکشاند» و «در آرامش حاکم بر آزمایشگاه ها و کتابخانه هایتان زندگی کنید»
در لحظات تاسف باری که در آذرماه 98 بر کشور حاکم شد، دوست داشتم ببینم در کجا و نزد چه کسی می توان همزمان عقلانیت و تعهد به سخنان پاستور را دید. برای معرفی او توضیحی لازم است.
«جورج لشر» با کشف نالیدیسیک اسید در 1962 قدم بزرگی در معرفی یکی از خانواده های مهم داروهای ضدمیکربی، یعنی فلوروکینولون ها برداشت. شاید عموم مردم بیش از همه با داروی سیپروفلوکساسین از این خانواده آشنا باشند. داروهای این خانواده بر آنزیم خاصی (gyrase ) اثر می گذارند که در تکثیر DNA دخالت دارد. اگر بخواهیم اختلاف اثر این خانواده با سایر خانواده های داروهای ضدمیکربی را با استفاده از مفاهیم فلسفی توصیف کنیم، ترجیح می دهم از اصطلاح پارادایم جدید و تغییر پارادایم «توماس کوون» برای توصیف آن استفاده کنم. نحوه تاثیر این خانواده بر این آنزیم چنان رویایی بود که با خوش خیالی ادعا کردند که احتمالاً دوران مقاومت باکتری ها به داروهای ضد میکربی پایان خواهد یافت. این خوشخیالی خیلی زود با دیوار سخت واقعیت مواجه شد. قارچ ها و باکتری ها، به عنوان خدمه تخریب طبیعت، چندمیلیارد سالی است که بر سر منابع غذایی علیه هم "فیلتر" و "فیلترشکن" و "فیلترِ ضد فیلترشکن" و "فیلترشکنِ ضد فیلترِ ضدِّ فیلترشکن" و ..... تولید میکنند و هیچ وقت از این بابت کم نخواهند آورد.
در 1998 بروز مقاومت میکربی به فلوروکینولون ها سازمان جهانی بهداشت دام OIE ، سازمان جهانی غذا و کشاورزی FAO و سازمان جهانی بهداشت WHO را واداشت که نشستی برگزار کنند و به هم اندیشی برسند. این نشست ها ادامه یافت تا در نشست دیگری در 2017 حول مفهوم سلامت یکپارچه One health با هدف یکپارچه کردن بهداشت غذا، بهداشت کشاورزی، بهداشت دام، بهداشت انسان و پایداری محیط زیست سرفصل های متعددی برای همکاری مشخص نمودند و سه اولویت برای خود تعریف کردند؛ یکی هاری، دیگری آنفلوانزای مشترک بین انسان و دام (زئونوتیک) و آخری مقاومت به داروهای ضد میکربی بود که مورد اخیر موضوع بحث ما است.
گاهی که در ارزیابی اپیدمی های اسهال گوساله ها در دامداریها محتویات دستگاه گوارش را برای کشت باکتریایی و آزمایش آنتیبیوگرام می فرستم، از گسترش حیرت آور مقاومت به داروهای ضدمیکربی حیرت می کنم و در بین نتایج از گزارش مقاومت به ونکومایسین که یک داروی ضدمیکربی بیمارستانی است، انگشت به دهان می مانم. مطمئنم در دامداری هایی که در آن ها اقدام به نمونه برداری کرده ام، ونکومایسین مصرف نشده، اما مقاومت منتقل شده است؛ از کجا؟ نمی دانم، شاید از زباله های بیمارستانی! با مصرف بی حساب و کتاب و دسترسی نامحدود مردم و دامداران و مرغداران به آنتی بیوتیک در داروخانه های انسانی و دامی این نتیجه چندان هم عجیب نیست. دست کم باکتری ها به سه روش اطلاعات ژنتیکی مربوط به مقاومت به آنتی بیوتیک ها را به هم انتقال می دهند. تصور کنید که در یک دامداری پس از مصرف و ورود آن به مدفوع، آنتی بیوتیک در انبار کود دامداری حبس می شود. سپس این کود به مزارع کشاورزی منتقل می شود و باکتری های بی ضرر و مفید هم در تماس با آن کدهای ژنتیکی مقاومت به آنتی بیوتیک را می سازند و همراه با محصولات کشاورزی مقاومت به داروهای ضد میکربی به دستگاه گوارش انسان و بالتبع باکتری های بیماری زا انتقال خواهد یافت. خسارات سنگین ناشی از گسترش مقاومت میکربی کل جنگ های عراق و افغانستان و یمن را با هم در جیبش خواهد گذاشت.
در ناآرامی های آذر ماه 98 خیلی دلم می خواست ببینم که با معیارهای این قلم رتبه اول عقلانی و مسئولانه اندیشیدن را به چه کسی میتوانم بدهم؟ به نظرم «دکتر مهرناز خیراندیش» مدیرکل دفتر نظارت و پایش مصرف فراوردههای سلامت سازمان غذا و دارو بیش از همه شایسته این رتبه است که در 4 آذر ماه گذشته صحبت از این کرد که آنتی بیوتیک های تاریخ گذشته را دور نریزید، آن را کپسوله کنید تا شهرداری آنها را به صورت دفن در بتون امحاء کند. (ایسنا 4 آذر کد خبر: 98090301659)
البته این فقط بخشی از کار است. این توصیه باید شامل آنتی بیوتیک های دامداری ها و مرغداری ها نیز شود و برایشان روشن گردد که به غیر از آن که انسان ها نباید آنتی بیوتیک تاریخ گذشته را مصرف کنند، مصرف برخی از آنتی بیوتیک های تاریخ گذشته در دام ها موجب نارسایی کلیه خواهد شد.
مطمئن نیستم که صدای دکتر مهرناز خیراندیش در بحران های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فعلی و در حالی که بوی نامطبوع برخی نقاط تهران را فرا گرفته و همچنین خطرات ناشی از آبیاری مزارع سبزیجات و علوفه مورد مصرف دام با فاضلاب چقدر شنیده خواهد شد، اما ندای مهمی است.
کامران شریفی 25/9/98