حکیم مهر: مجله دامپزشکی بیطار (نشریه انجمن علمی دانشجویی دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل) در شماره اخیر خود به گفتوگو با «دکتر سیدحسین رضوانی» مدیرکل دامپزشکی استان مازندران پرداخت.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
لطفاً خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم. دکتر سید حسین رضوانی متولد سال ۱۳۴۹ و فارغالتحصیل رشته دامپزشکی در دانشگاه تهران در سال ۷۶ و مدیر کل دامپزشکی استان مازندران هستم.
چطور شد که رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب کردید؟
مثل همه جوانان بعد از امتحان کنکور برای انتخاب رشته، چهار رشته مد نظرم بود. رشته پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و دامپزشکی. این رشتهها را انتخاب کردم. در بین این رشتهها دامپزشکی را فقط در استان تهران و دانشگاه تهران انتخاب کردم و قبول شدم.
تعریف شما از دامپزشکی و یک دامپزشک چیست؟
به اعتقاد من رشته دامپزشکی به مراتب بسیار بسیار سنگینتر، پرمسئولیتتر و مهمتر از رشته پزشکی و بقیه رشته هاست؛ به دلیل این که سلامت انسان در گرو تامین غذای سالم است و غذای سالم هم با داشتن دام سالم در حوزه پروتئین دامی به دست می آید؛ لذا به اعتقاد من، دامپزشک کار بسیار مهمی را میتواند انجام بدهد و نقش بسیار مهمی در سلامت انسان دارد. مثال خیلی واضح و شفاف این است که اگر امروز ما بتوانیم به گونه ای عمل کنیم که دامپزشک و دامپزشکی سلامت و امنیت غذایی را تضمین بکند، بخش قابل توجه ای از بیمارستان های ما که درگیر بحث بیماران متابولیکی و تغذیه ای هستند اعم از طفل تا افراد مسن می توانند در سلامت کامل به سر ببرند و بیمارستان را خالی کنیم.
از دردسرها و مشکلات یک دامپزشک بفرمایید.
سوال بسیار جالب و پاسخ بسیار دشواری است، به این خاطر که دامپزشک باید از همه علوم غیرانسانی آگاه و مطلع باشد و طبیعتا تشخیصش باید به حدی درست باشد که در آینده در ارتباط با بیماری که اظهار بیماری نمیتواند بکند و به زبان بیاورد، تشخیص صحیح بدهد. یعنی هم در حوزه تشخیص و هم در حوزه درمان باید به گونه ای قوی عمل بکند که بتواند به درستی تشخیص داده و درمان انجام دهد و سلامت را تضمین کند.
این اولین بحث است، اما اینکه در حوزه کاری و در کارهای فیزیکی وارد می شود، کار بسیار سختی را در پیش دارد. در حوزه درمان از مراجعه به دامداری و طویلهها گرفته تا بحث آبزیپروری و طیور و سایر کارها تا در باغ وحش و با حیوانات بسیار خطرناک ارتباط دارد. لذا از کارها و یا از حرفه های بسیار سختی است که مطمئنا درصد قابل توجهی از جامعه نه می شناسند و نه اطلاعات حداقلی از حوزه دام و دامپزشکی دارند. لذا من فکر می کنم یکی از کارهای بسیار خطیر و یکی از حرفه های بسیار سنگین و یکی از کارهای مقدس که میشود به آن گفت، حرفه دامپزشکی است.
به تازگی لیست تعرفه های جدید درمانی دامپزشکی بخش خصوصی اعلام شد و موجی از اعتراضات دامپزشکان را در پی داشت. نظر شما چیست؟
به اعتقاد من دامپزشکان حق دارند با زحمتی که می کشند به حداقل رفاه نسبی جامعه دسترسی پیدا کنند. من هم فکر میکنم اینهایی که نظر خود را اعلام میکنند، چون درگیر کارند و اهمیت کار را میدانند، این اعتراض را و این حق را به درستی اعلام میکنند و من فکر میکنم باید بازنگری صورت بگیرد و به درستی حقشان ادا بشود و پیگیریهایشان به جایی برسد و شنیده بشود.
وضعیت آموزش دامپزشکی در دانشکده های دامپزشکی کشور و به طور خاص در دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی بابل را چطوری ارزیابی می کنید؟
به اعتقاد من امروز آموزش به درستی اجرا نمی شود. یعنی نمیخواهم بگویم از طرف اساتید؛ بیشتر در حوزه بحث تحصیل و در حوزه یادگیری و فراگیری علم به اعتقاد من اختلاف وجود دارد.
زمانی که خودمان دانشجو بودیم و امروز نگاه میکنم میبینم رغبت دانشجویان کمتر شده است؛ البته آن عزیزانی که دارند تلاش میکنند جای خودش را دارند و واقعا جای تشکر دارد از دانشجویان بسیار پیگیری که دارند زحمت میکشند و فردا به عنوان یک دکتر دامپزشک باسواد بیرون می آیند؛ جای تقدیر و تشکر دارد که واقعا زحمت میکشند، اما در مجموع من فکر میکنم اهمیت چندانی در حوزه بحث تحصیل و در حوزه بحث آموزش توسط خیلی از عزیزان ما به عنوان دانشجو اهمیت داده نمی شود.
به اعتقاد من اساتید محترم دانشگاه ها باید جدیت بیشتری به خرج بدهند؛ با حساسیت بحث آموزش را پیگیری بکنند و به اعتقاد من اگر همه دانشجویان را به عنوان فرزندان خودشان، برادران و خواهران خودشان ببینند باید سختگیرانه در حوزه بحث علوم دامی و دامپزشکی وارد شوند و واقعا اگر این سختگیری وجود داشته باشد و به صورت جدی در بحث آموزش ورود بکنند، فردا دانشجویان ما مطمئنا تبدیل به افراد تحصیل کرده و باسوادی میشوند و هر کسی در آینده کار خود شما مطمئنا نیاز به سواد بیشتر برای پیشبرد اهداف علمی و هم خدماترسانی و هم انگیزه شخصی در بحث درآمد دارد.
در چند سال اخیر افتخار دادید و در بعضی برنامه های انجمن علمی دامپزشکی دانشگاه آزاد بابل از جمله در مراسم بزرگداشت روز ملی دامپزشکی حضور داشتید. فعالیت این انجمن را چطور میبینید؟
من فکر می کنم همه دانشجویان باید به گونه ای عمل کنند که تک بعدی فکر نکنند و فقط و فقط به عنوان یک فرد دانشجو به دنبال تحصیل صرف نروند؛ یعنی اگر دانشجویی به حوزه فعالیتهای جانبی از جمله بحث انجمن، بحث های هنری، محتوای آموزشی و مباحث پرورشی و غیره وارد شود، می تواند هم به عنوان کسی که در روابط عمومی خودش، در بازار کسب و کار خودش، در ارتباط برقرار کردن خودش با اساتید و با جامعه بیرون از دانشگاه در آینده خودش موفق تر باشد و هم می تواند به عنوان کسی که از فرصت جوانی برای تلاش بیشتر در حوزه کاری خودش استفاده کند. لذا هم من دست مریزاد میگویم به این گروه عزیزانی که جوان و فعال در برگزاری مراسم و مناسبت ها، در برگزاری مراسمات ملی، حرفه ای و صنفی هستند و هم به عنوان کسانی که بالاخره باید امروز جایگاه خودشان را نشان دهند، به عنوان کسانی که به آن ها یک مسئولیت واگذار می شود که برای مسئولیت پذیری آینده و بالاتر تمرین کنند، چرا که قطعا اینها جای ما را خواهند گرفت و اگر این اتفاق ها نیفتد، این مناسبت ها و این مراسمها را برگزار نکنند و مدیریت نکنند، فردا نمی توانند در بیرون آدم موفقی باشند. لذا به اعتقاد من همه دانشجویان باید در همه حوزه های جانبی دانشگاه اعم از علمی، فرهنگی، ورزشی، هنری، صنفی و تشکلی فعالیت کنند که فردا در بیرون هم در حوزه شخصی و هم در حوزه علمی و اداری هم اگر ورود کردند، موفق باشند.
آینده رشته دامپزشکی و دامپزشکان را چطور ارزیابی می کنید؟
به اعتقاد من هر کسی مسئول آینده خودش است؛ یعنی من فکر میکنم امروز از هر کسی در حوزه دانشگاه در هر علومی در حرفه و رشته بپرسید؛ می گویند اشباع شده است و نیاز به نیروی جدید نداریم. ولی مطمئنا باید بپذیریم که همه کسانی که امروز به عنوان محصل مطرح می شوند، فردا باید بروند دانشگاه و پا در دانشگاه بگذارند و به عنوان دانشجوی دارای تحصیلات عالیه، پیشه ای را انتخاب کنند. لذا با این که همه ظرفیتها پر شده ولی در آینده مطمئنا نیاز به جوان هایی داریم که باید آینده مملکت را بسازند. پس نمیتوانیم بگوییم رشته دامپزشکی به تنهایی رشته ایست که ما نیاز نداریم و یا مازاد داریم، بلکه برعکس به اعتقاد من در همه رشتهها با این که امروز تکمیل شده است و احساس میکنیم ظرفیتها پر شده، نیاز به نیروهای جوان با تحصیلات عالیه قوی و علمی و فعال در حوزه تحصیل و حوزه عمل داریم.
لذا می توانم این طور پاسخ بدهم که علیرغم این که ما اعتراض داریم به دانشکده دامپزشکی در گرفتن تعداد نیروی زیاد، ولی نیاز به نیرو داریم؛ به تعداد مورد نیاز بر اساس نیازسنجی که باید انجام بشود؛ بر اساس مطالعاتی که باید با توجه به رشته ای که ما داریم خدمات میدهیم، آنهایی که خدماتگیرنده هستند و ما داریم به آن ها خدمات میدهیم، باید بررسی بشوند که چه تعداد است و نیاز به چه تعداد دامپزشک داریم و سالانه نیاز به چند نفر داریم که بر روی گرفتن نیرو کار بکنیم، نه این که نیروی مازاد بگیریم، فردا اینها به عنوان تحصیلکردههای بیکار بخواهند در سطح جامعه باشند یا فکر میکنند بیایند در سطح جامعه جا پای خیلیها را بخواهند تنگ کنند. بحث تنگ کردن فضای کسب و کار نیست، بلکه این که نیرویی که میخواهد بیاید، باید نیروی علمی قوی فعال با کاربرد در جامعه بیاید. لذا به اعتقاد من داشتن تعداد نیروی قابل قبول تعریف شده خوب است، ولی همیشه به اعتقاد من در همان تعداد هم با اینکه ما میگوییم ظرفیت تکمیل است، اما آدمهای فعال و قوی در هر رشته ای جایگاه خاص خودشان را دارند و همیشه ما به عنوان کسانی که در حوزه دولتی و حاکمیت کار میکنیم، دنبال افراد قوی میگردیم، چرا که در انتخاب افراد و انتخاب نیرو در جاهایی که به ما اعلام میکنند ما نیرو میخواهیم، همیشه میگویند اگر نیروی باسواد می شناسید به ما معرفی کنید. پس ما نیاز به نیروی جوان تحصیلکرده با سواد داریم که همیشه برای این گروه جا هست. اگرچه نیروی مازاد داشته باشیم؛ اگرچه دانشجو هم مازاد داشته باشیم و فارغ التحصیل مازاد، ولی همیشه برای کسانی که قوی هستند جا برای کار و فضا و فرصت برای کار بسیار فراهم است.
کلام آخر...
در خصوص کلام آخر می توانم بگویم که زمانی که من به عنوان دانشجوی رشته دامپزشکی می خواستم انتخاب رشته کنم، خیلی ها می گفتند رشته دامپزشکی رشته خوبی نیست و آینده خوبی را پیشبینی نمیکردند، ولی امروز که بنده بیش از ۲۵ سال در سیستم اداری کار می کنم و فضا را برای کار می بینم، آن هایی که بعد از ما آمدند، افراد موفقی هم بودند. از موفقیت در بخش خصوصی گرفته و خودشان به عنوان کارآفرین هم مطرح شدند، به عنوان کسانی که توانستند اشتغال خوبی ایجاد بکنند و همکاران خودشان را به عنوان شاغلین جوان به کار بگیرند.
در حوزه دولت و حاکمیت هم به همین شکل، افراد زیادی توانستند مشغول شوند. لذا نباید ما دغدغه این را داشته باشیم که اگر من بروم در رشته دامپزشکی، فردا شاید کاری نباشد؛ خیر، به اعتقاد من همیشه برای کار فرصت هست. این فرصت را افراد خودشان برای خود انتخاب میکنند. ما این طور میبینیم امروز در حوزه بحث دانشگاه که جوان ها به روز دارند میگذرانند و روزمرگی بیشتر دارند مدنظرشان و بیهوده سپری میکنند. اما اگر به اعتقاد من ذره ای به فکر این باشند که بتوانند با فرصت بیشتر برای مطالعه بیشتر، برای علمی شدن بیشتر کار بکنند، قطعا آینده مال آن هاست و آینده در حوزه حاکمیت و دولتی اگر تمایل داشته باشند، و یا در بخش خصوصی نیز بخواهند کار بکنند، همیشه فضا برای افراد بسیار تحصیل کرده، خوب و باسواد وجود دارد.
خواهش و توصیه من به همه عزیزان دانشجو این است، که چون وقتی به دانشجو میگوییم از آنها جز درس خواندن توقع دیگری نداریم. به عنوان کسانی که فقط به تحصیل بپردازند کاری دیگری از آ نها توقع نمیرود. کسانی که به دانشگاه میروند باید افرادی فارغ التحصیل شوند که در حوزه کاری خودشان افراد باسواد و افراد عالم باشند. اگر این اتفاق بیفتد، آدم های بسیار موفقی خواهد بود و طبیعتا خواهش من و تقاضای من به عنوان یک برادر کوچک از همه اساتید که در حوزه دانشگاه به تحصیل مشغول هستند این است که در حوزه بحث آموزش همه کسانی که به عنوان دانشجو در آنجا هستند، آنها را به عنوان فرزندان خودشان ببینند و همانطور که برای فرزندان خودمان برنامه ریزی درست را سعی میکنیم در برنامه زندگی داشته باشیم، آن هم همینطور، با نگاه اینکه آنها هم فرزندانشان هستند و برادران و خواهرانشان هستند، با نگاه علمی بسیار قوی برای اینکه فردا بتوانند افراد باسوادی تحویل جامعه بدهند، خوشنامی را اساتید انشالله برای خودشان در برنامه کاری داشته باشند.
امروز من به عنوان فارغ التحصیل رشته دامپزشکی شاید در بین اساتیدی که داریم، چهار یا پنج نفر را به عنوان اساتید بسیار بسیار دلسوز و بسیار قوی اسم می برم. همین اتفاق باید در حوزه دانشگاه های خودمان از جمله شهرستان بابل بیفتد که اساتید با دلسوزی و با جدیت از دانشجویان بخواهند که بتوانند افراد تحصیلکرده موفق و با سواد تحویل جامعه بدهند.
گفتگو از: محمد رضوانی - شبنم قاسمپور