حکیم مهر: فصلبرگ نگاه اداره کل دامپزشکی استان
بوشهر در ویژه نامه زمستان 99 خود به گفتگو با «دکتر سیدبهمن نقیبی» معاون بهداشتی
و پیشگیری سازمان دامپزشکی کشور پرداخت.
متن این گفتگو
به شرح زیر است:
عرض سلام
و خداقوت به شما و تمامی همکاران محترم و تلاشگران عرصه دامپزشکی که بی شک جایگاهی
رفیع دارد و بلند همت است برای خدمات رسانی جهت تضمین سلامت و بهداشت.
خلیج همیشه
فارس، استان بوشهر، آبزیان، صنعت آبزی پروری و نگاه شما در این باره با استناد به
نقش حیاتی دامپزشکی در تضمین و تبیین برنامه و روند سلامت چگونه است؟ (با توجه به
توسعه صنایع آبزی پروری در جهان و همچنین صادرات غیر نفتی)
اگر چه کشورهای
مختلف تفاوت هایی فرهنگی در موضوع زادآوری با یکدیگر دارند ولی در حال حاضر و در
مجموع با روند افزایش جمعیت در دنیا مواجه هستیم و طبیعی است که تأمین مکفی غذا
نخستین چالش پیش روی جامعه بشریت باشد.
در همین
ارتباط استفاده از منابع بزرگ آبزیان و البته توسعه آبزی پروری می تواند تا حدود
زیادی این مشکل را مرتفع سازد. اگر چه امروزه تولیدات و آبزی پروری محدود به استان
های ساحلی نیست ولیکن بدیهی است که این پتانسیل در این استان ها فراهم تر باشد و
توجه به همین موضوع است که جایگاه استانی مانند بوشهر در تامین غذا پر رنگ تر
خواهد شد. آگاه و مطلع هستید که وظایف دامپزشکی در دو محور کنترل و پیشگیری از
بیماری ها و تضمین سلامت فرآورده های خام دامی قابل تجمیع است و از این رو وظیفه
اداره کل دامپزشکی استان بوشهر و ادارات شهرستانی تابعه ی آن سنگین تر می گردد.
کنترل بیماری های آبزیان در محورهای تعریف شده در برنامه کنترل بیماریها و نظارت
دقیق بر شناورهای صیادی ؛ حمل و نقل فرآورده ها ؛ فرآوری و بسته بندی این مواد این
فرصت را فراهم می سازد که هموطنان مان از غذای سالم برخوردار شوند و هم امکان
صادرات این اقلام فراهم گردد.
مختصری در خصوص
واکسن و برنامه ریزی جهت تأمین واکسن هایی مانند تب برفکی (با توجه به نیاز دامداران)
بفرمائید.
بیماری تب
برفکی بدلیل ویژگی های منحصر به فرد آن در سازمان دامپزشکی برای مان اهمیت خاصی
دارد و تمام تلاش ما این است که این بیماری را به بهترین شکل ممکن آن کنترل نماییم.
طی سالیان اخیر
روندی سینوسی در ارتباط با بیماری را در کشور شاهد بوده ایم که بعضاً طغیان های
بزرگی از جمله در زمستان ۹۴ و بهار ۹۵ را می توان ذکر نمود. عامل ایجاد
کننده بیماری دائماً در حال تغییر است و هر آن و لحظه امکان پیدایش سویه هایی از
آن متصور است که می تواند ما را با مشکل بزرگی مواجه سازد. در یکی دو سال گذشته
تلاش مان بر این بوده تا با همکاری های نزدیک تر با همسایگان غربی و شرقی و نیز
بخش اروپایی مرتبط نوعی تشریک مساعی در کنترل این بیماری مهم فرامرزی بوجود
بیاوریم. امکانات تشخیصی در کشور برای بیماری تب برفکی توسعه یافته و در حال حاضر
تعدادی از استان های کشور مجهز به تجهیزات لازم، فضای آزمایشگاهی و نیروی متبحر و
خبره ی کارشناسی در ارتباط با تشخیص بیماری هستند.
تغییرات مهمی
نیز در سیاست کنترل و مبارزه با بیماری از سال ۱۴۰۰ عملیاتی خواهد گردید که امیدواریم
نتایج خوبی در پی داشته باشد. با تغییرات ایجاد شده در برنامه های کنترلی، بخش
عمده ای از اقداماتی همچون واکسیناسیون بر اساس سیاست های ابلاغی به عهده دامداران
خواهد بود؛ هر چند که اقدامات حمایتی در مناطق روستایی و عشایری از بعد تامین
واکسن و عملیات مایه کوبی توسط سازمان دامپزشکی استمرار خواهد یافت.
نظارت دقیق بر
کیفیت واکسن های مصرفی اعم از تولید داخل و وارداتی از طریق اعمال نظارت های
میدانی و البته آزمایشگاهی استمرار خواهد یافت. در برنامه پیش رو نیم نگاهی به
ایجاد مناطق پاک از تب برفکی با انجام واکسیناسیون را مد نظر داریم که استان بوشهر
می تواند کاندید یکی از این مناطق باشد. تصورم این گونه است که در صورت استمرار
اقدامات فعلی در ارتباط با بیماری تب برفکی و نظارت بر عملیاتی شدن آن طی چند سال
آینده شاهد کنترل قابل قبول بیماری در کشور باشیم.
میزان و
بالانس دانشکده های دامپزشکی با توجه به تعدد و حجم فارغالتحصیلان این رشته و
نسبت توجیه و جایگزینی شغلی (ایجاد شغل واستخدام) را چگونه ارزیابی می کنید؟
نبایستی این اصل
مهم را فراموش کنیم که متقاضیان برای تمامی رشته های شغلی بویژه در کشورمان در حال
افزایش است و طبیعی است که نمی توان مانع ورود افراد علاقمند به رشته های مختلف از
جمله دامپزشکی شد.
به نظر می رسد
هنوز پتانسیل هایی از کار برای رشته دامپزشکی در کشور و از جمله مناطق محروم وجود
دارد و بایستی به این نیاز پاسخ داده شود. با در نظر گرفتن جمیع جهات از لحاظ
تعداد مراکز دانشگاهی موجود، رشته ی دامپزشکی و بازار کار، به نظر می رسد نیاز
بیشتر به توسعه مراکز دانشگاهی در این زمینه وجود ندارد.
استان های بوشهر،
البرز و گلستان موفق به کسب عنوان برتر در حوزه بهداشت و پیشگیری سازمان دامپزشکی
شدند. روند و فاکتورهای تأثیرگذار در این انتخاب را بیان فرمایید.
معمول است که
در پایان هر سال مجموعه اقدامات و عملکردها را بررسی و نقد نماییم تا به نقاط ضعف
و قوت مان آگاه تر شویم. در طول مدت خدمتم در دامپزشکی کشور و مخصوصاً در حدود
بیست و یکسال اخیر که در جایگاههای مختلف اداری بعنوان مدیر خدمت کرده ام از
اینکه حس رقابتی بین واحدهای اجرایی ایجاد گردد، استقبال نموده ام. در همین ارتباط
و با هدف ایجاد انگیزه کاری بیشتر در بین دفاتر معاونت بهداشتی و پیشگیری و نیز
ادارات کل دامپزشکی استان ها تصمیم به معرفی برترها گرفتم. حاصل این تصمیم دو نامه
اداری شد ؛ یکی برای دفاتر معاونت به منظور انتخاب ادارات کل برتر و دیگری
برای ادارات کل استانها با هدف انتخاب دفتر برتر و نتیجه آن شد که مشاهده شد.
برآیند نظر
دفاتر معاونت بهداشتی و پیشگیری انتخاب سه استانی بود که نام بردید. مبنای انتخاب،
عملکرد استان از جمیع جهات بود و خیلی مبتنی بر آمار دقیق و ارزیابی خاص نبود.
نحوه خدمت رسانی ادارات کل، پیشرفت کارها بر مبنای پیش بینی های سالیانه، مشارکت
در نظرخواهی دفاتر از ادارات کل برای تدوین و به روزرسانی دستورالعمل ها، اقدام برابر
ضوابط و مقررات موجود و...، از جمله آیتم هایی مورد استناد دفاتر در انتخاب بوشهر،
البرز و گلستان به عنوان ادارات کل برتر بود.
پروتئین
و سلامت سفره ی شهروندان و نقش دامپزشکی هنوز نیازمند اطلاع رسانی بیشتر می باشد. شما
چه المان و شاخصه ای را در کمک به گستردگی این عرصه مثلا نقش رسانه ها، تعریف می
کنید.
امروزه
ابزارهای ما برای ارتباطات با یکدیگر بسیار گسترده است که هر کدام به فراخور
توانایی های مان از مدیا و رسانه های خاص برای ارتباط و تبلیغ و اصولاً حضور در
عرصه اجتماعی استفاده می کنیم. طبیعی است که رسانه های دیداری ، شنیداری و نوشتاری
در این میان نقشی بی بدیل دارند. هنر ما در استفاده ی درست و قابل پذیرش آنهاست.
فراموش نکنیم که بزرگنمایی صرف در ارتباط با اقدامات و خدمات ارائه شده ممکن است
تاثیر منفی داشته باشد. بایستی خوب برنامه ریزی کنیم ، بر مبنای برنامه ای مدون و
خوب ؛ عمل توانمند داشته باشیم و اعمال مان را مستند نموده و مردم را دعوت به
مشاهده مستندات مان نماییم.
بی شک عطر
برنامه ریزی و اجرای خوب در هر دستگاه اجرایی فضای جامعه را معطر ساخته و
عطار را معرفی می نماید و خیلی نیازی به تبلیغات غیر واقعی نخواهد بود. حرفه ی
دامپزشکی بطور ذاتی شمیم رایحه ی خوش خدمت را به همراه دارد.
دامپزشکی،
نقش و ارتباط مستقیم آن با اقتصاد کشور چگونه است؟
پیش تر گفتم
یکی از وظایف اصلی دامپزشکی کنترل و پیشگیری از بیماریهای دامی است. کنترل بیماری
ها یعنی حفظ سرمایه دامی کشور و حفظ این سرمایه یعنی تولید فزون تر فرآورده های
خام دامی و این هر دو یعنی اشتغال پایدار بر مبنای پتانسیل های بومی و درونی کشور
که تعبیری برای اقتصاد مقاومتی و باور به داشته هاست.
طبیعی
است با حفظ سرمایه دامی و تولید انبوه تر فرآورده های خام دامی هزاران شغل مستقیم
و غیر مستقیم ایجاد می شود و البته توسعه تولید در این بخش سبب صادرات این فرآورده
ها خواهد شد که این خود ارزآوری را به دنبال دارد و این بیان کوتاه و مختصری است
از تاثیر مستقیم دامپزشکی در اقتصادی پویا و متکی بر داشته ها.
آموزش و
این که به نظر شما هر کارشناس و کمک کارشناس فراخور کار و متناسب با تجربه و تلاشی
که در موضوعات و محتوای عملکرد خود دارد می تواند تهیه کننده ی مباحث و تدوین
گر جزوات و رسالات دامپزشکی باشد؟ تا فرصتی باشد که آیندگان با حجم وسیعی از
نوشتار و مشاهدات و مستندات مواجه باشند و کاری مثمر ثمر و فایده مند بماند برای
نسل های آینده مثلاً کارها، پروژه های تحقیقاتی و دانشجویی. نظر
شما چگونه است؟
آموزش و
ترویج با روح اقدامات دامپزشکی عجین و همراه است و اصولاً نیل به اهداف بدون سلاح
علم میسر نیست. تحقیقات نیز در کنار آموزش و ترویج به اعتلای حرفه و شغل دامپزشکی
کمک شایانی خواهد نمود که البته بایستی کاربردی و مبتنی بر نیاز، طراحی و اجرایی
گردد.مستندسازی اقدامات، انتقال دانش و تجربه به آیندگان لازمه ی هر کاری ست تا
این مسیر رو به رشد و تعالی را ادامه دهند. توانایی علمی بدون نشر و اشاعه ی آن
ارزش چندانی ندارد و پویایی خود را از دست خواهد داد.
چقدر به
دانایی در خصوص تاریخ و اطلاع نسبت به آگاهی از تاریخ شغلی باور دارید؟ (مثلاً سیر
تاریخی شغل مان را بدانیم)
صادقانه بگویم
عاشق تاریخ هستم! ولی این عشق بیشتر به جنبه
های اجتماعی تاریخی و وقایع و شخصیت هاست و نه پیشینه یک شغل و حرفه که مطالعه در
مورد آن اشتیاقی در من ایجاد ننموده است و بنابراین بسیار سطحی از کنارش گذشته ام
و صادقانه تر بگویم این موضوع حتی در مورد پیشینه شغل خودم یعنی دامپزشکی هم صادق
است.
الان که
گفتگو به اینجا رساندیم خوب و بجاست از دانشمند فرهیخته استاد دکتر حسن تاجبخش و
اثر گران سنگ «تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران» یاد و سخنی داشته باشیم.
دکتر حسن
تاجبخش جاودانه ترین چهره ی ماندگار دامپزشکی ایران است.
افتخار شاگردی استاد را در دو مبحث درسی باکتری شناسی عمومی و
ایمنی شناسی داشته ام و برایشان طول عمر با عزت و در اوج صحت و سلامت از درگاه
قادر متعال آرزومندم.
کتاب ارزشمند
ایشان در مورد تاریخچه پزشکی و دامپزشکی ایران را بارها و بارها به دوستان و
همکاران هدیه داده ام اما فقط صفحات معدودی از آن را تورقی نموده ام و بیشتر عکس
ها و شرح آنها را به تماشا نشسته ام. ولی واقعاً نمی دانم آیا فرصتی برای مطالعه
دقیق آن خواهم یافت یا خیر؟
گفتوگو:
حسام حق پرست، سردبیر فصلبرگ نگاه، اداره کل دامپزشکی استان بوشهر
دامپزشکای بیچاره با هزار امید ۶ سال از بهترین سالهای عمرشونو میزارن ک درس بخونن و در آینده یک زندگی راحت داشته باشن درحالی که کاردانی دامپزشکی دوساله است
واقعا اگه قراره سازمان دامپزشک استخدام کنه و بهش۳- ۲.۵ حقوق بده در صورتی که کاردان به بهانه سابقه ۵.۵ حقوق بگیره تازه تو درمان هم دخالت کنه و ویزیت غیرقانونی هم بکنه دیگه واقعا رشته دامپزشکی به چه دردی میخوره ؟ خب کلا دامپزشکی رو ۲ ساله بکنین خیال همه راحت ..
مگه دامپزشک و کاردان هردو دارن تو همین کشور زندگی نمیکنن ؟ اگه امتیاز مدرک رو برداشتین و بقول خودتون همسان سازی حقوق کردین خب امتیاز سابقه رو هم بردارین .. ما چه گناهی کردیم اول زندگی با یک مدرک دکترا خجالت میکشیم میزان دریافتی مون رو به کسی بگیم! از عهده تامین زندگی خودمون هم برنمیایم، چه برسه تشکیل خانواده بدیم ؟ اگه تورم هست اگه گرونی اجاره خونه هس واسه همه هست ... ما نمیگیم بهتر از کاردان و فلانیم .. حداقل حقوقمون رو یکسان کنین .. بما هم فشار میااااد... دیگه تو این دوره زمونه چیزی که نمیشه خرید ولی بخدا از پس اجاره یک خونه مستقل هم برنمیایم..
من شاکی ام ..
تفاوت پرداختی من دامپزشک با پست کارشناسی با یک لیسانس با پست کارشناس 300 هزار تومان است.
عدالت را با برابری اشتباه گرفتید!!!
اگر میدانستم امروز این گونه است هرگز انقدر تلاش نمی کردم مقطع دکترا حرفه ای قبول شوم.
سابقه داشتن که افتخار نیست زمان میگذره
ما همه در یک زمان داریم زندگی میکنیم
آیا صاحبخانه ای هست که بخاطر کم سابقه بودن من اجاره خانه را نصف کند ؟
بعدش آن عزیزان با سابقه که مفتی کار نکردن. کارکردن حقوق گرفتند که چه بسا حقوقشان در آن زمان کفاف ۲ تا خانواده رو هم میداده و اگه ببینید همه شان صاحبخانه هم هستند
من چه گناهی کردم با اینهمه گرانی و یک مدرک دکترا تازه وارد سیستم شدم ؟
آیا هیچ سازمانی هست که دکترش از کاردانش دریافتی کمتری داشته باشد ؟ اونم به بهانه اینکه آن کاردان محترم مثلا ده سال زودتر بدون آزمون و شرکتی وارد شده و راحت رسمی شده و همزمان با کارش و دریافت حقوقش ادامه تحصیل ( همه میدونیم کشکی ) هم داده و لیسانس گرفته
چون من خودم ده سال درس خوندم و دو سال سابقه دارم و دریافتی من 3.5
اما کاردان همکارمون با دو سال تحصیل و ده سال سابقه حقوقش نزدیک 6
نمیدونم بخندم یا گریه کنم؟
مگه کسی جلوتونو گرفته
اونوقت ببینین چه مزه ایه؟،
پس چرا حقوق کسی که تازه وارد سیستم میشه اینقد پایینه ؟