حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «درمانگران غیرمجاز درمانهای غیرفنی انجام میدهند و باعث میشوند که دام تلف و دامدار از صنف دامپزشک بیزار شود. از طرفی کیسهایی را که لازم است همکاران ما ویزیت کنند، کمتر میشود.» این را رئيس انجمن صنفی کلینیسینهای دامپزشکی استان آذربایجان غربی به حکیم مهر میگوید.
از نظر «دکتر عبدالحسین پورمحمود» تراکم دامی به خاطر هزینههای زیاد نگهداری دام شامل علوفه و نهادههای دامی خیلی کم و باعث شده که اکثر مردم دامها را به سمت کشتارگاه بفرستند: «لذا جمعیت دامی خیلی کم و باعث شده همکاران و کلینیسینهای ما از بابت کمبود کیس خیلی معذب شوند. اکثرا وقتی با همکاران صحبت میکنم، آنها بیکار هستند و کارهای فرعی انجام میدهند. مثلا یکی در تاکسی تلفنی کار میکند، دیگری در بنگاه و خلاصه از این قبیل کارهایی که در شأن یک دامپزشک که عمر خود را روی این حرفه گذاشته، نیست.»
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات کلینیسینهای دامپزشکی استان آذربایجان غربی چه چیزهایی هستند؟
در ابتدا جا دارد به آقای دکتر آقامیری که نزدیک به ۶ سال سکاندار سازمان نظام دامپزشکی کشور بودند، بابت ریاست سازمان دامپزشکی تبریک عرض کنم. ایشان یک سابقه کاری درخشان در بخش خصوصی دارند که ان شالله با رفتن به سازمان دامپزشکی، بتوانند همبستگی بین بخش خصوصی و دولتی را بیشتر و انجمنها و کانونها را در تصمیمگیریها دخیل کنند.
به طور خلاصه کلینیسینها، مراکز درمانی و مایهکوبی بچه یتیمهای سازمان نظام دامپزشکی هستند. در زمینه کارگروههای ماده ۲ کلا انجمنها را حذف کردند که این یک اجحاف در حق انجمنها بود. سایر مشکلات ما شامل حضور درمانگران غیرمجاز، عدم ساماندهی فروش بدون نسخه دارو و در نهایت بحث صیانت از حقوق عامه در مقابل حقوق حیوانات است که اخیرا مطرح شد. از آن بدتر، نسبتهای آپارتایدگونه و تبعیضآمیز سه به یک است که باعث شده یک شکاف مابین مراکز درمانی و داروخانهها ایجاد شود. همه ما مراکز درمانی و مایهکوبی در یک کشتی هستیم و به آن شکل نیست که فعلی انجام گیرد و باعث جدایی ما از هم شود. طرح رتبهبندی مراکز مایهکوبی بیشتر از ۱۰ سال است که در نظام ابلاغ شده و متاسفانه این طرح هم اجرا نمیشود.
حکیم مهر: به درمان غیرمجاز اشاره کردید. این مشکل تا چه اندازه در استان وجود دارد؟
اولین تبعات آن را میتوان از بابت هزینههایی که بر دوش دامدار میگذارد، در نظر گرفت. درمانگران غیرمجاز درمانهای غیرفنی انجام میدهند و باعث میشوند که دام تلف و دامدار از صنف دامپزشک بیزار شود. از طرفی کیسهایی را که لازم است همکاران ما ویزیت کنند، کمتر میشود. در این بین، فروش بدون نسخه دارو نیز یک لطمه اساسی به صنف درمانگران کشور زده و باعث اتلاف هزینههای دامداران از لحاظ خود دام و استفاده بیرویه از داروهای دامی شده که خود این مساله بحث باقیماندههای دارویی را به دنبال دارد. کمااینکه این حجم از کنسرها یا موارد دیگر میتواند ناشی از باقی مانده دارویی غیرکارشناسی غیرفنی باشد که به صورت بیمهابا به دامداران داده میشود.
حکیم مهر: ارزیابی شما از نسبت داروخانه به کلینیک و وضعیت آن در استان چیست؟
این نسبتها یک مساله تبعیضآمیز فاقد کارشناسی علیه درمانگران است که آنها را گروگان پروانههای دامپزشکی میکند. من نمیدانم با کدام منطق کارشناسی این نسبتها را در نظر گرفتهاند؟ چرا نسبت ۲ به یک یا یک به یک نباشد؟ کمااینکه در ماده ۲ بند ج قانون افزایش بهرهوری اشارهای به نسبتها نشده است. در آنجا فقط اشاره شده که پروانه براساس جمعیت دامی، استعداد منطقه، تراکم جمعیت، حجم کار، توان و ظرفیت کاری داده شود و این نسبتها نمیتواند ملاک درستی باشد. ملاک باید شیوه نامهای قرار گیرد که براساس جمعیت دامی است. مثلا به ازای هر ۷۰ هزار واحد جمعیت دامی، یک مرکز مایهکوبی، یک داروخانه و یک درمانگاه داده شود. همین نسبتی که در مورد داروخانههای دامپزشکی برقرار است، درخصوص مطبهای پزشکی وجود ندارد. یعنی پزشکان مطبها را گروگان داروخانهها نکردند و سالیان سال است که این نسبتها برداشته شده و میگویند فلان جا مثلا ۱۰ داروخانه نیاز است و پروانه میدهند. ما دامپزشکان از این حیث بسیار متضرر هستیم و مجبور شدیم به طرف درمانگاهها و مراکز مایهکوبی سوق پیدا کنیم. سازمان دامپزشکی براساس بهداشت و سلامت جامعه پایهگذاری شده اما در واقع این پایه براساس درمان است. به عبارت دیگر، یعنی افرادی باید به صنف درمان بیایند که علاقهمند و از لحاظ سواد علمی بالا باشند نه اینکه با اجبار به این سمت بیایند. اگرچه اکثر همکاران ما از روی علاقه آمدند اما باید همه را آزاد بگذاریم تا آن که علاقهمند درمان است به این حوزه بیاید و دیگری که علاقه به داروخانه دارد، به سمت آن برود. نباید کسی را مجبور کنیم و همه را به سمت درمان و درمانگاههای دامپزشکی سوق دهیم.
حکیم مهر: وضعیت قاچاق دام در استان آذربایجان غربی چگونه است؟
اجازه دهید که به این قضیه ورود نکنیم.
حکیم مهر: نظر شما درخصوص تعرفهها چیست؟
تعرفهها یک مشکل سراسری و کشوری است و نه صرفا مختص استان ما. متاسفانه تعرفههایی که نظام دامپزشکی مسئول ابلاغ آنهاست، اصلا با تورم جلو نمیرود. مثلا در تعرفههایی که به ما ابلاغ شده، قیمت پایه برای هر راس گوسفند را ۳۰۰ تومان یا مثلا برای گاو نزدیک ۲ هزار تومان ابلاغ کردند. با این تورم و گرانی اقلام، هزینههای خودرو، هزینههای زندگی و ... آن واکسیناتور یا دامپزشک چطور باید کنار بیاید؟ بالاخره آنها هم در جامعه ما زندگی میکنند. لذا تعرفهها باید براساس تورم جامعه جلو رود. آیا با این تعرفههای کم، یک واکسیناتور میتواند رغبتی به زدن واکسن داشته باشد؟ هر چند که واکسیناتور یا کلینیسینهای ما کار خود را براساس عشق انجام میدهند نه پول اما به هر حال باید هزینهها را هم در نظر بگیریم. مثلا در تعرفهها برای سزارین مبلغ ۷۰۰ تومان و برای بخیه ۱۵۰ تومان در نظر گرفته شده است.
قیمت پایه معاینه یک دام بزرگ ۷۵ تومان است که اگر هزینههای ایاب و ذهاب را هم در نظر بگیریم، میبینیم که در حق همکاران کلینیسین و مایهکوبی ما در سطح کشور یک مقدار اجحاف صورت گرفته است. لذا از نظام دامپزشکی این تقاضا را دارم که یک فکر اساسی در این خصوص بکند. با این وضعیت تورم که ماه به ماه نیز بیشتر میشود، همکاران ما در استان آذربایجان غربی و سایر نقاط کشور خیلی معذب هستند.
حکیم مهر: به نظر میرسد یکی دیگر از مشکلات استان آذربایجان غربی یا بهتر بگوییم شمال غرب کشور، مساله تراکم دانشکدههای دامپزشکی است. نظر شما در این خصوص چیست؟
استان آذربایجان غربی یک دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد و یک دانشکده دانشگاه سراسری دارد که هم در نوبت روزانه و هم شبانه اقدام به جذب دانشجو میکنند. این به معنای آن است که سیل عظیم دامپزشکان در استان ما زیاد و اکثر آنها بومی هستند. از طرفی تراکم دامی به خاطر هزینههای زیاد نگهداری دام شامل علوفه و نهادههای دامی خیلی کم و باعث شده که اکثر مردم دامها را به سمت کشتارگاه بفرستند. لذا جمعیت دامی خیلی کم و باعث شده همکاران و کلینیسینهای ما از بابت کمبود کیس خیلی معذب شوند. اکثرا وقتی با همکاران صحبت میکنم، آنها بیکار هستند و کارهای فرعی انجام میدهند. مثلا یکی در تاکسی تلفنی کار میکند، دیگری در بنگاه و خلاصه از این قبیل کارهایی که در شأن یک دامپزشک که عمر خود را روی این حرفه گذاشته، نیست.
حکیم مهر: به بحث طرح صیانت از عامه در برابر حیوانات مضر هم اشاره کردید. اجرای این طرح چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟
این هم یک مشکل کشوری است. استان آذربایجان غربی نزدیک ۴۰ درمانگاه دام کوچک دارد که به شکل اختصاصی در این خصوص فعالیت میکنند. متاسفانه در این خصوص آمار مشخص و معینی در جمعیت هدفی که دام کوچک هست، وجود ندارد و این خلاء باعث شده که درمانهای دام کوچک بدون ضابطه و هدف انجام شود. در حالی که درمانگاههای دیگر ممکن است هزینههای میلیاردی کرده و واقعا در مضیقه باشند.
یکی از درخواستهای من این است که نظام دامپزشکی با یک دید خاص به دام کوچک نگاه کند. متاسفانه در طرح صیانت از حقوق عامه در مقابل حیوانات مضر، بعد امنیت بهداشتی جامعه را در نظر نگرفتند و کارشناسی دقیقی ازسوی همکاران بخش خصوصی و دولتی روی آن انجام نشده است که باعث التهاب جامعه میشود. اگر این طرح از سوی مجلس تصویب شود که ان شالله نشود، باعث رهاسازی سگها، گربهها و حیوانات دیگر در جامعه میشود که میتوند مشکلات زیست محیطی و بهداشتی ایجاد کند.
استان آذربایجان غربی حدود ۴۰ درمانگاه دامپزشکی دارد که اگر بخواهیم این نسبت را در سطح کشور در نظر بگیریم، ممکن است چند هزار خانوار از این طریق نان بخورند. چه کسی باید مدافع حقوق صنفی این افراد باشد؟ قطعا مشخص است. ما جزء زیرمجموعه نظام دامپزشکی هستیم اما تا امروز یک حرکت موثر از طرف نظام ندیدیم و انتظار ما از نظام دامپزشکی خیلی بیشتر از این است.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
در ماده ۳ قانون افزایش بهرهوری آمده که نظام دامپزشکی باید در خصوص شناسایی و احصاء مشکلات و پیگیری جهت رفع آنها اقدام کند. مشکلات ما در خصوص دام کوچک مشخص است و ما هم حقوق صنفی برای خود قائل هستیم، درست مانند موارد این چنینی که معمولا نظام دامپزشکی فیالفور و در عرض یک هفته نامهنگاریهای موثری را انجام میدهد اما در خصوص درمانگاهها و مراکز درمانی، حرکات موثری را از سوی نظام دامپزشکی ندیدیم.
انجمنها عصاره همکاران بخش خصوصی هستند و ما هم زیرمجموعهای از نظام دامپزشکی به شمار میرویم. اما متاسفانه آن طور که مشخص است نظام دامپزشکی انجمنها را در تصمیمات مختلف از جمله کارگروههای ماده ۲، حذف کرده و به جای آن از تعریف کارگروههای هماهنگی استانها استفاده میکند، در صورتی که جلسات اینها حتی سالی یک بار هم تشکیل نمیشود. در واقع عملا انجمنها را از کارگروههای ماده ۲ حذف کرده، در صورتی که این انجمنها از بروز خطاهای سهوی جلوگیری میکردند. در نظر بگیرید تفاوتهایی را که میان یک کارگروه ۲ نفره و همچنین ۶ نفره ممکن است وجود داشته باشد. قطعا خروجی یکی از آنها کارشناسیتر و موثرتر خواهد بود. من در این خصوص هم از نظام دامپزشکی گلایه داشتم که چرا باید نقش انجمنها را که با تجربیات چندین دههای، پتانسیلهای بخش خصوصی هستند، کنار بگذارند و عملا در کارگروههای ماده ۲ آنها را حذف کنند.
در پایان از پایگاه خبری پر مخاطب حکیم مهر تشکر میکنم که بدون گرایشهای خاص صنفی تمام مطالب موجود را نشر میدهد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.