حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «یکی از مهمترین چالشهای داروخانههای دامپزشکی این است که بخشنامهها و دستورالعملهای جدید، بدون نظرسنجی از انجمنها و کانون ابلاغ میشود و اگر گاهی نظرسنجی هم صورت گیرد، شوربختانه نظرات اعمال نمیشود؛ در نتیجه، بخشنامهها و دستورالعملها کارشناسینشده و بدون فایده هستند و نهتنها هیچ مشکلی از مشکلات ما را کم نمیکنند، بلکه مشکلات عدیده ای را هم اضافه میکنند»؛ این جملات را «رئیس انجمن صنفی داروخانهداران دامپزشکی خراسان رضوی» به حکیم مهر میگوید.
«دکتر مرضیه بهشتیفر» تصریح میکند: «داروی قاچاق به وفور وجود دارد و هرکس با هر نوع تحصیلاتی و در هر جایی داروی قاچاق میفروشد. ما بارها گزارش کردهایم اما هیچ برخوردی نشده است. هر کبوتربازی دکتر شده و صفحه اینستاگرام دارد و درمان میکند و به اقصی نقاط کشور دارو میفرستد. ما آدرس پیجها را دادهایم و چند سال است که پیگیر این مساله هستیم اما دریغ از تعطیلی حتی یک پیج یا یک برخورد با یک قاچاقچی؛ دریغ از برخورد با کسانی که داروی تقلبی میفروشند. اینها باعث میشود که همکاران از این حرفه ناامید شود.»
وی در گفتوگو با حکیم مهر خاطرنشان میکند: «پروانه داروخانه به وفور در مکانهایی که هیچ کلینیکی در فاصله چند کیلومتری آن هم وجود ندارد، داده میشود. بعد انتظار میرود که داروخانه بدون نسخه دارو نفروشد. دامدار از کجا نسخه بگیرد؟ ما ابتدا باید زیرساخت را فراهم کنیم و بعد بخواهیم که قانون اجرا شود، نه اینکه در جایی که اطراف آن هیچ کلینیکی نیست، پروانه داروخانه بدهیم. آیا این همکار داروخانهدار منتظر مینشیند تا یک نسخه به دستش برسد؟ قطعا این کار را نمیکند.»
حکیم مهر: مهمترین چالشهای داروخانههای دامپزشکی در سطح استان چیست؟
یکی از مهمترین چالشهای داروخانههای دامپزشکی این است که بخشنامهها و دستورالعملهای جدید، بدون نظرسنجی از انجمنها و کانون ابلاغ میشود و اگر هم گاهی نظرسنجی صورت گیرد، نظرات تشکلها اعمال نمیشود. در نتیجه بخشنامهها و دستورالعملها کارشناسی نشده و بدون فایده هستند که نهتنها هیچ مشکلی از مشکلات ما را کم نمیکنند، بلکه مشکلات عدیدهای هم اضافه میکنند.
بخشنامه باید به گونهای باشد که انضباط کاری را در همه بخشها حاکم کند. ما به دنبال بخشنامههایی نیستیم که داروخانهها را در انجام هر کاری آزاد بگذارند، بلکه بخشنامه و دستورالعمل باید بینظمی، اغتشاش و تخلف در حوزه کاری ما را کم کند. اما شوربختانه هیچکدام به این شکل نیست و فقط مشکلات جدیدتری را برای همکاران ایجاد میکنند. این بخشنامهها به سمتی پیش میروند که فقط داروخانهها را محدود و محدودتر کنند و اختیاراتی را که مربوط به داروخانه است، بهتدریج از آنها میگیرند.
حکیم مهر: چه اختیاراتی؟
مثلا از ابتدا فروش لوازم پتشاپ در داروخانه انجام میگرفت و ما چیزی تحت عنوان پتشاپ خارج از داروخانه نداشتیم. در دستورالعملهای جدید آمد که کلینیکها هم میتوانند لوازم پت بفروشند، در حالی که اصلا در پروانه درمانگاه، چیزی تحت عنوان اینکه کلینیسین بتواند خرید و فروش لوازمی را انجام دهد، نیست اما در پروانه داروخانه آمده که مسئول داروخانه میتواند لوازم، دارو و تجهیزات بفروشد.
جالب است که خود همکاران اداره نیز به ما میگویند که زودتر پروانه پتشاپ خود را از اتحادیه گل و گیاه بگیرید! به جای اینکه دامپزشکی از ما حمایت کند و جلوی اتحادیه گل و گیاه بایستد و به این اتحادیه بفهماند که اصولا فروش لوازم پت بایستی زیر نظر دامپزشک و در داروخانه دامپزشکی صورت گیرد، با آنها همراه شدهاند. اینکه کلینیکها مجبور به دریافت مجوز از اتحادیه گل و گیاه شدند، تا حدودی قابل قبول است، چون در پروانه کلینیکها به آنها اجازه خرید و فروش داده نشده است. در نتیجه اگر بخواهند چیزی بفروشند باید از جایی پروانه داشته باشند اما داروخانه مجوز دارد و در پروانه آن هم قید شده، پس چرا دامپزشکی از ما میخواهد که از اتحادیه گل و گیاه پروانه بگیریم که به ما ایراد نگیرند.
متاسفانه برخی تصمیمات گرفته میشود بدون اینکه در مورد تبعات آن اندیشیده شود. برای مثال، نامه ای زده شده مبنی بر ممنوعیت فروش سرم انسانی در داروخانه های دامپزشکی. زمانی که سرم دامی تولید و توزیع نمیشود و در بخش انسانی هم با کمبود سرم مواجه نیستیم، چرا باید ممنوع باشد؟ بله، در مقطعی در خردادماه کمبود سرم وجود داشت؛ اولویت هم با انسانهاست و ما هم هیچ بحثی نداریم. اما زمانی که در حوزه انسانی با کمبود مواجه نیستیم و در حوزه دامی هم سرمی تولید نمیشود، بفرمایید که تکلیف دامها چیست؟ آیا منظور این است که دامدار را به داروخانه انسانی بفرستیم تا از آنجا سرم بگیرد؟ آیا هدایت دامدار به سمت داروخانه انسانی منطقی است؟ گاهی وقتها نامه و دستورالعمل هایی صادر میشود که مشخص نیست پشت آن چه فکری نهفته است. اگر سرم از داروخانه دامپزشکی فروخته نشود، آیا نفعی برای نگارنده این نامه دارد؟ از این دست مسائل خیلی زیاد است.
حکیم مهر: لطفا به سایر مشکلات هم اشاره کنید.
یکی دیگر از مشکلات ما سامانه دارویی است که از سال گذشته اعلام کردند که راهاندازی آن را پیگیری میکنند و گفتند که نیاز نیست شما آمار بدهید و همین که در همان سامانه ثبت میکنید، کافی است. اکنون دوباره میگویند که چرا آمار نمیدهید و باید با این فرمت آمار ارائه شود و چنانچه آمار ندهید، با شما برخورد قاطع میشود! ما در دورهای به سر میبریم که همه ارگانها روزانه قدمهای رو به جلو برمیدارند و ما برگشت به عقب میکنیم!
از طرفی کلینیسینها دارو میفروشند و داروها را از شرکتهای پخش میگیرند. داروی قاچاق فراوان است و هرکسی با هر مدرک تحصیلی و در هر مکانی داروی قاچاق میفروشد. ما بارها گزارش دادیم که فلانی داروی قاچاق میفروشد اما هیچ برخوردی نمیشود. هر کبوتربازی برای خود دکتر شده است و صفحه اینستاگرام دارد و درمان میکند و به اقصی نقاط کشور دارو میفرستد. ما آدرس پیجها را دادیم و چند سال است که پیگیر این مساله هستیم اما دریغ از تعطیلی حتی یک پیج یا یک برخورد با یک قاچاقچی؛ دریغ از برخورد با کسانی که داروی تقلبی میفروشند. اینها باعث میشود که همکاران از این حرفه ناامید شود.
همچنین اعلام کردند که اینتگریشنها هم میتوانند بهطور مستقیم دارو بخرند. هر کسی ۴ واحد مرغداری اجاره کرده و مدعی شده است که ما اینتگریشن هستیم. بعد با فارمهایی که برایشان جوجه میفرستند، قرارداد میبندند و میگویند که شما دیگر باید داروهای خود را هم از ما بخرید. دارو را میخرند و حالا خودشان تبدیل به فروشنده دارو شدهاند و جوجه را با دارو میفرستند. مگر شما میدانید که جوجه قرار است به کدام بیماری مبتلا شود که داروی آن را میفرستید؟ بعد جالب است که مرغدار وقتی از دارو جواب نمیگیرد، آن را به داروخانه میبرد تا تعویض کند و داروی دیگری بگیرد. کجای دنیا وضعیت توزیع دارو ممکن است این قدر اسفبار و مضحک باشد. در حالی که ما این را بارها و بارها در جلسات مطرح کردیم که این روش کار درست نیست و شما نمیتوانید روی فروش دارو کنترل داشته باشید، به هیچ عنوان مورد توجه قرار نگرفته و در دستورالعملها لحاظ نگردیده است. به بهانه کاهش هزینه تولید دارو و واکسن مستقیم در اختیار این واحدها قرار میگیرد، در حالی که کل هزینه دارو در یک فارم حداکثر ۲ درصد هزینهها را شامل میگردد که با اینکار در بهترین حالت ممکن نیم درصد از هزینه کاهش پیدا خواهد کرد که این مبلغ نیز در میانه راه ناپدید میگردد و هیچ تاثیری در کاهش هزینههای اینتگریشن ندارد.
پرندهفروش، نمایشگاه برگزار کرده و در اینستاگرام تبلیغ میکند و عکس داروها را گذاشته و گفته هر کس میخواهد سفارش دهد و رزرو کند. هیچ کاری هم برای مقابله با او انجام نمیشود. ناظران فقط بلدند اگر یک داروی تاریخ گذشته در داروخانه پیدا کنند، صاحب داروخانه را هزاران بار توبیخ کنند و به تعزیرات و هیات بدوی نظام معرفی نمایند، در حالیکه منقضی شدن تاریخ دارو هیچگاه به عمد اتفاق نمیافتد و هر داروخانهای علاقمند است که همه داروهایش قبل از انقضا به فروش برسد. متاسفانه همه قوانین فقط برای داروخانه ها اجرا میگردد.
حکیم مهر: برخی کلینیکها نسبت به فروش بدون نسخه دارو از سوی داروخانهداران گلایه دارند. آیا شما این مساله را قبول دارید و نظر شما در این خصوص چیست؟
بله، قبول دارم و من مخالف این اقدام هستم و بارها از اداره دامپزشکی خواستم که این مساله را کنترل کنند. پروانه داروخانه به وفور داده میشود در مکانهایی که هیچ کلینیکی در فاصله چند کیلومتری آن هم وجود ندارد؛ بعد انتظار میرود که داروخانه بدون نسخه دارو نفروشد. دامدار از کجا نسخه بگیرد؟ ما ابتدا باید زیرساخت را فراهم کنیم و بعد بخواهیم که قانون اجرا شود، نه اینکه در جایی که اطراف آن هیچ کلینیکی نیست، پروانه داروخانه بدهیم. آیا این همکار داروخانهدار منتظر مینشیند تا یک نسخه به دستش برسد؟ قطعا این کار را نمیکند.
زمانی که میخواهند پروانه فعالیت داروخانه بدهند، باید به فرد متقاضی که جانمایی انجام داده، اعلام کنند در محلی میتواند داروخانه تاسیس کند که کلینیک وجود داشته باشد یا اینکه کلینیسین را به محلی در نزدیکی داروخانه هدایت کنند، نه اینکه در خیابانی که هیچ کلینیکی در آن نیست، به چند داروخانه مجوز بدهند. برای من به عنوان داروخانهدار هم بهتر است که دارو را با نسخه بدهم. کمااینکه وقتی دامدار با نسخه مراجعه میکند، در کنار نیاز اصلیاش، ممکن است یک ضد التهاب یا آنتیبیوتیک یا ویتامین هم باشد، اما زمانی که دامدار بدون نسخه میآید، میگوید من فقط یک آنتیبیوتیک میخواهم. لذا اگر نسخه باشد، قطعا سود آن برای من بیشتر است و دردسر کمتری هم دارد. از طرفی، دامدار یک آنتیبیوتیک از من میگیرد و به هر دلیلی که مشکلی پیش میآید، میگوید همان دارویی که از تو گرفتم باعث شد که برای دام من مشکل به وجود بیاید، در حالی که هیچکدام از عوارض ثبت شده دارو، آن چیزی که ایشان میگوید، نیست، اما ما باید پاسخگو باشیم. داروخانهها باید کنترل شوند اما همزمان همه داروخانهها با هم، نه اینکه صرفا عملکرد من را کنترل کنند اما داروخانه کناری من کنترل نشود.
در این میان، کلینیسینها آن طرف ماجرا را نمیگویند که خودشان دارو میفروشند و همه کارهای داروخانه را انجام میدهند. از شرکت دارو میگیرند و همه کاری میکنند و فقط همین یک نکته را که دارو بدون نسخه به فروش میرسد، میگویند.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
امیدوارم که آقای دکتر آقامیری به اختلافات بین نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی پایان دهند. کمااینکه این اختلافات برای ما دردسر شده و هر یک از این دو ارگان مدعی هستند که باید از ما پروانه بگیرید. انتظاری که از دکتر آقامیری داریم این است که شیوهنامهها را دوباره بازبینی کرده و نظرات کانون، انجمنها و... را لحاظ کنند و مطمئن باشند که نظرات آنها به شکلی نیست که فقط بخواهند به نفع خودشان باشد.
مطلب دیگر اینکه، بعضی از همکاران میگویند که با توجه به تعداد فارغالتحصیلان، باید اشتغالزایی شود، اما اشتغالزایی در شرایطی که بازار کاری وجود ندارد، خودش باعث بیکاری همان افرادی میشود که مشغول به کار بودند و بیکاری را تشدید میکند. ممکن است ۲ نفر سرکار بیایند، اما ۴ نفر که قبلا اشتغال داشتند، کار خود را از دست میدهند. از زمانی که دکتر آقامیری رئيس سازمان شدند، همه همکاران امیدوار شده اند که شاید ایشان منجی این حرفه باشند و بتوانند کمکی کنند که مشکلات موجود به شکل منطقی حل شود و حل یک مشکل، باعث ایجاد مشکلات جدید نشود.
در پایان از حکیم مهر که در انتقال مشکلات همکاران به مسئولین همواره نقش موثری ایفا می نماید، سپاسگزارم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.