حکیم مهر- پدیده مظفری: «رابطه بین اداره دامپزشکی و شبکههای دامپزشکی با بخش خصوصی و درمانگران بخش خصوصی ضعیف است»؛ این گلایه یکی از فعالان صنفی و صاحب بیمارستان دامپزشکی در شهرستان تربت جام است: «مدیریت بهداشتی حدود ۸۰ گاوداری با من است اما حمایت اداره دامپزشکی از من طوری نبوده که بتوانم دامدارم را به رعایت دستورالعملها ملزم کنم.»
«دکتر مصطفی فاطمی» در گفتوگو با حکیم مهر تصریح میکند: «متاسفانه هر چند وقت یک بار آقای بازرس شبکه دامپزشکی مراجعه میکند و یک لیست در دست دارد که فلان دارو از فلان کارخانه تولیدی، فاقد فلان ماده موثره است و باید بررسی شود و شما اجازه فروش آن را ندارید. ما این دارو را کنار میگذاریم و نمیفروشیم و تاریخ آن میگذرد. بعد از مدتی میگویند که این دارو مشکلی داشته یا نداشته است. توقع من این است که این کارها و آزمایشها را قبل از اینکه دارو به زنجیره تولید برسد، انجام دهند و با آن برخورد کنند، نه اینکه صبر کنند تا ما در این جریانات قربانی شویم.»
وی به حکیم مهر میگوید: «در حال حاضر در گاوداریهای صنعتی شهرستان، مهندسان دامپرور خیلی از بخشها را از بچههای دامپزشک گرفتند. دستگاه تولید مثل و مامایی به مرور از دامپزشکی جدا میشود و بعضا در بعضی موارد جهاد هم از آنها حمایت میکند؛ مثلا مامور طرحی که از جهاد مجوز کار میگیرد، خواهی نخواهی وارد حیطه وظایف دامپزشکی میشود. آن مامور تلقیحی که شاید فاقد فوق دیپلم است و با بیماریهای مشترک آشنایی ندارد، به صرف گذراندن یک دوره ۱۵ روزه و گرفتن مجوز تلقیح، در خیلی از مسائل بیماریهای مامایی و... اظهار نظر و مشارکت میکند.»
حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که به دامپزشکی علاقهمند شدید و ورودی چه سالی هستید؟
بنده ورودی سال ۷۲ دانشگاه آزاد ارومیه هستم. پدرم در کنار کار، دامداری داشتند و همین مساله باعث شده بود که من از کودکی به گاو و گوسفند علاقهمند شوم؛ علیالخصوص که با دکترهای دامپزشکی که به واحد میآمدند، آشنایی داشتم و از همانجا علاقهمند به کار شدم. از ابتدا علاقه من روی بخش درمان بود و لذا بعد از فارغالتحصیلی در سال ۷۸، پروانه درمانگاه در تربت جام و خراسان رضوی گرفتم و حدود ۱۸ سال در بخش درمان کار کردم. از سال ۹۶ پروانه درمانگاه را تبدیل به بیمارستان دامپزشکی کردم که شامل بخشهای آزمایشگاه، داروخانه، درمانگاه و مرکز مایهکوبی است.
حکیم مهر: در طول این سالهای فعالیت در بخش خصوصی، با چه مشکلاتی روبرو بودید؟
مسائل و مشکلات که زیاد است؛ بنده در بخش درمان حضور جدی داشتم و کلینیسین دام بزرگ بودم و مخصوصا جراحی دام بزرگ انجام دادم و به نظرم اصلیترین مشکل این حوزه، درمانگران غیرمجاز هستند که حتما باید برای آنها فکری شود.
یکی دیگر از مشکلات، رابطه بین اداره دامپزشکی و شبکههای دامپزشکی با بخش خصوصی و درمانگران بخش خصوصی است. ما عملا در این سالها برای شبکهها نقش بازوی اجرایی ایفا کردیم. خیلی از شبکههای دامپزشکی، خودشان کار عملی نکردند و در بخش تشخیص و درمان تجربهای ندارند و ما به آنها کمک میکنیم. در مواردی اتفاق افتاده که دامدار دچار مشکل بوده و به اداره دامپزشکی مراجعه میکرده و میگفته برای من فلان واکسن را بزنید. اگر به او میگفتند که مشکل تو این نیست و این مشکل با این واکسن برطرف نمیشود، قانع نمیشده تا اینکه از خوشنامی ما استفاده میکردند و او را به بخش خصوصی و نزد ما ارجاع میدادند تا بتوانیم تشخیص دهیم. دامدار هم قبول میکرده و حرف ما را به نظر کارشناسان اداره مقدم میدانسته است.
از طرفی اگر یک بیماری نوپدید بیاید و همهگیری شایع شود، اولین شخصی که متوجه آن میشود، درمانگران دامپزشکی هستند که با دامدار تماس مستقیم دارند. ما واقعا یکی از مهمترین قسمتهای خدمت ادارات دامپزشکی و بازوی اجرایی آنها هستیم اما متاسفانه به چشم دیگری به ما نگاه میشود و آن حمایت لازم که باید از بخش درمان شود، متاسفانه وجود ندارد. در بخش درمان شهرستان تربت جام خدا خواسته و دامداران لطف داشتند و بنده را بهعنوان نفر اول درمان شهرستان قبول کردند، لذا اینکه فکر کنیم کملطفی پرسنل اداره به خاطر ضعف کاری من بوده، چنین چیزی نیست؛ کمااینکه نزدیک به ۸۰ گاوداری تحت مدیریت بهداشتی من است اما حمایت اداره دامپزشکی از من طوری نبوده که بتوانم دامدارم را به رعایت دستورالعملها ملزم کنم.
حکیم مهر: منظورتان از حمایت دقیقا چیست؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.
مثلا یک دامداری ما درگیر بیماریهای خطرناک و مشترک بین انسان و دام میشود. من مدیر بهداشتی باید مورد حمایت تمام و کامل اداره دامپزشکی باشم تا بتوانم روی خروجی این گاوداری که مدیریت بهداشتی آن را بر عهده دارم، کنترل داشته باشم که سلامت کارگران گاوداری و کسانی که از آنجا شیر و لبنیات تامین خود را میکنند، به مخاطره نیفتد. مواردی بوده که ما صلاح ندانستیم دام از یک گاوداری درگیر، خارج شود و گواهی خروج دام ندادیم اما با وجودی که مدیریت بهداشتی گاوداری با من بوده، دامدار پیش همکار تازهکاری که در جریان کار نبوده، رفته و توانسته نامه حمل برای کشتار برای آن دام آلوده بگیرد. اداره دامپزشکی باید پشت مدیریت بهداشتی بایستد و بگوید این گاوداری که مدیریت بهداشتی آن به عهده مثلا دکتر فاطمی است، نمیتواند بدون نامه ایشان دامی را خارج کند؛ این توقع بالایی نیست.
از طرفی مواقعی که قوانین، دستورالعمل و شیوههای واکسیناسیون تغییر میکند، حتما باید با درمانگران بخش خصوصی هماهنگ و به آنها اطلاعرسانی شود اما متاسفانه آقایان اصلا خود را ملزم به این چیزها نمیدانند و حتی یک بخشنامه ساده نمیکنند که خبر دهند در فلان جا که شما اعلام تب برفکی کردید، برنامه ما برای واکسیناسیون آن منطقه این است تا ما بتوانیم این اطلاعات را به همسایههای آن واحد بدهیم و آنها را از نگرانی در بیاوریم و اقناع کنیم؛ یا به آنها بگوییم که باید به فکر واکسن آزاد باشند یا اینکه اداره برای آنها واکسن بزند. به طور خلاصه ارتباطات و کانالهایی که باید بین بخش دولتی و خصوصی درمان باشد، مقداری ضعیف است.
حکیم مهر: در بخش داروخانه با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
در طول چند سال گذشته که ما در سیستم بیمارستان هستیم و داروخانه هم داریم، به این نتیجه رسیدم که مشکلات این بخش هم زیاد است. الان ما دارو را از شرکت مجاز میخریم. گاهی بازرسان میآیند و روی یک قلم دست میگذارند و میگویند این دارو غیرمجاز است. ما فاکتورهای خرید را ارائه میکنیم و میگوییم شرکتی که از آن خرید کردیم، مورد تایید سازمان دامپزشکی بوده است. سازمان به ما مجوز داده و گفته میتوانیم از این شرکتها خرید کنیم. اسم آن را هم «کشف» میگذارند و همه جا هم اعلام میکنند که فلان داروی غیرمجاز از داروخانهها کشف شد. در صورتی که اگر بخواهیم این رویه به ثمر برسد، باید تا ته خط ادامه دهیم و بررسی کنیم شرکت پخشی که این دارو را آورده و تحویل داروخانهدار داده و پروانه گرفته، کجا بوده است و به همین ترتیب تا ته زنجیره مسیر را ادامه دهیم که به تولیدکننده و سرشاخه اصلی برسیم؛ نه اینکه داروخانهدار را که خود قربانی شده و سرمایهاش در خطر است، بهعنوان متخلف به تغزیرات و هیات بدوی بفرستیم. لذا اگر میخواهند این موارد را بررسی کنند، خوب است یک مقدار با دید باز جلو بروند و کار را تا پیدا کردن متخلف اصلی ادامه دهند که ما خاطرجمع باشیم که اگر باز هم از شرکتها خرید میکنیم، دو روز دیگر این اتفاق از سوی شرکت دیگر با داروی دیگر نیفتد.
متاسفانه هر چند وقت یک بار آقای بازرس شبکه دامپزشکی مراجعه میکند و یک لیست در دست دارد که فلان دارو از فلان کارخانه تولیدی، فاقد فلان ماده موثره است و باید بررسی شود و شما اجازه فروش آن را ندارید. ما این دارو را کنار میگذاریم و نمیفروشیم و تاریخ آن میگذرد. بعد از مدتی میگویند که این دارو مشکلی داشته یا نداشته است. توقع من این است که این کارها و آزمایشها را قبل از اینکه دارو به زنجیره تولید برسد، انجام دهند و با آن برخورد کنند، نه اینکه صبر کنند تا ما در این جریانات قربانی شویم. دارویی را از ما کشف و اعلام میکنند و علاوه بر آبروریزی، سرمایه ما هم از دست میرود. دامداری که به داروخانه من میآید، شاید شنیده باشد که از این داروخانه داروی تقلبی کشف شده است و لذا ما بدون کوچکترین تقصیر، همه جوره متضرر میشویم.
این را هم باید در نظر گرفت که در موقعیت اقتصادی فعلی، بخش دامپروری و تولید به شدت از این مشکلات لطمه دیده است. بالاخره بنده در بیمارستان به ۴ نفر دکتر دامپزشک حقوق میدهم و ۳ یا ۴ نفر دیگر پرسنل دارم. شرایط ما عادی نیست، چه کسی میخواهد حواسش به ما باشد و از ما حمایت کند؟ از طرفی مشتریانی که ما به آنها دارو و خدمات دادیم، دچار ورشکستگی شدند، خیلی از آنها بضاعت ندارند و به خاک نشستند. از آن طرف تعهدی به پرسنل دادیم که ماهانه باید حقوق و مزایا و بیمه آنها پرداخت شود. در این شرایط آیا ما نباید از جایی حمایت شویم؟
خود من در طول این سالهای درمان، تب مالت گرفتم، دیسک کمر عمل کردم، کلیههایم سنگساز شده است، آرتروز گردن و شانه گرفتم و درگیر انواع و اقسام مشکلات و بیماریهای مشترک شدم و از آقایان توقع شنیدن خسته نباشید هم نداشتم. ما که یک مقدار پا به سن گذاشتیم اما برای ورودیهای جدیدی که وارد حرفه میشوند، برای کارآموزی که میخواهد از ما کار یاد بگیرد و بچههای دامپزشک چه جوابی باید داشته باشیم؟ ما عمر و زندگی خود را گذاشتیم. در بخش درمان دامپزشکی، انسان واقعا باید از خانواده خود هم بزند که بتواند جواب کار را بدهد. دامداران وقت و بیوقت تماس میگیرند و مشکل دارند. وضعیت ما حتی از پزشکان آنکالی که در اورژانسها خدمت میکنند هم بدتر است، چون واحدهای درمانی ما نهایتا با یکی دو نفر میگردد و باید با همین تعداد نیرو، ۲۴ ساعته آنکال و پاسخگو باشیم. امیدواریم این مسائل از طریق پایگاه خبری حکیم مهر به گوش مسئولین برسد. ما که در شرف خداحافظی هستیم اما شاید به درد نسل جدید بخورد و گرهای از کار آنها باز شود.
حکیم مهر: به بحث درمان غیرمجاز هم اشاره کردید. چه راهکاری برای این معضل پیشنهاد میدهید؟
این معضل با قدرت دادن به مدیران بهداشتی فارم تا حدی قابل حل است. این درمانگران در روستاها کاری را انجام میدهند که خیلی مواقع به نتیجه نمیرسد و مجبور میشوند که دام خود را به کشتار ببرند. اگر مدیر بهداشتی و صادرکننده گواهی بهداشت، به یکی دو مورد گواهی بهداشت ندهد و دامدار ببیند که اگر درمانگر غیرمجاز را به خدمت بگیرد، انتهای کار گیر میکند، آن کار را انجام نمیدهد.
در حال حاضر در گاوداریهای صنعتی شهرستان، مهندسان دامپرور خیلی از بخشها را از دامپزشکان گرفتهاند. دستگاه تولید مثل و مامایی به مرور از دامپزشکی جدا میشود و بعضا در بعضی موارد جهاد هم از آنها حمایت میکند. مثلا مامور طرحی که از جهاد مجوز کار میگیرد، خواهی نخواهی وارد حیطه وظایف دامپزشکی میشود. آن مامور تلقیحی که شاید فاقد فوق دیپلم است و با بیماریهای مشترک آشنایی ندارد، به صرف گذراندن یک دوره ۱۵ روزه و گرفتن مجوز تلقیح، در خیلی از مسائل بیماریهای مامایی و... اظهار نظر و مشارکت میکند. اگر من به عنوان مدیر بهداشتی فارم به دامدار بگویم که اگر شما در این زمینهها با آقای مهندس کار کردی و در آینده دامی به دلیل کمکاری ایشان کشتار شود، من نمیتوانم گواهی آن را بدهم و مسئولیت قبول کنم، مطمئن هستم که دامدار مورد دوم را به آقای مهندس ارجاع نمیدهد. از قدیم هم گفتند که حرمت امامزاده را متولی نگه میدارد. خود ما دامپزشکان، شما که رسانه هستید و کارکنان ادارات دامپزشکی اگر دست به دست هم دهیم، هنوز هم میشود در این سیستم بیمار کارهایی انجام داد؛ به شرط اینکه گوش شنوایی باشد و حرف قدیمیها و سینه سوختههای این کار را بشنود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
چرا
چون مامور تلقیح دایم پیش انهاست و یک گوساله به انها هدیه می کند اما دکتر دامپزشک ارتباط کمی دارد و 5050 احتمال دارد دام را خوب بکند یا نه و همین بیماری اثر منفی روی ذهن انها می گذارد
در نتیجه تا زمانی فروش علوفه و خرید و تلقیح دست دیگران باشد همین اتفاق می افتد و راهش این است درمانگاههایی ایجاد شود که تمام این کارها چه در صنعت دام و چه طیور همزمان انجام دهد