حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:
«در حال حاضر حقوق استادیارهای باسابقه دانشگاه معادل یک دانشیار پایه ۲۵ و
استاد با بالاترین پایه است و این مساله تنها بخش کوچکی از مشکلات جامعه اساتید به
شمار میرود و مصداق بارز بیعدالتی است»؛ این را «دکتر احمد عریان» استاد دانشمند
آسیبشناسی و رئيس اسبق دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز به حکیم مهر
میگوید: «امروز تولید علم هم تحت تاثیر قرار گرفته و حتی در زمینه
ارتقا هم خیلیها انگیزه ندارند و میگویند ما به همین شکل منتظر میمانیم و حقوقمان
بالا میرود و چه نیازی هست کار علمی انجام دهیم و با صرف وقت زیاد و مرارت، به مراتب
بالاتر علمی ارتقا پیدا کنیم و یا حتی پایه بگیریم. از آن طرف به جای اینکه برای اساتید
دانشگاه ارزش قایل شوند و کمی دست آنها را باز بگذارند و تشویق کنند، میگویند مالیات
پلکانی به این صورت شود، سقف حقوق شما نباید از اینقدر تجاوز کند یا پاداش پایان کار
شما نباید از فلان رقم بیشتر شود، بیمه و مالیات باید به این شکل باشد و....»
حکیم مهر: آقای دکتر، با توچه به اینکه خودتان در شکلگیری دورههای
دکترای تخصصی نقش موثری داشتهاید و مدتی متولی مدیریت دوره های تحصیلات تکمیلی در
یکی از دانشگاههای بزرگ کشور بودهاید، نظرتان در مورد دورههای دکترای تخصصی چیست؟
اگر بخواهم از دورههای تخصصی آسیبشناسی انجام دهم، باید بگویم که
ما واقعا رشد چندانی به خصوص از جنبههای تجهیزات و مواد مصرفی آزمایشگاهی نداشتیم.
تجهیزات آزمایشگاهی ما با تجهیزات به روز فاصله بسیار زیادی دارند که متاسفانه در همه
رشتهها همین گونه است و آزمایشگاههای ما خالی از دستگاههای روزآمد است. امروزه
خیلی از میکروسکوپهای چشمی و حتی الکترونی، دستگاههای آمادهسازی مقاطع بافتی جهت
مطالعه بافتشناسی و آسیبشناسی، دستگاههای رنگآمیزی مقاطع بافتی و دستگاههای مورد
استفاده در جراحی، رادیولوژی، هوشبری، مامایی و تولید مثل دام و... از رده خارج شده
است و ما هنوز آرزو میکنیم ایکاش دستگاههای قدیمیها را داشتیم. مواد آزمایشگاهی
هم متاسفانه وضع بهتری ندارد. انجام کارهای تجربی نیازمند در اختیار داشتن کیت، آنزیم،
مواد شیمیایی و محلولهای مختلف و غالبا هم تابع نرخ ارز است و همینطور با تحریم رابطه
انکارناپذیری دارد.
با این وضعیت در شرایطی قرار گرفتهایم که سطح پایاننامههای دانشجویان
دکترای عمومی و تخصصی بسیار پایین آمده، چون با توجه به هزینههای بالا، نمیتوانیم
تستهای اولیه را انجام دهیم. نمونههای آزمایشگاهی را که قبلا جهت آزمایشات تکمیلی،
به دلیل نداشتن تجهیزات مربوطه، به راحتی به خارج از کشور میفرستادیم، امروز با توجه
به نرخ ارز اصلا قابل اجرا نیست. یکی از مثالهای مشخص مورد اخیر ارسال نمونههای مولکولی
و ژنتیکی جهت sequencing و تشخیص عوامل بیماریزا بود. با توجه به این که
کار علمی میبایست همراه با انجام تستهای مختلف روزآمد باشد، اگر نقیصه برطرف نشود،
بیشک در آینده در زمینه کیفیت تولیدات علمی لطمه میبینیم.»
حکیم مهر: آقای دکتر، کدام جنبههای دامپزشکی را الهامبخشتر
میدانید و از آن طریق جوانان را به گرایش به سمت و سوی رشته دامپزشکی و بسط مرزهای
علمی این رشته ترغیب میکنید؟
دامپزشکی جذابیتهای زیادی دارد ولی آن طور که باید به علم
و به خصوص به رشته دامپزشکی بهای چندانی داده نمیشود، به این دلیل که خیلی از مسئولین
و سران، نیاز مستقیمی به این رشته احساس نمیکنند و نمیدانند که این رشته چه بلایایی
را میتواند از جامعه برطرف کند. آگاهی آنها از این رشته سطحی است و به همین خاطر به
رفع مشکلات آن توجه نمیکنند. به طور مثال آیا گاهی فکر کردید که سادهترین دارو مثل
قرص آسپرین که به راحتی آن را مصرف میکنیم و هیچ نگرانی بابت عوارض آن نداریم، باید
ابتدا سالها روی حیوانات مختلف آزمایشگاهی و بعد حیوانات بزرگتر تست شود که ایجاد
آلرژی، سرطان و سایر عوارض جنبی نکند تا بتواند مجوز تجویز در انسان دریافت کند؟ این
مساله در مورد بسیاری از جراحیها، اورتوپدی، پیوند اعضا و بسیاری موارد دیگر نیز صدق
میکند.
ما به دامپزشکی بیشتر از جنبههای بیماریهای مشترک، بیماریهای
دام، به عنوان متولی حفظ سلامت، دومین اقتصاد ملی یعنی دامهای
اهلی و... نگاه میکنیم، در صورتی که اینها موضوعات فرعی است. دامپزشکی به عنوان یک
رشته پاراکلینیکال و پیشپزشکی
به شمار میرود. بسیاری از دستاوردهای پزشکی از جمله جراحیها، پیوندهای مختلف و واکسنها
میبایست سالها روی حیوانات مختلف تست شوند. مگر میشود بدون دامپزشک، واکسن ساخت؟
اگرچه بسیاری از بیماریهای مشترک میتواند جان انسانها را تهدید کند، اما این مساله
فقط ۵ درصد
از اهمیت رشته دامپزشکی است. دامپزشکی بهعنوان یک رشته پاراکلینیکال و بایومدیکال،
بیشتر زمینههایی را مهیا میکند که بعد در انسان قابل اجرا باشد و روی این قسمت دقت
کمی میشود. بنابراین من همواره سعی میکنم که دانشجویان خودم را در این زمینهها آشنا
کنم. دامپزشکی را باید از جنبههای پاراکلینیک و بایومدیکال دید و به نظر من اینکه
زمینه را آماده میکند تا طب موثری داشته باشیم، مهمترین نکتهای است که ما از آن غافل
شدهایم.
حکیم مهر: از نظر شما مهمترین نواقص دورههای تخصصی دامپزشکی
کدامند؟
تقریبا از سال 68 اولین دانشجویان دورههای تخصصی دانشگاههای
ما شروع به دفاع از پایاننامه
و فارغالتحصیلی کردند. در واقع سال ۶۴
اولین دورههای تخصصی شامل دورههای تجربی آغاز شده بود و الان
یک تجربه تقریبا ۳۳ ساله
داریم که دانشجوی دکترا فارغالتحصیل میکنیم. اینجانب بهعنوان شخصی که عمرم را در
دورههای تکمیلی گذراندهام، اگر بخواهم یک آسیبشناسی از دورههای تخصصی انجام دهم،
باید بگویم که این دورهها به خصوص از جنبههای تجهیزات آزمایشگاهی وضع خوبی ندارند.
تجهیزات آزمایشگاهی ما با تجهیزات به روز دنیا فاصله بسیار زیادی دارند که متاسفانه
در همه رشتهها همینگونه است و آزمایشگاههای ما خالی است. امروزه خیلی از میکروسکوپهای
چشمی و حتی الکترونی، دستگاههای تهیه مقاطع بافتی، تجهیزات رنگآمیزی مقاطع بافتی،
دستگاههای اولترا اسکنینگ، جراحی، رادیولوژی، فیزیولوژی، فارماکولوژی، دستگاههای
مرتبط با مامایی و تولید مثل دام و... از دور خارج شده است و ما هنوز آرزو میکنیم
ایکاش قدیمیها را داشتیم.
متاسفانه وضع مواد آزمایشگاهی هم بهتر از تجهیزات آزمایشگاهی
نیست. اصولا دانشجویان دورههای تکمیلی و اساتید مربوطه در رشتههای تجربی نظیر دامپزشکی،
کشاورزی، بعضی از رشته های علوم پایه به کیت، آنزیم، مواد شیمیایی، انواع محلول ها
و... نیاز دارند و تامین آنها هم به نرخ ارز و هم تحریم اقتصادی مرتبط است و تقریبا
در حال تبدیل یه امری نشدنی شده است. آزمایشگاههای دانشگاههای ما هنوز فاقد بسیاری
از دستگاههای با تکنولوژی بالا است. قبلا برای جبران این کمبود نمونههای آزمایشگاهی
را به سایر کشورها میفرستادیم
ولی هماکنون
با توجه به افزایش نرخ ارز این اقدام هم ناممکن شده است. حل نشدن این مشکلات بیشک
به رشد علمی کشور لطمه خواهد زد.
اگر قرار است که با علم جهانی جلو برویم، لازم است که یک هزینه
قابل ملاحظه در دانشگاهها در زمینه تجهیزات و مواد مصرفی صورت گیرد. ما خیلی خوشحالیم
که با همه این چیزها، از نظر کمیت علمی به عنوان پانزدهمین کشور و از نظر کیفیت حدود
هجدهمین کشور دنیا هستیم. اما متاسفانه در شرایط فعلی امکان انجام خیلی از آزمایشها
را نداریم. با توجه به این دلایل کیفیت پایاننامههای دانشجویان دکترای عمومی و تخصصی
بسیار پایین آمده، چون با توجه به هزینههای بالا، نمیتوانیم تستهای اولیه را انجام
دهیم. مواردی را که قبلا به راحتی به خارج از کشور میفرستادیم، امروز با توجه به نرخ
ارز اصلا قابل اجرا نیست. درصورتی که کار علمی میبایست همراه با انجام تستهای مختلف
به روز باشد و ما از این نظر لطمه میبینیم. اگر میخواهیم از نظر علمی در دنیا جایگاه
قابل قبولی داشته باشیم، باید فکری به حال تجهیزات و مواد آزمایشگاهی بکنیم.
در عین حال لازم است که یک سیستم تعمیر و برطرف کردن مشکل دستگاههای
موجود هم در هر دانشکده به وجود بیاید تا بتواند آزمایشگاههای مرکزی را به خصوص در
سطح دانشکدهها بیشتر سرپا نگهدارد و کاری کنیم که اساتید بتوانند کارهای آزمایشگاهی
را انجام دهند بدون اینکه بخواهند از جیب خود مبلغ هنگفتی را بپردازند. اگر این مشکلات
آزمایشگاهی حل نشود، دورههای تخصصی صدمه زیادی میبینند.
در استانهای بزرگ، به طور مشخص میباید حداقل چند جراح، چند
متخصص بیماریهای داخلی دامهای بزرگ، دامهای کوچک، ایمونولوژیست، پاتولوژیست و...
در سازمان دامپزشکی مشغول به کار باشند. اما هنوز نتوانستیم چند نیروی متخصص در سازمان
جذب کنیم و اگر هم کسی جذب شده، در حد دکترای عمومی به او حقوق میدهیم، در صورتی که
ما باید بهای بیشتری هم به جذب نیروهای متخصص بدهیم و هم مراکز استانها
را در تشخیص بیماریهای
نوپدید تخصصیتر کنیم. راه نجات ما از خیلی از مسائل، پیمودن مسیر باور کردن این مهم
است که علم رافع مشکلات است. سفره ما وقتی رنگینتر میشود که بتوانیم با باور علمی
مشکلات را رفع کنیم. رقع مشکلات باید با تحقیق، بررسی و دقت کردن در مسائل باشد نه
با آزمون و خطا.
در همین چند سال اخیر وضعیت دانشگاهها را در نظر بگیرید؛ یک
جا میگویند سقف حقوق و پاداش این قدر است و بیشتر از این نمیتواند باشد. در حال حاضر
حقوق استادیارهای با سابقه ما معادل یک دانشیار پایه ۲۵ و استاد
تمام های با بالاترین پایه است. آیا این موضوع با عدالت اجتماعی همخوانی دارد؟ با چنین
پدیدهای حتی
در زمینه ارتقا هم خیلیها انگیزه ندارند و میگویند ما به همین شکل منتظر میمانیم
و حقوقمان بالا میرود و چه نیازی هست که خود را به زحمت بیندازیم و کار پژوهشی انجام
دهیم؟ و این به تولید علم در کشور لطمه خواهد زد. از آن طرف به جای اینکه به اساتید
دانشگاه یک مقدار اعتماد کنند، دست آنها را باز بگذارند و تشویق کنند، میگویند مالیات
پلکانی به این صورت شود، سقف حقوق و پاداش شما نباید از اینقدر تجاوز کند، بیمه و
مالیات باید به این شکل باشد و .... این نوع بیدقتیها
و فرق نگذاشتن بین مراتب مختلف اعضا هیات علمی و درک نکردن مرارتهای
ترفیع و ارتقا بر تولید علم کشور اثر منفی خواهد گذاشت.
متاسفانه نهتنها آن توجهی را که باید به اساتید و دانشگاهیان
نشان نمیدهیم، بلکه گاهی آنها را سرخورده میکنیم. لازم است در این حوزه یک تجدیدنظر
کنیم، چون در این صورت دانشگاهها و بالتبع کشور ضرر خواهند کرد. تصادفا دو کشور در
دنیا دو وزارت آموزش دارند، یکی وزارت علوم و دیگری وزارت بهداشت. مگر میشود یک نفر
در یک وزارتخانه روانشناسی یا شیمی تدریس کند یک حقوق بگیرد و در وزارتخانه دیگر، یک
حقوق دیگر. این یک مساله عجیب است. اکثر اساتید عمر خود را گذاشته و هر جا لازم بوده،
بهعنوان یک سرباز در جبهه علمی تلاش کرده اند. اما این قدر بیمهری اساتید دانشگاه
را بیانگیزه میکند و هرچقدر هم که روح بزرگی داشته باشند، تلاش و فعالیت آنها را
تحتالشعاع قرار میدهد. امیدوارم تلاش شود چنین نابسامانیهایی رفع شده و روی تولید
علم و پیشرفت کشور تاثیر نگذارد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
تمامی تخصص های دامپزشکی اشباع شده و بازار کار مناسبی ندارند.
آینده و بازار کار بهداشت خوراک دام تحول عظیمی در دامپزشکی ایجا خواهد کرد .
مطمئن باش اگر این رشته شرکت کننده درست حسابی و باسواد داشت امثال شما قبول نمی شدید که اینجوری ندید بدید بازی در بیاورید
اکثر فاغ التحصیلان این رشته بیکار و پشیمان هستند که بنده یکی از آنها و فارغ التحصیل دانشگاه تهران هستم به درد نخورترین و بیکارترین رشته از گروه تخصصی دامپزشکی هست .لطفا جوگیر نشوید بعد پنج سال که تمام کردید متوجه می شوید.
در اینکه خوراک دام خیلی مهم هست شکی توش نیست. ولی درحد کارشناسی نه دکتری تخصصی. واقعا چه مطلب تخصصی تدریس میشه که به یک کارشناس دامپروری تدریس نمیشه؟ آینده جوانان مملکت رو با رشته های تخصصی من درآوردی تباه نکنید.
کسانی که مخالف این رشته دوست داشتنی و مهم هستند حتما تخصصی دیگر را خوانده اند و بیکا ر هستند و از رشته خود پشیمان ، پس چاره ای جز کوبزدن این رشته خوب و آینده دار ندارند.
مخالفان این رشته سکوت کنند لطفا