حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: ماحصل
حدود شش سال پیگیری «دکتر محمدکاظم کوهی» باعث شد تا درس «اخلاق دامپزشکی و حقوق حیوانات»
در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و در قالب یک واحد اختیاری مصوب شود، به گونهای
که صد درصد دانشجویان دانشکده، این واحد را اخذ میکردند. اما حالا این مدرس اخلاق
دامپزشکی، آزرده خاطر از حسادتها و دشمنیها، عطای آن را به لقایش بخشیده است و میگوید
تحمل ارائه یک واحد را توسط من و «دکتر گودرز صادقی هشجین» نداشتند و بامزه اینکه با
غیراخلاقیترین روش درس اخلاق را از ما گرفتند.
از نظر او کسانی که در بخش پژوهش و برنامهریزی فعالیت میکنند،
باید سه خصلت صداقت، صراحت و خودمختاری را داشته باشند. کمااینکه تحقیقی که انجام
و گزارشی که ارائه میشود، مبنای برنامهریزی قرار میگیرد: «در واقع زمانی که اخلاق
حرفهای را رعایت نمیکنیم، پژوهش میکنیم و صداقت نداریم، وضعیت همین میشود. اخلاق
حرفهای مقوله گمشده کشورهای در حال توسعه است و متاسفم بگویم که بدترین جای آن هم
دانشگاههای ما و به ندرت اساتید قلم به مزد هستند و اساتیدی که میترسند و پژوهش سفارشی
انجام میدهند.»
دکتر کوهی تصریح میکند: «یک استاد باید زمینهای را فراهم
کند که شاگرد او از خودش باسوادتر باشد. اگر قرار باشد شاگرد شما از شما کمتر بداند
که مسیر حرکت علم به قهقرا خواهد بود و به اوج نمیرود. باید شاگرد یک آجر را روی آجر
علم بگذارد. استاد نباید فن استادی را برای خود نگه دارد، اینجا کشتی نیست، علم است
و سلامت مردم و پیشرفت بشر مطرح است و سدهای سیاسی و مرزهای جغرافیایی وجود ندارد.»
حکیم مهر: آقای دکتر، جایگاه اخلاق دامپزشکی در صنف، کجاست؟
در ابتدا وظیفه خودم میدانم که از پایگاه خبری حکیم مهر به
خاطر اطلاعرسانی خوب، جامع، به موقع و بیطرفانهای که در حوزه دامپزشکی دارد، تشکر
کنم. حکیم مهر سرمایهای در حوزه دامپزشکی است که چنین نعمتی را در سایر زمینهها نداریم.
بنده حدود شش سال پیگیری کردم تا درس اخلاق دامپزشکی در دانشگاه
تهران و در قالب یک واحد اختیاری مصوب شد، به گونهای که صد درصد دانشجویان دانشکده،
واحد را اخذ میکردند. ولی به قدری با بداخلاقی، حسادت، زیادهخواهی، دشمنی و... مواجه
شدم که این ترم عطای آن را به لقایش بخشیدم.
اخلاق شامل صفات درونی انسان است که به صورت عادت در او درآمده
است. پیامبر میفرمایند که خداوند متعال من را فقط برای یک چیز مبعوث کرد و آن اینکه
اخلاق را در جامعه رشد دهم. عدم رعایت مبانی اخلاقی در علم، بلاهای زیادی را بر سر
ما آورده است. ما اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، فضایل و رذایل اخلاقی گوناگون داریم و
یک بخش از اینها اخلاق حرفهای است که قدیمیترین سندی که بشریت برای رعایت اخلاق حرفهای
دارد، سوگندنامه سقراط است. ما زمانی که هیچ چیزی نداشتیم و هیچ قانونی نبود، پزشکان
سوگند سقراط میخوردند و این قدیمیترین سند اخلاق حرفهای است.
حکیم مهر: چگونه میتوان این اخلاق حرفهای را رعایت کرد؟
لازمه اخلاق حرفهای و رعایت آن، اجرای چند قانون است. بخش
عمده قوانینی که بعدا در این حوزه نوشته شده، از کتاب نهجالبلاغه گرفته شده است. از
نظر امیرالمومنین، شخصی که بررسی میکند و خبر میآورد، باید سه خصلت «صداقت»، «صراحت»
و «خودمختاری» داشته باشد که در حال حاضر در اخلاق حرفهای ما نیز به این سه خصلت پرداخته
شده است و کسانی که در بخش پژوهش و برنامهریزی فعالیت میکنند، باید این خصلتها را
داشته باشند. کمااینکه تحقیقی که انجام و آن پژوهش و گزارشی که ارائه میشود، مبنای
برنامهریزی قرار میگیرد. اگر فردی که گزارش میکند، این سه خصلت را نداشته باشد و
بخواهد بر اساس نظراتی که دیگران میگویند، نتیجه پژوهش را گزارش دهد، به همین جایی
میرسیم که الان هستیم. در واقع زمانی که اخلاق حرفهای را رعایت نمیکنیم، پژوهش میکنیم
و صداقت نداریم، همین میشود. اخلاق حرفهای گمشده کشورهای در حال توسعه است و متاسفم
بگویم که بدترین جای آن هم دانشگاههای ما و معدود اساتید قلم به مزد هستند و اساتیدی
که میترسند.
حکیم مهر: از نظر شما مهمترین ویژگیهای یک استاد دانشگاه خوب و اهمیت
رابطه بین استاد و دانشجو از نظر آموزشی و اخلاقی چیست؟
وقتی از اخلاق در حوزه دامپزشکی حرف میزنیم و زمانی که یک استاد دانشگاه
را مورد خطاب قرار میدهیم، بحث ما اخلاق حرفهای است. سوال این است که یک استاد دانشگاه
باید چه خصوصیات اخلاقی حرفهای داشته باشد که یک معلم واقعی باشد؟ اولین آن این است
که به دانشجو نگاه پدرانه داشته باشد. این رکن اصلی خصوصیاتی است که یک معلم باید داشته
باشد تا بتوان او را معلم خطاب کرد. بحث دومی که سرلوحه کار من است، همیشه و همیشه
افتخار کردم و فریاد زدم که تمامی شاگردان من از خودم باسوادتر هستند. این را به تعارف
نمیگویم و واقعیت را میگویم. همه شاگردان من که فارغالتحصیل و دانشآموخته شدند،
از خودم باسوادتر هستند.
یک استاد باید زمینهای را فراهم کند که شاگرد او از خودش باسوادتر
باشد. اگر قرار باشد شاگرد شما از شما کمتر بداند که مسیر حرکت علم به قهقرا خواهد
بود و به اوج نمیرود. باید شاگرد یک آجر را روی آجر علم بگذارد. استاد نباید فن استادی
را برای خود نگه دارد، اینجا کشتی نیست، علم است و سلامت مردم و پیشرفت بشر مطرح است.
سدهای سیاسی و مرزهای جغرافیایی وجود ندارد.
بحث سومی که به نظر من در اخلاق حرفهای خیلی مهم است، صداقت علمی است.
این مهمترین مسالهای است که باید داشته باشیم. اگر یک استاد دانشگاه معضلات جامعه
را فریاد نزند، اگر یک استاد دانشگاه ضعفهایی را که باعث کوتاهی عمر و باعث صدمه
به روح و روان و باعث معضلات و بیماریهای جامعه میشود، فریاد نزند و در جهت رفع آن
معضل حرکت نکند، پس چه کسی این کار را میکند؟ اگر یک استاد دانشگاه مانند یک سیاستمدار
سکوت کند و همه چیز را گل و بلبل و خیلی خوب گزارش کند، قطعا آن جامعه در دریای بیماریها
و دریای مشکلات روحی و روانی باقی خواهد ماند. هیچ کس به دنبال اصلاح کردن چیز خوب
نیست. باید بپذیریم که ضعف داریم و در جاهایی با مشکلاتی مواجه هستیم. یک استاد دانشگاه
باید آن مشکلات را به شکل دقیق شناسایی و گزارش کند و قطعا و وجدانا در جهت رفع آن
قدم بردارد.
حکیم مهر: این روحیه را تا چه اندازه در اساتید حال حاضر ایران و در
رشتههای مختلف میبینید؟
یک زمانی است که ما آرمانی و یک زمان نسبی فکر میکنیم. اساتید دانشگاه
هنوز آزادهترین و جوانمردترین گروه صنفی ما هستند، اما این به صورت نسبی است. اگر
بخواهیم با دنیا مقایسه کنیم، متاسفانه اصلا وضعیت خوبی نداریم. میبینید که به خاطر
تهدیدها، شرایط سیاسی و... با کتمان حقایق و نگفتن حقایق مواجهیم. اینها به اضافه تغییر
حقایق، خیانت به علم و برخلاف اخلاق حرفهای است که امیدوارم ما معلمها از آن دور
باشیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.