حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:
«از زمانی که اینتگریشن یا همان یکپارچهسازی وارد استان گیلان شده، دست همکاران
داروخانهدار و کلینیسین کوتاه شده است؛ جز آنهایی که به هر علتی میتوانند با
روابط به بدنه اینتگریشن نفوذ کنند.» این را رئیس نظام دامپزشکی استان گیلان به حکیم مهر میگوید:
«در سیستم یکپارچهسازی، دامپزشک حقوق خوب میگیرد و سایر دوستان در حد مسئول فنی
و رقمی بالغبر ۸ میلیون تومان میگیرند. در استان گیلان به قول ما کلینسینهای
دام بزرگ، یکپارچهسازی پرولاپس کرده و با مرغداریهای مستقل قرارداد میبندند و
آنها را زیر لوای خود میآورند و قرارداد دامپزشکان کلینسین و داروخانهدار را که
از این راه امرار معاش میکنند، باطل میکنند که این وجهه خوبی ندارد.»
«دکتر
سعید احمدی شاد» معتقد است که در حوزه کلینیکهای دامپزشکی، همواره درمان غیرمجاز
بوده و هست و خواهد بود: «درمان غیرمجاز توسط تلقیحمصنوعیکارها به شدت انجام میشود.
با ابلاغیهای که جناب وزیر کردند و به دوستان مهندسین دامپرور دادند، آنها هم که
تا الان انجام میدادند از حالا به بعد با مصوبه جناب وزیر بهتر و راحتتر آن را
انجام میدهند.»
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات بخش خصوصی دامپزشکی در
استان گیلان چیست؟
برخی
مشکلات مربوط به کل کشور بوده و شاکله دامپزشکی کشور را درگیر کرده است که مشمول
استان گیلان هم میشود. یکی از مصادیق برجسته و بارز آن مربوط به همکاران مسئولین
فنی ماست. متاسفانه در مقوله مسئولین فنی، یک رویه ثابت و قطعی در کل کشور و در
استان گیلان دنبال نمیشود.
حکیم مهر: یعنی چه؟
به
این معنا که در استان گیلان اگر قرار باشد به همکار دکتر دامپزشک یا پیرادامپزشک N ریال پرداخت شود، آن رقم به طور واقعی
پرداخت نمیشود.
حکیم مهر: به نظر شما علت چیست؟
دلیل
آن مشخص است، چون حامی خوبی ندارند. مثلا در یک استان دیگر، شاید مدیرکل علاقه
دارد که به این زمینه ورود کند و رئیس نظام هم انسان قابلتری نسبت به بنده است، میبینیم
که در آنجا رقمهای خوبی را دریافت میکنند. اما در استان گیلان که رئیس نظام آن
توانایی دفاع ندارد، آن حقوقی را که استانهای دیگر به راحتی میگیرند، در اینجا
نمیتوانند بگیرند. این رویه خوبی نیست. انجمن صنفی مسئولین فنی در کل کشور یک عددی
را میدهد. ریاست سازمان تلویحا میگوید که آن عدد زیاد است و به تبع آن مدیران کل
نیز میگویند که زیاد است. من در جایگاه قضاوت نیستم و احساس بسیار خوبی نسبت به
آقای دکتر آقامیری دارم و همیشه آرزوی من این بود که دو سازمان دامپزشکی و نظام
دامپزشکی، مجادلههایی را که فقط مصرف عاطفه و انرژی بیهوده است، کنار بگذارند و
کار اصولی انجام دهند. من احساس میکنم که این کار در حال تحقق است و از این موضوع
خوشحالم. چون دکتر زارعی انسان دانشگاهی و اهل گفتمان است و دکتر آقامیری را هم که
از قدیم میشناسیم و کلا نظر ایشان نسبت به بخش خصوصی مثبت است.
اما
این مقوله فقط مرتبط با دامپزشکی نیست. الان شرکتها و کارخانجات میگویند این عدد
زیاد است و دلایلی دارند. مثلا میگویند دامپزشکی که شما به ما معرفی میکنید اصلا
علم این کار را ندارد. من نمیگویم که اشتباه میگویند، بلکه تا درصدی هم درست میگویند.
از طرفی صدور پروانهها توسط اداره کل دامپزشکی و سازمان دامپزشکی انجام میشود.
در این مقوله ما فقط تایید صلاحیت را به عهده داریم و سایر موارد را آنها انجام میدهند
و خودشان هم باید از پروانهای که صادر میکنند، حمایت و حراست کنند و به تبع آن
از دامپزشکی و حرفه ما نیز حراست کنند.
حکیم مهر: چه راهکاری به ذهن شما میرسد؟
راهکار
حل مشکل مسئولین فنی در دو مقوله نهفته است؛ اولا ما نباید در برخورد با کارفرما
به زور متوسل شویم. یعنی نباید بگوییم که تو مجبوری دامپزشک بگیری و اگر نگیری بر اساس
اصل ۳۴ خط تولید را میبندیم. کارفرما باید درصد پایینی ترس داشته باشد و در بخش
اعظمی از موارد، خودش باید دامپزشک را بخواهد. یعنی بگوید اگر این دامپزشک نباشد،
کار من لنگ میماند. حال برای اینکه کارفرما دامپزشک را بخواهد، باید یک فکر عاجل
کنیم.
حکیم مهر:
چه فکری؟
این فکر عاجل میتواند از
دانشگاه شروع شود. تربیت دامپزشک برای تصدی مسئول فنی میتواند از سوی سازمان نظام
و از طریق کلاسهای خاص تئوری و عملی ویژه به مدت یک سال اجرا شود. حتی دوستان میتوانند
زیر نظر همکاران مسئول فنی دارای سابقه کار آموزش ببینند. مثلا کسی که ۲۰ سال
بازرس کشتارگاه است، آن مورد را از هر استاد دانشگاهی بهتر میداند. باید در آنها
این علم را ایجاد کنیم که اگر فردا آن مسئول فنی به کشتارگاه رفت، کارفرما او را
باری به دوش خود نداند، بلکه بگوید کمکی برای من است.
شک نکنید که اگر کارفرما
احساس کند که دامپزشک میتواند به او کمک کند، تا ۴۰ میلیون تومان هم حاضر است که
حقوق پرداخت کند. اما مشکل اینجاست که احساس نمیکنند دامپزشک به درد آنها میخورد،
بلکه احساس آنها این است که سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی به زور چیزی
را به دوش آنها میگذارند.
راهکار دوم این است که هر
دو سازمان، خصوصا سازمان دامپزشکی، باید برای مسئولین فنی پای کار بمانند. اگر فرد
مسئول فنی تمام شرایط را لحاظ کرده، علم و وقت دارد و همیشه حضور دارد، چرا
کارفرما بر اساس قوانین کار بعد از یک سال باید بگوید که شما را به خیر و ما را به
سلامت؟ دامپزشک امنیت شغلی ندارد و باید برای این مساله یک فکری شود. باید قرارداد
مسئولین فنی از یک سال تبدیل به پنج سال شود یا کاری کنند که کارفرما نتواند
قرارداد را باطل کند.
پیشنهاد دیگری که قوانین
آن هم آمده اما قرص نیست، بحث رتبهبندی شرکتها و دامپزشکان است. ما دامپزشکان را
رتبهبندی میکنیم اما شرکتها را بر اساس قانون جدید، چطور باید رتبهبندی کنیم؟ یکی
از آیتمهای رتبهبندی این است که این شرکت چقدر درآمد دارد. کدام شرکتی به ما میگوید
که درآمدش چقدر است که ما بر اساس آن رتبهبندی کنیم؟ باید آیتمها عوض شوند. ما
۱۰ دامپزشک گرید A برای ۱۰ شرکت داریم. شرکت نباید بتواند هر دامپزشکی را که میخواهد،
به کار گیرد. ممکن است شرکتی بخواهد دامپزشک صفر کیلومتر بیاورد که از او سوء
استفاده کند و به او ظلم کند که متاسفانه این مورد در گیلان هم جاری و ساری است.
حکیم مهر:
ارزیابی شما از وضعیت تعرفهها چیست؟
من خودم کلینیسین هستم.
ما در حوزه دام کوچک و پت تعرفهای نداریم. آیا همکار کلینیسین دام کوچک بهتر کار
می کند یا منی که در حوزه دام بزرگ کار میکنم؟ قطعا همکاری که در حوزه پت است،
بهتر کار میکند. چون به صورت استانی و شهری چند نفر به دور هم نشستند و عددی را
لحاظ کردند و گفتند که همه همین عدد را بگیریم. همه همان را میگیرند و اگر کسی هم
بالا و پایین بگیرد، خودشان او را تنبیه میکنند. خیلی هم شرایط بهتری دارند و همه
آنها هم راضی هستند. اما مشکل تعرفهها بیشتر به دام بزرگ و طیور برمیگردد.
بعد از مازندران، استان گیلان
قطب طیور کشور است، اما این تا زمانی بود که هنوز اینتگریشن یا یکپارچهسازی فرایند
تولید وارد استان نشده بود. از زمانی که یکپارچهسازی وارد استان گیلان شده، چه
همکاران داروخانهدار و چه همکاران کلینیسین دستشان کوتاه شده است؛ جز آنهایی که
به هر علتی میتوانند با روابط به بدنه اینتگریشن نفوذ کنند. در سیستم یکپارچهسازی،
دامپزشک حقوق خوب میگیرد و سایر دوستان در حد مسئول فنی و رقمی بالغبر ۸ میلیون
تومان میگیرند. یعنی الان در استان گیلان برای کلینیسین و داروخانهدار، دیگر
مرغداری مثل قدیم به صرفه نیست. چون یکپارچهسازی اصلا داروی خود را از داروخانه
تهیه نمیکند و برای تزریق واکسن یا ویزیت از کلینیسین استفاده نمیکند. بلکه خودش
امکان آن را دارد و انجام میدهد.
حکیم مهر: یعنی
شما با یکپارچهسازی مخالف هستید؟
من با یکپارچهسازی مخالف
نیستم چون در تمام دنیا وجود دارد. یکپارچهسازی بر اساس تعریف، فرایندی است که از
صفر تا صد را خودش باید انجام دهد، اما در استان گیلان به قول ما کلینسینهای دام
بزرگ، یکپارچهسازی پرولاپس کرده و با مرغداریهای مستقل قرارداد میبندند و آنها
را زیر لوای خود میآورند و قرارداد دامپزشکان کلینسین و داروخانهدار را که از این
راه امرار معاش میکنند، باطل میکنند که این وجهه خوبی ندارد. در حال حاضر ۸۰
درصد مرغداریهای گیلان و آنهایی که مستقل هستند، با یکپارچهسازی قرارداد دارند.
در دفترخانه قرارداد بستند که این مرغداری را به مدت چند سال به اینتگریشن دادهاند.
حکیم مهر:
در حوزه دام بزرگ چگونه است؟
من حدود ۲۵ سال است که
کار دام بزرگ میکنم و الان چون دام بزرگ کم شده، به ناچار کار طیور و پت انجام میدهم،
چون دامپزشک عمومی هستم. مشکل دام بزرگ، تعرفه دام بزرگ نیست؛ مشکل دام بزرگ این
است که همه در دام بزرگ دخالت میکنند. ما الان در استان گیلان معضلی تحت عنوان
تلقیح مصنوعی داریم. اساتید بنده نیز به ظاهر دخالتهایی را در گاوداریهای صنعتی
از جانب تلقیح مصنوعی کارها مشاهده میکنند. در استانی مثل گیلان که دامداری صنعتی
۵۰ راسی است و به زور ۱۰۰ راسی پیدا میشود، در دامداریهای سنتی تلقیحمصنوعیکار است که حرف اول را میزند.
حکیم مهر:
آیا تعرفههای جدید مشکل را حل نمیکند؟
اگر قرار است که مشکل
دامپزشکان کلینیسین حل شود، تعرفه یک قسمت کار است و فقط به مقوله مایهکوبی برمیگردد.
تعرفه در بهترین شرایط میخواهد صد درصد بالا برود و نهایتا ۳۰۰ تومان قرار است
تبدیل به ۶۰۰ تومان شود. در حالی که الان اگر یک کلینیسین بخواهد یک گاو را بزایاند،
بالای ۸۰۰ تومان میگیرد و برای سزارین معمولی باید ۳ میلیون تومان بگیرد. لذا در
حال حاضر یک بخش از معضلات دام بزرگ تعرفهها هستند. همان تعرفه هم بر اساس قانون
اجرا نمیشود چون اصولا باید از پایین به بالا باشد نه از بالا به پایین؛ یعنی باید
از انجمنها پیشنهاد شود.
تلقیح مصنوعی یک کار علمی
است و واردات اسپرم آن میتواند توسط جهاد کشاورزی و مهندسی انجام شود اما مقوله
علمی آن به عهده دامپزشک است و دامپزشک است که علم آن را دارد و کار میکند. همین
تلقیح مصنوعی اگر سامان بگیرد، در استانی مثل گیلان همه چیز حل میشود. این مقوله
تعرفه اگر قرار است اجرایی شود، باید از پایه اجرایی شود و از پایین به بالا تعرفه
را بدهند و در نهایت وزیر آن را ابلاغ کند نه اینکه ابتدا وزیر ابلاغ کند و بعد ببینند
چند جای آن مشکل دارد. جالب است که بعد از آن هم که از ما پیشنهاد میگیرند همه
آنها را اعمال نمیکنند.
مساله بعدی ورود سازمان
دامپزشکی به مقوله واکسن است. به هر حال ما هم باید به اشتغال و درآمد خود فکر کنیم.
مرکز مایهکوبی یک ارگان درآمدزا نیست و شما نمیتوانید پرسنل بگیرید. شش ماه از
سال واکسن میزنیم و شش ماه از سال به هر علت و قیمتی واکسن نمیدهند. تا زمانی که
مراکز مایهکوبی درآمدزا نشود و مثل مراکز درمانی، تعریف درستی از آن نشود، مشکل
حل نخواهد شد. سازمان محترم دامپزشکی باید تصمیم بگیرد که یا صفر تا صد آن برای
بخش خصوصی باشد یا صفر تا صد آن برای بخش دولتی و اصلا بخش خصوصی نزند. به این شکل
ماجرا حل نمیشود و بدتر میشود. آن تعرفهای که میفرستند با آن مقدار واکسنی که
ما میزنیم، اصلا معنیدار نیست. تعرفه را هر چقدر بالا ببری، اصلا ارزش ندارد.
مثلا بگویند رأسی ده هزار تومان. الان هزینه ایاب و ذهاب از آن بیشتر است و اصلا
فایده ندارد.
حکیم مهر:
به بحث تلقیح مصنوعی اشاره کردید. چقدر با معضل درمان غیرمجاز مواجهید؟
در حوزه کلینیکهای
دامپزشکی همواره درمان غیرمجاز بوده و هست و خواهد بود. درمان غیرمجاز توسط تلقیحمصنوعیکارها به شدت انجام میشود.
با ابلاغیهای که جناب وزیر کردند و به دوستان مهندسین دامپرور دادند، آنها هم که
تا الان انجام میدادند از حالا به بعد با مصوبه جناب وزیر بهتر و راحتتر آن را
انجام میدهند.
میماند مقولهای که به
نظر من هیچوقت حلشدنی نیست مگر از پایه و
دانشگاه. همه میگویند چرا داروخانهدار به حریم کلینیسین ورود میکند یا برعکس.
من میگویم همه ما دامپزشک هستیم و درس دامپزشکی خواندیم. اما قانون این کشور میگوید
آن آقا فقط باید نسخه بپیچد. این مساله حل نمیشود. الان بنده ۲۵ سال است که در
حال کار هستم و حل نشده و ۲۵ سال دیگر هم حل نمیشود. اگر از علوم پایه در دانشکده
رشتهای ایجاد میشد که تخصصا فقط داروشناسی میخواندند، کمتر دخالت صورت میگرفت.
حکیم مهر:
چه راه حلی به ذهن شما میرسد؟
اگر سازمان نظام و سازمان
دامپزشکی بخواهند این موضوع را حل کنند، باید تجمع ایجاد کنند. یعنی در هر شهر و
در هر محدوده بگویند که داروخانهدار با کلینیسین باید یک جا کار کنند تا این
اتفاقات و درگیریها کمتر شود. در رابطه با همکاران داروخانهدار، الان در استان ما
که طیوری وجود ندارد و همه اینتگریشن هستند، ضرر میدهند و کاری هم نمیتوانیم
بکنیم چون با صحبتهایی که با همکاران کردیم، همه میگویند که یکپارچهسازی خیلی
هم عالی است و شما هم برو و تشکیل بده.
مقوله آخر بچههای پیرادامپزشک
هستند که اصلا در بازی نیستند. یعنی انگار در این کشتی و قطار سوار نیستند و پیاده
هستند. اصلا کار اینها چیست؟ تزریقات؟ واکسن؟ کو؟ وجود ندارد و اصلا انجام نمیشود.
چند سال قبل شش پیرادامپزشک با من همکاری میکردند و الان یک نفر دارم و او هم
امروز میگفت که نمیصرفد و میخواهم بروم. به خاطر اینکه واکسن و تزریقاتی وجود
ندارد. چون همکار پیرادامپزشک ما پرزنت نشده و او هم فردا درمان غیرمجاز میکند.
حکیم مهر:
ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
یادمون باشه با مصاحبه کردن و حرف زدن مشکلی حل نمیشه... بنده به مشکلات شغلی خودم در گیلان عادت کردم...نیازی نیست کسی مشکلات رو بازگو کنه چون درد از من کلینسین درمان نمیشه...