حکیم
مهر- محسن طاهرمیرزایی: «با مصوبهای که در زمان مهندس حجتی ابلاغ شد، به یکباره
هجوم زیادی به داروخانهها انجام گرفت و مشکلات زیادی به بار آمد.» این را رئیس نظام
دامپزشکی جنوب استان کرمان به حکیم
مهر میگوید: «تا جایی که امروز مثلا شش داروخانه داریم و در ازای
آن فقط سه درمانگاه فعالیت میکند؛ اینها یکدیگر را پوشش نمیدهند و قطعا گهگاهی رقابتهای
ناسالم ایجاد میکنند.»
«دکتر مهدی امیرمحمدی» معتقد است که فارغالتحصیلان ما کلینیسین نیستند
و کار عملی نکردهاند و زمان ورود به کار، با مشکلات زیادی مواجه میشوند: «مشکلاتی
که با توجه به گرانیهای اخیر در بحث تولید دام، قطعا میتواند برای آنها عواقب
حقوقی ایجاد کند.»
وی
تصریح میکند: «بهترین راهکاری که میتوان ارائه کرد این است که مشکلات را به شکل
استانی بررسی کنیم، به این معنا که پیچیدن یک نسخه واحد برای تمام استانها غلط
است.»
حکیم
مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلاتی که بخش خصوصی دامپزشکی استان در سال گذشته با آن
مواجه بود، کدام موارد بودند؟
برخی
مشکلات بود که در اکثر استانها وجود داشت؛ در صدر آنها مشکلات ماده ۲ بود که باعث شد صدور
پروانه داروخانهها به شکل بیرویه انجام شود. در واقع با مصوبهای که در زمان
مهندس حجتی ابلاغ شد، به یکباره هجوم زیادی به داروخانهها انجام و مشکلات زیادی ایجاد
شد، تا جایی که امروز مثلا شش داروخانه داریم و در ازای آن فقط سه درمانگاه فعالیت
میکند. اینها یکدیگر را پوشش نمیدهند و قطعا گهگاهی رقابتهای ناسالم ایجاد میکنند.
اگرچه که ما در شهرستان سعی کردیم با ایجاد همدلی بین همکاران، لااقل آنها را وارد
این فاز نکنیم اما در هر صورت وقتی بحث منافع مالی به وجود میآید، احتمال رقابتهای
ناسالم هم هست.
حکیم
مهر: چه راهکاری به نظر شما میرسد؟
پیشنهاد
من این است که سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی برای همکارانی که در بخشهای
خصوصی شروع به کار میکنند، یک دوره کارآموزی عملی برگزار کنند. در این زمینه یک
مقدار فعالتر شوند و این همکاران ما در ادارات پوشش داده شوند و به هرشکل، آموزشدیده وارد بخش خصوصی
شوند. متاسفانه اکثر آموزشهایی که در سطح دانشگاهها داریم، تئوری هستند. در واقع
فارغالتحصیلان ما کلینیسین نیستند و کار عملی نکردهاند و زمانی که وارد کار میشوند،
با مشکلات زیادی مواجه میشوند. مشکلاتی که قطعا میتواند برای آنها عواقب حقوقی ایجاد
کند. گرانیهایی که در بحث تولید دام ایجاد شده قطعا مشکلاتی را برای آنها ایجاد
خواهد کرد.
حکیم
مهر: با چه مشکلات دیگری مواجه هستید؟
در
بحث ماده ۲ با وجود پیگیریهای خیلی
زیادی که کردیم، نرخ ویزیتی که همکاران ما میگیرند، بسیار پایین است. همچنین تاخیر
در ابلاغ تعرفهها مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. تعرفهها با دلار ۱۰ تا ۱۲ هزار تومانی ابلاغ شده و
الان همکاران با دلار ۵۰ هزار تومانی کار میکنند.
یعنی رقمی که همکار من در بخش خصوصی از ویزیت یک گاو میگیرد، از ارزش یک سطل ماست
کمتر است و این برای همکار من سرخوردگی به بار میآورد. امروز در هر فضایی که
بخواهید وارد شده و مشغول به کار شوید، افزایش تعرفهها را در همه موارد ازجمله
اجاره بها، پول برق، گاز و... دارید. این مسائل باعث میشود که همکار ما بعد از
مدتی به آرامی وارد فرسایش ذهنی شده و بعضا از رشته خود خارج شود. کمااینکه بسیاری
از دامپزشکان وارد رشتههای دیگر و حتی کارهای آزاد شدهاند و دیگر به هیچ عنوان
دامپزشکی را ادامه نمیدهند.
انتقاد
دیگری که وجود دارد این است که چرا مسئولین فنی داروخانههای دامپزشکی نباید حق فنی
بگیرند و صرفا باید به ۱۲ درصد سود اکتفا
کنند؟ تفاوت ما با داروخانههای انسانی چیست؟
شما فرض کنید یک دامپزشک قصد دارد داروخانه خود را افتتاح کند. برای افتتاح
داروخانه باید یک وام ۳۰ درصدی بگیرد که تا مدتها
باید سود آن را پرداخت کند. این همکار ممکن است به دلیل گردش مالی متوجه نشود اما
بعد از ۵ سال میبیند که روی همان
نقطهای است که روز اول شروع کرده است و چه بسا عقبتر. در نتیجه یا کنار میکشد و
یا با گرفتاریهای مالی خیلی شدید مواجه میشود.
اینکه
دامپزشکان را مجبور کنیم که مثلا ۱۲ درصد سود بگیرند، اشتباه
است. کمااینکه در همه اصناف میبینیم که درصدها را بالاتر میبرند. مثلا خودروساز
هر چند ماه یکبار افزایش قیمت میدهد اما همکار ما چه در بخش داروخانه، چه
درمانگاه و چه مایهکوبی، به هیچ عنوان با نرخ تورم روز آپدیت نمیشود و درنتیجه
بخش خصوصی ما ضعیف میشود.
یکی
از معضلات دیگری که در بخش درمان وجود دارد و متاسفانه صدای مردم را در آورده،
بحث بیکیفیتی داروهاست. همکار دامپزشک تشخیص درستی میدهد و دارو را تجویز میکند،
اما میبینیم که کیفیت دارو به شدت پایین است. در نتیجه دامپزشک مجبور میشود به
داروهای قاچاق روی بیاورد. در نهایت ذهنیت همکار ما درخصوص بازار داروهای قاچاق حتی
اگر تقلبی هم باشند، این است که آن داروها بهتر جواب میدهند. ایکاش سازمان
دامپزشکی این موضوع را در نظر بگیرد و اجازه ورود داروهای خارجی را که میداند در
سطح کیفیتی خیلی خوبی قرار دارند و از طرفی مورد نیاز هستند، بدهد.
حکیم
مهر: وضعیت اجرای ماده ۱۹ در استان چگونه است؟
در
بحث ماده ۱۹ حقوق دامپزشکان به معنای
واقعی دیده نمیشود و این حق همکاران ما نیست. لحظهای که میخواهیم قرارداد را
ببندیم، نمیتوانیم ضمانت کنیم که پشت پرده داستان چه اتفاقاتی میافتد. گاهی آن
قدر همکار ما را کوچک میکنند و تحت فشار میگذارند که مجبور میشود قراردادی را
که باید با ۲۱ میلیون تومان بسته شود،
با ۱۲ میلیون تومان نهایی کند، چون به هر سمتی که نگاه
کند، ضرر است. میداند که اگر وارد بخش درمان و داروخانه شود، همان داستان است و
دچار استیصال میشود. در نتیجه وقتی فرد در این موقعیت قرار میگیرد، تن به این میدهد
که با مبلغ ۱۰ میلیون تومان و حتی کمتر
کار کند تا از فشار خانواده و جامعه رها شده و بیکار نباشد. خود این مسائل سرخوردگی
ایجاد میکند.
حکیم
مهر: اگر بخواهید یک راهکار کلی برای تمام این مشکلات پیشنهاد دهید، چه میگویید؟
به
نظر من بهترین راهکاری که میتوان ارائه کرد این است که اولا ما مشکلات را به شکل
استانی بررسی کنیم. یعنی یک نسخه واحد برای تمام استانها پیچیدن غلط است. اگر
قرار است دستورالعمل جامع ماده ۲ را در بحث صدور داروخانهها
صادر کنیم، باید شرایط استانی را در نظر بگیریم. مثلا در جنوب استان کرمان، با وضعیت
سختی در بحث مسئولین فنی روبرو هستیم و دامپزشکان ما جوان هستند. شیوه امتیازبندی
قبلی، یک امتیاز سنگین بود که ما نمیتوانستیم ورود کنیم. از این طرف حالا شرایط
از نظر امتیازبندی بدتر شده و به دست آوردن آن بسیار راحت شده است. برای حل این
موارد باید یک کتابچه از مشکلات به صورت استانی تهیه کنیم و این مشکلات را دوستان
سازمان دامپزشکی و نظام با حضور رؤسا و مسئولین اصناف مختلف بررسی کنند. البته به
شرطی که تکروی نشود و اینگونه نباشد که نظر فلان آقا روی حکم بنشیند. ما باید
مناطق را در سطح استانها ببینیم. مشخص است که مشکل جنوب استان کرمان با سیستان و
بلوچستان و با اطراف خود کاملا متفاوت و نسخه واحد پیچیدن غلط است.
از
طرفی باید اجازه انتقادها داده شود. خوشبختانه از زمانی که دکتر آقامیری و دکتر
زارعی آمدند، دیدگاهها مثبت است. البته قبل از آن هم منفی نبوده است اما به واسطه
زاویههایی که دو سازمان گاهی با هم داشتند، این مسائل مغفول واقع شده است. الان
بحثی که داریم این است که با حضور این دو عزیز، ارتباط این دو سازمان دیده شود. ما
باید رؤسای استانها و مسئولین اصناف دامپزشکی را بخواهیم و مشکلات آنها را ببینیم
و تایتل اصلی مشکلات را پیدا کنیم و درمان کلی نداشته باشیم، بلکه درمان ریشهای
داشته باشیم.
باید
مشکلات به صورت جمعی دیده شود و سازمان دامپزشکی هم ضعفها را از طریق معاونتهای
سلامت و مدیران کل خود پیگیری و رسیدگی کند. این راه حل برونرفت از این مشکلات
است. وقتی میگوییم که برای یک سزارین گاو این مبلغ تعیین میشود، وقتی همکار من میخواهد
برود و برگردد، طرفی که میخواهد پول را پرداخت کند ممکن است به دلیل عدم شفافیت با
دید اشتباهی به همکار من نگاه کند و تصور کند که سر او کلاه میرود. لذا باید واضح
بگویند. تا ما بخواهیم مردم را توجیه کنیم، باور برای آنها سخت میشود و نگاه آنها
سریعا به سمت فرمانداری و دفتر امام جمعه میرود. دید آنها هم کمک به مردم است،
غافل از اینکه یکی از اقشار مردم ما، دامپزشکان ما هستند.
دکتری
که با هزار امید، شش سال درس خوانده، ناامیدی از داخل دانشگاه برای او ایجاد میشود.
این بیانگیزگی در دانشجویان سال چهارم به بعد استارت میخورد، چون بچههای ما
آنچه در یک پزشک است و ثروت و پرداختیها در رشته پزشکی را در رشته خود نمیبینند.
دامپزشک جوان شرایط استاد خود را مقایسه میکند. در کشور قیمت هر چیزی که بالا
برود، هیچ اتفاقی نمیافتد، اما در گلوگاه سلامت جامعه که دامپزشکان هستند، اگر
فلان مبلغ بالا رفت، یکباره با هجمههای شدیدی مواجه میشوند و هیچکس هم حاضر نیست
این موضوع را بپذیرد. یک نوع ظلم آشکار در حق همکاران است.
حکیم
مهر: بهعنوان حرف آخر...
بعضی
از رؤسای استانها مثل بنده که سابقه جبهه و جنگ داریم، به خصوص رؤسایی که کارمند
دولت هستند، به شدت پشتوانههای خود را در سازمان از دست دادهاند. در مورد شخص بنده
کلیه مزایا قطع شده است، با این توجیه که شما دوشغله هستید؛ در صورتی که بخش خصوصی
و نظام دامپزشکی شغل محسوب نمیشود. کلیه مدیران کل و رئیس سازمان عضو شورای نظام
هستند و پیگیریهای زیادی هم کردم اما جوابی نگرفتم. انتظار ما این بود که حداقل یک
پوستاندازی خوب در سازمان و ادارات کل ببینیم. برخی جابهجاییها انجام شد و بچههایی
که انگیزه داشتند و انقلابی بودند، از گردونه حذف شدند.
من
چندین ماه است که به عنوان کارمند دولت به هیچ عنوان نه از نظام حقوق میگیرم و نه
از جای دیگر. نهتنها حقوق نگرفتم، بلکه از طرف مدیرکل مورد هجمه هم قرار گرفتم که
ریاست نظام یک شغل دولتی محسوب میشود، در حالی که شغلی دولتی است که شما پرداخت بیمه
و مالیات داشته باشید. اینها باعث میشود که ضعف سازمان زیاد شود. تا مدتی قطع تسری
هم داشتم و به عنوان یک دامپزشک با حقوق ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان زندگی میکردم.
اگر قرار نیست هیچ نیروی دولتی تحت عنوان رئیس نظام در نظام دامپزشکی فعالیت داشته
باشد، ایراد ندارد؛ مشخص کنند، انتخابات نزدیک است، اما اینکه یک نفر را به جرم اینکه
با قوانین غلط کوبیده شود و احترام آرایی که به آن رئیس نظام داده شده حفظ نشود،
با بیانگیزگی رؤسای نظام، به خصوص دولتیها روبرو خواهیم شد.
حکیم
مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.