
حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:
«دکتر سحر کدخدایی» یکی از رزیدنتهای جدیدالورود ممتاز دوره تخصص جراحی دانشکده
دامپزشکی دانشگاه تهران است که معتقد است برای پول درآوردن مشاغل دیگری غیر از
دامپزشکی وجود دارد که هم سریعتر به بازدهی میرسند و هم درآمد بیشتری دارند، اما
در دامپزشکی بحث علاقه مطرح است.
وی در گفتوگو با حکیم
مهر
تصریح میکند: «در حال حاضر دنیا به سمت تخصصی شدن پیش میرود و
بهتر است که رشته بیهوشی، جراحی، دامهای کوچک و بزرگ از هم جدا باشند. کمااینکه
حتی اگر ما در دوره رزیدنتی هم بتوانیم همه را انجام دهیم و پیش ببریم، در ادامه
هر کس حیطه کاری خود و تخصصی را که دارد، انتخاب میکند.»
حکیم مهر: خانم دکتر، چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
آیا از ابتدا به این رشته علاقه داشتید یا دست تقدیر شما را به این راه کشاند؟
واقعیت این است که من در ابتدا شناختی از رشته دامپزشکی
نداشتم. بعد از آزمون کنکور در رشتههای پزشکی دانشگاه آزاد شاهرود و همچنین
دامپزشکی دانشگاه تهران قبول شدم که ترجیحم به رشته دامپزشکی بود.
حکیم مهر: چرا؟
چون بعد از مشورت با افراد مطلع به این نتیجه رسیدم که رشته
دامپزشکی طرح ندارد و بازار کار آن متنوع است، یعنی از کارخانه مواد غذایی تا خود
حوزههای دام کوچک و دام بزرگ گسترده است. از طرفی دلم میخواست در شهر خودم تحصیل
کنم و نزدیک خانواده باشم. بعد از تمام این راهنماییها و تحقیقات تصمیم گرفتم که
دامپزشکی را انتخاب کنم.
حکیم مهر: آیا خانواده شما با رشته دامپزشکی مخالف نبودند؟
خیر، خانواده به عهده خودم گذاشته بود که هر یک از رشتهها
را که مدنظرم است، انتخاب کنم.
حکیم مهر: ورودی چه سالی و کدام دانشگاه بودید؟
ورودی سال ۹۲
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران.
حکیم مهر: برای دوره تخصص به طور متوسط روزانه چقدر درس میخواندید؟
سال اول به دلیل اینکه کمی دیرتر دفاع کردم، درس خواندن را
از آذرماه شروع کردم و فرصت نشد که دروس عمومی را بخوانم و فقط اختصاصی خواندم.
اما سال دوم از شهریور شروع کردم. اوایل روزانه پنج تا شش ساعت میخواندم و دو سه
ماه مانده به کنکور هم بین هشت تا ۱۰
ساعت خواندم. معمولا ساعات درس خواندن من مخصوصا اواخر به زیر هفت ساعت در روز نمیآمد.
حکیم مهر: بیشتر چه منابعی را مطالعه کردید؟
یکسری
جزوه داشتم که مربوط به دانشگاههای سراسری شیراز، تبریز، ارومیه، کرمان، اهواز و
مشهد بود. به جز کرمان و اهواز، سایر شهرها، هم دام بزرگ بود و هم دام کوچک که
دانشگاه تهران هم شامل آن بود. در کنار آن و برای دروس اختصاصی برخی کتابها
ازجمله کتاب اصول بیهوشی دکتر ناصر وصال، کتاب تکنیکهای جراحی در دامهای بزرگ
ترجمه دکتر قمصری و دکتر ادیب هاشمی و کتاب بافت نرم دکتر آذین توکلی را خواندم.
جاهایی هم که احساس میکردم جواب کافی یا مطلب کافی داخل جزوهها نیست، مخصوصا در
مورد قسمت بافت نرم، به رفرنس مراجعه می کردم. اگر هم سؤالی برایم پیش میآمد و
مثلا از نظر خودم دو گزینه در یک تست صحیح بود و در جزوه تشخیص نمیدادم که کدام
درست است، به رفرنس اصلی مراجعه میکردم تا جواب را پیدا کنم.
حکیم مهر: رتبه شما چند بود؟
من رتبه یک بودم.
حکیم مهر: آیا سهمیه هم داشتید یا سهمیه آزاد بودید؟
خیر، من سهمیه آزاد بودم و سهمیه نداشتم.
حکیم مهر: فرایند مصاحبه به چه شکل بود و چند نفر داخل اتاق
بودند؟
از اساتید دام کوچک دکتر پدرام و دکتر فرزاد و از اساتید دام
بزرگ دکتر آذری، دکتر قمصری و دکتر ادیب هاشمی در اتاق مصاحبه حضور داشتند.
حکیم مهر: بیشتر چه سوالاتی میپرسیدند؟
یکسری
سوالات علمی اساتید دام کوچک در مورد دام کوچک و اساتید دام بزرگ در مورد دام بزرگ
پرسیدند. در ادامه از من خواستند که بخشی از رفرنس را بلند بخوانم و ترجمه کنم.
همچنین بعضی سوالات شخصی در مورد وضعیت تاهل و اینکه آیا خانواده شرایط را به شکل
دقیق میدانند و آیا خودت میتوانی از پس سختیهای این رشته برآیی و... پرسیدند.
در آخر هم یک تعهد گرفتند مبنی بر اینکه همه شرایط را قبول دارم و امضا کردم.
حکیم مهر: CV شما شامل چه مواردی بود؟
من دو کیسریپورت
و دو مقاله مروری داشتم. از پایاننامه هم مقاله نوشته بودم که اکسپت نشده بود اما
چون آماده شده بود، آن را نیز با خود بردم که البته امتیازی نداشت، اما دید اساتید
را بهتر میکرد. مدرک زبان دانشگاه تهران و MSRT نیز داشتم.
حکیم مهر:
آیا استرس نداشتید؟
چرا خب، قاعدتا استرس
داشتم اما آنقدر رفتار اساتید خوب بود
که آن استرس خیلی کم شد. سوالات آنقدر معقول بود که کسی که
برای کنکور خوب خوانده بود، میتوانست به تمام آنها جواب دهد. در واقع خیلی سوالات
سخت تخصصی نپرسیدند.
حکیم مهر:
برای آینده چه برنامهای دارید؟ آیا تمایل دارید که در حوزه آکادمیک فعالیت کنید یا
به بخش خصوصی ورود میکنید؟
من بیشتر فعالیت در بخش
خصوصی را دوست دارم و در رشتههای جراحی بیشتر به ارتوپدی علاقه دارم.
حکیم مهر:
فکر میکنید که بازار کار این رشته در آینده چطور باشد؟
اگر بخواهم صادقانه جواب
دهم، برای پول درآوردن مشاغل دیگری وجود دارد که هم سریعتر به بازدهی میرسند و
هم درآمد بیشتری دارند. در اینجا بحث علاقه مطرح است. من از ابتدا خیلی به این
رشته علاقه داشتم و مسیرم را انتخاب کرده بودم. از نظر درآمدی هم فکر میکنم بین رشتههای
دامپزشکی خوب است. البته میزان درآمد بستگی زیادی به خود فرد دارد و تلاشی که میکند.
مثلا یک نفر سه روز در هفته کار میکند و یک نفر تماموقت. به طور خلاصه نسبت
به زحمت، درآمد این رشته کم است اما در رشتههای دامپزشکی درآمد خوبی دارد و تلاش
زیادی را میطلبد.
حکیم مهر:
برای آن دسته از دامپزشکانی که قصد شرکت در آزمون تخصص دارند چه توصیهای دارید؟
اولین توصیه من این است
که تمام تمرکز آنها روی کنکور باشد، به این دلیل که اول باید رتبه بیاورند.
همانطور که میدانید ظرفیتها خیلی کمتر از تعداد شرکتکنندگان بوده و پذیرش خیلی
محدود است. لذا میبایست تمرکز آنها روی درس باشد. خیلی از داوطلبان چند ماه مانده
به کنکور به کلینیک و بیمارستان میآیند در حالی که این کار غلط است و بعد از
کنکور سه چهار ماه فرصت دارند که این کار را انجام دهند. از طرفی یکی از مسائل مهم
در مصاحبه، مقالات کنگره است، لذا اگر برایشان مقدور است که در کنگره مقاله بدهند،
حتما این کار را انجام دهند. به فارغالتحصیلان توصیه میکنم که حتما از پایاننامه
مقاله استخراج کنند زیرا امتیاز مقاله پایاننامه خیلی بیشتر از امتیاز مقالات
کنگرهای و چند برابر آن است. نکته بعدی این است که سعی کنند رتبه خوب بیاورند و CV خود را قوی
کنند. بعد از کنکور هم فرصت دارند تا در بخش کارهای عملی آموزش ببینند تا در زمان
قبولی سختشان نباشد و خیلی با بخش غریبه نباشند.
حکیم مهر:
مهمترین مشکلات تخصص جراحی در ایران چیست؟
در حال حاضر دنیا به سمت
تخصصی شدن پیش میرود و بهتر است که رشته بیهوشی، جراحی، دامهای کوچک و بزرگ از
هم جدا باشند؛ حتی اگر ما در دوره رزیدنتی هم بتوانیم همه را انجام دهیم و پیش ببریم،
در ادامه هر کس حیطه کاری خود و تخصصی را که دارد، انتخاب میکند، برای مثال من به
دام کوچک میروم و حتی در دام کوچک هم ممکن است به بافت نرم یا ارتوپدی ورود کنم.
مخصوصا بیهوشی حتما باید از جراحی جدا شود که هم تمرکز جراح بالا برود و هم اینکه
بتواند بیشترین وقت و مطالعهای را که دارد، روی رشتهای که میخواهد بگذارد.
حکیم مهر:
ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.
آره انقد کارمون زیاده باید تفکیک بشن. فعلا دانشجویی بیای تو بازار کار میفهمی که همین یه رشته هم زیادشه.
|
قانونا و اخلاقا رزیدنت ها اجازه فعالیت بیرون از دانشگاه رو ندارند ولی زیر سیبیلی رد می کنند ولی حتما در صورت تخلف با شخصی که پروانه طبابت نداره و فارغالتحصیل عمومی هستند تفاوت قائل باید شد.
تخصص تو دامپزشکی،نمیدونم اسمشو چی بزارم
|
جانا که حرف دل ما می گویی. مشکل اینجاست که در هنگام کاریابی، نظام دامپزشکی هنوز نتوانسته حقوق کارگری یه دکتر دامپزشک رو به حقوق مسئول فنی تبدیل کنه! ولی نظام پزشکی و نظام پرستاری توانستند؛ هیچ پزشک، داروساز و پرستار حقوق کارگری نمی گیره ولی دامپزشک مطابق قانون کارگری حقوق می گیره! همکاران دامپزشک از نظام دامپزشکی در همه ادوار، به جای پیگیری مطالبات صنفی و دستمزد به صورت عملی و اجرایی و نه کاغذی، فقط غش کردن به نفع کارفرما، سرعت عمل در محکوم کردن همکار، رها کردن همکار از نظر حقوقی در برابر کارفرما و حداکثر نامه زدن نمایشی به وزیر جهاد و این و آن رو، دیده است! نظام دامپزشکی شده کارخانه صدور پروانه برای کارفرما، بدون پیگیری رسالت اصلی خود در برابر اعضا!! یکی بهم مرد مردونه بگه، از نظام دامپزشکی بجز دریافت حق عضویت و دریافت هزینه گزاف دوره آموزشی و اخذ هزینه گزاف صدور و تمدید پروانه چی دیده؟! شرکت تعاونی شون هم که اون جوری از آب در آمد!!
خداقوت به همکار گرامی. و تبریک قبولی در دانشگاه تهران. ولی ای کاش پزشکی دانشگاه شاهرود ادامه می دادید. با همه سختی و دوری از خانواده. الان بعد این همه تلاش و درس خوندن به جای تخصص جراحی دامپزشکی دانشگاه تهران. تخصص جراحی دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول می شدید. ولی با توجه به تلاش شما. قطعا در دامپزشکی نیز از سرامدین این تخصص خواهید بود. ان شاالله
خواهشا به من بگید در دوره تخصص جراحی دامپزشکی چه مطلبی به شما آموزش داده میشه که در دوره دکتری عمومی نمیتونید یاد بگیرید؟
|
از نوشته شما کاملا به بی سوادی حضرتعالی میشه پی برد.
|
۱-اگر تشریف بیارید بیمارستان دامپزشکی دانشگاه تهران خودتون متوجه میشید.
|
سلام، شما فکر میکنید با ۶ سال دانشگاه آزاد درس خوندن همه چی رو بلدی، فکر نکنم، همکار محترم خودتو گول نزن
فقط فکر کن اگه پزشکی شاهرود میخوندی الان کجا بودی چقد درامد و احترام داشتی......
همه دامپزشکانی که رتبه های قبولی خودشون رو آوردند شایسته اند و از قدیم هم گفتم با توجه به نداشتن زمان و تجربه کافی کسی انتظار رزومه قوی ندارد ولی فرایند مصاحبه ها مناسب برگزار نمی شود و درصد زیادی از دانشجویان شایسته حذف یا washout شده اند ، البته دلیلی هم برای مصاحبه علمی اشخاص با این فرمت نمیبینم.
الان شیراز رشته بیهوشی را جداگانه دارد البته امیدوارم حمایت شود تا گسترش یابد انشاالله
|
آخرش چی ؟!
|
تخصص بیهوشی فیلد مناسب و مورد نیاز است ولی با توجه به بازار باید بررسی و نیاز سنجی کنید.
با سلام و وقت بخیر
برایه ه دامپزشکی دکتری ام پی تری فشرده کاردانی کفایت میکند و نیازی به این همه مشقت نیست چونکه هدف خاصی پشت این رشته نیست
|
شما بهتره اول فارسی نوشتن یاد بگیری بعد اظهار فضل بفرمایی.
|
دکتری ام پی تری فشرده کاردانی؟!؟!
افرادی که میفرمایند اگر خانم دکتر پزشکی آزاد شاهرود رو میرفتند بهتر بود،بهتره توجه اشون رو به خیل عظیم پزشک هایی معطوف کنند که تنها کارشان شده تزریق بوتاکس و فیلر ویا تخصص شرکت نمیکنند ودر پی مهاجرتند! اتفاقا دامپزشکی به سمت تخصصی شدن در حال پیشرویه و جامعه ی ایران در حال دگرگونیه و مردم تمایل بیشتری به نگهداری از پت و یا حمایت از حیوانات نشان میدهند و درحال حاضر ویزیت یک متخصص دامپزشک گرانتر از ویزیت یک پزشک متخصص هست! نگاهتون رو آپدیت کنید! اگرچه نباید فراموش کرد که اوضاع تمام رشته ها قاراشمیشه حتی مدینه ی فاضله ی دندانپزشکی!
|
کسی که درست و حسابی پزشکی خونده و علمشو داره بیکار نمیمونه در ثانی مگر همه کشور سگ و گربه نگهداری میکنند که واسه همه کار باشه چند تا شهر معدود دست به نگهداری زدن بقیه استانها با روستایی طرف هستی که دام بزرگ نگه میدارند که باید از عهدشون بر بیایی و در آمد آنچنانی اگر باند بازی نشه نداری
|
دوست عزیز درامد پزشکان زیبایی که فرمودید را دیده اید؟ این درامد زیاد باعث شده همه بروند در کار زیبایی
این رزیدنت جراحی با این حرف که همزمان با رشتۀ دامپزشکی دولتی در رشتۀ پزشکی آزاد هم قبول شده بود و در نهایت در رشتۀ دامپزشکی دانشگاه دولتی ثبت نام کرد داغ دل من را تازه کرد. من هم بیش از سی سال قبل همزمان در رشتۀ پزشکی دانشگاه آزاد قبول شدم ولی علیرغم اصرار خانواده برای ثبت نام در رشتۀ پزشکی، رشتۀ دامپزشکی را انتخاب کردم و سپس در یکی از رشته ها تخصص گرفتم. البته از این ناراحت نیستم که صرفاً پزشک نیستم و دامپزشک هستم، چون معتقدم چه بسا دانش و تأثیر یک دامپزشک بسیار عمیقتر و گسترده تر از یک پزشک است، بلکه از جفایی که چه از جنبۀ اجتماعی و چه از جنبۀ معیشتی بر قشر دامپزشک شده عمیقاً ناراحت و آزرده هستم و از این که این حرفه به یمن تدبیر حضرات خوار و خفیف شده است! بطوری که یک متخصص در رشتۀ دامپزشکی علاوه بر این که در معیشت خود مانده است و رفاه شایسته و مطلوبی در مقایسه با یک پزشک متخصص ندارد، بلکه از نظر اجتماعی نیز به راحتی با طنز و تمسخر حتی افراد باسواد و تحصیل کردۀ جامعه مواجه میشود چه رسد به قشر بیسواد! چرا؟ چون در نظر عوام، چه تحصیل کرده و چه بیسواد، دامپزشکی خلاصه شده است در "سوزن زدن" به گاوها والسلام! وقتی یک کنگرۀ پزشکی حتی داخلی برگزار میشود گزارش زنده پشت گزارش زنده از تلویزین در رابطه با آن تهیه و پخش میشود ولی دریغ از یک گزارش و خبر از حتی یک کنگرۀ بین المللی دامپزشکی وقتی در این مملکت برگزار میشود! چقدر وقت تلویزیون یا رادیو در سال به معرفی وظایف و یا گزارش از تلاشها و زحمات قشر دامپزشک در صیانت از بهداشت جامعه و پیشگیری و کنترل و درمان بیماریهای دامی و یا مشترک بین انسان و دام اختصاص می یابد؟ در برنامۀ رادیو سلامت چند دقیق در سال از تلاشهای قشر دامپزشک صحبت میشود و یا از بزرگان این حرفه برای مصاحبه و گفتگو دعوت به عمل می آید؟ و بسیار سوالات دیگر که در این مجال نمی گنجد.
چرا وقتی یکی به یک جای بالایی میرسه به جای اینکه تشویقش کنیم نقدش میکنیم باید به یک چنین بانوی فرهیخته ای دست مریزاد گفت انتقاد بس است اگر میخواهیم سربلندی دامپزشکی را ببینیم باید اول خودمان را درست کنیم نگاه مان را عوض کنیم بعد خود به خود جایگاه دامپزشکی بالا میرود.
امیدوارم هرگز وارد بازار کار دامپزشکی نشی
با سلام همه ی نظرات و خوندم و واقعا متاسف شدم ، گربه ی من پاش شکسته بود و هفته ی پیش توسط خانم دکتر جراحی شد ، حیوانات هم جون دارن احساس دارن ، من اندازه ی اعضای خانوادم دوسش دارم ، امیدوارم هرچه زودتر حالش خوب بشه تا برای تشکر یک بار دیگه پیش خانم دکتر برم