کد خبر: ۷۸۲۲۰
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
نگاه شما:
همه چیز خوب بود و گل و بلبل… نه صحبتی از سزارین زودهنگام و چرایی‌اش بود، نه حدیثی از ترس اساتید از نزدیک شدن به پیروز… نه گپی از تجویز اشتباه آنتی‌بیوتیک بود، نه شایعاتی مبنی بر مسمومیت با جیوه یا خوردن فایبرگلاس و پلاستیک…

کی بود، کی بود … من نبودم!

دکتر پدرام فرهادیان

رزیدنت جراحی دامپزشکی - مدرس دانشگاه

یک سال از مرگ یک نماد، از سوختن یک امید نمادین، از رفتنِ یک پیروز دیگر ولی این‌بار در قاب یک یوزپلنگ جذاب در روزهای پر از التهاب و تنش سال ۱۴۰۱ می‌گذرد […] در تمام آن‌روزها و تک‌تک دقایق این روزها و در گذر این یک‌سال سعی کردم وقایع و حواشی پیروز و مرگش را با دقت رصد کنم تا شاید دستاورد یا دستاوردهایی برایمان داشته باشد برای پیروزهای احتمالی بعدی.

گروه‌های دخیل در این واقعه را میتوان در دو شاخه دسته‌بندی کرد:

۱- آنهایی که در گود بودند و مستقیم و غیرمستقیم با پیروز در ارتباط بودند.

۲- آنهایی که چون من در خارج از گود بوده و فقط با التهاب و گاهاً با خشم از مسئولین (همان گروه اول) و اغلب با ترس از ناکارآمدی آنها البته با ذهنیتِ مسبوق به سابقه در سایر موارد مشابه و متفاوت در این سرزمین بودند.

در دسته اول ظاهرا در آن‌روزها که پیروز در قید حیات بود، همه چیز خوب به‌نظر می رسید و همگان مشغول انجام وظیفه بودند:

۱- دکتر اکرامی و همکارانش در تیم مامایی و مراقبت‌های طول بارداری مادرِ پیروز تا سزارین موفقیت‌آمیز آن روزها توسط ایشان و تولد پیروز و دو توله‌ی دیگر.

۲- سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی اصلی این طرح در تامین ملزومات و مایحتاج ضروری درمانی و تغذیه‌ای و مالی

۳- پارک ملی توران و تمامی عواملش

۴- آقای شهرداری به عنوان تیمارگر پیروز

۵- جامعه‌ی بدنه دام‌پزشکی و اساتید مختلف و متخصصین داخلی و جراحی و مامایی و…

۶- رؤسای بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خصوصی و دانشگاهی

۷- مردم (عام و خاص، سلبریتی و ورزشکار، کارگر و کارمند…)

خلاصه همه چیز خوب بود و گل و بلبل… نه صحبتی از سزارین زودهنگام و چرایی‌اش بود، نه حرف و حدیثی از نبود آنتن موبایل در توران و بی‌طاقتی تیمارگرش برای رسیدن عکس رخ یار… نه حرفی از بی‌توجهی سازمان محیط زیست بود و نه حدیثی از ترس اساتید از نزدیک شدن به پیروز… نه گپی از تجویز اشتباه آنتی‌بیوتیک بود، نه شایعاتی مبنی بر مسمومیت با جیوه یا خوردن فایبرگلاس و پلاستیک… نه گفتمانی از نارسایی کلیوی بود و نه نیازی به حضور متخصصی خارجی …

در همان روزها هم، دسته دوم خارج از گود در حال به‌به و چَه‌چَه بودند و لایک کردن عکس‌های دلبرانه پیروز و اضافه شدن به صفحات شهرداری و سایر رفقای حامی او… و هی جیغ بود و کف و هورا…

اما امان از روزی که چرخِ گردون بر وقف مراد این طفل معصوم با آن چهره‌ی جذاب و چشمان دلربایش نگشت و ورق برگشت؛ پیروز در حالتی نزار ماند بر دست دامپزشکان.

قصد من از اینهمه مقدمه‌چینی در این باب ورود به پرونده و باز کردن مجدد قصه‌ای پرغصه و تکراری نبود و نیست… من فقط میخواهم پرسش‌هایی را مطرح کنم تا شاید بابی شود برای بهتر اندیشیدن و بهتر شدن برای آینده:

۱- ماهایی که از سزارین مادر پیروز ایراد می‌گیریم و عالمانه بادی به غبغب می‌گوییم چنان است و چنین، چقدر از آن روز را زیست کرده‌ایم و دیده‌ایم؟ آیا از حال مادر پیروز و پروتکل زایمانش اطلاع داریم؟ می‌دانیم اتاق عمل در چه شرایطی بوده؟ (اصلا اتاق عملی بوده؟) از تجهیزات موجود چه می‌دانیم؟

دوستان به عنوان یک جراح عرض می‌کنم… بر طبق کدام مستندات علمی یا شواهد و قرائن بر تیم مامایی و سزارین می‌تازیم؟ مگر نه اینکه باید به تصمیم و دانش تیم درمان احترام گذاشت و حتی اگر نواقصی هم وجود داشته - که ممکن است وجود داشته باشد و اجتناب‌ناپذیر است - بر اساس گزارش و سند و مدرک حرف زد نه اینکه از تهران و کنار شومینه با فنجانی قهوه بالای منبر برویم که اگر من بودم چنین می‌کردم و چنان می‌شد!

۲- ماهایی که از بی‌طاقتی تیمارگر پیروز در ماندن در توران ایراد می‌گیریم که چون حداقل امکانات نبود وی نماند و پیروز را رها کرد تا بمیرد… بهتر نیست بگوییم چرا حداقل امکانات برای وی تهیه نشد؟ یا اصلا چرا فقط باید یک نفر توان مراقبت از پیروز را داشت و نفرات دیگری را آموزش ندادیم برای نگهداری از او؟

۳- ماهایی که بعد از مرگ پیروز علامه‌ی دَهر شدیم که اگر ما بودیم این‌کار را می‌کردیم و آن‌کار را می‌کردیم، چرا همان‌روزها نبودیم یا اگر بودیم درگوشی و یواش بودیم نه اینچنین با صدای رسای پس از مرگِ پیروز!

اگر نگهداری اشکال داشت یا متوجه خطاهایی در تغذیه شده بودیم، چرا همان موقع پاشنه کفش خود را بالا نکشیدیم و وارد گود نشدیم؟ اساتید محترم اگر آن‌موقع از آبرویتان ترسیدید و سکوت کردید، پس لطفا اکنون هم در کمال احترام سکوت اختیار کنید.

۴- مقام و مسئولی که بی‌توجه به حساسیت موضوع و جایگاه خود، بعد از یک‌سال دهان می‌گشایی که پیروز را یک تکه پلاستیک کشت، چرا و به چه دلیل بی‌فکر و منطق اینچنین آسمان ریسمان می‌بافی؟ مگر پیروز در بیمارستان مرکزی تحت نظر تیم دکتر مرادی قبل از مرگ رادیوگرافی و سونوگرافی نشده بود؟ مگر مدارک پزشکی ندارد؟ بدیهی است که مشخص می‌شود که نه انسدادی گزارش شده، نه تکه پلاستیکی!

۵-چرا گزارش پاتولوژی دقیق و مکتوب در اختیار جامعه که هیچ، در اختیار متخصصان امر هم قرار نمی‌گیرد؟ این چه بازی کودکانه و سیاست شکست‌خورده‌ای است؟ چرا راه رفته را هی تکرار می‌کنید؟ اصلا چه معنایی دارد این حجم از پنهان‌کاری؟

کوتاه سخن اینکه:

عزیزان باور کنید اکنون نیاز به یافتن مقصر نیست… اکنون فقط وقت ریشه‌یابی و یافتن اشکالات برای اصلاح آینده است… اکنون نباید برای دیده شدن، آنهایی که خارج گود بودند، آنهایی را که داخل گود بودند را سیبل کنند و به جانشان بیافتند… باور کنید هرکس برای بالا رفتن نردبام خودش را دارد، پس بیایید به جای نردبام دیگران، نردبام خود را بجوییم و بالا برویم…

پیروز را خدایش بیامرزد و تمام کسانی را که مستقیم و غیرمستقیم برای حیات و مماتش زحمت کشیدند قرین آرامش گرداند.

 

انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
2
2
حکیم مهر عزیز
خواهشمندم در مصاحبه ها با چند نفر از بزرگان دامپزشکی مصاحبه و نظرخواهی کنید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
دقیقا
مثلا دکتر فتاحیان
فک کنم ایشونم پیروز رو معاینه کردن
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۲
بله درست میفرمایید، نظر دکتر فتاحیان??‍♀️
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
0
4
یادم رفت بگم
ولی نمیدونیم شما از چه روزهایی صحبت میکنید؟
یادمه از روز اول همه نسبت به سزارین ایران موضع گرفتن که این مسیله با مرگ اولین توله شدت گرفت
................

بفرمایید دقیقا چه زمانی همه چی گل و بلبل بود؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
0
2
مطمینا مرگ پیروز بخاطر تزریق اشتباه فلان دارو نبوده بلکه بخاطر حضور و دخالت بی‌جای درمانگر غیرمجاز خارجی و قطع سرم تراپی علیرغم تشخیص دهیدراتاسیون و اختلال عملکرد کلیوی حیوان بود که عامدا مانع تکمیل درمان و پیگیری علت و منشا خونریزی داخلی پیروز شد. آن برگه منتشر شده از طرف کالدول، سندی است بر این گناه نابخشودنی.
حتی ردپای اشتباهات دیگری چون تایید سزارین و القای این تصور که ایران باید طی ۱۲ ساعت بعد شروع درد زایمان کند و گرنه دچار سخت زایی است در کارنامه همین فرد موجود است.
درصورتی که براساس منابع علمی فرآیند زورزدن میتواند تا ۲۴ ساعت ادامه یابدو حیوان ممکن است طی این روند گاهی دست از زورزدن بردارد و استراحت کند.
همچنین هیچ منبعی ذکر نکرده که هر سه توله باید همزمان به دنیا بیایند و گرنه تلف میشوند. حتی ممکن است بین تولد توله ها هم فاصله بیوفتد و مادر کمی استراحت کند.
همه این اطلاعات رو میشد با مشاوره با اساتید داخلی به دست آورد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
2
2
جواب برخی سوالات شما
۱- ما میدانیم تجهیزاتی نبوده ولی اتفاقا سوال همینجاست ایران یک کیس تصادفی که یهو باردار شده باشه و ..نبود بلکه یک طرح تحقیقاتی بود و طرح تحقیقاتی بودجه داره و البته فکر پشتش خوابیده ولی تو بگو کو؟
۲- تیمارگر که رایگان اونجا نبود پول می‌گرفت که تو شرایط سخت کار کنه مثل خیلی از پزشکان در مناطق محروم
اما اصلا چرا تیمارگر نابلد ؟؟
این یک پروژه تحقیقاتی بود حداقل کشیک دانشجویی می‌داشتین که هر ۲۴ ساعت گزارش کنند برای اساتید و ....
این که مال شخصی کسی نبود که وقتی دکتر اکرامی بگه توله رو بیارین برای چکاپ بگه نه توله حالش خوب نیس؟
مگه تیمارگر از بیماری و درمان چیزی بلد بود؟
۳_ کی فراخوان داده شد که نیاز به کمک هست و کسی نیامد؟
۴_ همه میدونین که پلاستیک برای فرار از بار مسیولیت بوده وگرنه حیوان نه انسداد داشت نه اصلا پلاستیک می‌تونه باعث خونریزی گوارشی بشه با توجه به پی اچ پایین معده یوز
۴_ معنای پنهان کاری رو همه خوب بلدیم
سلطانی منش، البرز
|
Netherlands (Kingdom of the)
|
۱۶:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
3
5
احسنت. لذت بردم. بلاخره یک مصاحبه درباره ی پیروز دیدم که دوستان و همکاران کمی جلوتر از بینی خود را دیدند و مساله را چند وجهی و با نگاه واقع بینانه بررسی کردند. البته نتیجه گیری هم واقعا خوب بود. اینکه بجای دنبال مقصر گشتن و کاسه کوزه ها را سر یک فرد یا گروه شکستن، به دنبال اصلاح باشیم.
نیاز به بهبود ساختار فعلی و ارتقای نگاه صنفی و فنی به طب حیات وحش الان دیگر کاملا عیان شده.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۴ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
2
4
احسن. عالی بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
0
3
آقای دکتر هر فعلی فاعلی دارد چطور اشکالات رو ریشه یابی کنیم که به کننده آن نرسیم ؟؟؟؟
بنظر شما چجوری مشکلو مطرح کنیم که به کننده اش برنخورد
و چجوری به دنبال اصلاح آن باشیم و راه حل بدیم که نگید کنار شومینه بالای منبر رفتید
ناشناس
|
Canada
|
۱۵:۰۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۳
0
0
.......... دقیقا کی همه چی گل و بلبل بود؟ از همون لحظه اول هرکی که اندکی از جراحی میدونست گفت که این فاجعه است نه سزارین! شما یا ........ یا حافظه ات ایراد داره که نوشتی """"خلاصه همه چیز خوب بود و گل و بلبل… نه صحبتی از سزارین زودهنگام و چرایی‌اش بود، نه حرف و حدیثی""""
که در هر دو صورت ..........
نظر شما
ادامه