
حکیم مهر: رئیس نظام دامپزشکی استان گلستان در نامهای به مراکز درمانی دامپزشکی دارای پروانه درمانگاه عمومی، اختصاصی و مجتمع درمانی دامپزشکی، فعالیت تشخیصی آزمایشگاهی در این مراکز را ممنوع اعلام کرد.
به گزارش حکیم مهر، «دکتر علیرضا یوسفی» در این نامه تاکید نموده است: فعالیت تشخیصی آزمایشگاهی در مجتمعهای درمانی و درمانگاهها ممنوع بوده و فقط محدود به یک میکروسکوپ نمونه مستقیم و رنگآمیزی به جهت کمک در تشخیص میباشد.
وی افزوده است: خواهشمند است طبق دستورالعملهای موجود، از تبلیغ فعالیتهای آزمایشگاهی در فضای مجازی و محل فعالیت خود خودداری نموده از هیچگونه تجهیزات آزمایشگاهی در محل کار خود نصب و استفاده ننمایید و هیچگونه جواب آزمایشی را در سربرگ درمانگاه و یا مجتمع درمانی خود چاپ ننمایید و نمونههای آزمایشگاهی را به آزمایشگاههای معتبر سطح استان ارجاع نمایید.
رئیس نظام دامپزشکی استان گلستان تصریح نموده است: این موضوع مورد پیگیری و تاکید شدید اداره کل دامپزشکی استان بوده و ممکن است در بازرسیهای به عمل آمده از مراکز نامبرده، مورد توجه قرار گرفته و اقدامات قانونی به عمل آید.

خسته نشدید از اینهمه کلی گویی بدون هیچ نظارتی
بسیار کار عالی است اتفاقا ، چون هر مطب برای خودش ی بخش ازمایشگاهی زده و داره روش مانور میده و تبلیغ میکنه و پول جمع میکنه . اگه ی جوری بشه که همه مجبور بشن نمونه هاشونو بفرستن ازمایشگاه معتبر سطح استان ان وقت همه نون سوادشونو میخورن ن نون تجهیزاتشونو . یکی از چیزهایی که خیلی از مطب ها روش مانور میدن بخش رادیولوژی است اگه جوری بشه که همه مجبور بشن کیساشونو بقرستن به یک مرکز رادیولوژی معتبر ان موقغ کسی تبلیغ رادیولوژیشو نمیخوره . البته این موضوع باید از سمت اداره کل پیگیری بشه چون رییس نظام خیلی نمیتونه مانور بده چون دور بعد به رای همین اعضا نیاز داره . ولی حرکت پسندیده ای است .
|
می دونی چقدر طول می کشه تا جواب ها بیاد. بعد همون جا مریض رو می برن عمل می کنن جای دیگه اکسپایر میشه. چی میگی واسه خودت
نظام دامپزشکی کشور به وضوح در صدور مجوز مجتمعهای درمانی دچار سوءمدیریت و کمتوجهی به اصول حرفهای است. صدور مجوزهایی با عنوان «مجتمع درمانی» در حالی صورت میگیرد که تنها هدف آنها سودجویی و افزایش درآمد است، نه ارتقاء کیفیت خدمات درمانی و آزمایشگاهی.
داستان صدور مجوز مجتمع های درمانی اخیر به یک کمدی تبدیل شده و توسط کارشناسانی تعریف شده که هیچگونه درکی از واقعیتهای میدانی ندارند. صدور مجوز مجتمعهای درمانی تنها به عنوان یک شوخی تلخ در تاریخ دامپزشکی ثبت خواهد شد. در حالی که این سازمان به طور مداوم از دخالت بهرهبرداران در فرآیند تصمیمگیریها دم میزند، با صدور مجوزهایی که تمامیت حرفهای را زیر سوال میبرد، عملاً نشان میدهد که این سخنان تنها یک ادعا و بیمحتواست.
حکیم مهر:
بعضی از اعضای هیات علمی دانشگاه در رشته دامپزشکی بیرون آزمایشگاه یا داروخانه دارن درصورتی که طبق قانون ممنوع هست ،واقعا ظالمانه هست حالا که از امتیاز هیات علمی برای پژوهش و گرنت قابل توجه برای پایان نامه دانشجویان و حقوق خوب استفاده میکنین و بیرون اینهمه فارغ التحصیلان بیکار در این رشته هست ! چرا کسی پاسخگو نیست !
|
طبق کدوم قانون استاد دانشگاه نمیتونه فعالیت دامپزشکی داشته باشه؟ بله، اگه استادی حق محرومیت از مطب بگیره، نباید مطب داشته باشه. ولی تقریبا هیچکدام از اعضای هیئت علمی محرومیت از مطب نمیگیرند
|
دانشجوی عزیز، گرنت به همان فعالیتهای پژوهشی در قبال دریافت فاکتور معتبر داده میشه و درآمد محسوب نمیشه. پژوهش هم نه تنها درامد نداره، بلکه صدها میلیون تومان باید از حیب شخصی براش هزینه بشه.
|
بنده می خواستم هیات علمی بشم، گفتند چون مطب داری نمی تونی هیات علمی بشی. بنابراین طبق قانون فعالیت اعصای هیات علمی در بخش خصوصی ممنوع است. تمام اعضای هیات علمی اون فرم های عدم اشتغال در بخش خصوصی را در بدو استخدام امضا کرده اند و اصولا دانشگاه نیروی فول تایم می خواهد. برادر من با این حجم گسترده بیکاری بشین تو دانشگاه و وارد بخش خصوصی نشو. این ضد عدالت هست. تمام
|
اعضای هیات علمی مجاز به فعالیت در بخش خصوصی می باشند
|
اعضای هیئت علمی وکارمندان دامپزشکی طبق قانون صریح نظام دامپزشکی نمیتواننددربخش خصوصی فعالیت کنندودرقوانین نظام پروانه نیمه وقت نداریم ........................ .خواهشمندیم منتشرکنیدتابه گوش مسئولین ذیریط برسد.
نکتهای که مطرح کردهاید کاملاً صحیح است و واقعاً جای تأمل دارد که چرا مجوزها با عنوان «درمانگاه» و «مجتمع درمانی» صادر میشوند، در حالی که باید تنها مجوز مطب صادر شود. متأسفانه، افرادی برای بخش خصوصی تصمیم میگیرند که نه تنها هیچ تجربهای در این زمینه ندارند و حتی از دور هم با چالشها و نیازهای آن آشنا نیستند.
به عنوان نمونه، در یکی از مجتمعهای شهر ما، همکار کلینیسینی با استفاده از یک میکروسکوپ معمولی، سویه ویروس تب برفکی را تشخیص میداد و برای این کار از دامدار بیچاره هزینه دریافت میکرد. این موضوع به وضوح غیرممکن است و جناب دکتر عطارد با توجه به تجربیاتی که در زمینه بیماری تب برفکی دارند خوب می دانند که چنین چیزی کاری چه فاجعه بزرگی است. شاید جناب دکتر یوسفی با توجه به موارد مشابه، به منظور پیشگیری از چنین مشکلاتی و حفظ اعتبار دامپزشکی، این نامه را نوشتهاند.
در دنیای تخصصی، بهتر است هر بخش به یک مجموعه مجزا و متخصص واگذار شود. کار آزمایشگاهی باید در آزمایشگاهها انجام شود، درمان در درمانگاهها، و واکسیناسیون در مراکز واکسیناسیون و دارو در داروخانه. این تقسیم کار به افراد این امکان را میدهد که در زمینههای خاص، تجربه و مهارتهای لازم را کسب کنند و به شکل مؤثرتری به جامعه دامپزشکی و دامپروری خدمت کنند.
متأسفانه، وقتی که آزمایشگاه و درمان تحت مدیریت یک نفر باشد، احتمالاً جوابهای آزمایشگاهی بر اساس منافع شخصی ارائه میشوند و نه واقعیتهای علمی. وقتی درمان و پیشگیری (واکسن) نیز در دست یک نفر باشد، ممکن است واکسنها به شکل گزینشی تجویز شوند تا به درآمد بخش درمان آسیب نرسانند. همچنین، احتمالاً ملاحظاتی برای توزیع داروی مناسب وجود خواهد داشت، مانند انتخاب داروهایی که سود بیشتری دارند یا نزدیکترین تاریخ انقضا را دارند.
اختراع عنوان «مجتمع درمانی» توسط سازمان نظام دامپزشکی و واگذاری تمامی امور درمان و واکسن و دارو و آزمایشگاه به یک دکتر دامپزشک به همراه یک دکتر دامپزشک صوری، میتواند به نابودی دامپزشکی بینجامد. متأسفانه، این روند به گونهای پیش میرود که یک نفر مجوز مجتمع را دریافت میکند و نام چند دکتر دامپزشک دیگر را به عنوان همکار ثبت میکند، در حالی که این افراد عملاً هیچ فعالیتی در آن مجموعه ندارند و تنها به صورت صوری حضور دارند. این وضعیت به وضوح دامپزشکی را به ابتذال میکشاند و نیازمند اصلاح جدی است.
تمام دستورالعملهای صادره در دامپزشکی باید دارای وجاهت علمی صرف بوده و به هر نحو ممکن باید به گونه ای وضع شوند تا در اسرع وقت و بدون معطلی ،موجب سهولت در دسترسی به خدمات کامل دامپزشکی به صورت سالم و دقیق و با کیفیت و استاندارد و موثر گردد.
به همین دلیل در دامپزشکی ما اصطلاح مطب عملا نمیتوانیم داشته باشیم چون چنین سطحی ، قادر به ارائه خدماتی لازم و صحیح نیست.
درمان موثر و درست هم بدون تشخیص دقیق بی معنی است و تشخیص دقیق ، بدون امکانات کافی هم غیر ممکن است و زمان در درمان هم بسیار دارای اهمیت هست ،بخصوص در موارد اضطراری .
جابجایی دام ، از هر نوع آن هم خود معضلی است . لذا اجتماع خدمات در یک مکان در حد یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای خدمات دامپزشکی است .
مسئولیت تشخیص و در نهایت نتیجه درمان فقط با درمان کننده است . او است که باید در نهایت پاسخگوی نتایج باشد . بنابر این منطقی است که تمام مراحل تشخیص و درمان و حتی پیشگیری و بهداشت دام نیز تحت مدیریت واحد یک دامپزشک و مسئول نهایی باشد .