حکیم مهر: سرپرست دانشگاه تهران از کسری بودجه و مشکلات ساختاری دانشگاهها خبر داد و گفت: بودجه فعلی حتی پاسخگوی حقوق و دستمزدها نیست و توسعه بیرویه آموزش عالی وضعیت را بحرانی کرده است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از فارس، «دکتر سیدحسین حسینی» به مشکلات جدی دانشگاهها، بهویژه دانشگاه تهران، اشاره کرد و گفت: آنچه که الان به عنوان منابع دولتی به دانشگاهها داده میشود، حتی حقوق و دستمزدها را هم پوشش نمیدهد و دانشگاهها از جمله دانشگاه تهران با کسری بودجه جدی روبرو هستند.
حسینی در ادامه افزود: امسال ردیف بودجه دانشگاه تهران حدود 3 هزار میلیارد تومان بوده است که این مبلغ برای تأمین هزینههای طول سال تحصیلی دانشگاه است.
وی تأکید کرد: کمبود بودجه نه تنها بر پرداخت حقوق و دستمزد تأثیر گذاشته، بلکه مشکلات بیشتری را نیز برای دانشگاهها ایجاد کرده است.
سرپرست دانشگاه تهران همچنین به یکی از آسیبهای بزرگ حوزه آموزش عالی کشور اشاره کرد و گفت: توسعه بیرویه آموزش عالی یکی از مشکلات اصلی است. این توسعه موجب شده که دانشگاههای متعددی در کشور تصویب شوند و تعداد رشتهها و دانشکدهها به طور غیرمنطقی افزایش یابد.
به گفته وی، این روند بیرویه در هیچکجای دنیا مشاهده نمیشود. بعنوان مثال در رشته دامپزشکی، که به عنوان یک رشته پرهزینه شناخته میشود، در کشورهای پیشرفته تعداد دانشکدهها در حد 3 یا 4 واحد است، اما در ایران بیش از 30 دانشکده دامپزشکی وجود دارد. این توسعه بیرویه موجب توزیع ناعادلانه اعتبار بین دانشکدهها و دانشگاهها شده و دانشگاههای بزرگ، مانند دانشگاه تهران، بیشترین لطمه را دیدهاند.
سرپرست دانشگاه تهران در ادامه به مشکلات عمرانی دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: دانشکدههای دانشگاه تهران، مانند دانشکدههای ادبیات، فنی، حقوق و هنرها ساختمانهای قدیمی دارند که نگهداری و مقاومسازی این ساختمانها نیاز به اعتبار کلانی دارد.
حسینی در پایان تأکید کرد: دانشگاهها با کاهش منابع درآمدی و مشکلات اقتصادی کشور روبرو هستند، اما همچنان مشکلات موجود در آموزش عالی را درک میکنند.
با احترام به دغدغههای شما در مورد چالش های مالی و ساختاری دانشگاه ها، ادعای شما مبنی بر اینکه «در کشورهای پیشرفته تنها ۳ یا ۴ دانشکده دامپزشکی وجود دارد» نه تنها نادرست است، بلکه با واقعیتهای آموزشی و جمعیتی جهان توسعهیافته در تضاد قرار میگیرد. این ادعا بدون استناد به دادههای دقیق، زیبنده نیست و تصویر نادرستی از نظام آموزش عالی کشورهای پیشرفته ارائه میدهد.
نمونههای نقض ادعای شما در کشورهای پیشرفته:
۱. آمریکا:
- تعداد دانشکدههای دامپزشکی معتبر: ۳۲ دانشکده (منبع: انجمن دامپزشکی آمریکا - AVMA).
ایالتهای پهناور و نیازهای متنوع کشاورزی و دامی، تعدد دانشکده ها را ضروری کرده است.
۲. بریتانیا
تعداد دانشکده های دامپزشکی: ۱۰ دانشکده (از جمله دانشگاه های ادینبورگ، لیورپول، ناتینگهام، و بریستول).
۳. استرالیا (با جمعیت ≈ ۲۶ میلیون نفر):
تعداد دانشکدههای دامپزشکی: ۷ دانشکده (از جمله دانشگاههای سیدنی، ملبورن، و کوئینزلند).
۴. اسپانیا(جمعیت ≈ ۴۷ میلیون نفر):
تعداد دانشکدههای دامپزشکی: ۱۳ دانشکده
۵. ایتالیا
تعداد دانشکدههای دامپزشکی: ۱۰ دانشکده.
جمعیت و نیاز منطقهای: مقایسه ایران (۸۵ میلیون نفر) با کشورهای پیشرفته بدون در نظر گرفتن جمعیت، وسعت جغرافیایی، و نیازهای بخش کشاورزی و دامپروری، غیرمنصفانه است. برای مثال، آمریکا با جمعیتی ۴ برابر ایران، ۳۲ دانشکده دامپزشکی دارد، درحالی که ایران با ۳۰ دانشکده، از نظر نسبت جمعیت به تعداد دانشکده، حتی از آمریکا نیز پایین تر است!
مسئله اصلی ایران، «تعداد» دانشکده ها نیست، بلکه توزیع ناعادلانه امکانات، ضعف در استانداردهای آموزشی، و مدیریت ناکارآمد منابع است. کاهش تعداد دانشکده ها بدون اصلاح این زیرساختها، مشکلی را حل نخواهد کرد.
ادعای شما درباره «۳ یا ۴ دانشکده در کشورهای پیشرفته» حتی برای کشورهای کوچکتری مانند هلند (۲ دانشکده) یا سوئد(۱ دانشکده) نیز صادق نیست، زیرا این کشورها به دلیل جمعیت کم و تمرکز بر واردات خدمات دامپزشکی، نیاز کمتری به تربیت نیرو دارند. این شرایط با ایران که یک کشور پهناور با صنعت دامپروری گسترده است، قابل قیاس نیست. در قرن ۲۱ همه چیز با یک سرچ ساده هم مشخص میشود!
به جای تکرار کلیشه های نادرست درباره «تعداد دانشکده ها»، ضروری است به ریشه های بحران، از جمله فساد در تخصیص بودجه، و بی توجهی به ارتقای کیفیت آموزشی پرداخته شود. کشورهای پیشرفته نه با کاهش تعداد دانشکده ها، بلکه با سرمایه گذاری کلان، نظارت دقیق بر استانداردها، و تقویت همکاری بین صنعت و دانشگاه به جایگاه کنونی رسیده اند. اگر دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه های بزرگ با کسری بودجه مواجه اند، این مشکل به سیاستهای نادرست توزیع منابع برمیگردد، نه تعداد دانشکده های دامپزشکی! چندین سال متمادی است که بیشتر این حرف های این چنینی را متاسفانه از بزرگان و پیشکسوتان عرصه مقدس دامپزشکی میشنویم....
پیشنهاد میشود پیش از ارائه آمارهای مقایسهای، از دادههای سازمانهای معتبر جهانی (مانند OIE، AVMA، یا انجمنهای دامپزشکی اروپا) استفاده کنید تا گفتوگوهای ملی بر پایه واقعیتها، نه اظهارنظرهای غیرمستند، شکل گیرد.
موید باشید
دوست بزرگوار از کی تا حالا آمریکا، بریتانیا و استرالیا را با ایران مقایسه میکنید!
یک مقایسه کاملا اشتباه است.
اگر آن چیزی که شما میگویی درست بود، باید مهاجرت معکوس می بود.
چرا واقعیت را قبول نمیکنید. هزار دلیل دیگر هم هست که جاش نیس والی حرف زیاده.
بنده نیز با رئیس محترم دانشگاه تهران در خصوص کاهش دانشکده موافقم.
چراکه اغلب اساتید با ....استخدام می شوند و نه شایسته سالاری
بدنبال فرافکنی نباشید ایشون ایران را با کشور های جهان اول مقایسه کردند بنده پاسخشون رو دادم اگه برعکس درست نیست حالت عادی جمله هم درست نیست! مشکل تعداد دانشکده نبست مشکل فساد ریشه ای و جناح بازی است و حس انحصار طلبی پیشکسوتان....
ضمن اینکه جمعیت انسانی ارتباطی با تعداد دانشکده دامپزشکی نداره که شما به اشتباه جمعیت انسانی این کشورها رو ذکر کردین. جمعیت دامی و وسعت چراگاه ها و وسعت جغرافیایی مهم هست.
کشور آمریکا چهارمین کشور پهناور دنیا هست با چراگاه ها و دشت های وسیع. ایران 18 همین کشور پهناور دنیا هست. آمریکا شش برابر ایران وسعت داره. صنعت دامی آمریکا بسیار پیشرفته و گسترده هست. ضمن اینکه حیوانات خانگی در آمریکا بسیار زیاد هست. بیش از 150 میلیون سگ و گربه توسط خانواده های آمریکایی نگهداری میشه. این تعداد در ایران فقط 6 الی 8 میلیون هست. پس بر اساس جمعیت دامی در آمریکا، اتفاقا تعداد دانشکده های دامپزشکی بسیار بهینه و به تعداد هست.
اما ایران تنها با چند میلیون حیوان خانگی، 70 میلیون دام سبک و 5 میلیون دام سنگین که بسیار کمتر از آمریکا هست، تعداد دانشکده های دامپزشکی اش برابر و حتی بیشتر از این کشور هست که 6 برابر ایران هم وسعت داره!
ضمن اینکه وفور تعداد بسیار زیاد تکنسین و کاردان دامپزشکی و خود دامپزشکان در بسیاری از شهرها باعث رقابت منفی و زیرآب زنی همکاران شده (ضمن اینکه از رقابت مثبت استقبال میکنیم).
سوئیس دو دانشکده
در همان کشورهایی هم که ذکر کردید تعداد دانشکده ها بیشتر ایران است!!!!!!
بعد می فرمایید با سخنان رییس دانشگاه مخالفید؟؟؟؟!!!