حکیم مهر - یک کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی با اشاره به اظهارات یکی از اساتید دانشگاه تهران در خصوص جهش ژنتیکی موشهای تهران گفت: بر اساس این اظهار نظر، بر اثر مصرف سموم و برخی عوامل دیگر، این موشها به علت جهش ژنی، به اندازهای بزرگ شدند که گربهها نمیتوانند از پس آنها برآیند و این خطری جدی برای زندگی شهری در آینده است.
به گزارش روابط عمومی بهزیستی خراسانرضوی، دکتر «نرگس ژیانعابد» افزود: بر اساس یافتههای دانشمندان رشتهی ژنتیک، ژنها عامل حفظ اطلاعات مربوط به بسیاری از بیماریها هستند و میتوانند این اطلاعات را از والدین به فرزندان منتقل کنند.
وی ازدواجهای فامیلی را از علل گسترش معلولیت در کشور بهویژه در میان گروههایی دانست که آگاهیهای کافی ندارند و گفت: تا زمانیکه ازدواجهای فامیلی از طریق قوانین یا روشهای پیشگیرانه محدود نشود، میزان معلولیتهای ناشی از این ازدواجها همچنان بر جامعه هزینه تحمیل میکند.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی خاطرنشان کرد: برخی تصور میکنند که ازدواج دخترخاله با پسرخاله و یا دختردایی با پسرعمه از ازدواج دختر عمو و پسر عمو خطر کمتری دارد در حالیکه این باور غلطی است.
ژیانعابد در خصوص میزان خطر این نوع ازدواجها اظهار کرد: به لحاظ میزان خطر بروز معلولیت یا بیماریهای ژنتیک، چهار گروه دخترعمو و پسرعمو، دختردایی و پسرعمه، دختر خاله و پسرخاله و دخترعمه و پسردایی، هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و همهی این ازدواجها به یک میزان، در بروز معلولیت یا بیماریهای ژنتیک فرزندان خطرآفرین هستند.
وی ادامه داد: تنها با بررسی سابقه ژنتیکی و آزمایشهای دقیق دو فرد ازدواجکننده میتوان از میزان خطر بروز بیماریهای ژنتیک یا معلولیت در فرزندان تا حدودی اطمینان حاصل کرد و بدون آزمایش و بررسی ژنها نمیتوان نظر محتملی در اینباره ارائه کرد.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی با بیان اینکه برخی زنان باردار از مشاور ژنتیک، نظر قطعی در خصوص سلامت یا عدم سلامت فرزندشان میخواهند، گفت: با هیچ روش متداول امروز در دنیای پزشکی نمیتوان به طور قطع از بروز یا عدم بروز بیماریهای ژنتیک در فرزندان، سخن گفت و تنها خداوند است که از این علم آگاهی دارد.
ژیانعابد با اشاره به جوان بودن علم ژنتیک افزود: با وجود پیشرفتهای شگفتانگیز این دانش در سالهای اخیر، ما هنوز علت جهش یا تغییرات ناگهانی داخل ژنها که سبب ناهماهنگی یا تغییرات ناخواسته در زندگی افراد میشود را نمیدانیم و هنوز فاصلهی زیادی تا کشف حقایق ژنها داریم.
وی ادامه داد: ژنها موجودات بسیار کوچک و هزاران بار از مولکولها کوچکتر هستند بهطوری که میلیاردها عدد از آنها تنها چند میلیمتر طول دارند اما با وجود این کوچکی، آنها حاوی اطلاعات بسیار مهمی هستند که بر زندگی افراد تاثیرگذار است.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی گفت: این موجودات کوچک خودشان از اجزای کوچکتری تشکیل شدند که به شکل زنجیره و تشکلهای پیچیده، با یکدیگر ترکیب میشوند و به مثابه یک حافظهی کامپیوتر بسیار ریز، میلیونها واحد اطلاعات مربوط به خصوصیات و ویژگیهای انسان را در خود جا میدهند.
ژیانعابد افزود: با بروز کوچکترین اختلال در نحوهی ترکیب این اجزای کوچک و تغییر جای آنها، میگوییم در داخل ژن جهش اتفاق افتاده است که میتواند عاملی برای بسیاری از مشکلات و بیماریهایی باشد که به آنها بیماریهای ژنتیک، ارثی، مادرزادی و فامیلی میگویند.
وی اظهار کرد: بهدرستی مشخص نشده است که چه عامل یا عواملی و چگونه این اختلال را ایجاد میکنند اما میدانیم که سموم شیمیایی، اشعه ایکس، پرتوهای ماوراء بنفش و برخی شرایط زندگی امروزی مثل اضطرابها و رژیمهای غذایی، میتوانند در این تغییرات نقش داشته باشند.
کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی افزود: دانشمندان ژنتیک، نقشهی ژنتیک انسان را کشف کردند و نحوهی قرارگیری طبیعی ژنها را هم میشناسند و دریافتند که اگر ترکیب اعضای تشکیلدهندهی ژنها غیر از وضعیت طبیعی باشد، مشکل ایجاد میکند.
ژیانعابد شمار ژنهای موجود در بدن هر انسان را 25 هزار عدد در هر سلول دانست و گفت: اگر این تعداد را در تعداد سلولهای بدن (400 تریلیون) ضرب کنیم در مییابیم که بدن انسان، هزاران میلیارد ژن دارد.
وی اظهار کرد: ژنها بههنگام تقسیم سلولی، خود را به دو بخش تقسیم میکنند و هر قسمت مجدداً خود را بازسازی و با نیمهی قدیمی ترکیب میکند که این فرآیند تقسیم و ترکیب، یک فرآیند بسیار پیچیدهایست و بیشتر مشکلات و عوارض ژنتیک، در همین مرحله (شکستن یک ژن و ترکیب مجدد آن) شکل میگیرند.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی در خصوص سیستم ناظر بر کار ژنها اظهار کرد: دستگاه آفرینش خداوند بسیار پیچیده است و تا به امروز شناخته نشده است که چه مکانیزم و سیستمی در بدن، بر نحوهی قرارگیری اجزای ژنها، زمان حرکت و تکثیر آنها، تولد و مرگشان و جابهجایی این اجزا، نظارت دارد اما با پیشرفت بیشتر علم با اجزا و قطعات بسیار بسیار کوچکتری از مواد روبهرو میشویم که مطالعهی آنها بسیار دشوار است.
ژیانعابد افزود: دانشمندان امیدوارند که بتوانند ساختار ژنها و علت جهشها را کاملاً شناسایی کنند و شاید از این طریق بتوانیم جلو بسیاری از بیماریها و مشکلات انسانها را بگیریم.
وی گفت: ژنها ریزترین و دقیقترین سیستم ذخیره اطلاعات هستند و معادل هزاران گیگابایت اطلاعات را در حجمی بسیار ریز، ذخیره و منتقل میکنند و همه اطلاعات در داخل اجزایی نگهداری میشوند که زنده هستند و با محیط تبادل انرژی دارند اما تولد و مرگ آنها اشکالی در ذخیره و انتقال این اطلاعات ایجاد نمیکند که این نیز از شگفتیهای آفرینش است.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی افزود: البته جهشها همیشه هم منفی نیستند چون اغلب تغییراتی که در گیاهان، میوهها و حتی حیوانات بروز میکند از طریق آگاهی به همین جهشها است و میتوان گفت برخی جهشها توسط انسان به صورت عمدی در ژنهای گیاهان یا حیوانات ایجاد میشود تا هدفی مورد نظر حاصل شود.
ژیانعابد با بیان اینکه ژنتیک یک چاقوی دو لبه است، گفت: همانگونه که شکستن اتمها در کنار دستاوردهای مثبت خود، انفجار بمب اتمی را به دنبال داشته است ژنتیک هم ممکن است در مواردی از آنها نادرست و منفی استفاده شود.
وی افزود: علم ژنتیک همانطور که موجودات همانند را در آزمایشگاه تولید میکند ممکن است روزی افرادی از آن استفاده نادرستی داشته باشند و یا اینکه بر اثر مصرف سموم شیمیایی و مواد آلودهکننده محیط زیست، برخی موجودات به جهشهایی دچار شوند که مانند فیلمهای علمی تخیلی، موجودات عظیمالجثه پدید آید که این موضوع از نگرانیهای دانشمندانی است که این علم را برای خدمت به نسل انسان و حفظ حیات کرهی زمین گسترش میدهند.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی بهزیستی خراسانرضوی گفت: معلولیت، جزو بیماریها و مشکلاتی است که به چندین علت مختلف ایجاد میشود اما برخی عوامل، نظیر حوادث و جنگها در اختیار ما نیستند و جزو تبعات شرایط ویژه هستند که از بحث بدن و بیماری جدا میشود.
ژیانعابد در بخشی دیگر مشاوره ژنتیک را برای هر ازدواجی اعم از فامیلی یا غیر فامیلی ضروری دانست و گفت: حتی در صورتی که والدین، فامیل هم نباشند احتمال وجود ژنهای معیوب در آنها وجود دارد چون ژن جهش یافته یا معیوب، ممکن است در بدن هرکسی یافت شود.
وی خاطرنشان کرد: وقتی میگوییم ازدواج فامیلی درصد خطر معلولیتها را افزایش میدهد بدین معناست که ممکن است هر دو طرف، ژن معیوب داشته باشند و این ژنهای معیوب یا ناقل بیماری در هر دو طرف مشابه باشد که در این صورت احتمال معلولیت فرزندان بیشتر است.
این کارشناس بیماریهای ژنتیک و مادرزادی یادآور شد: در ازدواجهای فامیلی، احتمال انتقال بیماریهای ارثی بیشتر است اگر احتمال بیمار شدن فرزندان دو فردی که فامیل نیستند اما بیماری ارثی دارند 2 تا سه درصد باشد این احتمال در فرزندان دو عضو فامیل، 5 تا 6 درصد (دو برابر) میشود.
ژیانعابد با تاکید بر اینکه برخی بیماریها صرفاً ریشهی ژنتیکی دارند و با ازدواج فامیلی بروز آنها قابل جلوگیری نیست، گفت: برخی بیماریها بهمانند دیابت و پر فشاری خون، علل چندگانهای دارند و اگر متوجه ژن معیوب در والدین شویم میتوانیم با عوامل پیشگیریکننده، جلوی بروز این بیماریها را بگیریم.
سلام. لطفا برای روشن شدن ادعای نا درست دکتر دیود بیکر در مورد موشهای عظیم الجثه تهران که در نشریه هافینگتون پست منتشر گردیده . پاسخ محقق ایرانی که در سایت انعکاس آمده را منتشر نمائید....
حقیقت پا به عرصه گذاشتن موشهای ۵ کیلوئی تهران / پاسخ یک محقق ایرانی به اظهار نظر دکتر دیوید بیکر از مرکز LSU
در : ۲۱ فروردین. ۱۳۹۲ | دسته خبری : علمی, ویژه,
انعکاس : در گزارشی که در ۱۵ اسفند ۹۱ در یکی از شبکه های خبری منتشر گردید با خبر شدیم که یک نشریه امریکایی بنام هافینگتون پست در مورد بزرگ شدن جثه موشهای تهران متنی را به چاپ رسانده مبنی بر پاسخ یک دکتر حیوانات ازمایشگاهی بنام دکتر دیوید بیکر از مرکزLSU که در آن ادعای جهش ژنتیکی یکباره موشهای تهران که از سوی دکتر اسماعیل کهرم مطرح گردیده را رد و انرا حاصل متوقف نشدن رشد بعد از بلوغ دانسته
اما با توجه به حل نشدن ابهامات و پدید امدن سوالات جدید در صدد بر امدیم تا با قاسم علی اکبر پژوهشگر ایرانی در این زمینه به گفتگو بپردازیم. وی که سالهای طولانی صرف تحقیق در زمینه موجودات مهاجم به خصوص رتها نموده در واکنش به اظهار نظر دکتر دیوید بیکر چنین می گوید:
آنچه که دکتر دیوید بیکر در مورد امکان جهش ژنتیکی به یکباره غیر ممکن دانسته و ان هم به دلیل آنکه تغییرات حاصله به طور طبیعی هر چند میلیون سال یکبار رخ می دهد تا حدودی صحیح می باشد . اما در قسمتی دیگر دکتر بیکر در جهت رد ادعای دکتر کهرم و در جهت نبود جهش ژنتیکی می گوید این است که،در تمام جهشهای ژنتیکی شناسائی شده ، جهت جهش مضر بوده و در جهت نقطه ضعف ان نوع بوده ، نه مزیت و قوت ان ، جای بحث،تردید ، و رد کردن دارد، زیرا از اظهار نظر ایشان چنین بر می اید که وی بزرگی جثه را دلیل بر مزیت و قوت آن حیوان می داند و بدین دلیل جهش ژنتیکی را مردود می داند ، لیکن با کمی تامل به سادگی متوجه می شویم که بزرگی جثه در این اندازه برای موشها نه تنها باعث مزیت و قوت انها نیست ، بلکه در اینگونه باعث شده که این موجود اولا” بسیار کند باشد ، ثانیا” به احتمال بسیار زیاد چون هم اندازه ای برای خود در جمعیت نمی یابد قادر به تولید مثل نیست ، و از طرفی این بزرگی جثه باعث می شود که نتواند از منافذ و لانه موشهای دیگر استفاده کند و بیشتر در دید صیادان قرار گیرد که مجموعه این موارد بر عکس انچه از هیبت این جانور و عقیده دکتر بیکر به نظر می آید، نشان از ضعف و آسیب پذیری ان دارد.
دکتر بیکر دلیل بزرگی رتها را در این اندازه متوقف نشدن رشد آنها بعد از بلوغ می داند ، آیا این گفته صحیح می باشد؟
رشد در موجودات عموما” در دو مقطع قبل از بلوغ و بعد از بلوغ تقسیم بندی می شود. انچه که در بین پستانداران بیشتر مشهود می باشد رعایت یک قانون ثابت در اینگونه عملکردها است و آن داشتن تناسب دو عامل سرعت و زمان است .بدین ترتیب هر کجا سرعت بالا باشد زمان کوتاه می شود و در هر کجا سرعت کم باشد زمان طولانی .
برای هر کدام از این دو مورد نیزبا توجه به دستورالعمل ژنتیکی یک زمان شروع و یک زمان بسته شدن و پایان وجود دارد ، و به هر دلیل این زمانبندی به هم بخورد می تواند عارضه داشته باشد .در عارضه حاصل از بهم خوردن زمانبندی در عملکرد اجزاء در زمان کوتاه و با سرعت بالا، ما بیشتر شاهد اختلالات فیزیکی خواهیم بود و در عارضه حاصل از بهم خوردن زمانبندی در عملکرد اجزاء انهم درزمان طولانی و سرعت کم، بیشتر شاهد اختلالات غیر فیزیکی خواهیم بود . حال با توجه به توضیحات مذکور به باز نمودن این موضوع می پردازم .
اگربه ادعای دکتر دیوید بیکر که گفته دلیل بزرگی رتها متوقف نشدن رشد آنها بعد از بلوغ است توجه کنیم ، یعنی ما در قسمتی به رشد نگاه می کنیم که باید تحت عامل سرعت بالا و زمان کوتاه باشد و اگر قرار باشد این عملکرد در زمان طولانی تری ادامه پیدا کند یعنی جهش رشدی در زمانی نا محدود ، و با لحاظ کردن غیر ممکن بودن جهش ژنتیکی پس باید صفحات رشد بسته شده باشد ، در اینصورت ما باید شاهد عارضه ای شبیه به ژیگانتیسم با عوارض فیزیکی بسیار بدتر نظیر آکرومگالی و دفورمگی شدید باشیم که انهم در جثه ای در حدود ۵ کیلوگرم برای یک رت یعنی بیشتر از حدود ده برابر بزرگتر از جثه نرمال، که در ان صورت این دفورمگی قابل تحمل برای ادامه حیات نمی باشد اما چنین نشده ! پس نتیجه اینکه دلیل بزرگی رتها انهم بدلیل متوقف نشدن رشد بعد از بلوغ منتفی می باشد، و ادعای دکتر دیوید بیکر در مورد متوقف نشدن رشد بعد از بلوغ و غیر ممکن بودن جهش ژنتیکی یکدیگر را نقض می کند.
از طرفی دکتر بیکر عاملی که باعث شده رشد بعد از بلوغ متوقف نشود را معرفی نکرده!!
حال با توجه به رد مسئله جهش ژنتیکی ، و عدم بروز عوارض فیزیکی قابل توجه نتیجه می شود که دستورالعمل های ژنتیکی به قوت خود باقی مانده ، در نتیجه زمان معین برای بسته شدن صفحات رشد به قوت خود باقی است ، اما به هر حال رشد در دو زمان قبل از بلوغ و بعد از بلوغ رخ می دهد ، پس با رد چنین رشدی آنهم بعد از بلوغ به توضیحات رشد در قبل از بلوغ می پردازم.
شواهد حاکی از بزرگتر شدن جثه این گونه رتها در فاز رشد آرام و در زمان طولانی می باشد که قاعدتا”این رشد آرام نباید زمان نامحدود داشته باشد و به این ترتیب با رسیدن به سن بلوغ و ترشح هورمونهای جنسی و به تبع ان ترشح هورمونهای رشد ، این مسیر از لحاظ آرام بودن متوقف و وارد مرحله سریعتر و جهش رشدی شود ، مگر اینکه این سیر حرکتی به دلیل نرسیدن به مرحله بلوغ ادامه پیدا کند. اما با رسیدن به چنین نتیجه ای که ظاهرا” پاسخگوی چنین ابهامی است نمی توان با اطمینان کامل در این مورد نظر داد مگر برای بروز چنین اختلالی دلایل دیگری آورد.
با بررسی رفتارهای جمعیتی موشها در گروههای خاص به این نتیجه رسیدم که انچه که در اثر بلوغ جنسی حادث می شود و باعث تغییر رفتارهای کودکانه به فوق کودکانه می گردد در این گروهها دیده نمی شود، همچنین نبود هیچ بچه موشی در این جمعیت های خاص نشان از این مطلب است که یا توانائی تولید مثل وجود ندارد و یا تمایل چنین عملی در انها رشد نکرده ، که هر دوی این موارد نشان از به تاخیر افتادن بلوغ در آنهاست .
۰اما چه عاملی باعث بروز چنین عارضه ای گشته ؟
مسلم است که مجموعه ای از عوامل که شامل داروها، مواد سمی، تشعشعات ، مواد پتروشیمی ، صنعتی ، آفت کشها و از این قبیل موارد توانائی بروز چنین عارضه ای را دارد ،اما در این مورد خاص باید بدنبال عاملی بگردیم که در عین اثر گذاری با قدرت بالا، امکان پراکندکی آن در مناطق مختلف شهر نیز وجود داشته باشد.
در بین همه عوامل که می توانند باعث چنین موردی شده باشند یعنی به تعویق افتادن بلوغ جنسی، نوک پیکان اتهامات به سمت فلز جیوه می باشد و این عامل با توجه به اینکه امکان گستردگی ان در سطح شهر وجود دارد متهم ردیف اول است.فلز جیوه دارای اثرات مخرب و سمی بوده که به اشکال مختلف قابلیت جذب ازطریق استنشاق ، بلع،جذب از طریق تماس پوستی را داراست، و از طرفی قابلیت ذخیره شدن در بدن را نیز دارد و حتی شکل دیگری از ان به صورت متیل مرکوری قابیلت سمی بالاتری را از خود نشان می دهد .از جمله اسیبهای جیوه که در اینجا مورد بحث است تاثیر گذاری به سیستمهای تولید مثلی و تخمک گذاری می باشد.
۰اما این عامل چطورمی تواند در سراسر شهر در دسترس موشها قرار بگیرد ؟
با کمی بررسی در مورد نحوه زندگی و روند استفاده از صنعت ما شاهد ان هستیم که در دهه گذشته روند استفاده از لامپهای کم مصرف در ایران و همچنین به صورت خاص در تهران رو به رشد بوده که این امر در سالهای گذشته با افزایش هزینه های انرژی ، رشد سریعتری پیدا کرده است.
از انجائی که در مورد خطرات جیوه ی موجود در لامپهای کم مصرف ، اطلاع رسانی نشده و هیچ مرکز خاصی برای جمع اوری و دفع لامپهای سوخته به طور خاص عمل نکرده لیکن مردم به صورت ناآگاهانه و به ناچار اینگونه لامپها را در ظروف زباله ریخته و متعاقب ان شکسته شدن این لامپهای سوخته و نشت جیوه موجود در ان در اثر شکستن انها در این ظروف و یا اطراف ان باعث آغشته شدن زباله ها که اولین گزینه انتخاب غذا برای موشها می باشد گردیده که با توجه به شرایط توضیح داده شده مهمترین عامل به تعویق افتادن بلوغ جنسی در رتها فراهم گردیده.
باید توجه داشت که هر کجا عامل به تعویق افتادن بلوغ جنسی از محیط حاکم بر زندگی رتها برداشته شود در ان صورت می تواند بلوغ صورت گیرد که ما شاهد موشهائی با جثه بزرگتر از اندازه نرمال خواهیم بود که در ان موقع قادر به تولید مثل می باشندو این روند با بدنیا امدن بچه موشها می تواند شکل ظاهری طبیعی در روند زندگی موشها را به خود بگیرد ، در صورتی که چنین نبوده و اتفاق بسیار بزرگی افتاده است.
و اما نکته مهم این است که چنانچه عامل به تعویق افتادن بلوغ که در اینجا بیشتر فلز جیوه را مد نظر داریم بتواند در محیط یا بدن رت باقی مانده و با قدرت بیشتر بر تاثیر گذاری خود ادامه دهدنتیجه ان می شود که بلوغ در این مورد خاص همچنان به تعویق بیافتد ورت مورد نظر به آرامی در حال رشد در زمان طولانی تر به سر برد و دارای جثه ای تا حدود ۵ کیلو گرم یا حتی بیشتر شود که عموما این رتها کند، نابارور، و آسیب پذیر می گردند
باید توجه داشت که همیشه در علم نمی توان موردی را قطع به یقین گفت ……
سوال پایانی : هافینگتون پست تلاش برای نابودی رتها را که حتی در شبها از سوی تک تیراندازها ادامه دارد مورد توجه قرار داده ، در این مورد چه می گوئید؟
آنچه که هافینگتون پست با این مضمون اعلام کرده قیاس کشتار ۲۲۰۰ موش بزرگ در قبال بر اورد وجود ۲۵ میلیون موش در تهران دانسته و این نه تنها تحسین نیست بلکه به تمسخر گرفتن این آمار است و به نظر می رسد پاسخ چنین موردی را مسئولین مبارزه با موش شهرداری باید بدهند نه بنده!
اما بعد………
فرسایش دانسته ها را پاک می کند و دانش زیر لایه های ان مدفون می شود ، در مواجه با رخدادهای جدید این بینش است که راهگشا است و در حقیقت این بینش بوده که دانش را بوجود اورده ، بدون بینش بر قرار کردن ارتباط بین رخدادهای جدید و علوم گذشته بدست نمی اید ، شاید روزی بشر به کمک همین ازمایشی که مادر طبیعت روی موشها انجام می دهد بتواند نسلی را با قد و جثه بزرگتر از خود بجای بگذارد
اینجانب آماده پاسخگویی به سئوالات مطرح شده مباشم
قاسم علی اکبر / پژوهشگر
ghasem_aliakbar@yahoo.com