مثلا احیای ببر مازندران؛ پروژه احیای گونه ای که قرار است از روسیه وارد شود و نزدیک به نژاد ببر مازندران است تا به امروز کم لن یکن باقی مانده و به فردای فردا ها موکول شده است.
توجه به این سخنان هم برای آگاهی بد نیست :
* محمد جواد محمدی زاده، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، سوم اردیبهشت89 در مراسم تحویل گرفتن دو ببر «آمور»گفت: "بر اساس توافق با وزیر محیط زیست روسیه مقرر شد که در قبال تحویل ۲ قلاده پلنگ ایرانی به روسیه این ۲ قلاده ببر مازندرانی به کشور ما منتقل شوند و در زیستگاه میانکاله مازندران روند احیاء نسل آنها شروع شود
سرانجام با گذشت چند ماه از ورود 2 ببر «آمور» به باغوحش تهران که به گفته کارشناسان نسل آنها نزدیک به «ببر مازندران» است و درحالیکه قرار بود حداکثر ظرف یکماه این ببرها به پناهگاه حیات وحش میانکاله منتقل شوند با عدمتحقق این امر و شیوع یک بیماری، ببر « نر» صبح روز پنجشنبه تلف شد.
هزینه های آماده سازی زیستگاه میانکاله تامین نشد!
محمدباقر صدوق، معاون سابق محیط طبیعی و تنوعزیستی سازمان حفاظت از محیطزیست در رابطه با این موضوع گفت: بررسیهای اولیه نشان میدهد علت مرگ ببر نر شیوع بیماری «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران بوده است.
آماده نبودن زیستگاه میانکاله به عنوان زیستگاه اصلی ببر مازندران به دلیل تامین نشدن هزینه آماده سازی تنها دلیل برای عدم توفیق پروژه ببر مازندران از سوی این مسئول عنوان شد.
* معاون رئیس جمهور در واکنش به منتقدان طرح تبادل گونه های زیستی بدون مطالعات پایه ای، تاکید کرد: "مردم بدانند تنها 13 کشور در دنیا ببر دارند، ما هم ببر مازندان و یا ببر خزری را به دلیل تخریب زیستگاهها از دست داده ایم و چون زیستگاه و خاستگاه ببر اینجا (ایران) بوده تلاش داریم کار احیا را انجام دهیم.
* واما در اواخر سال 91 عنوان شد...
رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: براساس برنامه ریزی های انجام شده، ببرهای روسی تا قبل از تابستان سال 92 وارد کشورمی شوند و طرف روسی هم آمادگی این کار را دارد.
محمدی زاده یادآور شد که زیستگاه این ببرها در میانکاله کاملا آماده پذیرش آنهاست و سازمان محیط زیست اصرار دارد این جابه جایی تا قبل از تابستان 92 انجام شود و طرف روسی هم اعلام کرده است حتما تا قبل از تابستان این کار انجام می شود.
تقریبا در آستانه تابستان هستیم و با توجه به مسائل سیاسی روز کشور انتقال این ببرها کمی بعید به نظر می آید و سرنوشتشان هم در هاله ای از ابهام قرار می گیرد.
و اما اولین نکته ای که در رابطه با این موضوع واردات شیر ایرانی از هندوستان
به نظر می آید ، تمام نکردن کارنیمه تمام مربوط به پروژه ای بین المللی و شروع پروژه ای دیگر که خود نیاز به بسترهای مناسب دارد.
مثلا فراهم نبودن مکان نگهداری ببرها موجب از بین رفتن آنها شد .
با مقایسه کلی تقریبا می توان دریافت که این موضوع تازه مطرح شده هم احتمال دارد به سرنوشت ببرهای به اصطلاح مازندرانی تبدیل شود.
یادمان باشد که خودکرده را تیبیر نیست و یه کم احتیاط یا مشورت یا بهتر بگوییم کارکارشناسی تر کردن هم بد نیست.