به گزارش حکیم مهر به نقل از فارس، برای پی بردن به وضعیت مبهم کارخانه دام و طیور شهر یاسوج که در منطقه دشتروم و در روستای تنگاری واقع شده به همراه همکار خود عزم آن دیار کردیم و همزمان با ارائه گزارشی از وضعیت آن کارخانه که اکنون چند سالی هست رنگ رکود به خود گرفته و پوسیدگی را قبای تن خود کرده به دیدار عشایر منطقه سرگچینه هم رفتیم.
جالب است بدانیم که منطقه سرگچینه خود یکی از مناطق پر آب شهرستان بویراحمد به واسطه عبور یک رودخانه و وجود چند چشمه میباشد که در این گزارش عشایر از کمبود آب سخن به میان آوردند و ما با حسابی سر انگشتی سایر عشایر استان را در مناطق خشک و کمآب به یاد آوردیم و پیش خود اندیشیدیم که با این اوضاع و احوال وای به حال آن عشایر.
هر چند نباید وضعیت عشایر یک منطقه را به عنوان کل عشایر یک استان سنجید اما آنچه ما را بر آن داشت که تنها به عشایر منطقه سرگچینه توجه کرده و از آن گزارش تهیه کنیم وضعیت خاص جغرافیایی این منطقه بود.
وضعیتی که اگر به خوبی توجه داشته باشیم در خواهیم یافت که مشت نمونه خروار است چرا که اینجا با مرکز استان تنها 25 کیلومتر فاصله دارد.
عشایری که در 25 کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد از کمبود آب آشامیدنی و گرانی آرد و بیتوجهی دامپزشکی گلایه میکنند به درستی که مشتی نمونه خروار هستند.
سرگچینه بیشک دیگر بهمئی و لوداب و موگرمون و زیلایی نیست که از آنها نتوان به راحتی خبر تهیه کرد.
بنابر این اگر امروز عشایر سرگچینه یاسوج که به فاصله سه کیلومتری زندگی روستایی و با فاصله 25 کیلومتری زندگی لوکس شهری را تجربه میکنند دیگر ما به عنوان خبرنگار نباید مشکلات عشایر مناطق صعبالعبور را بدون حضور در میان آنها درک نکرده و نفهمیم.
در ابتدا ی این گزارش به دیدار خانوادهای عشایری در منتهیالیه گردنه سرگچینه رفتیم آنجا که زن میانسال عشایر که البته جوان خسته از کار و زحمت به نظر میرسید قبل از هر چیز برای کمبود آب آشامیدنی خبرنگاران را به یاری میطلبید.
این زن عشایر که قامتی خم شده زیر بار رنج و زحمت داشت به خبرنگار فارس در یاسوج گفت: سلام ما را به مسئولان برسانید و به آنها بگوید آب آشامیدنی ما را فراموش نکنند.
وی که از گرانی آرد و سایر مایحتاج گلایه آنچنانی نداشت تنها و تنها به آب میاندیشید و شاید خصلت زنانه که آب را بیش از هر چیز مایه زندگی میدانند دلیل این همه اصرار وی برای گوشزد این مشکل به مسئولان استانی بود.
از این سیاهچادر عشایر که به سمت تنگاری حرکت کردیم هوس شیر بلال کرده و با توقف در کنار یکی از چند ایستگاه شیر بلال پیرمردی خسته را بر کنار جاده دیدیم که اتفاقا خود را عشایر معرفی کرد.
راشدی که ییلاق را به سرگچینه و قشلاق را به منطقه بابامیدان میرود مشکل آب نداشت اما برای بیآبی همسایگان در سایر نقاط سرگچینه از ما استمداد میطلبید.
راشدی علاوه بر آب و دامپزشکی و آرد، مهمترین مشکل خود و بسیاری از عشایر این شهرستان را درماندگی در کهگیلویه و بویراحمد و واماندگی در فارس میدانست.
این مرد با تجربه عشایری در همین زمینه به خبرنگار ما گفت: به فارس که میرویم ما را کهگیلویه و بویراحمدی خطاب میکنند و میگویند سهمیه آنجا هستید و به اینجا یعنی کهگیلویه و بویراحمد هم که میآییم همان آش و همان کاسه.
راشدی البته از گرفتن حق و حقوق خودشان در استان فارس گفت و فزود: هر چند ما عشایر توقع چندانی از دولتمردان نداریم اما در گرفتن حق و حقوق خود هم چندان بیدست و پا نیستیم.
وی کمتوجهی دامپزشکی را از مهمترین معضلات کنونی عشایر دانست و گفت: داروهای بیکیفیت و بیتوجهی دامپزشکی در سرکشی از دامها موجب شده که گلهها در خطر از بین رفتن قرار گیرند.
راشدی در همین زمینه گفت: نمیدانم چرا دامپزشکی بهمانند گذشته توجهی به عشایر ندارد و با التماس باید آنها را ببینیم.
در ادامه بازدیدی از چند خانوار عشایری دیگر داشتیم که یکی از آنها مرد باتجربهای به نام نادری از طایفه صالحانی واقع در منطقه عشایری سرگچینه بود که قبل از هر چیز دامپزشکی را مورد عتاب و خطاب قرار داد و گفت: بنویسید بیتوجهی دامپزشکی به عشایر با همه وجود احساس میشود.
کمی آنطرفتر چسبیده به روستای تنگاری که زندگی روستایی و عشایری به فاصله چند متر بود با یدالله احمدیپناه دامدار عشایری به گفتوگو نشستیم که قبل از هر چیز گوسفند بیمارش را نشان داد و گفت: این هم از کمال توجه دامپزشکی.
وی که درد و مرض را در گله خود با بغضی در گلو فریاد میزد یکی یکی گوسفندان مریض را محض اطلاع دامپزشکی به ما نشان میداد.