چندی پیش در یک ماموریت اداری به قصد بازدید از یک کشتارگاه طیور واقع در جاده قدیم تهران – قم به همراه یکی دیگر از همکاران دامپزشک، با یک خودرو آژانس از فلکه دوم صادقیه به سمت کشتارگاه مزبور حرکت نمودیم.
در طول مسیر که با همکارم مشغول صحبت در خصوص آنفلوانزای طیور و مسائل مربوط به آن بودیم، راننده آژانس که جوانی حدوداً 30 ساله بود شروع به مشارکت در بحث نموده و در خصوص مباحث تخصصی مربوط به آن شروع به اظهار نظر نمود! من و همکارم با تعجب نگاهی به هم انداختیم و از راننده آژانس در خصوص تحصیلاتش سوال کردیم. با کمال تاسف ایشان اظهار داشتند که چند سال پیش با مدرک دکترای دامپزشکی از یکی از دهها دانشکده دامپزشکی کشور فارغ التحصیل شده و با توجه به نبود کار مناسب مرتبط با رشته تحصیلی و با درآمد مکفی، برای امرار معاش به ناچار به عنوان راننده در آژانس مشغول به کار شده اند.
متاسفانه افزایش بی حد و مرز تعداد پذیرش دانشجوی دامپزشکی در کشور، گسترش کمی (و نه کیفی)تعداد دانشکده های دامپزشکی دولتی و غیر دولتی، محدود بودن و حتی کاهش جمعیت دامی کشور، عدم ثبات شغلی، درآمد پائین بسیاری از شاغلین مرتبط با این رشته، نامناسب بودن آموزش مهارتهای لازم به دانشجویان دامپزشکی و همچنین عدم تناسب این آموزش ها با نیاز بازار و بسیاری از عوامل دیگر دست به دست هم داده و چنین نتیجه ای را به بار آورده است.
می توان به یقین پیش بینی نمود که چنانچه تدبیری در این خصوص اندیشه نشود، در آینده ای نه چندان دور شاهد حضور سیل فارغ التحصیلان بیکار و یا شاغل در رشته هایی غیر مرتبط با رشته دامپزشکی خواهیم بود.