2 میلیون قطعه ماهی در سد فشافویه تلف شد و هنوز علت مرگ آنها معلوم نیست. ولی هم 2 میلیون قطعه ماهی نبوده، هم سدی در فشافویه وجود ندارد. مردمی که ماهی فاضلابی می خورند هم فراموش شده اند.
به گزارش خبرآنلاین آدمها، ماهی می خورند، ماهی ها، فاضلاب آدمها را و باز آدمها ماهی ها را. این چرخه ای است که در اطراف تهران جریان دارد. مرگ گروهی ماهی های بند خاکی فشافویه، این موضوع را آشکار کرد. بحث بر سر تعداد ماهیان مرده در بند خاکی فشافویه یا علت مرگ آنها نیست، مسئله این است: ماهی هایی که با پساب ناشی از فاضلاب پرورش پیدا می کنند، سر سفره مردم می رود: ماهی های فاضلابی.
از سه شنبه دوم اردیبهشت تا شنبه آینده که قرار است دامپزشکی، علت مرگ ماهیها را پس از بررسی های کالبدشکافی اعلام کند، همه ذهنشان به سمت یک مسئله رفته است: چرا 2 میلیون قطعه ماهی در سد فشافویه تلف شد؟
حتی دادستان کل کشور هم در شصت و یکمین نشست خبری خود اعلام کرد پرونده این مسئله در دادستانی تهران در حال بررسی است و با عوامل مرگ این ماهی ها برخورد می شود. فعالان محیط زیست هم با دغدغه محیط زیستی خود، از مرگ این تعداد ماهی ابراز تاسف کردند تا جایی که معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست در دیدار با هیئت سنای فرانسوی به مرگ 2 میلیون قطعه ماهی پرداخت و گفت که این ماهی ها با فاضلاب شهرک واوان آبیاری می شدند.
به نظر می رسد چیزی که در میان هیاهوی مرگ ماهیها و تصاویر فراوانی که از این موضوع گم شد، مسئله مهمتری بود: این ماهی ها که با فاضلاب پرورش پیدا می کردند کجا به مصرف می رسید؟ تعدادشان چقدر بود؟ 2میلیون قطعه؟
ماهی فاضلاب سر سفره مردم
پرورش ماهی های بند خاکی فشافویه با فاضلاب تایید شده است. به جز سخنان معصومه ابتکار که در این باره به صراحت گفته این ماهیها با پساب فاضلاب شهرک واوان تغذیه می شدند، پرورش، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم در این باره به خبرآنلاین گفت: پساب فاضلاب شهرک واوان پس از 12 کیلومتر نیزار و تصفیه طبیعی، در اختیار بخش کشاورزی قرار می گیرد و ما هم تایید کرده ایم فاکتورهای علمی این پساب برای مصارف کشاورزی، استاندارد است، ولی به کسی مجوز نداده ایم برای پرورش ماهی از آن استفاده کند.
به گفته او میزان BOD موجود در پساب تصفیه خانه فاضلاب شهرک واوان، 60 واحد است که از سقف مجاز 100واحدی استاندارد بسیار پایین تر است. همچنین میزان COD موجود در پساب این فاضلاب، 100 واحد است که از سقف مجاز 140 واحد استاندارد کمتر است، برای همین مجوز استفاده از پساب فاضلاب شهرک واوان واقع در جنوب تهران برای مصارف کشاورزی، صادر شده است. البته این مسئله هم موضوع تازه ای نیست. فاضلاب شهرک واوان از سال 1355 که ساخته شد، به نیزار 12 کیلومتری می رود و پس از تصفیه طبیعی، پساب آن در اختیار بخش کشاورزی قرار می گیرد. در طی این سالها هم ما نه ظرفیت این فاضلاب را افزایش داده ایم و نه از وسعت نیزار کم کرده ایم. یعنی آبی که وارد این نیزار می شود، حتی از سالهای قبل هم کمتر است.
پرورش تاکید می کند: "البته ما هرگز اجازه نداده ایم از این آب برای پرورش ماهی استفاده شود. چون اصلا به ما ارتباطی ندارد. مجوز پرورش ماهی با جهاد کشاورزی است و محلی که ماهی ها از بین رفته اند، زیر نظر جهادکشاورزی اداره می شود، چون یک بند خاکی است، نه سد شمرده می شود که مدیریت آن با وزارت نیرو باشد و نه دریاچه است که سازمان محیط زیست آن را مدیریت کند. "
پس چه کسی مجوز بهره برداری از ماهیانی که با پساب فاضلاب پرورش پیدا می کنند را به شرکت دامگستر، شرکتی که تاکنون سوابقی از ثبت و مجوزهای آن پیدا نشده، داده است؟ جواب در ساختمانی واقع در محله یوسف آباد تهران است و البته کسی از این ساختمان به خبرآنلاین حاضر به ارائه توضیح نشده است: جهاد کشاورزی استان تهران.
سکوت سرد جهاد کشاورزی
از روزی که ماهیان بند خاکی فشافویه تلف شدند تا امروز، شرکت بهره بردار این بند خاکی و نهادی که به او مجوز بهره برداری داده، نکته مهمی درباره این ماجرا به رسانه ها نگفته اند. حتی پیگیری خبرآنلاین برای گفتگو با آقای موسوی، مدیرکل جهاد کشاورزی استان تهران و آقای مومن نیا از مدیران شیلات این اداره کل به جایی نرسید.
تنها کسی که حاضر به گفتگو در این باره شد، آقای حسینی، مدیر روابط عمومی این مجموعه بود که با قید "همه چیز شنبه اعلام می شود" گفت: ما از سازمان محیط زیست استان تهران برای دادن مجوز به شرکت بهره بردار در مجموعه فشافویه استعلام کردیم، ولی آنها به ما جوابی ندادند."
او درباره روند قانونی دادن مجوز به شرکت پرورش ماهی، البته با پساب فاضلاب گفت: "قانون به ما اجازه می دهد در صورتی که محیط زیست ظرف یک ماه پاسخ استعلام را ندهد، اقدام به صدور مجوز کنیم، این همان کاری است که ما انجام دادیم."
مدیران جهاد کشاورزی استان تهران از جمله حسینی، مدیر روابط عمومی این مجموعه حتی حاضر نشدند به دو سوال خبرآنلاین که ظاهرا بی ارتباط با مرگ ماهی هاست جواب دهند: از چه زمانی پروانه بهره برداری ماهی در فشافویه صادر شده و تاکنون چند تن از ماهی های این مجموعه به بازار عرضه شده است؟ یعنی مجوز بهره برداری مربوط به چه میزان ماهی بوده؟
در کنار این سکوت سرد و البته رفع مسئولیت مدیران جهاد کشاورزی از خود، اظهارات دیگر مسئولان ادارات دولتی شنیدنی است. مدیر کل محیط زیست استان تهران، پس از مرگ ماهیها در فشافویه گفته این اداره کل از سال 86 به بهره برداران ماهی در فشافویه اخطار می داده که بهره برداری از این محل برای پرورش ماهی مناسب نیست. به بیان دیگر اولین سرنخی که درباره سابقه بهره برداری از این محل به عنوان زیستگاه پرورش ماهی به دست می دهد به 9 سال پیش برمی گردد. یعنی از 9 سال پیش تاکنون مردم ماهیانی را می خورده اند که با فاضلاب پرورش پیدا می کردند و اگر این ماهیها، نمی مردند، شاید هم اکنون سر سفره من و شما بودند.
در این بین، نکته ای که همچنان مبهم می ماند، پروانه قانونی عرضه گوشت این ماهی های فاضلابی به بازار است. طبق قانون، دامپزشکی استان تهران، باید کد رهگیری برای این ماهیها صادر می کرده، مسئله ای که هنوز مشخص نیست اصلا انجام شده یا اگر انجام شده، طبق چه بررسی علمی، اداره کل دامپزشکی استان تهران، اجازه داده ماهیانی که با فاضلاب پرورده می شوند، سر سفره مردم بیاید؟
2 میلیون چند تاست؟
خبرهایی که از ابتدای ماجرای مرگ ماهیها منتشر شده، تاکید می کند 2 میلیون قطعه ماهی در بند خاکی فشافویه تلف شده است، در حالی که تصاویر خبرگزاری ها و البته آمار رسمی، نشان می دهد مسئله، شکل دیگری دارد. برخی از عکسهای خبرگزاری ها نشان می دهد ماهیانی در این بند پرورده می شدند که تا 10 کیلوگرم هم وزن داشتند.
البته به طور متوسط، تصویر ماهیهایی که به صورت انبوه با شکم سفید روی آب آمده اند، ماهیهایی با وزن معمول بین یک تا دو کیلوگرم را نشان می دهد. حتی در صورتی که وزن متوسط این ماهیها را 500 گرم هم حساب کنیم، وزن 2 میلیون قطعه، یک میلیون کیلوگرم می شود، یعنی 1000 تن، در حالی که پرورش، مدیرعامل آبفای استان تهران به خبرآنلاین می گوید: مجموع وزن ماهی های تلف شده، بیش از 30 تن نبوده است.
به بیان دیگر، اگر عدد 2 میلیون قطعه ماهی را درست بدانیم متوسط وزن هر ماهی تلف شده در بند فشافویه 15 گرم بوده است، یعنی وزن یک بچه ماهی سردابی قابل عرضه به کشتزارهای پرورش ماهی، دست کم بین 10 تا 50 گرم است، یعنی به فرض صحت عدد 2 میلیون ماهی تلف شده، همه این ماهیها باید بچه هایی هایی باشند که تازه به این کشتزار آلوده با فاضلاب، ریخته شده اند.
در حالی که در عکسهای بالا مشاهده می شود ماهیهای تلف شده این تعداد نیستند و تخمین کارشناسان درباره تلفات واقعی ماهیان بالغ در این بند بین 15 تا 20 هزار ماهی است.
البته در این بین توضیحات مدیرعامل شرکت بهره بردار، از همه جالب تر است، هنگامی که خبرنگاری روز حادثه مرگ ماهیها از او می پرسد: میزان خسارت را چقدر ارزیابی می کنید؟ محسن غلامحسینی پاسخ قابل تاملی می دهد: "کارشناس رسمی دادگستری صبح امروز پس از بازدید از محل مدارک مربوط به فاکتور خرید بچه ماهیها و فاکتور آخرین فروش و سایر هزینهها را بازبینی کرد. خسارات بسیار زیاد است و در حال حاضر آنقدر گیج شدیم که نمیتوانیم مبلغی را عنوان کنیم!"
اینجا البته می توان دلیل این پاسخ را تصور کرد، دلیل همان عملکرد غلامحسینی، مدیرعامل شرکتی است که ماهیها را با فاضلاب پرورش می داده و به مردم می فروخته است: "از افرادی که باعث بروز این حادثه شده است به دادگاه حسن آباد شکایت کردیم و کارشناس رسمی دادگستری امروز برای تعیین دلیل و برآورد خسارت از محل بازدید کرده است."
اکنون این دادگاه است که تصمیم می گیرد برای 2 میلیون قطعه ماهی برآورد شده توسط بهره بردار و وزن 30 تنی این ماهی ها، چقدر خسارت برآورد می کند و در این بین، دادستان هم قطعا به این موضوع خواهد پرداخت که تکلیف مردمی که ماهیهان پرورش یافته با پساب فاضلاب را خورده اند، چه می شود.
ماهیها در آب می میرند
هر چند تا شنبه آینده باید صبر کرد تا نتیجه کالبدشکافی ماهیهای تلف شده مشخص شود ولی مدیرکل دامپزشکی استان تهران گفته به نظر می رسد این ماهیها بر اثر نبود اکسیژن در آب تلف شده باشند. ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست البته درباره فاضلاب شهرک واوان به عنوان علت مرگ ماهیها صحبت کرده و گفته عامل این مرگ گروهی، ورود فاضلاب خام به این بند خاکی است.
عامل مرگ ماهی ها هر چه که باشد و دادگاه هر تصمیمی که درباره عاملان بروز این مرگ دسته جمعی بگیرد، یک نکته نباید از چشمها پنهان بماند. این ماهیها، تا چند روز پیش سر سفره مردم می آمدند و مشکلات و بیماری برای مردمی که ماهیان پرورش یافته با فاضلاب را می خوردند، در هیاهوی مرگ ماهیها مخفی شده است. ماهیها را رها کن، آدمها را دریاب.