کد خبر: ۱۶۸۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
پیامبر صلی الله علیه و آله با اصحاب روانه جنگی بودند و در راه که می‌رفتند سگی با توله‌هایش را می‌بینند که در سایه‎ای به استراحت می‌پردازد. حضرت دستور می‌دهند لشکر مسیرش را منحرف کند و علیرغم طولانی‌تر شدن مسیر نخواستند که آن حیوان اذیت شود. در حالی که البته قصد جان حیوان هم در میان نبود و فقط استراحت می‎کرد و چه بسا از آنجا بلند می‎شد و جای دیگری پیدا می‎کرد. اما تا این حد حضرت توجه داشتند...
logodrdagh

حکیم مهرمشروح گفتگوی عیدانه با حجت الاسلام دکتر دغاغله نماینده ولی فقیه در سازمان شیلات ایران

 

-         خاطرات فراوانی از خدمت‎‌ به مردم مناطق محروم دارم

-         به اصرار دوستان سپاه سوسنگرد وارد سپاه شدم

-         مدتی مسئول شبکه دامپزشکی اهواز بودم

-         پایان نامه حوزوی من درباره حلیت و حرمت آبزیان بوده است

-         در حال حاضر روی کد حلال مطالعه و تحقیق می‎کنم

-         پیامبر (ص) لشکر را بخاطر یک سگ منحرف کردند

-         در برزیل به من می‌گفتند دیدا !

-         آزار حیوانات حقیقتاً از گناهان است

-         یکی از حقوق مهم حیوانات ، حق درمان است

 

حکیم مهر : جناب آقای دکتر دغاغله ضمن تشکر از شما به دلیل وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید ، فرارسیدن سال نو را تبریک عرض نموده و برایتان از درگاه خداوند متعال آرزوی سلامتی ، موفقیت و شادکامی می‎کنم. اگر در ابتدا سخنی با بینندگان محترم حکیم مهر دارید بفرمایید تا من چند سؤال مطرح کنم.

من هم متقابلاً سال جدید را به شما و همکاران گرامی‎مان ، دامپزشکان عزیز جوان و قدیمی و بزرگان دامپزشکی تبریک عرض می‎کنم. ان شاء الله سالی خوب و پربرکت داشته باشند.

حکیم مهر : ممنون. متولد چه سالی و اهل کجا هستید؟

1340 و شهرستان اهواز

حکیم مهر : چه سالی به دانشکده دامپزشکی شهید چمران وارد شدید و چه سالی فارغ‎التحصیل شدید؟

ورودی سال 68 و فارغ‎التحصیل سال 75 هستم.

حکیم مهر : قدری از سوابقتان قبل از تحصیل در رشته دامپزشکی بفرمایید و اینکه چرا رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟

بنده سابقه حضور در جهاد دانشگاهی در سال 59 زمانی که انقلاب فرهنگی صورت گرفت و برای مدتی دانشگاهها تعطیل شدند داشتم و بعد بعنوان دانشجوی رشته پزشکی جهت خدمت در روستا پذیرفته شدم. مدتی علوم پایه پزشکی را خواندم تا اینکه دفاع مقدس آغاز شد. در مدت اشتغال در کمیته پزشکی جهاد سازندگی شهرستان اهواز سه روز در هفته با اکیپی متشکل از یک پزشک و دانشجوی دختر و پسر همراه با کلی دارو روانه روستاها می‎شدیم که تجربه بسیار مفید و خاطرات به یادماندنی فراوانی از آن دوران دارم. در آنجا بود که لذت خدمت به مردم مخصوصاً در نواحی محروم را یافتم و لمس کردم. در سال 68 با راهنمایی آیت الله مصباح یزدی دوباره عشقی در وجودم شعله‎ور شد و تصمیم گرفتم حوزه قم را ترک کنم، در کنکور سراسری شرکت کردم و در رشته دامپزشکی بعنوان نفر پانزدهم قبول شدم.

حکیم مهر : چه زمانی به تحصیلات حوزوی پرداختید و آیا پیوندی بین حوزه و دانشگاه در تحقیقات مرتبط با دامپزشکی برقرار کردید؟

بعد از حضور در کمیته پزشکی جهاد اهواز با آغاز جنگ تحمیلی روانه جبهه‎ها شدم و مدتی بعنوان پزشک‌یار در جبهه خدمت کردم تا اینکه با برادران سپاه در سوسنگرد آشنا شدم و آنان اصرار کردند تا وارد سپاه و به آنها ملحق شوم. بعد از حضور رسمی در سپاه و دیدن دوره‎های لازم نظامی و عقیدتی از آنجا وارد حوزه علمیه اهواز شدم و تا دو سال در آنجا مشغول تحصیل بودم. البته بعد از آن در کلیه عملیات‌های جنوب شرکت می‎کردم تا اینکه به قم مهاجرت کردم و تا سال 68 در آنجا مشغول به تحصیل علوم حوزوی بودم. بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته دامپزشکی مجدداً همگام با کار فنی در اداره کل دامپزشکی خوزستان درس حوزه را ادامه دادم. پایان نامه سطح سه من در حوزه هم با عنوان حلیت و حرمت آبزیان و موضوع‎شناسی علمی بود که به دامپزشکی هم ارتباط داشت.

حکیم مهر : چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟ تحصیلاتشان چیست؟

سال 62 ازدواج کردم و چهار فرزند (یک دختر و سه پسر) دارم که سه تا دانشگاهی هستند. اولی دختر است و لیسانس میکروبیولوژی گرفته و الآن در حوزه علمیه خواهران تحصیل می‎کند. دومی لیسانس شیلات دارد و الآن فوق لیسانس شیلات می‎خواند. سومی مدیریت صنعتی می‎‎خواند. آخری هم دبیرستان تحصیل می‌کند.

حکیم مهر : موضوع پایان نامه دانشگاهی و استاد راهنمایتان را به یاد دارید؟

بله ... موضوع پایان نامه من بافت شناسی غدد بزاقی گاو میش و مقایسه آن با گاو بود و استاد راهنمایم هم جناب آقای دکتر آلبوغبیش بودند.

حکیم مهر : چه سوابقی در زمینه کارهای دامپزشکی دارید؟

پس از فارغ‎التحصیلی بصورت رسمی جذب جهاد سازندگی خوزستان شدم. مدتی در امور دام مشغول بودم و سپس در مرکز آموزش شهدای هویزه هم دروس دامپزشکی و هم دروس معارف اسلامی و اخلاق را تدریس می‎کردم. بعد از دو سال به اداره کل دامپزشکی خوزستان منتقل شدم و مدتی مسئول شبکه دامپزشکی شهرستان اهواز و سپس مسئول بازرسی و رسیدگی به شکایات بودم و همزمان با این مسئولیت در بررسیهای بیماریهای دام اداره کل هم مشغول بودم. در اداره کل همزمان مسئولیت دفتر نمایندگی ولی فقیه را هم بعهده داشتم تا اینکه در سال 88 به تهران آمدم و مدت کوتاهی در حدود 4 ماه مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان دامپزشکی شدم.

حکیم مهر : الآن که کار دامپزشکی انجام نمی‎دهید؟

در حال حاضر که از آذر ماه 88 ، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان شیلات هستم کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی خود را در زمینه کد حلال یعنی مسائل بهداشتی و فقهی آن دنبال می‎کنم.

حکیم مهر : کار نمایندگی ولی فقیه در بحث شیلات و آبزیان چیست؟

عمده پیگیری ما آموزش عقیدتی و امور فرهنگی سازمان و اداره کل استان‌های ساحلی است. البته کار تحقیقات حلیت و حرمت آبزیان و موضوع‌شناسی علمی آن را هنوز هم دنبال می‌کنم.

حکیم مهر : بهترین خاطره شما از کار در زمینه دامپزشکی چیست؟

دیدن مشکلات دامداران از نزدیک و پیگیری این مشکلات تا حصول نتیجه از بهترین خاطرات من است.

حکیم مهر : در دانشکده بیشتر به چه درسی علاقه داشتید؟

به پاتولوژی خیلی علاقه داشتم. حتی در ابتدا پایان نامه‌ام با بخش پاتولوژی و دکتر سیاری و درباره ریه گاو میش بود ولی بعد مشکلی پیش آمد و تغییر کرد.

حکیم مهر : بهترین استاد شما چه فردی بوده است؟

دکتر نوری در دانشکده دامپزشکی شهید چمران اهواز

حکیم مهر : بهترین دوستان شما در زمان تحصیل در رشته دامپزشکی چه کسانی بودند؟

اخلاقم طوری است که با همه همکلاسی‎ها حتی از گرایش‎های مختلف اسلامی و غیراسلامی مرتبط بودم.

حکیم مهر : با لباس عبا و عمامه به دانشکده می‎رفتید؟

نخیر ، با لباس معمولی می‎رفتم.

حکیم مهر : خوب ، می‎فرمودید.

یکی از صمیمی‎ترین دوستانم دکتر یاسمی بود که الآن در سازمان دامپزشکی مشغول است. دیگران هم البته بودند مثل دکتر شایسته و غیره

حکیم مهر : یادتان هست که تعداد افراد ورودی‌تان چند نفر بود؟

فکر کنم اول 23 نفر بودیم و بعد که بعضی انصراف دادند پانزده نفر شدیم.

حکیم مهر : از دکتر یاسمی اسم بردید یاد اشعار ایشان افتادم. شما هم اهل شعر ، هنر و ورزش هستید؟

قبل از انقلاب در باشگاه نیرو اهواز در دسته سوم نوجوانان فوتبال بازی می‌کردم. بعد هم در زمان دانشجویی عضو تیم دانشکده و دروازه‌بان دانشگاه بودم.

حکیم مهر : زیاد که گل نمی‌خوردید؟ (خنده)

نه ... برزیل هم که برای نظارت بر ذبح شرعی رفته بودم آنجا ف

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
0
1
خوب است
نظر شما
ادامه