حکیم مهر - تنها 300 وال در اقیانوس اطلس شمالی باقی ماندهاند که عدهای از آنها در دام ابزارهای ماهیگیری به دام میافتند. تورها و طنابها در گوشت این جانور فرو میروند و در برخی مواقع به مرگی دردناک و طولانی مدت منجر میشوند. مایکل مور، زیستشناس دریایی از موسسه اقیانوسشناسی وودزهول ماساچوست، یکی از افرادی است که برای آزادی این جانوران تلاش میکند. وی در گفتگو با نیچر از شیوههای جدید بالا بردن موفقیت با تزریق داروها به حیوانات سخن گفته است.
چه چیزی باعث شد به فکر والهای در معرض خطر بیفتی؟
همه چیز از سال 1999 / 1378 شروع شد. در آن زمان ما یک وال بالغ داشتیم که در یک تور ماهیگری به دام افتاده بود و تور دور بالهها و پشتش پیچیده شده بود. ما قادر نبودیم وال را آزاد کنیم و او چند ماه بعد مرد. طنابها درون بدن حیوان فرو رفته و زخمهای عمیقی ایجاد کرده بودند. این واقعه خیلی از ما را تحت تاثیر قرار داد.
چطور یک وال را آزاد میکنید؟
ابتدا حیوان را بصورت فیزیکی ثابت نگه میداریم و با گذاشتن اجسام بیشتر روی حیوان، او را خسته میکنیم تا بتوانیم به آن نزدیک شویم. این کار در مورد نهنگهای کوهاندار خیلی خوب عمل میکند، اما در مورد والها جواب نمیدهد.
والها اصولا غیرقابل توقفند، چراکه قویتر و بزرگترند و بالتبع کار با آنها مشکلتر است. سرانجام مشخص شد که همه اعضای گروه آزادسازی علاقمند به آرام کردن حیوان با مواد شیمیایی هستند.
سال گذشته برای وال شماره 3311 اتفاقی افتاد و طنابها دور سر و دهانش پیچیده شد. ماجرا چه بود؟
ما از برچسب ردیاب استفاده کرده بودیم، بنابراین میدانستیم حیوان کجا میرود. ما سه روز در یک دوره سه ماهه در یک هتل جمع میشدیم و صبحها با قایق یا هواپیما به دنبال مکان جدید وال میگشتیم. ما یک قایق بسیار کوچک داشتیم. تمام کارهایی که انجام آنها در آزمایشگاه بسیار آسان است، در قایقی که مدام چندین متر بالا و پایین میرود، خیلی پیچیدهتر میشود.
یکی از مسائل بسیار مهم پر کردن سرنگ با مواد دارویی و تنظیم آن برای تخلیه درست است. این کار واقعا مشکل است. همه آماده بودند، اما حس ناشناختهای نیز بر فضا حاکم بود، زیرا هیچکدام پیش از این چنین کاری انجام نداده بودیم. ما صحبتهای زیادی در مورد عاقبت کار با هم داشتیم و کم کم با شرایط آشنا شدیم.
وقتی بالاخره دارو را به حیوان تزریق کردی، چه اتفاقی افتاد؟
برای ما بسیار مهم بود که تنها حیوان را آرام کنیم و او را بیهوش یا بیحس نکنیم. کار ناشناختهای پیش رو داشتیم.
ما این کار را تنها در مورد حیوانی میتوانستیم انجام دهیم که در آستانه مرگی دردناک بود. بسیار باعث خشنودی بود که میدیدیم حیوان دقیقا کاری را که ما میخواستیم انجام میداد، یعنی تبدیل شدن از یک حیوان بسیار گریزان به موجودی آرام که ما قادر بودیم با قایق به آن نزدیک شویم.
و این زمانی بود که گروه آزادسازی با قایق دوم از راه رسید؟
زمانی که آنها متوجه شدند میتوانند به وال نزدیک شوند، به سرعت برای بریدن طنابها آماده شدند.
با توجه به نوع دام، روشهای مختلفی برای آزادسازی وجود دارد. در این مورد، ما از یک چاقو استفاده کردیم. در این مورد چاقو میتوانست گوشت حیوان را نیز ببرد.
آیا موفق شدی؟
ما حدود 274 متر از طناب را از دور وال باز کردیم. اما مقدار کمی روی سر آن باقی ماند زیرا اگر سعی در باز کردن آن داشتیم، ممکن بود باعث یک خونریزی شدید و کشنده شویم.
این عملیات موفقیتآمیز انجام شد. اما اینکه آیا بیمار زنده ماند، نمیدانیم. هوا بد و بدتر میشد؛ بنابراین ما مجبور بودیم از وال خداحافظی کرده و از آنجا دور شویم. از آن زمان هیچ خبری از مرگ یا زندگی این وال نداریم. ما منتظر میمانیم و امیدواریم کسی آن را ببیند.
آیا آماده انجام مجدد این کار هستی؟
ما سیستم جدیدی در اختیار داریم. ابزارها و داروهای بیشتری در اختیار داریم. ما از همیشه آمادهتر هستیم.