سرویس اقتصادی قلمنیوز در این راستا میزگری را با محوریت "نظام دامپزشکی و چالشهای پیش رو" با حضور دکتر سید حسین حسینی ـ عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی دامپزشکی ـ، دکتر اخویزادگان ـ رییس پیشین موسسه تحقیقات و تولید واکسن و سرمسازی رازی ـ، دکتر مسعود هاشمیزاده ـ رییس پیشین سازمان نظام دامپزشکی ـ و دکتر حسین عرب ـ استاد دانشگاه در قلمنیوز برگزار کرد.
به گفته کارشناسان حوزه دامپزشکی توقف خطوط تولید داروهای انسانی و حیوانی موجب بروز خسارتهای جبرانناپذیری در جامعه میشود. این درحالی است به نظر میرسد سیاستهای دولت در حوزه تولید داروهای انسانی و دام و طیور در 4 سال اخیر موجب شده است که تعدادی از این خطوط تولید به دلیل نبود مدیریت، دانش و تجربه کافی، متوقف و دولت نیازهای دارویی خود را از طریق واردات تامین کند.
بنابر اظهارات رییس پیشین موسسه تحقیقات و تولید واکسن و سرمسازی رازی، پس از 65 سال خودکفایی در تولید داروهای کزار، دیفتری و سیاه سرفه، اینک خط تولید این داروها متوقف شده و دیگر تولید نمیشود. این درحالی است که به گفته دستاندرکارن، صنعت دام و طیور 14 درصد از درآمد ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است. از همین روی مسوولان پیشین سازمان دامپزشکی کشور و اعضای جامعه اسلامی دامپزشکی بر این عقیدهاند که متولیان این بخش به خوبی دفاع نکردهاند.
در ابتدای این میزگرد، دکتر حسینی با اشاره به طرح ارایه شده از سوی نمایندگان مجلس درباره بازنگری در ساختار نظام کشاورزی، جنگلداری و مرتع با محوریت بهرهوری در این نظام که در زیر مجموعه خود حوزه دامپزشکی را تحت الشعاع قرار داده است با طرح پرسشی از دکتر هاشمیزاده خواست که به بیان دیدگاههایش در زمینه ارایه طرح پرداخته و چالشهایی پیش روی نظام دامپزشکی را با تصویب این طرح بیان کند.
هاشمیزاده نیز در پاسخ به این پرسش در ابتدا به جایگاه و نقش دامپزشکی در کشور پرداخت و گفت: اگر این طرح بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب و نادرست تصویب شود، ممکن است صدماتی را به اقتصاد یا بهداشت جامعه وارد کند. به طور متوسط حدود 14 درصد درآمد ناخالص ملی کشور با صنعت دام و طیور مرتبط است که این رقم قابل توجهی است. از طرفی بالغ بر یک میلیون و 200 هزار نفر در بخش طیور مشغول به فعالیت بوده و به همین میزان نیز در زمینه پرورش ماهی، میگو و زنبور عسل فعالیت دارند. موضوع دیگر این که در حوزه نقش دامپزشکی چند مورد مد نظر است؛ یکی کمک به ارتقای تولید و کاهش ضایعات بوده که اگر خدمات دامپزشکی حذف شود این سرمایه عظیم و این فضای امنیت شغلی به وجود آمده که میبایست در میان قشر وسیع آن وجود داشته باشد، به مخاطره میافتد. از طرف دیگر نقش عظیم آن در سلامت افراد جامعه با توجه به وجود 800 بیماری مشترک شناسایی شده میان انسان و دام است. بنابراین ضعف در خدماترسانی، ضعف در ساختارهای اجرایی دستگاه نظام دامپزشکی یا حتی ضعف در ساختارهای آموزشی تحقیقاتی این نظام میتواند لطمات بزرگی هم از لحاظ اقتصادی و هم سلامت به کشور وارد کند. با بیان مقدمه و مهم دانستن جایگاه نظام دامپزشکی اینک میتوان در مورد طرح ارایه شده که تحت عنوان "بهرهوری" مطرح میشود سخن گفت.
چون عنوان طرح بهرهوری است؛ بنابراین در ابتدا باید این را پرسید که محورهای بهرهوری در این رشته چه چیزهایی است؟ آیا افرادی که طرح را ارایه دادهاند این مساله را عنوان کردهاند که بر چه اساسی بهرهوری وجود دارد؟ به همین خاطر بهرهوری باید قابل اندازهگیری باشد؛ ولی طرح ارایه شده بیانگر این مساله نیست، یعنی نمیتواند بهرهوری را روشن و مشخص کند و نه تنها بهرهوری را مطرح نکرده است بلکه بسیاری از کارشناسان این موضوع را مورد بحث و چالش قرار دادهاند که این طرح میتواند لطماتی را به وضعیت حاکمیتی دامپزشکی کشور وارد کند که بعضا غیرقابل جبران خواهد بود. نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که در بحث دام، پرورش و تولید یکی از محورهای مهم و اساسی موضوع تجارت جهانی و مقررات بینالمللی است. به عبارتی فقط این نیست که ما بر اساس مقررات خودمان کارهای را انجام دهیم بلکه بسیاری از مقررات بینالمللی وجود دارد که بسیاری از مسایل را به ما دیکته میکند تا ما حرکتهای منسجمی را انجام دهیم. بر همین اساس اگر ما در قوانین مباحث مرتبط با تجارت جهانی را مد نظر قرار ندهیم و در صدد تضعیف سازمان نظام دامپزشکی برآییم تا نتواند نقش و رسالت خود را انجام دهد، به طور طبیعی در آینده مشکلات عدیدهای گریبانگیر ما در حوزه صادرات و حتی ورزش میشود. پس در این طرح شاخصهایی را که نشان دهنده ارتقاء دامپزشکی با استفاده از بهرهوری باشد را نشان نمیدهد. از طرفی برخی از موارد مطرح شده مباحث حاکمیتی دامپزشکی را نیز به خطر انداخته است.
موضوع دیگر توجه به بخش خصوصی است که باید این سوال در ذهن متبادر می شود که آیا به درستی خصوصیسازی در کشور ما شکل گرفته یا فقط ما شاهد رهاسازی هستیم؟ با ابراز تاسف باید گفت که برخی از واگذاریها به نحوی بوده که حتی خدماتی را که به عدهای واگذار کردهاند، همان افراد در این عرصه دارای مشکلاتی هستند. ضعیف بودن امنیت شغلی، رقابت ناسالم و دیگر مشکلات از جمله مواردی است که درون بخش خصوصی در این حوزه وجود دارد که این واگذاریها میتواند زمینهساز بروز چالشها و نابسامانیهایی شود.
حسینی در ادامه دیدگاههای مجلس از ارایه این طرح را بیان کرد و گفت: مجلس شورای اسلامی در این طرح وظایف و اختیارات سازمان دامپزشکی را در در قالب دیگری بیان کرده است. در عین حال جایگاه سازمان دامپزشکی در این طرح به خوبی دیده نشده است. اما نکته اساسی و سوال مهم این خواهد بود که چه اتفاقی موجب شده تا مجلس در چنین شرایطی اقدام به چنین کاری کند. باید بپذیریم که اگر وظایف سازمان دامپزشکی به خوبی تبیین و اجرا نشود، ممکن است بخش هایی از کشور دچار چالش شود، به خصوص مسایلی که در حوزه بهداشت مطرح است. به همین خاطر بخشی از این ماجرای پیش آمده به عملکردهای دستگاههای اجرایی مرتبط مرتبط میشود. آن چه مسلم است، وقتی که سازمان و دستگاهی نتواند وظایف خود را به خوبی انجام دهد، مغایرتهای به وجود آمده موجب خواهد شد که دستگاههای دیگری به فکر تغییرات در خط مشیها برای این سازمان میافتند. نکته قابل توجه این که خود متولیان این امامزاده هم امروز از حریم این امامزاده به خوبی دفاع نکردهاند و در حال حاضر دوگانگی که در نظام اجرا در درون وزارت جهادکشاورزی وجود دارد به این بحث دامن میزند.
امروز بحثهایی راجع به وضعیت تولید با توجه به ماموریت موسسه رازی مطرح میشود که ناخوشایند است. از طرف دیگر خصوصیسازی و واگذاری موسسه سرمسازی و واکسنسازی نیز بیان میشود و در عین حال مغایرتهایی در مورد انعکاس عملکرد این موسسه وجود دارد.
در ادامه دکتر اخویزادگان گفت: پیش از بسط این موضوع بهتر است در ابتدا کمی در مورد جایگاه و وظایف موسسه رازی صحبت کنم. موسسه رازی بیش از 84 سال سابقه علمی در کشور دارد؛ علت اصلی تشکیل این موسسه نیز شیوع بیماری طاعون گاوی در کشور بوده است. روند توسعهیی موسسه به گونهای بود که در دهه 50، ششمین کشور جهان از نظر تولید واکسن فلج اطفال با مجوز سازمان بهداشت جهانی بود. این روند توسعهیی بعد از انقلاب نیز ادامه داشت تا منجر به تولید برخی واکسنهای دیگر مانند سرخچه اوریون و همچنین سرم ضد عقربگزیدگی شد. در مجموع اگر بخواهیم سال 76 را پایه تولیدات بگیریم، تولیدات این موسسه حدود 70 تا 75 میلیون دز واکسن از حدود 40 نوع فرآورده بوده است. در سال 83 که ما در اوج شکوفایی و تولید بودیم از بیش از 65 نوع فرآروده میزان 4میلیارد و 200 میلیون دز واکسن تولید و تقریبا نیاز عمده کشور به واکسنهای انسانی و حیوانی مرتفع شد. همچنین اگر سال 79 را سال پایه ارایه طرحهای تحقیاتی در نظر بگیریم، در یک مقایسه عملکرد تعداد طرحهای تحقیقاتی، 55 طرح در سال بود که این تعداد در سال 83 به 180 طرح رسید؛ یعنی رشدی بیش از 3 و نیم برابر. این درحالی است که تنها دو موسسه در کشور به تولید واکسن دام و طیور و همچنین انسانی فعالیت میکنند، که یکی موسسه رازی و دیگر انستیتو پاستور است. البته فعالیت انستیتو پاستور محدود به واکسن هپاتیت B و سل است.
مساله قابل طرح در اینباره وضعیت تولید در موسسه رازی است. این گونه برداشت میشود که وضعیت تولید فعال زیر سوال است. در حالی که موسسه رازی از ظرفیت تولید بالایی برخوردار است به نحوی که میتواند بر اساس نیاز کشور، خود را به روز کند. به ویژه این که در سالهای 80 تا 84 موسسه رازی موفق شد با همکاری سازمانهای بینالمللی، وزارت بهداشت و درمان، نهاد ریاست جمهوری و همت هیات علمی خود، استاندارهای جهانی را که در قالب GMT تعریف میشود، با پیاده کردن آنها امکان دستیابی به بازارهای خارجی را فراهم کند. اما در حال حاضر وضعیت کاملا متفاوت است.
بر اساس روالی که موسسه رازی در سالهای متمادی داشته این است که همواره آمار تولیدات خود را به صورت رسمی و علنی برای همه مراجع اعم از قضایی، تحقیقاتی و دستگاههای اجرایی ارسال میکرده و حتی رسانهها را نیز در جریان قرار میداده است. هر ماه حداقل یکبار در اخبار، آمار تولید واکسنهای رازی عنوان میشد، ولی در 4 سال اخیر آمار تولید تبدیل به یک رمز و راز محرمانه و دست نیافتنی شده است و آن چه که گاهی اعلام میشود ظرفیتهای تولید است نه آمار تولید. بر اساس آمار ارایه شده در سال 85 که به طور رسمی منتشر شد، تولید 4میلیارد و 200 میلیون دز در سال 83 در سال 84 به 2 میلیارد و 600 میلیون دز و در سال 85 به یک میلیارد و 700 میلیون دز رسید و در سال 86 و 87 هیچ آماری رسمی دیگری منتشر نشد. در مصاحبهها میگفتند ظرفیت 5/2 میلیارد دز واکسن وجود دارد حتی گاهی تا 3 میلیارد دز نیز بیان می شد ولی هیچکس صحبت از آن چه تحقق یافته است، نکرد.
هر سال بین وزارت بهداشت و موسسه رازی توافقنامهای بر اساس میزان نیاز وزارت بهداشت به دارو تنظیم میشود و موسسه رازی متعهد میشود که بر اساس برنامه زمانبندی آن را عرضه کند. در حالی که در سالهای اخیر همواره تامین نیازهای وزارت بهداشت با مخاطره همراه بوده به نحوی که قسمت عمده نیاز از طریق واردات تامین شده است. آمار واردات نشان دهنده کمبود تولید در داخل است. از طرف دیگر نظارت علمی نداشتن بر فعالیتها و تجهیز امکانات لازم در زمینههای مورد نیاز منجر به کاهش راندمان تولید در برخی زمینهها به یک درصد شده است.
بعد از 65 سال خودکفایی یعنی از سال 1320 تولید واکسن دیفتری، کزاز و سیاه سرفه متاسفانه خط تولید این داروها به صفر رسیده و تولیدی صورت نمیگیرد و عملا وزارت بهداشت آن چرا که موسسه رازی تولید و توزیع کرده بود را بازار جمع کرده و همه نیازها را از طریق واردات تامین کرده است. علت این امر نیز کیفیت نامطلوب و به موقع نرسیدن واکسن است. در مورد واکسنهای طیور نیز وضع به همین شکل است. بر اساس آمار، تولید واکسن طیور در سال 83 بیش از 7/3 میلیارد دز بوده اما کنون ظرفیت تولید این بخش 5/2 میلیون است. در آماری که سازمان دامپزشکی اعلام کرده، آمده بود که 6 میلیارد و 170 میلیون دز واکسن طیور توزیع شده است. بنابراین تفاوت عددی میان تولید 2 میلیارد موسسه رازی و 6 میلیارد سازمان دامپزشکی نشان میدهد که مابقی نیاز از واردات تامین شده است. این نشان میدهد مدیریت موسسه رازی به گونهای بوده است که تولید در این موسسه همواره سیر نزولی را در پی داشته است و کشور مجبور شده برای تامین نیازها واردات را جایگزین تولید کند. در زمینه تحقیقات هم اگر بخواهیم اشاره کنیم وضع بهتر این نیست. آمار و ارقام گویای این مساله است. چنان چه آمار سال 85 را با سال 83 مقایسه کنیم میتوان گفت 180 طرحی که در سال 83 ارایه شد، بر اساس اعلام موسسه رازی در سال 85 به 80 طرح تنزل پیدا کرد.
اخویزادگان در ادامه با اشاره به موضوع خصوصیسازی و واگذاری موسسه رازی به بخش خصوصی افزود: در نخستین روزهای تصدی مدیریتم، وزارت جهادکشاورزی بر این موضوع پافشاری میکرد که باید خصوصیسازی صورت بگیرد. پاسخ و تاکید من این بود که خصوصیسازی یک امر قانونی است اما در هر زمینهای ابتدا باید بسترهای آن فراهم شود. به عبارتی آن جایی که بسترها فراهم نشده هر نوع اقدامی میتواند، زیانهای غیرقابل جبرانی را برای کشور رقم بزند. در عین حال این سوال را مطرح کردم که در شرایطی که هنوز صنایع شیر تحت مدیریت دولتی بوده و خرید گندم از کشاورزان توسط بخش دولتی انجام میشود چه طور میخواهید در اولین اقدام در بر روی صنعتی بگذارید که به دلیل حساسیت و اهمیت آن هیچ کسی در بخش خصوصی نیست بتواند مدیریت و تولید آن را بر عهده بگیرد؟ اگر چه خصوصیسازی امر محترمی است و باید انجام شود. البته در همان موقع طرحی به وزارت جهادکشاورزی ارایه شد که بر اساس آن موسسه رازی به عنوان یک موسسه تحقیقاتی پایه همواره باید حفظ شود، چون بتواند ابزار دولت برای کنترل و نظارت بخش خصوصی باشد. کافی است که بخش خصوصی داوطلب پروانه فعالیت خود را از سازمان دامپزشکی کشور دریافت کند در این صورت موسسه رازی حاضر است کمک به ارایه دانش فنی و راهاندازی کند و حتی در مراحل اولیه در کنترل کیفی فرآوردهها بخش خصوصی را کمک کند زیرا کنترل کیفی بسیار هزینه بر بوده و در قدم اول شاید موسسات خصوصی توان سرمایهگذاری در آن را نداشته باشند. ولی این طرحها به فراموشی سپرده و استقبالی از آن صورت نگرفت؛ صرفا پافشاری روی واگذاری شد. پس از آن چون فرایند واگذاری راکد مانده بود موضوعی را تعریف کردند تحت عنوان واگذاری به موسسات دانش بنیان که موسسان این موسسات نیز اگر چه کارکنانشان تحصیل کرد دانشگاه هستند، اما واکسنسازی مقولهای نیست که در دانشگاهها تدریس شود؛ حتی ذرهای از مقررات حاکم بر آن نیز در دانشگاه تدریس نمیشود.
اگر قرار باشد بخشی در این زمینه فعال باشد، باید توانمندیهای لازم را کسب کند. الان که ما فقط یک مدیر عوض کردهایم و یک دانشگاهی بی تجربه در مدیریت موسسه نشاندیم همه چیز ثابت است و تولید افت کرده است. موسسه رازی به شدت نیار به بازسازی و نوسازی دارد که با دید علمی و توان فنی خارجی در زمان گذشته تهیه شد که برخی الویتهای یک را گرفتند و طرحهای مطالعاتی تحقیقاتی و واگذاری به پیمانکاری نیز انجام شد و واگذاری شد. آنچه بیش از همه موجب نگرانی در صنعت واکسنسازی میشود، توقف خط تولید است؛ شاید کار کم اهمیتی به نظر بیاید اما دستاندکاران میدانند که راهاندازی یک خط مجدد به سالها تلاش نیاز دارد. دست زدن به موسسه رازی تحت عنوان خصوصیسازی تنها از بین بردن تولید ملی را در پی خواهد داشت که در این صورت شرکتهای بخش خصوصی به دلیل نداشتن تولیدات پایه و پوشاندن هزینهها مجبور هستند تحت پوشش شرکتهای چند ملیتی قرار بگیرند که واکسن آماده را وارد و توزیع میکنند.
در ادامه اظهارات اخویزادگان، حسینی بازار دارو کشور ایران را بسیار پرمصرف دانست و گفت: این مساله به دلیل نبود نظارت دستگاههای اجرایی کشور است. اغلب این دارو ها، داروهایی است که متاسفانه سلامت انسانی را تحت الشعاع قرار میدهد؛ حتی برخی از این داروهای در کشورهای سازنده خودش هم مصرف نمیشود. از طرفی آن چه در محافل کارشناسی شنیده میشود ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولید در حوزه دام است. آن چه تا پیش از این به عنوان افتخار نظام مطرح میشد خودکفایی در حوزه تعمیم مواد پروتیینی بود. ولی این روزها شنیدهها حاکی از ورشکستگی واحدهای تولیدی در حوزه دام و طیور است. متعاقب این مساله تامین میزان قابل توجهی گوشت و سایر فراوردههای دیگر پروتیینی کشور از خارج است.
هاشمیزاده در تکمیل گفتههای حسینی ادامه داد: در بخش تولید چند محور مهم وجود دارد که اگر آنها درست نشود، کشور تولید باثباتی را نخواهد داشت و ما همواره شاهد افزایش قیمتهای غیرمعقول یا کاهش قیمت در تولیدات هستیم. در ابتدا بایستی وزارت جهادکشاورزی و یا سایر سازمانهای دیگر به ویژه وزارت بازرگانی همسو با یکدیگر عمل کنند. از طرفی به موازات آن ما باید بحث حمایت از مصرفکنندگان و قیمت عادلانه برای آن را دنبال کنیم؛ باید توجه داشته باشیم که کاهش قیمت نباید به از دست دادن سرمایه و هستی تولیدکننده ختم شود. همچنین برخی مقررات در این زمینه باید اصلاح شود. موانع صادرات شناسایی و جایگاه اصلی تعاونیها در تولید مشخص شود. در حال حاضر تعاونیها در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها در حاشیه قرار دارند.
حسینی نیز گفت: موضوع این است که دولت برای بقای واردات یارانه میپردازد در حالی که دولت یاد نگرفته است که باید برای تولیدکننده یارانه بپردازد.
در ادامه میزگرد دکتر حسینعلی عرب با اشاره به برگزاری جشنوارهای در راستای خودکفایی و شکوفایی صنعت تولید داروهای دامی در 19 اردیبهشتماه سال جاری در محل مرکز همایشهای صدا و سیما خاطرنشان کرد: بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان این عرصه در جشنوراه حضور نداشتند و تنها کارمندان جز سازمان دامپزشکی از شهرستانها در این جشنواره حضور پیدا کرده بودند. جشنوارهای که علاوه بر جنبه تبلیغاتی هدف از آن دریافت آرای افراد در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است. کاری که امروز بر آن نام خودکفایی نهاده شده سابقه 10 ساله دارد. شاید بتوان گفت که در این زمینه به خوداتکایی رسیدهایم اما نمیتوان گفت که خودکفا شدهایم. در عین حال اگر قرار بر این است که تجلیلی صورت بگیرد، باید از تولیدکنندگان تجلیل شود که نیازهای مملکت را برآورده میکنند. از طرفی اگر دوستان فکر میکنند، شکوفایی و افزایش تولید داشتهاند با نام و ارقام اعلام کنند؛ چرا که من در این جشنواره نه اسم دارو و نه افزایش ظرفیت تولیدی را نشنیدم. بسیار بعید میدانم که تحول خاصی در تولید صورت پذیرفته باشد. همچنین باید اقداماتی در راستای کنترل و افزایش کیفیت صورت گیرد چرا که نیازی به تولید از منظر کمی نداریم، زیرا مشکل اصلی به لحاظ کیفی و نظارت کیفی است. ناگفته نماند که صنعت دارو دامپزشکی در کشور بسیار گسترده است و حدود 50 کارخانه تولید دارو وجود دارد که این بیانگر کمیت بالاست؛ اما اگر بر آنها نظارتی صورت نگیرد، نتیجهای برعکس بر دامها میدهد یعنی به عبارتی حکایت سم و زهر برای دام پیدا میکند. در دهه 80 یک فعالیتهایی برای نظامند کردن و بالا بردن توان کارشناسی امور داروی دام صورت گرفت که با روی کار آمدن دولت نهم همه چیز متوقف شد. از همین روی دولت آتی باید به بررسی کنترل دارو بپردازد، چرا که ایران به لحاظ قوانین و دستورالعملهای موجود برای کنترل دارو، یکی از عقبماندهترین کشورهاست. مساله حایز اهمیت این است که بسیاری از آنتیبیوتیکها و داروهای دیگر که امروزه برای دام در کشور استفاده میشود، سالیان سال در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد و ماحصل استفاده از آن متحمل شدن ضرر و زیانهای بسیار بر جامعه است. جالب آن که رییس سازمان دامپزشکی در یک دستور تحمیلی اعلام کرده است که جشنوارهای با عنوان شکوفایی و خودکفایی صنعت تولید داروهای دامی برگزار کنید؛ این درحالی است که شکوفایی در این عرصه هیچ ارتباطی با دولت فعلی و مسوولان فعلی سازمان دامپزشکی ندارد. آنگاه برای این حرکت صرفاً تبلیغاتی، مدیران و پرسنلهای خدماتی را با هزینههای زیادی به تهران آورده و طی برنامهای در کیفهای اهدایی، به آنان سیدیها و کتابچههایی برای تبلیغ از آقای احمدینژاد و دولت وی ایشان ارایه کردند./