حکیم مهر - اخیراً موارد قابل توجهی به این نشریه منعکس گردیده که بر اساس آن برخی اعضای سایر ردههای دامپزشکی سازمان نظام دامپزشکی با ساخت مهر و درج عبارت "دامپزشک" و شماره نظام دامپزشکی در آن اقدام به تجویز دارو و غیره میکنند که این موضوع توجه بیش از پیش سازمان نظام دامپزشکی را میطلبد.
هر چند اغلب سایر ردههای دامپزشکی به حدود اختیارات خود واقفند و نقش آنان در تیم بهداشتی به جای خود بسیار مهم است اما برخی نیز در این بین با خلط وظایف پا را فراتر گذاشته و به دخالت در وظایف دامپزشکان میپردازند. این موضوع تا جایی پیش رفته که نماینده قبلی سایر ردههای دامپزشکی در شورای مرکزی سازمان نظام دامپزشکی معتقد است که سایر ردهها هم باید بتوانند نسخه بنویسند و دامپزشک را در مراکز مایهکوبی استخدام نمایند! این در حالی است که در همه دنیا سایر ردههای دامپزشکی – تکنسین – زیر نظر دکتر دامپزشک کار میکنند و بر اساس قانون در کشورمان هم باید همین امر رعایت شود.
بر این اساس همانطور که در پیام نوروزی رئیس مرکز مجازی پژوهشهای راهبردی دامپزشکی (اینجا) عنوان شده بود ، تمرکز این مرکز در سال 89 بر موضوع جایگاه و نقش سایر ردههای دامپزشکی خواهد بود.
متأسفانه علیرغم حرکت خوبی که در سازمان نظام دامپزشکی در دوره اخیر صورت گرفت و کمیته ویژه سایر ردههای دامپزشکی تشکیل و مشاور رئیس سازمان نظام دامپزشکی در امور سایر ردهها منصوب شد اما پس از مدتی این کمیته با تغییرات در اعضاء عملاً به حاشیه رفت و از هدف خود دور شد و مشاور مذکور هم در جلسات شرکت نکرد و حتی تمایلی به حضور در سازمان نظام دامپزشکی هم نداشت!
گفتنی است مدیر مسئول حکیم مهر در سال گذشته پیشنهاد تشکیل کمیته تنظیم روابط حرفهای را به جامعه دامپزشکان ایران ارائه کرد تا با تشکیل آن بتوان وظایف دکتر دامپزشک و سایر ردههای دامپزشکی و چالشهای روابط حرفهای آنان را احصاء و برای رفع چالشها پیشنهاداتی ارائه کرد اما این امر تاکنون حتی با تعویض رئیس هیأت مدیره این تشکل با بیتوجهی روبرو بوده است.
در این راستا یادداشتی از دکتر محمد خادمی به نقل از وبلاگ شخصی وی با اندکی ویرایش و تصرف بازخوانی می گردد :
در اوان کار کلینیکی در گلپایگان بود که پس از چند روز مشقت ویزیت کیس، متوجه مواردی شدم که فکر نمی کنم در هیچ جایی از دنیا بدین صورت باشد. پس از تحمل این چند روز و تشویش خاطر، ناگهان در پاسی از نیمه شب گذشته خودم را دیدم که به مناظره با سیمرغی بس با درایت و باتجربه و اطلاعات مکفی میپرداختم که بجز شکست چیزی عاید این مگس ناچیز نشد!
در اینجا سعیام بر آن است تا مطالبی که از کابوس آن شب هولناک بیاد دارم بیان کنم!
- سلام
- سلام علیکم
- بس متعجب گردیدندی که شما با دو سال تحصیلات عالیه دانشگاهی این چنین حاذق به امر خطیر طبابت میپردازید و از اینکه اکثر صاحبان مال اینچنین از شما تعریف مینمایند، بس به فکر فرو رفتیم که چرا 6 سال عمر خود تلف کردیم و هنوز به روشهای تشخیص و درمان شما دست نایافتهایم! براستی چگونه با فارماکولوژی تشخیص و درمان اشنا گردیده اید؟
- البته باید عرض کنم شما نیز میتوانستید مختصر و مفید همه این دروس را در این 2 سال بخوانید و برای کلاس گذاشتن و یدک کشیدن اسم دکتر آنقدر کشش ندهید! من حتی با یقین میتوانم عرض کنم که متخصصین دامپزشکی نیز در حد واندازههای ما هستند و در جواب سوال دوم شما باید بگویم مردم هم درک و فهم دارند. ما از همان ابتدا قبل از دیدن کیس آمپولها را در سرنگ کرده و آماده تزریقات هستیم و به معاینه های وقت گیر و حوصلهبر احتیاج نداریم. حالا شما خودتان را جای صاحب دام بگذارید! از این سوسولبازیها و افهگذاریها خوشتان می آید؟! آقا برای تشخیص قطعی به آزمایش احتیاج هست؟ مگر زمان ابن سینا آزمایشگاه بود؟ سوال سوم هم ....
- فارماکولوژی تشخیص و درمان ؟
- ما در دانشگاه بسی واحد داروشناسی پاس کردیم! در سوالاتتان دقت بفرمایید! همه دامها که مراجعه می کنند مگر مریضند؟! اینم سوال بود؟! بحث درمان هم که مقوله مهمیست که فقط اطمینان دهید که حق کپی رایتش حفظ می شود در آنصورت کمی توضیح می دهم. همه دامها بالقوه به چرک خشک کن احتیاج دارند(!) مثل اکسیتتراسیکلین و ... و برای سر حال آمدن آنها ویتامین یادت نره و در آخر دگزامتازون که بر هر درد بی درمان دواست و اگر صاحب دام آشنا بود ضد کرم مانند آلبندازول برای آن تجویز می کنم. گرفتی پسرم؟!!!
در کف شیر نر خونخواره ای جز به تسلیم و رضا کو چاره ای
-بله گرفتم! در مورد کیسی که 2 نفر از همکاران زبر دست شما مشترکا ولی در اوقات مجزا در روش درمانی آنها بس شگفت زده ماندم گاوی با علایم زمینگیری و اوفت دما که سیمرغ اول ابتدا با یک ویال سی ام پی را با سرم نمکی بصورت وریدی تجویز نمودند و ویال بعدی را بصورت زیر پوستی تقبل نمودند که دام پس از چند ساعتی همچنان زمینگیر ماند و بعد به عقاب 2 که جولانگاهش نیز بسی وسیعتر می نماید پس از مشاهده دام و تشخیص عفونت رحمی پس از کمتر از 12 ساعت که وضع پستان وشیر و دما و ترشحات رحمی عادی می نمود اقدامی بس عجیب در حق سفالوسپورین نسل سوم و جامعه بشریت نموده و قدم در راه تجویز سفتریاکسون بصورت وریدی گذاشتند و یک ساعت بعد دام بصورت فنروار از جا برخواست. نظر شما؟
- خوب باید بگویم همکار اولم چون همراه کلسیم وسرم که قندی یا نمکیش فرقی ندارد حتی می توان از آب جوش هم استفاده کرد باید از چرک خشک کن قوی مثل سفتیزوکس - بی سواد - و دگزامتازون هم استفاده میکرد. از سفتیزوکس گفتم. پارسال که عیالم را برای مداوا به بیمارستانی در پایتخت بردم با این داروی ضد هفت درد آشنا شدم و باید بگویم استفاده از آن باعث از بین رفتن همه میکروبهای نسل سوم میشود. به همه اطبا پیشنهاد میکنم برای ریشه کنی همه میکروبها حتما استفاده کنند و برخواستن فنر وار گاو هم اثر همین دارو بوده است!
- نظر جنابعالی در مورد حذف شدن رشته دکتری دامپزشکی و حتی تخصص در این رشته چیست؟
- نه بنظرم حقت را خورده اند! یه چیزایی سرت می شود! این که گفتی کار بسیار نو و بدیعی است. 6 سال درس خواندن یا تخصص گرفتن فقط دولت را متحمل ضرر می نماید. در همین گلپایگان خودمان اگر یک آمار بگیرید مردم از ما راضی ترند یا شما؟ مگر بدلیل تشخیص های بدون نیاز به آزمایشگاه ما در آزمایشگاه تون بسته نشد؟!
یا همین شهر نزدیکمون خمین. مگر با وجود این همه دکتر دامپزشک در اون رئیس شبکه دامپزشکیشون فوق دیپلم نیست؟!
عزیز دلم آنجا که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد؟!
-راستی با کیس اسبی مواجه شدم با علایم اسیدوز. پس از مایع درمانی هایپرتونیک همین که خواستم از سوند بینی معدی استفاده کنم صاحب دام فرار را بر قرار ترجیح داد.
- کار اون همکار ما هم از قرتی بازیهای شما منشاء گرفته! نه آقا اصلا پیشنهاد نمیکنم میتوان پارافین یا ... به مثابه شیشه نوشابه ای که خودمان سر میکشیم به آن خوراند.
- چرا در وزارت بهداشت زیر شاخه های رشته های پزشکی به امر طبابت و تشخیص بیماری نمی پردازند؟
- ما زیر نظر وزارت علوم هستیم! همونطور که از نامشم پیداست علوم بیشتری آموختیم! اونا فقط صرفا به بهداشت می پردازند. حتی خود من اقوام و دوستان را در مواردی که پزشکان به معالجه انها فائق نمیشوند، معالجه مینمایم و واقعا متاسفم که چرا مرا بورس رشته پزشکی نمیکنند که مثل ادوار گذشته تاریخ ایران زمین زمان ابن سینا و ... پزشکی ایران را مشهور عام و خواص کنم و مشت محکمی بر دهان پزشکان بلاد کفر فرود آورم.
در آخر باید بگویم با این راهنماییهای پدر علم دامپزشکی نوین من هم فرار را بر قرار ترجیح دادم و در عجبم چرا کسی تا به حال این مشکلات را مرتفع نساخته است.
نزدیک صبح است و فالبداهه راه حلهایی به ذهن این بنده حقیر خطور کرد:
داروخانه ها بدون نسخه، دارو به دامدار تحویل ندهند ( اگه استاد بود میگفت:خوب ندهند مگر ما خودمان در همین گلپایگان با وجود سیل متقاضی مجوز داروخانه، داروخانه با مجوز برای غیر از دکترا نداریم؟)
لااقل داروهای یارانه ای یا دامهای بیمه شده را تحت نظر داشته باشند و یه سیستم اداری پایه گذاری کنند (اگه استاد بود باز میگفت: تا اون موقع بارمونو بستیم)
فرهنگ سازی صاحبان دام با کلاسهای توجیهی اداره دامپزشکی یا بیمه (تا موقعی که شما وقت صاحب دام را واسه تشخیص و معاینه بگیرید همینه که هست)
ما دکترا هم تو کار سیمرغها یا عقابها یا شیرای دامپزشکی دخالت کنیم. سم چینی و تلقیح مصنوعی و شاخ بری و... (آفرین همینه این کارا در حد و اندازه های ما نبود آقا حله همینه)
و در آخر درخواست کمک از مسئولین امر(.......................................................................)
پینوشت :