حکیم مهر - روزنامه اعتماد ویژه استان گیلان نوشت:
«دکتر وحید رضاخانی» بیتردید یکی از بهترین دامپزشکان حال حاضر رشت است. او علاوه بر مهارت در کار، علاقه قلبی شدیدی به حیوانات دارد و شاید همین باعث شده که در زمینه درمان حیوانات خانگی به چهرهای محبوب تبدیل شده باشد. او نه فقط سال گذشته، بلکه حداقل در پنج سال اخیر، جلوگیری از کشتن سگهای خیابانی یکی از دغدغههایش بوده است. او در این سالها بارها تلاش کرده تا از مجاری مختلف برای نجات جان سگهای ولگرد یا آنگونه که خوش میگوید «آزادزی» اقدام کند. دکتر رضاخانی ضمن استقبال از طرح زندهگیری سگها، سوالاتی را در اینباره مطرح کرده است.
بعد از اتفاق تلخی که در سال گذشته برای سگهای خیابانی افتاد، و عده زیادی از شهروندان اعتراض کردند، گویا اقداماتی از سوی وزارت کشور و فرمانداریها برای جلوگیری از کشتن سگها انجام شد. دو هفته پیش اعلام کردند که مسئولیت ساماندهی سگهای ولگرد به سازمان مدیریت پسماند شهرداری رشت واگذار شده است. این سازمان هم اعلام کرد که سگها زندهگیری میشوند. نظر شما چیست؟
من اولین بار این خبر را در صفحه اینستاگرام کلانشهر رشت دیدم با این عنوان: اقدام پسندیده سازمان مدیریت پسماند شهرداری رشت، زندهگیری سگهای خیابانی به جای معدوم کردن آنها با توجه به شکایات شهروندان. من همانجا کامنتی گذاشتم که میخواهم بدانم بعد از گرفتن سگ ها چه می شود؟ اصلاً هم ننوشتم چه کارهام. فقط نوشتم به عنوان یک شهروند میخواهم بدانم بعدش چه میشود. در جوابش نوشتند ما پیگیری میکنیم و نتیجهاش را به شما اعلام خواهیم کرد. این اتفاق دو هفته پیش افتاد.
هنوز هم جواب ندادند؟
نه، من فقط میخواستم پیمانکارش کیست و چکار میخواهد بکند. بعد از اینکه جواب ندادند برایشان نوشتم من تا حدودی درباره حیوانات اطلاعات دارم میخواهم بدانم بعدش چه میشود، واگذار میشود، فروخته میشود یا کشته میشود؟ار
بعد از اتفاقات سال گذشته، جلساتی هم در شورای شهر برای رسیدگی به این موضوع برگزار شد. شما در جلسات شورای شهر هم شرکت کردید، درست است؟
بله. دو جلسه رفتم. یک جلسه هم در دفتر شهرداری با خانم قدیمی داشتم که چند طرح داشتند و گفتند که شهرداری یک مکان می گیرد. بعد گفتند که اگر امکانش نبود از آقای ماهرو استفاده می شود، همزمان خانم محجوب (یکی از حامیان حیوانات) مطرح شد. اما باید مشخص شود که بعدش چه می خواهد بشود و چه پلنی دارند؟ چند تا سگ را می خواهند نگه دارند؟ فرض اینکه اصلاً در بهترین حالت دنیا نگهداری کنیم، مثل نیوزلند و استرالیا. بعد از اینکه سگها عقیم کردید، چه برنامه ای دارند؟ الان پیمانکار باید بگوید من در سال این تعداد سگ را حذف می کنم. منظور از حذف چیست؟
شما این سوالات را مطرح کردید؟
من از آقای ماهرو پرسیدم، ایشان گفتند هر چی بقیه بگویند.
بقیه چه گفتند؟
بقیه سکوت کردند، چون نمی توانند. ما یک طرح خامی دادیم؛ همزمان یک NGO قوی کشوری در زمینه زیست محیطی به مدیریت آقای بازدیدی به ظاهر تلاش می کردند که این اتفاقات رخ دهد.
یعنی ایشان هم می خواست پیمانکار باشد؟
نه، می خواست رابطی بین شهرداری و مردم باشد. حالا مردم را شما خانم محجوب و معترضین و شمای دلواپس و بقیه حساب کنید. ایشان می گفت من چون در مورد مسایل زیست محیطی که با شهرداری قرارداد بستم، روال شهرداری را بلدم. البته نهایتاً من استنباطم این است که دوستان فعلاً در پله های فرمانداری و استانداری گیر هستند. آخرین بار هم در جلسه ی شورای شهر خانم دکتر پیشگر را دیدم. خیلی اصرار داشتند که شما برای هر سگ یک عدد بگویید. در صورتی که من گفتم تیم ما اصلاً تیم اقتصادی نیست و من اگر قرار است کمکی کنم، مشاور فنی تان می شوم و می گویم که علمی چه کار کنید. اگر قرار است عقیمسازی کنید، می گویم چکار کنید و خودم هم مثلاً توانایی عقیم کردن ۳۰ سگ را دارم. من دیگر در جلسات شرکت نکردم و نمی دانم چه شد.
الان مدیریت پسماند می گوید من ۳۰۰ تا سگ جمع می کنم و عقیم می کنم. یک سال هم نگه می دارم. آیا این طرح جواب می دهد؟
بله، ولی خب بعدش چی؟ من گفتم بعدش یا می خواهید رها کنید یا باید اتانازی (مرگ با ترجم و بدون درد) کنید یا باید واگذار کنید. ما نباید احساساتی برخورد کنیم و از تجربه ی روز دنیا استفاده کنیم. خب یک سری حیوانات هستند که شما نمی توانید به هر قیمتی آن ها را زنده نگه دارید و در دنیا برای آن ها مرگ خاموش در نظر می گیرند.
اما می شود با این بهانه خیلی سگها را کُشت…
خب، مسوول فنی در این بین خیلی نقش دارد و وجدانی هم می خواهد که منصفانه قضاوت کند که آیا باید یک سگ را اتانازی کنید یا نه؟ خب انتخاب مسوول فنی هم سخت است. اما درصد باقیمانده دیگر باید سر و سامان پیدا کنند و برای سامان دهی اش هم باید عقیم شوند و رها شوند که اکثر دنیا هم همین کار را انجام می دهند. البته جز جمعیت انسانی آن منطقه هیچ ارگانی نمی تواند بیشتر پوشش دهد. مثل ترکیه که هر سگ و گربه ای را که عقیم میکند، یک نشانه ای برای شان می گذارند، یعنی نصف یک گوششان را می برند و تمام شهروندان می دانند که این گربه عقیم شده، واکسینه و درمان شده است. بعد ظرف بازیافتی گذاشته اند که به ازای وزن زباله ی خشک شما، غذای گربه می دهد. سگ هایشان را هولوگرام دار کرده اند و مردم هر منطقه سگها را میشناسند و به آنها غذا می دهند. با این کار طول عمرشان حدوداً شش هفت سال می شود و بعد از ۷ سال هم حیوان می میرد و بدون جنگ و خونریزی این مساله تمام می شود. یا طرح سی چهل سال پیش ونیز را بررسی کنید. در نقاشی های قدیم ونیز همیشه گربه بوده است. در تمام تالابهایشان گربه است. الان ولی یک عدد گربه هم نیست. همه گربههای Indoor، Outdoor شدهاند، یعنی از گربهها نگهداری میکنند، اما آنها را نمیبندند. گربه می رود و شب دوباره برمی گردد. بقیه گربه ها همه به این روش عقیم شده اند. به همین خاطر در ونیز دیگر گربه آزادزی (خیابانی) پیدا نمی کنید.دیارمیرزا
نگرانم کردید. شاید در رشت هم بعد از سگ ها بیایند سراغ گربهها…
همه جای دنیا این مشکل را دارند. مجبوریم که یک مقدار واقع بین باشیم. الان استرالیا، آمریکا و خیلی از کشورهای اروپایی، حیوان آزادزی ندارند، ولی اگر حیوانی را پیدا کنند آن را سه روز نگه می دارند. اگر صاحبی پیدا نشد، او را می خوابانند.
شما این حرف ها را در شهرداری و شورا هم گفتید؟
بله، همان خانم قدیمی استقبال کرد و به من گفت که چقدر جالب است که شما با این حرارت صحبت می کنید. من هم گفتم که در واقع به خودم احترام می گذارم. من درسش را خوانده ام و باید به این حیوان ها کمک کنم و مطمئنا برای جمعیت کثیری این موضوع جذاب است و فقط نمی دانند که چه باید بکنند.
از طرفی روشهای اتازی ها هم متفاوت است. در آمریکا اتاق گاز دارند. تمام سگ ها را در یک مجموعه جمع می کنند و گاز را روشن می کنند و مرگ خاموش را رقم می زنند. برخی کشورها هم مثل ایران با دارو اتانازی می کنند. اما شما باید پلنی داشته باشید که سالی چقدر می خواهید از محیط شهری حذف کنید؟
اما در ایران می گویند که ما نمی توانیم نگهداری سگ را تبلیغ کنیم …
بله به خصوص سگ…
یعنی همه را باید نابود کنیم؟
نه، به خصوص از لحاظ مذهبی ما جرأت این کار را نداریم. از نظر مذهبی سگها علی رغم نجس بودن، خصایص مثبتی دارند. وقتی که پیامبر اسلام در مورد نگه داشتن بار روی شتر توصیه دارد و میگوید اگر شترتان بار دارد شما برای حرف زدن با مومن وقت نگذارید چون شتر زیر بار است، ما اجازه نداریم به این راحتی بیاییم و حیوانات بکشیم. ضمن اینکه خیلی از دینداران ما اعتقاد دارند که علی رغم اینکه سگ نجس است مخلوق خداست پس حقوقی دارد. حضرت علی (ع) در حدیثی گفتهاند: "طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشره خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن؛ خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد"، یعنی در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزاوار است به همین خاطر خیلی از دینداران ما اعتقاد دارند اگر سگ نجس است، اما یک سری صفاتی دارد که برای ما مفید است، پس ما باید به آن ها احترام بگذاریم و حقوقشان را رعایت کنیم، ولی نباید به بغلمان بیاید. ما هم کف حق حیات را برایشان می خواهیم. ما اصلاً دنبال یک زندگی ایده ال برایشان نیستیم.
من فکر می کنم یک سری مخالف همیشه وجود دارد که کلاً با حذف صورت مساله به نتیجه می رسند. یعنی می گویند اگر این مساله هست خب، حذفش کنید. من در جلسه ای در شورای یکی از شهرهای اطراف رشت داشتم با یکی از اعضای شورای شهر به این نتیجه رسیدم. او گفت مردم اینجا میگویند سگ اینجاست و وقتی می خواهیم برویم مسجد نجس می شویم. در حالی که در احادیث ما آمده است که اول مطمئن شوید که این سگ است، بعد مطمئن شوید که خیسیاش به بدن شما خورده است، اگر هم خورده و بیمار است، کمکش کنید و بعد غسل کنید و نمازتان را بخوانید. ولی یک زمانی من نمی خواهم زیر بار این سختی بروم. به هر حال از لحاظ دینی و مذهبی هم واجب است، به جهت اینکه توصیه و سفارش به حق حیوان شده است و ادای حداقل حق حیوانات عدم آزار رساندن به آنان است. پس می شود، اما یک حمیت و یک برنامه بلندمدت و کوتاهمدت میخواهد و به نظر من برای اینکه به نتیجه برسد باید در تیم از افراد مذهبی استفاده کرد. چون یک انسان کامل مذهبی به راحتی حکم مرگ برای حیوان صادر نمی کند.
من در این مورد اطلاع دقیق ندارم به همین دلیل از یک فرد شدیداً مذهبی هم پرسیدم. سگ ها به ۶ گروه تقسیم می شوند که فقط می توانیم یک گروه از آن ها را بکشیم، سگ هایی که مبتلا به بیماری باشند که خطر انتقال در زندگی انسانی داشته باشند، مثلاً بیماری هاری. خود من هم قبول دارم. چون یک سگ هار می تواند مجموعه ی وسیعی از سگ ها را درگیر کند. وگرنه طبق دین ما کسی که یک سگ شکاری را میکُشد باید دیهای معادل دو برابر دیه انسان به صاحب سگ بدهد. به خاطر اینکه آن سگ برای این کار آموزش دیده است. چون خداوند عین مطالب را در قرآن آورده است. در مجموع من ناامید نیستم، اما نیاز به یک مدیریت جدی دارد. ما در ایران آدمهای بسیار احساساتی هستیم. خیلی زود در یک کاری شرکت می کنیم و بعد کلا یادمان می رود. هر بار تلنگری زده می شود جامعه بر می گردد. به نظر من می شود اما یک تیمی می خواهد که دنبال لابی نباشند.
مدیر عامل سازمان پسماند شهرداری رشت: بر سلامت سگهای جمعآوری شده نظارت میکنیم
آقای عاطفی، خبر بسیار خوبی شنیدیم که سازمان مدیریت پسماند که به تازگی متولی جمعآوری سگهای خیابانی شده، قصد دارد سگها را زندهگیری کند به جای اینکه بکُشد. اما مساله مهمترین این است که از اینجا به بعد میخواهد چه کار کند؟
بعد از اتفاقات سال گذشته اعتراضاتی از سوی ان.جیاُ.ها و شهروندان مطرح شد، اعتراضاتی که البته نه صرفاً به عملکرد شهرداری رشت بلکه به عملکرد کل شهرداریهای کشور شده بود. تاکید میکنم که این اتفاق فقط در رشت نیفتاده و در تمام کشور این اتفاق مرسوم و رایج بوده. اما میتوانیم بگوییم شهرداری رشت در روند متوقف کردن این عمل یکی از اولینها بوده. مجموعه شهرداری به این موضوع، حساسیتی نشان دادند و بعد هم به فکر چارهاندیشی و ساماندهی سگهای ولگرد افتاد. البته این موضوع باز هم نه فقط در شهرداری، بلکه در فرمانداری و استانداری هم پیگیری شد و براساس مصوبه و دستورالعملی که داشتند اقدام کردند، در فرمانداری رشت کارگروهی مشخص شکل گرفت و جلساتی برگزار شد و نهایتا مصوب شد که مسوولیت این کار با نظارت شهرداری و کمک سایر دستگاهها به پیمانکار و بخش خصوصی واگذار شود.
چندین پیمانکار آمدند صحبت کردند. بعضیها شروطی داشتند که برآورده کردنشان توسط شهرداری سخت بوده. از طرفی مسوولیت کل کار هم تبعاً بر عهده شهرداری نبوده. یعنی طبق قانون بحث زندهگیری و نگهداریاش بر عهده شهرداری است، اما مباحث دیگری در این امر دخیل است که شهرداری به تنهایی از عهدهاش برنمیآید، مثل واکسیناسیون این سگها یا عقیمسازیشان. در نهایت در کارگروه فرمانداری مصوب شد که بحث زندهگیری و نگهداری را شهرداری برعهده بگیرد و واکسیناسیون و عقیمسازی را اداره بهداشت و دامپزشکی. خب آنها هم طبیعتاً با محدودیتهای بودجهای مواجه بودند. پیگیر هستیم تا برای تحقق این امر انشاالله بتوانیم از اعتبارات استانی استفاده کنیم. اتفاقی که الان میافتد این است که پیمانکار طرح ما میآید این سگها را میگیرد و در نهایت به مراکز نگهداری سگ که در خارج از شهر است منتقل میکند. یک بازه زمانی هم برای پیمانکار مشخص شده تا پیمانکار در این بازه زمانی بتواند مجوزهای لازم را از اماکن مربوطه مثل مرکز بهداشت اخذ کند. طبیعتا سگها باید جداسازی و عقیمسازی و واکسیناسیون شوند و در آن مراکز به حیات خودشان ادامه دهند.
اولاً آیا برای این کار به پیمانکار مجوز میدهند یا باید به سفارش و حمایت فرمانداری یا استانداری باشد. نمیشود پیمانکار بخش خصوصی گرفتار شود. چون محیط زیست به دولت گیر میدهد چه برسد به یک پیمانکار. من فکر میکنم در این طرح، مهمترین بخش که نگهداری بعد از زندهگیری و واکسیناسیون است، خیلی جدی گرفته نشده.
نه، به این صورت نیست. اما چون کار، کار تازهای است ما پیمانکاری نداریم که تمام شرایط را داشته باشد بعد ورود کند. چون میتوانیم بگوییم که کار، نفع اقتصادی هم به آن معنی ندارد. بیشتر جنبههای علاقهمندی بخش خصوصی به حیوانات هست که وادارشان میکند در این حوزه ورود کنند. درباره اینکه گفتم پیمانکار باید برود مجوزهای لازم را بگیرد، باید بگویم تمام حمایتهای لازم از سوی دولت دارد انجام میشود. ما جا دارد از شخص فرماندار، آقای مهندس مهدوی و همینطور آقای وارسته معاون ایشان که واقعا در این زمینه کار را با حساسیت لازم دنبال کردند و سایر دوستان در دستگاههای مختلف، همینطور در استانداری سرکار خانم میرسیدی که این موارد را با مسوولیت خاصی دنبال میکنند و حس مسوولیتی که نسبت به این مسایل داشتند تشکر کنیم. اما ببینید به هر حال پیمانکار باید شرایط اولیهای را در خصوص نگهداری محل سگها فراهم کند تا محیط زیست و مرکز بهداشت بتوانند مجوز لازم را بدهند. سفارشات لازم توسط فرمانداری و استانداری انجام شده و همینطور پیگیریهای لازم هم در جهت تسهیل کار دوستان در حال انجام است