«مجید پروکار» در مطلبی با عنوان "آشنایی با کلیات اخلاق در رابطه با حیوانات در کتاب و از دیدگاه پیامبر اسلام (ص)" روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
هفته گذشته در رابطه با حیوان آزاری مطلبی به شما تقدیم شد و در این شماره بخش دوم این مقاله را از نظر میگذرانیم.
سفارش هاى مخصوص حیوانات باربر
الف. نهى از بار بیش از قدرت حیوان: حضرت على علیهالسلام فرمود: رسول خدا صلىالله علیه و آله فرمودند: حیوان، شش حق بر صاحبش دارد: «وقتى که پیاده شد، براى او علف بگذارد؛ هر وقت از آبى عبور کرد، درنگ کند و آب را به او نشان دهد؛ به صورتش نزند؛ زیرا که تسبیح پروردگار مىگوید؛ پشت او را چون مجلس و مبلمان و جایگاه براى سخنرانى نکند؛ مگر در راه خدا؛ بیش از توان، بارش نکند؛ بیش از قدرت و طاقت از او سوارى نگیرد و نخواهد» (صدوق، 1410ق. ج 2، ص 187؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 201و210).
ب. تعیین جاى بار بر پشت حیوان جهت راحتى حیوان: پیامبر صلىالله علیه و آلهدرباره حیوانات باربر این گونه سفارش کردهاند: «بار حیوانات را عقبتر بگذارید؛ زیرا اگر جلو باشد، خوب راه نمى روند؛ چون ساختار بدنشان طورى است که پاهاى عقبشان بیشتر تحمل بار سنگین را دارد و راحتتر راه مى روند» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 191؛ مجلسى، 1403ق،ج64،ص215؛ متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 62).
سفارش هاى مخصوص حیوانات سوارى
نهى از سوارى خواستن بیش از توان حیوان: پیامبر صلىالله علیه و آله یکى دیگر از حقوق حیوانات ـ در هنگام سوار شدن ـ بر صاحبش را این گونه بیان کردهاند: «بیش از قدرت و طاقت حیوان، از او سوارى نگیرد و نخواهد» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 187؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 201 و 210؛ حرّ عاملى، 1418ق، ج 3، ص 348).
نهى از ناموزون و کج سوار شدن بر حیوان: رسول رحمت درباره کیفیت نشستن و سوار شدن بر مرکوب مى فرمود: «به طور ناموزون و نامناسب در حالى که پاهایتان را روى هم انداختهاید، بر حیوانها سوار نشوید، و پشت آنها را محفل و مجلس گفتمان خود نسازید؛ یعنى در حالى که ایستادهاند، همچنان بر پشت آنها سوار نشوید؛ و مشغول سخن گفتن؛ بلکه پایین بیایید و با هم صحبت کنید!» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 214؛ مجلسى، 1409ق، ج 22، ص 456؛ صدوق، 1410ق، ج 2، ص 188) همچنین فرمودند: «در حق این حیوانات زبان بسته، از عذاب خدا بترسید؛ به طور شایستهاى بر آنها سوار شوید» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 62و67).
نهى از نشستن طولانى بر پشت حیوانات: سفارش همیشگى رسول خاتم صلىالله علیه و آله این بود که: «پشتِ مرکبتان را همچون منبر سخنرانى قرار ندهید! خداوند آنها را براى شما تسخیر کرده تا شما را در راههاى سخت به منزل برساند. [پیاده شویدو] برروى زمین باهم سخن بگویید» (مجلسى، 1403ق،ج64،ص219ـ220؛متقى هندى،1409ق، ج 9، ص 64؛ زبیدى شافعى، 1346ق، ج 2، ص 115).
نهى از سوار شدن چند نفر بر حیوان: نبى خاتم صلىالله علیه و آله از سوار شدن سه نفر بر پشت یک حیوان نهى فرمود (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 216؛ دمیرى، بى تا، ج 1، ص 221). حضرت على علیه السلام از رسول خدا صلىالله علیه و آله نقل مى کنند: «سه نفر بر پشت حیوان سوار نشوید؛ زیرا در این صورت یکى از آنان لعن شده است» (مجلسى، 1409ق، ج 22، ص 459).
دستور به مراعات حال مرکوب لاغر هنگام سوار شدن: رسول خدا صلىالله علیه و آله به مدارا و مهربانى کردن با حیوان ضعیف در زمان سوار شدن سفارش کردهاند: «هرگاه بر چهارپایان لاغر سوار شدید، آنها را در منزلهایشان (توقف گاه ها) فرود آورید! اگر زمین خشک و بى گیاه بود، با شتاب از آن بگذرید، و اگر زمین سرسبز و پرعلف بود، آنها در آنجا استراحت دهید!» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 213).
دستور به بردن حیوان از راه هاى هموار و آسان: رسول خدا صلىالله علیه و آله در سخنى نیکو، این گونه به یکى دیگر از حقوق مرکوب اشاره کردهاند: «هر وقتى که یکى از شما بر حیوانى سوار شد، آن را از راههاى هموار و آسان ببرد؛ و آن را به راه هاى دشوار و سخت نکشاند» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 62).
تشویق و بشارت به کسى که هنگام گذر از گردنه از حیوان پیاده شود: از سفارش هاى نبى خاتم صلىالله علیه و آله درباره حیوانات سوارى این بود که: «کسى که در گردنه (سربالایى) از مرکب خود پیاده شود و پشت سر آن راه برود، همچون کسى است که بندهاى را در راه خدا آزاد کرده باشد» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 69؛ دمیرى، بى تا، ج1، ص 366).
امر به فرصت دادن به حیوان براى چریدن در زمان عبور از مرغزارها و چراگاه ها: پیامبر صلىالله علیه و آله فرمودند: «هر موقعى که بر این حیوانها سوار مى شوید، در طول طریق، حقشان را (در منازل و توقف گاه ها) رعایت نمایید! و مانند شیاطین بر آنها سوار نشوید» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 63؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 211).
دادن آب و علف به حیوان بعد از پیاده شدن: رسول رحمت درباره مرکوب خسته چنین سفارش کردهاند: «هر کسى از شما مسافرت کرد و مرکوبش یک حیوان بود، بعد از آنکه از حیوان پیاده شد، نخستین کارى که مىکند، آب و علف دادن به آن حیوان باشد» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189).
سفارش هاى مخصوص حیوانات و پرندگانى که ذبح مى شوند
حقوق مذبوح و شرایط ذبح (کیفیت ذبح): پیامبر صلىالله علیه و آلهدرباره حیوانات قابل ذبح چنین سفارش کرده اند: «در حق این حیوانات زبان بسته، از عذاب خدا بترسید!... و حلال آن را نیز به گونه اى شایسته بخورید و ذبح کنید! چاق و پروار آنها را بخورید! درباره حیوانات، از عذاب خدا بترسید! چاقشان را بخورید و بر سالم و سزاوارشان سوار شوید!» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 62).
پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله این گونه به حقوق حیوان مذبوح تصریح کرده اند: «خداوند احسان و نیکوکارى را بر همه چیز نوشته است؛ پس شما هم هر زمانى که مى خواهید حیوانى را بکشید، به طور شایستهاى بکشید؛ و هروقت که مى خواهید ذبح کنید، نیکو ذبح نمایید! کارد را تیز کرده و ذبیحه را زود راحت کنید!» (زبیدى شافعى، 1346ق، ج 2، ص 106)
از منظر پیامبر صلىالله علیه و آله، حیوان هر اندازه هم کوچک باشد، خردى او دلیلى بر رعایت نکردن حقوق آن حیوان نیست؛ بلکه باید حق او را نیز به خوبى ادا کرد؛ حتى اگر یک گنجشک کوچک باشد: «هر کسى گنجشکى را بدون رعایت حق آن بکشد، خداى تعالى در روز قیامت از او بازخواست خواهد کرد. سئوال شد که اى رسول خدا! حقّ آن گنجشک چیست؟ فرمود: اینکه او را ذبح کند، نه این که گردنش را بگیرد و سرش را بکنَد و پرت نماید» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 120؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 306؛ متقى هندى، 1409ق، ج 15، ص 37و40).
همچنین در روایتى نقل شده است قصابى درب طویله گوسفندش را باز کرد تا آن را بِبَرد و سرش را بِبُرد. ناگهان گوسفند گریخت و خود را به رسول رحمت رساند و به دنبال ایشان به راه افتاد. قصاب او را به چنگ آورد و پایش را گرفته و روى زمین مىکشید! رسول خدا صلىالله علیه و آله ابتدا خطاب به گوسفند فرمودند: بر فرمان خدا، صبر پیشه کن! و بعد هم خطاب به قصاب فرمودند: و اما شما هم اى قصاب! او را با مهربانى و ملایمت به سوى مرگ ببر! (صنعانى، بى تا، ج 4، ص 493).
نهى از ذبح کردن شبانه پرندهاى که در آشیانه خوابیده: امام صادق علیه السلام نقل مى کنندکه پیامبر صلىالله علیه و آله از بیرون کشیدن جوجه و مرغ از آشیانه و نیز در هنگام خوابشان، نهى فرمودهاند (کلینى، 1367، ج6، ص216؛ مجلسى،1409ق، ج21، ص356). در روایت دیگرى از گرفتن پرندهها در شب منع کرد و فرمود: شب امانِ پرندگان است و در این وقت در امانند (هیثمى، 1697م، ج4، ص3؛ مجلسى، 1409ق، ج21، ص356).
مخصوص حیوانات بچه دار
نهى از دوشیدن تمام شیر حیوان و سهم نوزاد: یکى از یاران آن حضرت مى گوید: یک شتر شیرده را به رسول خدا هدیه دادند. ایشان مرا امر فرمودند تا آن را بدوشم. بنده نیز آن را دوشیدم؛ البته در دوشیدن تلاش زیادى کردم و سخت آن را دوشیدم؛ وقتى آن جناب این زیاده روى مرا در دوشیدن دید، فرمود: این گونه ندوش! و براى بچه او نیز سهمى باقى بگذار (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 318؛ بیهقى، بى تا، ج 6، ص 131).
جلوگیرى از جدایى [دائمى] بین مادر و بچهاش: پیامبر صلىالله علیه و آله درباره مادران و نوزادان این چنین سفارش کرده اند: «مادران را حیران و واله بچه هایشان نکنید؛ بین مادر و فرزندش جدایى نیندازید که حیران مىشوند! (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 75).
در روایتى از ابن مسعود نقل شده است: در خدمت رسول خدا به جایى مىرفتیم. یکى از همراهان وارد جنگلى شده و تخم هاى پرندهاى را با خود آورد. پرنده مادر (تخم گذار) به دنبال ما آمده، بر گِرد سر رسول خدا صلىالله علیه و آله و ما مى چرخید و بال بال مى زد. وقتى که پیامبر این صحنه را دید، فرمودند: کدام یک از شما، این پرنده را آزرده و مصیبت زده کرده است؟ مردى از میان گفت: من یا رسولالله تخمهاى ـ طبق روایتى دیگر، جوجه ـ او را برداشتهام. حضرت رسول به خاطر رحم کردن بر آن پرنده فرمودند: تخمها (یا جوجه هایش) را به او رد نمایید! (دمیرى، بى تا، ج 1، ص 265؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 71و72).
سفارش هاى مخصوص حیوانات خاص
نهى از بستن و زندان کردن سگ: رسول خاتم صلىالله علیه و آله از اسیر کردن حیوانات ناراحت مىشدند و از این کار برحذر مىداشتند؛ حتى اسارت سگ را کارى نادرست دانسته و باعث نقص خیرات و عذاب آخرت شمردهاند. ایشان در این زمینه فرمودهاند: کسى که سگى را ببندد و نگه دارد [اسیر نماید]، هر روز از عمل او، قیراطى [و طبق برخى روایات، دو قیراط] کم مى شود؛ به جز این سگها که بستن آنها جایز است: سگِ موذى و خطرناک، سگِ شکارى، سگ حافظ زراعت یا حافظ گوسفند ـ و در روایت دیگر ـ و سگ نگهبان خانه (بخارى، 1401ق، ج 3، ص 67؛ حنبل، بى تا، ج 2، ص 37و60).
از بین بردن حیوان موذى جایز است (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 269؛ دمیرى، بى تا، ج 1، ص 215و383) و یکى از این حیوانات سگ هار است؛ اما اسلام تاکید دارد که جایز نیست همین سگ موذى را حبس کنند تا از گرسنگى و تشنگى بمیرد؛ بلکه باید آن را به طور مناسبى از بین ببرند. نکته دیگر، اینکه، در اسلام، کشتن سگها نیز دیه دارد؛ دیه سگ شکارى چهل درهم و دیه سگ نگهبان بیست درهم است(صدوق،1415ق،ص534).
بر حذر داشتن از به بند کشیدن گربه و حبس آن: رسول خدا صلىالله علیه و آله در سخنى دیگر، حبس حیوان را باعث عذاب شدید آخرت بیان کردهاند. ایشان در جریان سفر معراج فرمودند: «زنى ـ که صاحب گربهاى بود ـ را در میان آتش دیدم که گربهاش نیز از هر طرف او را گاز مى گیرد و مىدرد؛ علتش این بود که آن زن ـ در دنیا ـ این حیوان را بسته بود؛ بدون آنکه غذایى به او بدهد یا آزادش نماید تا خودش حیوانى را شکار کند؛ یعنى حبس، بدون غذا و آزادى!» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 268؛ دمیرى، بى تا، ج 2، ص 251).
نهى از دشنام به شتر؛ به خاطر صلح: رسول رحمت فرمودند: «به شتران، فحش ندهید؛ چون مانع از خونریزى و کشته شدن بشر مىشوند؛ و آشتى دهنده و مُصلح مى باشند!» (شریف رضى، 1422ق، ص 307ـ308؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 142).
دستور به رعایت حقوق اسب در وقت پیرایش: رسول رحمت درباره آرایش و پیرایش مىفرمودند: «موى پیشانى اسبان را نچینید؛ زیرا خیر در آنهاست. موى یال آنها را مچینید؛ چون آنها را گرم مى نماید. دم آنها نچینید، کوتاه نکنید؛ زیرا که پشه پران آنهاست» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 173؛ ابن اثیر، بى تا، ج 3، ص 352و363).
تشویق به پاک کردن جو براى اسب: از حضرت على علیهالسلام نقل شده است که رسول خدا صلىالله علیه و آله فرمودند: «تا قیام قیامت، خیر بر پیشانى اسبان، بسته شده. کسى که براى رضاى خدا از اسبى نگهدارى کند، تمیز کردن استراحتگاه و دادن آب و علف به آن حیوان، در روز قیامت جزو اعمال نیک او محاسبه مىشود؛ به بیانى دیگر، کسى که اسبى را ـ براى رضاى خدا ـ به استراحتگاهش ببرد و به او آب و علف بدهد؛ و جایش را جارو نماید، آن آب و علف و زحمات، در ترازوى حسناتش در روز قیامت، سنگینى خواهد کرد» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 165؛ طبرانى، 1405ق، ج 7، ص 97).
یکى از اصحاب را دیدند که خودش جوهاى اسبش را پاک مى کند، به او گفتند: چرا نمى گذارى تا دیگران این کار را بکنند؟ گفت: از پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله شنیدم که فرمود: «مردى نیست که خودش براى اسبش جوها را پاک کند؛ مگرآنکه خداوندبه قدرهردانه اى،حسنه اى برایش مى نویسد»(مجلسى، 1403ق، ج64، ص 177؛ دمیرى، بى تا، ج2، ص211).
مخصوص پرندگان
نهى از کشتن پرنده و اخطار به محاکمه قاتل: پیامبر رحمت به کسانى که بیهوده جانداران را مى کشند، هشدارى سخت داده و آنان را از محاکمه آخرت باخبر ساخته است: «هر حیوانى ـ پرنده یا غیرپرنده ـ که به ناحق کشته شود، در روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد» (محمدى رى شهرى، 1379، ج 3، ص 1346).
حضرت در کلامى دیگر، به طور مشخص به کشندگان پرندهها، به ویژه گنجشک، اشاره کردهاند: «اگر کسى گنجشکى را بیهوده بکشد، آن گنجشک در روز قیامت در پیشگاه خدا فریاد مى زند و شکایت مى کند که: فلانى مرا بیهوده کشت؛ بدون آنکه از این کشتن، سودى ببرد! و نگذاشت که از حشرات زمین، استفاده نمایم و چیزى بخورم. طبق روایت دیگرى، شکوه مى کند و مى گوید: خدایا! از این قاتل من، بپرس که چرا بىجهت مرا کشتى؟!» (مجلسى، 1403ق، ج 61، ص 306؛ ج 64، ص 4؛ متقى هندى، 1409ق، ج 15، ص 37ـ38).
نهى از شکار شبانه پرندگان و تیراندازى به جوجههایشان: پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله در مورد شکار پرندگان سفارشهایى کردهاند تا حقوق آنها در حد امکان رعایت شود. یکى از آن سفارشها، روایتى است که امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلىالله علیه و آله نقل کردهاند: «شبانگاهان، جوجه را از آشیانهاش در نکشید؛ چه اینکه پرنده را ـ براى سر بریدن ـ هنگام خوابش از لانه بیرون نیاورید تا اینکه صبح شود.» مردى سوال کرد که «هنگام خوابش» چه وقتى است؟ آن حضرت فرمود: «شب، هنگام خواب اوست. بنابراین شبانه به سراغش نروید؛ تا اینکه صبح شود، و همینطور جوجه پرندگان را در لانه شان و قبل از پر در آوردن و پرواز کردن شکار نکنید؛ اما زمانى که قدرت پرواز پیدا کردند، مى توانید به دنبال شکارشان بروید» (کلینى، 1367، ج 6، ص 216؛ مجلسى، 1409ق، ج 21، ص 356).
هشدار به شکارچیان
رسول رحمت در برخى از سخنانشان، از آسیب شکار کردن براى شکارچى سخن گفتهاند و پیامدهاى آن را نیز بیان کردهاند. ایشان درباره اصل شکار کردن مىفرمایند: «هر کسى به دنبال شکار رود (شکارچى)، غافل مى گردد» (قضاعى، 1361، ص 441؛ مجلسى، 1403ق، ج 65، ص 281).
براساس روایتى آن حضرت فرمودهاند: «هیچ شکارى صید نمى شود، مگر اینکه یک تسبیح گوى کم مىشود؛ خداى متعال هیچ نبات و گیاهى را نمى رویاند، مگر اینکه یک فرشته را بر آن مىگمارد؛ فرشتهاى که تسبیح و ذکر آن گیاه را تا روز قیامت بشمارد و بنگارد؛ شاخ و برگ هیچ درختى ریخته نمىشود و هیچ درختى قطع نمىگردد، مگر به نقص تسبیح (دمیرى، ج 2، ص 176؛ متقى هندى، 1409ق، ج 1، ص 444ـ445؛ ج 2، ص 254).
پیامبر صلىالله علیه و آله از شکارکردن در ایام مخصوص ـ تولیدمثل ـ نهى مى فرمود و خودش نیز هرگز شکار نکرد (کتانى، بى تا، ج 2، ص 66).
نهى از کشتن چند جنبنده و پرنده خاص: از امام صادق و امام رضا علیهما السلام با اندکى تفاوت نقل شده است: «رسول خاتم صلىالله علیه و آله از قتل شش موجود زنده نهى فرموده: زنبور عسل، مورچه، قورباغه، مرغ سبزک (سبزقبا)، هدهد (شانه به سر) و پرستو» (دمیرى، بى تا، ج 1، ص 294؛ ج 2، ص 86،204؛ مجلسى،1403ق،ج64، ص 244، 291و294).
نهى از کشتن جانداران؛ به جز موذى: ابن عباس مى گوید: رسول خاتم صلىالله علیه و آله از کشتن هر جاندارى نهى فرمود؛ مگر آنکه جانور موذى باشد و آزار برساند [آن هم به روشى نیکو] (متقى هندى، 1409ق، ج 15، ص 39؛ سیوطى، 1401ق، ج 2، ص 702).
رسول خاتم صلىالله علیه و آله در روایت دیگرى، از کشتن حیوانات نهى فرمود؛ مگر آنکه حیوان حلال گوشت و براى خوردن باشد (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 363؛ کتانى، بى تا، ج 2، ص 66)؛ البته این کشتن نیز شرایط نیکویى دارد (مجلسى، 1409ق، ج 21، ص 369).
سفارش هاى مخصوص آبزیان
پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله براى آبزیان حقوقى برشمردهاند و به دیگران نیز سفارش کردهاند تا آنان را اذیت نکنند. گاهى آن سفارشها به طور عمومى و در مورد رعایت حقوق تمام ساکنان آسمان و زمین و آبزیان بوده و گاهى نیز به طور خاص از آنها نام بردهاند.
حضرت على علیه السلام فرمودند: «رسول خدا صلىالله علیه و آله به شدت از بول کردن در آب نهى نمودند؛ مگر آنکه از سر ناچارى و ضرورت باشد» (نورى طبرسى، 1407ق، ج 1، ص 271).
حضرت در حدیث دیگرى فرموده اند: «آب هم ساکنانى و آبزیانى دارد؛ با بول و ادرار کردن در آب، آنان را اذیت نکنید!» (نورى طبرسى، 1407ق، ج 1، ص 271؛ عرب باغى، 1329، ص 45).
نهى از قتل قورباغه و تعین جریمه براى قاتل: جابر از نبى خدا صلىالله علیه و آله نقل کرده است: «هر کس قورباغه اى را بکشد ـ چه در حال احرام باشد یا نباشد ـ باید یک گوسفند کفاره بدهد» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 85؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 295).
روایت شده است یک پزشک در محضر رسول خدا صلىالله علیه و آله، از قورباغه و استفاده دارویى از آن سخن به میان آورد. آن حضرت بى درنگ، آن پزشک را از کشتن قورباغه نهى فرمود (جوزیه، بى تا، ص122و294؛ دمیرى، بى تا، ج2، ص86).
سفارش هاى مخصوص حشرات، موجودات شبگرد و ذره بینى
هشدار به مزاحمان موجودات ذره بینى و شبگرد: امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلىالله علیه و آله نقل مى کنند: «وقتى که پاسى از شب بگذرد، کمتر بیرون بروید و از ترددهاى غیرضرورى در معابر بپرهیزید؛ زیرا خداوند ریزموجوداتى دارد که در آن ساعت، آنها را در زمین مى پراکند؛ یعنى ممکن است که آنها را نبینید و زیر پایتان کشته و لگدمال شوند؛ چون برخى از موجودات در روز از لانه خود بیرون نمى آیند و شب هنگام، بیرون آمده و به دنبال روزى مى افتند» (مفید، 1414ق، ص 64؛ مجلسى، 1403ق، ج 73، ص 264).
نهى از کشتن زنبور و آتش زدن لانه آن: براساس روایتهاى بسیارى، رسول رحمت از کشته شدن زنبور عسل نهى فرموده است (عرب باغى، 1329، ص 48؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 244، 291و294). انس بن مالک نقل کرده است: «پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله هرگز دوست نداشت که لانه زنبور بى عسل را هم با آتش بسوزانند» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 10).
نهى از غارت اموال (دسترنج) مورچه: پیامبر خاتم صلىالله علیه و آله نگران نابودى اموال و از بین رفتن زحمت ریزموجودات نیز بود؛ به گونه اى که درباره آنها سفارش مى کرد. امام صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید: «رسول خدا نهى فرمود از اینکه آنچه را که مورچه با دست و دهان حمل مى کند، از چنگش بگیرند و بخورند» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 261؛ دمیرى، بى تا، ج 2، ص 370)؛ وصى آن حضرت؛ على بن ابى طالب علیه السلام فرمودند: «به خدا قسم اگر همه آسمانها و زمین را به من ببخشند و در مقابل این عطا، از من بخواهند تا با گرفتن پوست یک جو از دهان مورچهاى عصیان کنم، چنین نخواهم کرد» (نهج البلاغه، خ 224).
نهى از کشتن مورچه و آتش زدن لانه اش: رسول مهربانى بارها از کشتن مورچه نهى کرده اند؛ گاهى به تنهایى، و در برخى موارد در کنار نام زنبور عسل و چند پرنده دیگر از کشتن آن نهى کرده است. انس بن مالک مى گوید: رسول خدا صلىالله علیه و آله فرمودند: «مورچه را نکشید!» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 369؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 224و291).