حکیم مهر - ماهنامه دام، کشت و صنعت در شماره 124 خود، انتقادات تندی نسبت به عملکرد سازمان دامپزشکی درباره شیوع تب برفکی داشته که این انتقادات را همراه با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در این خصوص منتشر کرده و در اینجا جهت اطلاع و استفاده بینندگان محترم حکیم مهر بازخوانی میگردد :
جهان از شنیدن بروز تب برفکی به خود میلرزد و همواره آماده پیشگیری و هجوم به کانونهای آلوده است.
همین است که از 8 کمیسیون بهداشت دامی در سازمان ملل متحد، یک کمیسیون صرفا و اختصاصا به تب برفکی تعلق دارد و این کمیسیون همواره و همه ساله، مقررات هشدار، کنترل و مبارزه با تب برفکی را به روز و اعلام میکند تا همه کشورها براساس آن، مقررات و پروتکل عمل نمایند. برمبنای این پروتکل، چنانچه فرد حقیقی یا حقوقی تمایل به واردات دام زنده و یا گوشت از کشور دیگر داشته باشد، ابتدا باید اقدام به ثبت سفارش نزد سازمان دامپزشکی بنماید. دامپزشکی آن کشور موظف است گزارشی از کشور مبدا، همراه با مطالعه کتابخانهای، تهیه و ارائه نماید، سپس فرمت آن را به کشور مبدا بفرستد تا اطلاعات مورد نیاز از سوی کشور صادرکننده ارسال شود. چنانچه سازمان دامپزشکی کشور متقاضی خرید، قانع نشد؛ نماینده دامپزشک اعزام خواهد کرد تا تحقیقات بیشتری صورت گیرد. در نهایت فرم assesment risk تهیه میشود و بر مبنای آن سازمان دامپزشکی حکم میدهد که گوشت یا دام زنده، از کشور یادشده وارد شود یا نشود.
سئوال این است که آیا سازمان دامپزشکی، سال گذشته بر ورود یک و نیم میلیون تن گوشت وارداتی به ایران این چنین نظارت و کنترلی را اعمال کرده است یا خیر؟!
آیا حتی یک فرم توسط سازمان دامپزشکی و رئیس سازمان دامپزشکی تهیه شده است. هنگامی که میوه صادراتی ما را- که بیش از 90 درصد آن را آب تشکیل میدهد- به دلیل نداشتن مهر قرنطینه گیاهی برگشت میزنند! آیا سازمان دامپزشکی ایران چنین عملکردی داشته تا گوشت و دام وارداتی که سلامت مردم و سلامت دامها و اقتصاد کشور، وابسته و در گرو آن است با عیار بینالمللی سنجیده شود.
این عملکرد است که ناگهان ثبت کانونهای آلوده به تب برفکی از 800 مورد به 5000 مورد میرسد و پس از افزایش پیدرپی، ثبت آن متوقف میشود. در حالی که کانونها در حال ازدیاد بوده و هیچ کس اجازه نداشت این موضوع را به دامداران کشور اعلام کند تا مراقبتها را زیاد کنند! اگر تاکید رئیس جمهور نبود شاید همان چند روز هم اطلاعات بر روی آنتنهای فرستنده نمیرفت. با این همه متاسفانه با چند خبر تبلیغاتی اعلام شد که سرمهای مورد نیاز ساخته شد (چه سرمی!؟) مبارزه انجام شد (چه مبارزهای!؟) و پرنده هم بسته شد! تاکنون 7 سویه تب برفکی در جهان شناسایی شده که تا پیش از این 3 سویه در ایران وجود داشته و سالانه 20 تا 30 میلیارد تومان هزینه صرف تولید واکسن و طی 2 بار واکسیناسیون میشود تا هر جا این سویهها بروز و شناسایی میشود از نابودی دامها پیشگیری گردد. متاسفانه بروز تب برفکی با سویههای قدیمی ایران، به طور متوسط 25 درصد کاهش در شیر، گوشت و زاد و ولد را باعث میشود.
شوربختانه بیتوجهی یا کمتوجهی سازمان دامپزشکی موجب شده است تا سال گذشته یک سویه تب برفکی از هندوستان و یک سویه از افغانستان همراه با گوشتها و دامهای وارداتی میهمان کشورمان شود و 5 سویه از 7 سویه موجود دنیا، در ایران جا خوش کند.
بحث این نیست که این سویهها با واردات قاچاق یا مجوزدار آمده است. بحث این است که میهمان ماندگار (سویههای وارداتی) اقتصاد دامداری کشور را زیر سوال میبرد. یادمان باشد تب برفکی یک نام دیگر هم دارد، مرگ دامدار.
توضیح حکیم مهر : مقصود از سرم ، واکسن مؤسسه رازی علیه سویه هندی تب برفکی بوده است.
در گروه مطالعات زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس انجام شد:
بررسی چگونگی شیوع تب برفکی در کشور
تهیه و تدوین: سعید مقیسه
ناظران علمی: حسین صفایی، الهه سلیمانی
چکیده
بیماری تب برفکی یک بیماری ویروسی بسیار عفونی و به شدت مسری در میان دامهای زوج ُسم است. بر اثر شیوع تب برفکی تاکنون دامهای زیادی تلف شده و خسارات سنگینی به صنعت دامپروری کشور وارد شده است.
افت تولید فرآوردههای دامی، سقط جنین، مرگ و میر گوسالهها و سایر دامهای مبتلا، ناباروری و تحمیل هزینههای درمان و ریشهکنی از جمله تبعات این بیماری بوده است. در سال گذشته به دلیل افزایش قاچاق دام به کشور، واردات بیرویه دام زنده، نقل و انتقال دامها به خصوص دامهای آلوده، عدم اعمال نظارت دقیق در پستهای قرنطینه، ارسال دام زنده وارداتی به استانهای دورتر از استانهای مرزی و انتقال تنظیم بازار واردات دام زنده از وزارت جهاد کشاورزی به وزارت بازرگانی، این بیماری به سرعت شیوع یافت و منجر به تلفات گسترده دامهای موجود در کشور شد.
تعداد کانونهای آلودگی بیماری تب برفکی در سال 1388 در مقایسه با سال 1387 رشد 1/3 برابری در جمعیت گاوی و رشد 8/4 برابری در جمعیت گوسفند و بز کشور داشته است. در حال حاضر حدود 5 هزار کانون آلودگی در سراسر کشور گزارش شده و موارد بسیاری نیز هنوز گزارش نشده است. آمارهای غیررسمی از خسارت 25 تا 30 درصدی این بیماری در سال 1388 بر جمعیت دام زنده کشور حکایت میکند. واضح و مبرهن است که ارگانهای ذیربط به دلیل قصور در امور نظارتی و عملیاتی نقش مهمی در شیوع گسترده این بیماری و تحمیل هزینههای سنگین اقتصادی بر صنعت دامپروری کشور داشتهاند و اکنون نیز این ارگانها باید ترتیبی اتخاذ کنند تا هر چه سریعتر از گسترش کانونهای آلودگی در سراسر کشور جلوگیری و نسبت به ریشهکن کردن این بیماری اقدامات لازم انجام شود.
مقدمه
بیماری تب برفکی یک بیماری ویروسی بسیار عفونی و به شدت مسری در بین دامهای زوج ُسم است. عامل این بیماری ویروسی از خانواده Picornaviridae و از جنس Aphthovirus بوده و تاکنون هفت سویه Asia1، SAT3،SAT2،SAT1،C،O،A1 از این جنس ثبت شده است. تب برفکی در دامها موجب خسارات اقتصادی زیادی شده و یکی از موانع اصلی تامین بهداشت و تولید دام و فرآوردههای دامی محسوب میشود و موجب کاهش شدید تولید میگردد. تقریباً تمام حیوانات اهلی نشخوارکننده مورد هدف این ویروس هستند. شدت واگیری در دامهای حساس بسیار بالاست(گاهی تا 100 درصد) ولی مرگ و میر آن پایین بوده و عمدتاً در دامهای جوان به خصوص بره و بزغاله این امر صورت میگیرد. بیماری تب برفکی میتواند از طریق تماس مستقیم2، غیرمستقیم3، انتشار به وسیله باد4 و تلقیح مصنوعی5 انتقال یابد. این بیماری جزء بیماریهای مشترک انسان و دام به شمار نمیرود بنابراین خطری در جمعیت انسانی ایجاد نمیکند. اما در موارد بسیار نادری این بیماری در بین چوپانان و دامداران نیز گزارش شده که با آزمایشهای ویروسشناسی از بثورات بینانگشتی چوپانان، ویروس تب برفکی جدا شده است و سیر این بیماری در انسانهای مبتلا تنها محدود به این زخمهای کوتاهمدت بوده و مشکل سیستمیک و حادی تاکنون در هیچ انسانی گزارش نشده است.
به طور کلی هر ساله کشورهای مختلفی در جهان دچار شیوع این بیماری شده و متحمل هزینههای سنگین اقتصادی میشوند. کشور ایران نیز از این مقوله مستثنی نبوده و در اقصی نقاط آن دامهای زیادی بر اثر شیوع تب برفکی تلف شده و خسارات سنگینی از بروز این بیماری به صنعت دامپروری کشور وارد شده است. بالاخص در سال گذشته که به دلیل عدم رعایت نکات بهداشتی لازم و ورود غیرقانونی دام، این بیماری به سرعت شیوع یافت و منجر به تلفات گسترده دامهای موجود در کشور شد. متاسفانه در کشور ما هنوز مطالعه جامعی در مورد میزان خسارات این بیماری به صنعت دامداری صورت نگرفته است، اما با توجه به شیوع بالای آن در کشورمان میتوان گفت خسارات آن بسیار بیشتر از آن چیزی است که در منابع اعلام میشود. این گزارش نخست به بررسی بیماری تب برفکی و تبعات اقتصادی آن پرداخته و سپس سوابق کشورهای مبتلا به این بیماری ذکر میشود. بعد از آن علل شیوع این بیماری خطرناک در کشور مورد بررسی قرار گرفته و در انتها، راهکارهای کارشناسی برای مقابله و پیشگیری با شیوع تب برفکی ارائه میشود.
1- علائم بالینی بیماری تب برفکی
جراحات به وجود آمده بر اثر بیماری تب برفکی در نواحی ضربهپذیر مثل مخاط، دهان، زبان، شکاف بین دو سم و سر پستانکها دیده میشود. دوره کمون6 بیماری تب برفکی 3 تا 6 روز است و بیماری با کاهش شیر، تب زیاد همراه با بیحالی، ضعف و بیاشتهایی شدید شروع میشود. ترشح بزاق زیاد شده و به صورت رشتههای طویل و لزج از دهان آویزان میشوند. حیوان مبتلا صدای ملچ ملوچ میدهد با احتیاط غذا را میجود. همچنین تاولهایی بر روی قسمتهای داخلی لبها، گونه، لثه، کام سخت و بالشتک دندانی تشکیل میشود که ابتدا وزیکولهای اولیه کوچک هستند؛ ولی به مرور زمان تاولهایی به قطر 5 تا 6 سانتیمتر را تولید میکنند که 12 ساعت پس از تشکیل شدن میترکند و مایع قرمز متمایل به زرد(کاهی رنگ) رقیقی از آنها خارج میشود و از خود سطحی گلی رنگ و دردناک بجا میگذارند که یک هفته بعد التیام مییابند.
همزمان با جراحات دهانی، تاولهایی بر روی پاها به ویژه شکاف بین دو سم و تاج سم ایجاد میشود و براثر پاره شدن ناراحتی شدیدی در دام ایجاد میکند که در اثر آن دام به طور آشکار میلنگد و گاهی قادر به ایستادن نیست و ناحیه تاج سم متورم و دردناک است. هجوم باکتریها به این جراحات علاوه بر وخیمتر شدن عارضه، التیام را به تاخیر میاندازند. بر روی پستانها هم تاولهایی ایجاد میشود که چنانچه اطراف منفذ خروجی شیر را فراگیرند، اورام پستانی به وجود میآید. سقط جنین و نازایی، از عوارض بعدی این بیماری هستند. لاغر شدن سریع و کاهش تولید شیر نیز از خسارات اقتصادی تب برفکی است. این بیماری در گاوهای جوان (گوسالهها) موجب میوکاردیت نکروزان شده و به مرگ گوسالهها منتهی میشود. در قلب چنین گوسالههایی، کانونهای رنگ پریده به صورت یکی در میان موسوم به قلب ببری به وجود میآید. عمده تلفات ناشی از این بیماری در دامهای جوان به علت ضایعات قلبی رخ میدهد.
2- خسارات اقتصادی تب برفکی
براساس اعلام دفتر بینالمللی بیماریهای واگیر دام OIE7 خسارت بیماری در کشورهایی که بیماری را به شکل بومی دارند، شامل 25 درصد کاهش تولید شیر، 25 درصد کاهش تولید گوشت، 25 درصد کاهش تولید پشم و 25 درصد تلفات در دامهای مبتلا و جوان میشود. البته به این خسارات باید هزینههای نامرئی ناشی از حضور بیماری از قبیل هزینههای درمان، ناباروری و کاهش باروری، محدودیت در تجارت دام و فرآوردههای خام دامی و ... را اضافه کرد. خسارتهای اقتصادی تب برفکی شامل افت تولید، سقط جنین، مرگ و میر گوسالهها، ناباروری، هزینههای درمان و ریشهکنی و ... سبب شده تا این بیماری از مهمترین بیماری های ویروسی دام به حساب آمده و در ردهبندی بیماریهای دام در گروه A (طبقهبندی بیماریهای دفتر بینالملل بیماریهای واگیر دام) قرار گیرد. در کشور ما نیز این بیماری مهمترین عامل تهدیدکننده سرمایه دامی و تولیدات دامی و اولین بیماری دامی جدول مبارزه با بیماریهای دام محسوب میشود.
3ـ سوابق کشورهای مبتلا به تب برفکی
بیماری تب برفکی به آسانی مرزهای کشورها را در مینوردد. لذا رویکردهای مقابله با آن در سطح منطقهای و بینالمللی باید هماهنگ با برنامه فائو به اجرا درآیند. برنامههای منطقهای مقابله با تب برفکی بازتابدهنده زمینه بومی و انواع متنوع و مختلف ویروس این بیماری هستند که در مناطق مختلف انتشار دارد و مبنایی برای تعیین یک اتحاد جهانی برای مقابله با آن است. در حال حاضر، تب برفکی با میزان شیوع متفاوت در بسیاری از کشورهای آفریقا، خاورمیانه، آسیا و بخشهایی از کشورهای آمریکای جنوبی به شکل بومی است اما قاره اروپا، آمریکای شمالی و مرکزی، کشورهای اقیانوسیه و کارائیب از بیماری پاک شدهاند. در کل حدود 100 کشور در هفت منطقه جهان در سطح صفر تا سه هستند، در حالی که 67 کشور در سطح چهار و پنج بوده و عاری از این بیماری تشخیص داده شدهاند.
4 ـ کشورهای خاورمیانه
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) طی گزارشی اعلام کرد در دو ماه نخست سال 2009 بیش از 130 مورد بیماری تب برفکی نوع A در جنوب و مرکز عراق و مواردی از همین نوع در بحرین، کویت، لبنان و لیبی ثبت شده است. احتمال دارد بیماری به مناطق مجاور که این بیماری در آنها وجود ندارد؛ یعنی مدیترانه سرایت یابد. تب برفکی نوع A در ترکیه، ایران و پاکستان همهگیری داخلی دارد. اما شیوع این بیماری نشان میدهد این بیماری نه تنها در داخل این کشورها رو به افزایش است که حتی به مناطق مجاور و کشورهای بسیار دوری مانند لیبی نیز گسترش پیدا کرده است. فائو در قالب چندین برنامه مختلف در کشورهای عراق و پاکستان به کمک بخش دامپروری آنها رفته است. این سازمان در ماورای قفقاز، ایران و سوریه نیز از برنامههای کنترل تب برفکی حمایت میکند.
5 ـ کشورهای ژاپن و کره جنوبی
اوائل ماه میلادی 2010، مسئولان ژاپنی از شیوع ویروس سویه O این بیماری که بیشتر در کشورهای آسیایی پیدا میشود، خبر دادند. ویروس سویه A نیز کمیابتر است در ماه ژانویه در کره جنوبی گزارش شده است تا این لحظه 385 راس دام در ژاپن و 3500 خوک در کره جنوبی سلاخی شدهاند. به گفته کارشناس بخش دامپزشکی فائو در 9 سال گذشته، تاخت و تاز این بیماری در کشورهای عاری از آن مانند ژاپن و کره جنوبی بسیار بعید به نظر میرسید، بنابراین شیوع این بیماری آن هم سه بار در چهار ماه اخیر واقعا نگرانکننده است.
6 ـ کشورهای اروپایی
کشورهایی مانند انگلیس، ایرلند، فرانسه و هلند در سال 2001 گرفتار عواقب مخرب این بیماری شدند. در آن سال 6 میلیون دام در کشورهای مذکور با هزینهای بالغ بر 11 تا 12 میلیارد دلار از بین رفتند. محو ویروس تب برفکی نیز هشت ماه طول کشید.
7 ـ بیماری تب برفکی در ایران
در ایران سه سویه A، O و Asia1 عمدهترین ویروسهای مولد تب برفکی هستند و در بین آنها سویههای A و O حدود 50 سال در گردش بوده ولی سویه Asia1 پایداری و ثبات کمتری داشته و در مواقعی از زمان، محو و مجددا بروز کرده است. سویه Asia1 طی سالهای 1369 تا 1378؛ یعنی حدود 10 سال در موارد بروز بیماری تب برفکی در کشور شناسایی و تشخیص داده نشد، ولی از مرداد سال 1378، مجددا ظهور یافته و همچنان جزء سه سویه اصلی ویروسهای بیماری تب برفکی در کشور در حال چرخش است.
8 ـ میزان خسارت تب برفکی در سالهای گذشته
براساس گزارشهای دفتر بررسیها، مبارزه و مراقبت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور، طی سال 1380، تعداد 44 هزار و 858 واحد استانی (اپیدمیولوژیک) در قالب 1413 کانون، درگیر بیماری شده که دارای 589 هزار و 25 راس گاو و گوساله (در معرض خطر بیماری) بوده که از این تعداد 16 هزار و 723 راس گاو و گوساله علائم بیماری را نشان داده و 595 راس گوساله تلف شده است. چنانچه خسارات برآورد شده OIE 8 و قیمت فرآوردههای دامی در کشور را همراه جمعیت دامهای مبتلا (در معرض خطر بیماری) ملاک محاسبه قرار دهیم، این بیماری طی سال 1380، رقمی در حدود 23174 میلیون ریال خسارت مستقیم (کاهش شیر و گوشت) به جمعیت گاو و گوساله کشور وارد کرده است.
براساس اعلام وزارت جهاد کشاورزی از جمعیت دام زنده کشور در سال 1387 در حدود 6926 راس گاو و 6545 راس گوسفند، به بیماری تب برفکی مبتلا شدهاند و بر اثر این بیماری 244 راس گاو و 566 راس گوسفند تلف شده است.
9 ـ شیوع اخیر تب برفکی در کشور
هر سال نمونههایی از بروز تب برفکی در کشور مشاهده میشود ولی در سال گذشته (1388) به ویژه در نیمه دوم سال، به علت ورود بیرویه و کنترلنشده دام به خصوص از مرزهای شرقی کشور، دو سروتیپ جدید O و A افغانی و هندی توسط دامهای آلوده به کشور وارد شده و متاسفانه تعداد کانونهای آلودگی را به شدت بالا برده است. در هنگام ورود سویه جدید به کشور (به دلیل تردد بیرویه و کنترلنشده دام و ورود دام قاچاق به کشور) به جهت پائین بودن سطح ایمنی دامها و حساس بودن آنها در مقابل بیماری و عدم آلودگی به لحاظ تامین واکسن مورد نیاز، متاسفانه خسارات بسیار سنگین و غیرقابل جبرانی را در مراحل اولیه موجب شده است. آمار دریافتشده از مرکز GIS سازمان دامپزشکی کشور برای سال 1388، حکایت از وجود 1764 کانون آلودگی بیماری تب برفکی در جمعیت گاوی کشور و 818 کانون آلودگی این بیماری در جمعیت گوسفندی و بزی دارد. این در حالیست که در سال 1387، در جمعیت گاوی کشور 569 کانون بیماری تب برفکی و در جمعیت گوسفند و بز 172 کانون آلودگی گزارش شده است. رشد 1/3 برابری تعداد کانون آلودگی در جمعیت گاوی و رشد 8/4 برابری تعداد کانون آلودگی در جمعیت گوسفند و بز کشور در سال 1388 در مقایسه با سال 1387 نشاندهنده شیوع گسترده این بیماری و تحمیل خسارتهای فراوان بر اقتصاد دامپروری کشور است. هماکنون این بیماری در تعداد زیادی از استانهای کشور شایع شده است. سه استان آذربایجان شرقی، اصفهان و قم در جمعیت گاو و استانهای فارس، کرمانشاه و آذربایجان شرقی در جمعیت گوسفند و بز دارای بیشترین کانون آلودگی بیماری تب برفکی در بین استانهای کشور هستند. در حال حاضر در حدود پنج هزار کانون آلودگی در سراسر کشور گزارش شده و موارد بسیاری هنوز گزارش نشده است.
10- علل شیوع تب برفکی در کشور
به طور کلی از عوامل شیوع اخیر این بیماری میتوان به افزایش قاچاق دام به کشور، واردات بیرویه دام زنده، نقل و انتقال دامها به خصوص دامهای آلوده و عدم اعمال نظارت دقیق در پستهای قرنطینه اشاره کرد. آمار کشفیات دامهای قاچاق در سالهای اخیر، بیانگر افزایش چشمگیر ورود غیرمجاز دام زنده از مرزهای کشور بوده است. بیشترین میزان قاچاق دام از مرزهای شرقی کشور و از کشورهای پاکستان و افغانستان صورت گرفته است. با مشاهده مراکز عرضه دام و میادین دام در بسیاری از شهرها به راحتی ورود دامهای قاچاق قابل رویت و ردیابی است و درصد بالایی از دامهای عرضه شده را شامل میشود. بر اثر افزایش قاچاق دام چندین هزار کانون آلودگی در سراسر کشور گزارش شده است. از عدم کنترل مرزهای ورودی کشور، افزایش قیمت گوشت در بازار داخلی و قیمت پایین دام زنده در خارج از کشور میتوان به عنوان دلایل اصلی قاچاق دام نام برد. هر چند در ماده (11) 9 آییننامه چگونگی کنترل بهداشتی تردد، نقل و انتقال، واردات و صادرات دام زنده و فرآوردههای خام دامی مصوب سال 1373 هیات وزیران و ماده (6) 10 قانون سازمان دامپزشکی کشور مصوب سال 1350 ابزارهای قانونی برای کنترل تردد بهداشتی دام زنده لحاظ شده است، لکن شواهد نشان از عدم اجرای صحیح این مواد میدهد!
از سوی دیگر رشد بیرویه و کنترل نشده واردات دام زنده در سال 1388 نسبت به سال 1387، از عوامل شیوع بیماری تب برفکی در کشور بوده است. واردات دام زنده در 12 ماهه سال 1388 در مقایسه با 12 ماهه سال 1387، بیش از 5/4 برابر افزایش داشته و از 4415 تن به 19743 تن رسیده است. شواهد مؤید این امر است که در رشد فزاینده واردات دام زنده به کشور، نظارت کافی وجود نداشته و بدون کنترل و نظارتهای لازم و تخصصی این دامها وارد کشور شدهاند؛ از جمله دلایل اصلی این امر انتقال مسئولیت تمامی امور مربوط به تنظیم بازار مواد پروتئینی شامل گوشت قرمز، گوشت مرغ و تخممرغ به وزارت بازرگانی بوده است (تصویبنامه هیات وزیران در مورد واگذاری امور مربوط به تنظیم بازار مواد پروتئینی به وزارت بازرگانی مورخ 15/10/1388) که بدون توجه به ملاحظات بهداشتی و عدم نظارت دقیق سازمان دامپزشکی با عنایت به وظایف محوله قانونی به این سازمان صورت گرفته است.
از عوامل دیگر شیوع بیماری تب برفکی، عدم رعایت نکات نظارتی براساس موازین و استانداردهای بهداشتی در مراکز قرنطینه است. باید به این نکته اذعان داشت که به کارگیری اقدامات بهداشتی و قرنطینهای مهمترین و اساسی ترین روش پیشگیری و کنترل بیماری تب برفکی است به نحوی که از ورود ویروس در یک گله و یا جمعیت جلوگیری میکند. ورود بیرویه دام به دلایلی که بیان شد نظارت و بازرسی بر پستهای قرنطینه را تحتالشعاع قرار داده است. به دلیل فشار وارد شده جهت تامین نیاز داخلی، مقدار واردات، افزایش بیرویهای داشته و کنترل و نظارت دقیقی بر دامهای وارداتی صورت نگرفته است. به طور حتم سازمان دامپزشکی کشور عامل اصلی قصور در عملکرد قرنطینهها است، چرا که براساس وظایف قانونی محوله از جمله بند «د» ماده (3) قانون سازمان دامپزشکی کشور تاسیس پستهای قرنطینه در سراسر کشور و همچنین کنترل بهداشتی و