رییس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) گفت: قانونگذار باید به تدوین قانون جامعی در زمینه حمایت از حیوانات، اقدام کند.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «بهمن کشاورز» گفت: لطمه زدن به حیوانات اهلی متعلق به افراد و اشخاص به طور طبیعی باعث ایجاد حق مطالبه خسارت برای صاحب حیوان میشود که در این زمینه هیچ تردیدی نیست، اما در مورد حیواناتی که نجسالعین ممکن است تلقی شوند با تحقق شرایطی همین قاعده جاری است، یعنی اتلاف یا معیوب کردن آنها برای صاحب شان حق مطالبه خسارت ایجاد می کند. سگ شکاری، سگ گله و سگ نگهبان از جمله اینگونه حیوانات هستند. از این جنبه قضیه هم که بگذریم مساله بسیار مهمتر موضوع دیدگاههای عاطفی و انسانی انسانها نسبت به حیوانات است.
وی ادامه داد: واقعیت این است که برخی از دیدهها، شنیدهها و خواندهها ما را نسبت به سرنوشت بشریت - لااقل در محدودهای که ما هستیم - بیمناک و ناامید میکند. کشتن بی رحمانه سگها، آتش زدن الاغ، کشتن و مثله کردن توله خرس و ... از انسانهایی با ذهن و عقل سالم و متعارف بر نمیآید.
این حقوقدان ادامه داد: جالب است بدانید در مطالعات وسیعی که در مورد قاتلین زنجیرهای در برخی کشورها انجام شده، بر مبنای حقایق آماری وجود سه علامت در این افراد اعم از داشتن مادرانی به شدت خشن، شب ادراری در دوران کودکی و حیوان آزاری در زمان طفولیت ثابت شده است. جفری دامر مشهور یعنی همان قاتلی که قربانیانش را پس از تجاوز می کشت و گوشتشان را می خورد نمونه خوبی است که در زمان بچگی از آزار حیوانات لذت می برده است.
رییس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) با بیان اینکه به منظور حفظ و حراست جامعه، ترویج اخلاق حسنه و جلوگیری از اشاعه خشونت در جامعه هر نوع قانونگذاری که تعرض و بدرفتاری با حیوانات را منع کند، قطعا مفید است، گفت: در عین حال کار فرهنگی بر روی کودکان از مهدکودک ها و دبستان در این خصوص می تواند مفید باشد؛ لذا باید توجه کنیم که نجس تلقی شدن برخی از حیوانات به هیچ وجه مجوز بدرفتاری با آنها نیست زیرا همه مخلوق خداوند متعال هستند و حس درد دارند و رابطه عمیق بین تولهها و والدین آنها برقرار است. همچنین باید با برخی افکار خرافی که بعضی از انسانها برخی از حیوانات را حامل روح شیطانی و یا از این قبیل مطالب بیربط میدانند، مبارزه کرد.
کشاورز ادامه داد: در خصوص شکار حیوانات نیز باید بگویم که شاید روزگاری شکار وسیله تغذیه انسانها بود ولی امروز چنین نیست؛ لذا محمل و عذری برای کشتن حیوانات برای استفاده از گوشتشان وجود ندارد. همچنین از بین بردن گونه هایی از حیوانات تعادل اکولوژیکی جامعه و محیط زیست را بر هم زده و می زند که ضرر نهایی آن متوجه انسان هاست.
وی خاطرنشان کرد: در مورد شکار گویا گرفتن جریمه، خسارت و حتی مصادره سلاح (که یکی از بدترین کابوس های شکارچیان است) وافی به مقصود نیست و لازم است از یکسو مجازات های تعیینی با عمل ارتکابی متناسب شود و از دیگر سو با استفاده از ضوابط قانون مجازات جدید، بهتر است شکارچیان و آزاردهندگان حیوانات مکلف به درمان خود شده و در کلاسهای توجیحی و جلسات روان درمانی حضور یابند، البته با توجه به خلاء قانونی موجود متاسفانه برخورد با این موارد یا صورت نمی گیرد یا بسیار ناکافی است و این عدم کفایت حتی در مورد گونههای کمیاب نیز وجود دارد؛ بنابراین قانونگذار باید به تدوین قانون جامع که همه موارد و فروض را در بر میگیرد اقدام کند.