خبرنگاری چند روز قبل با من تماس گرفت و گفت دامپزشکی اعلام کرده است که ویروس حاد آنفلوآنزای پرندگان با انسان کاری ندارد؛ با طرح این مطلب میتوان نسبت به گمراهی فرد آگاه شد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از زیست بوم، «دکتر اسماعیل کهرم» مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: برخی خبرنگاران محیط زیست ما آگاهی کاملی در حوزه خود ندارند و من این مساله را به اطلاع وزارت ارشاد هم رساندم. از سوالاتی که مطرح میکنند، مشخص میشود در مورد مطلب مورد نظر اطلاع ندارند. برای مثال خبرنگاری با من تماس میگیرد و میگوید چه خبر؛ یعنی انتظار دارد من اخبار محیط زیست را به او بدهم، در حالی که در مملکت ما حداقل در حد کشورهای دیگر مسائل زیست محیطی وجود دارد.
محیط زیست ما از جنبههای مختلف مثل آب، خاک، هوا، جنگل، پرندگان و... غنی است و به تبع همین امر مسائلی در ارتباط با آنها وجود دارد. در حال حاضر هم پرندگانی هستند که به ایران آمده اند و بیماری آنفلوآنزا را با خود آورده اند. در کشورهای خارجی دیدهام که خبرنگاران، صبح که وارد محل کار خود میشوند، در کنار یک فنجان قهوهای که میخورند، حداقل نیم ساعت اخبار روز را مطالعه میکنند و روزنامهها را ورق میزنند تا اطلاع کافی نسبت به مسائل پیرامون پیدا کنند.
بسیاری از مطلعان محیط زیست ما به آنچه در دانشگاه فراگرفتهاند، بسنده میکنند و متاسفانه گامی برای بهروز کردن اطلاعات خود برنمیدارند. آنچه در دانشگاه اتفاق میافتد درس خواندن برای نمره است.
به قول یکی از اساتید دانشجو به مدرکجو تبدیل شده است. بنابراین زمانی که در دانشگاه به سر میبریم، وضع به این منوال پیش میرود؛ البته همه افراد به این شکل نیستند، چون در این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشد. بعد هم فرد فارغ التحصیل شده و از دانشگاه خارج میشود و فرایند آموزش به کلی تعطیل میشود؛ البته کلمه فارغ التحصیل، کلمه زشتی است، چون فارغالتحصیل این بار معنایی را دارد که فرد همه چیز را میداند درحالی که اینطور نیست. انگلیسیها در این باب از کلمه درجه بندی استفاده میکنند، یعنی فرد از نظر علم در مقاطع مختلف درجه بندی میشود.
زمانی هم که مدرک دکتری اخذ میشود، وقت آن فرارسیده که فرد بتواند به طور آزاد مطالعه کند و نیازی به نشستن سر کلاس وجود ندارد که باز هم به نظر من این نیاز وجود دارد، چون فرصتهای مطالعاتی که برای اساتید در نظر گرفته میشود به همین منظور است که بروند و علم خود را بهروز کنند. این مساله فقط به متخصصان محیط زیست مربوط نمیشود و در تمام زمینهها، ما کسانی را داریم که بسیار با سواد هستند و از سوی دیگر، کسانی را داریم که در کمال تاسف، چندان کار آشنا نیستند و به محض گرفتن مدرک خود را فارغالتحصیل میدانند. انسان باید هر روز به دانش خود اضافه کرده و علم خودش را بهروز کند.
به دنبال حرفهای جنجالی نباشیم
خبرنگاری چند روز قبل با من تماس گرفت و گفت دامپزشکی اعلام کرده است که ویروس حاد آنفلوآنزای پرندگان با انسان کاری ندارد؛ با طرح این مطلب میتوان نسبت به گمراهی فرد آگاه شد. عجیب است که یک دامپزشک چنین چیزی را مطرح کرده است. آیا این دامپزشک لباس کسانی را که لاشه این پرندگان دارای ویروس را جمعآوری میکنند، ندیده است که حتی تنفس برای این نوع لباس از داخل انجام میشود؟
خوشبختانه در دوره قبل تلفات انسانی در این زمینه نداشتیم اما در همان دوره، در مرز کشورمان با ترکیه، دو کودکی که یک پرنده را که در اثر آنفلوآنزا مرده بود دیدند و مشغول بازی با آن شدند که متاسفانه هر دو فوت شدند. از ویژگیهای این ویروس، تغییر شکل ماهرانه ای است که باعث میشود به راحتی وارد سلول شود و آن را از پا بیاندازد. ویروسی که در حال حاضر وجود دارد، N5H8 است، در حالی که در ابتدا این ویروس N1H1 بود. این تغییراتی است که ویروس آنفلوآنزا در خود ایجاد میکند و ویروس بسیار زیرکی است چون با تغییر شکل خود باعث میشود سلول آن را خودی بداند و به این ترتیب وارد سلول میشود.
بنابراین آگاهی ما باید نسبت به علم روز باشد، ما نباید به عنوان متخصص محیط زیست، حرفهای جنجالی بزنیم؛ فارس میگوید: راستی کن که راستان رستند/ در جهان راستان قوی دستند. عرب میگوید: النجات فی الصدق. بنابراین یک خبرنگار یا متخصص محیط زیست باید تا جایی که میفهمد و سواد دارد، منعکس کند و در مورد آنچه نمیداند یا شک دارد، نباید حرف بزند. جنجالی حرف زدن یا جناحی فکر کردن برای کارشناسان محیط زیست مشکل آفرین خواهد شد. نتیجه چنین مسالهای باعث زیر پا گذاشتن حقیقت میشود.
لزوم آموزشهای تخصصی برای هر حوزه
امکان اینکه ما بتوانیم برای فعالان عرصه محیط زیست آموزشهایی در نظر بگیریم، در کشور وجود ندارد. آموزش در کشور بر عهده دانشگاه گذاشته شده است. مبنا بر این است که فارغ التحصیلی از دانشگاه به معنای پشت سر گذاشتن آموزشهای لازم است، در حالی که به نظر من برای مثال اگر روزنامهای سرآمد است، این روزنامه میتواند به کسانی که استخدام میکند، آموزشهای لازم را بدهد.
این کاری است که روزنامه گاردین انجام میدهد. به این شکل که فارغ التحصیلان روزنامه نگاری، محیط زیست و... را جذب میکنند و بر حسب نوع فعالیت و انتظاراتی که از این افراد دارند، آنها را آموزش میدهند. بعد از آموزشها، کارآموزی آغاز و در نهایت به یک خبرنگار محیط زیست تبدیل میشود. مثالی را در این زمینه در نظر بگیرید: کسانی که برای شرکتهای هواپیمایی در شغل مهمانداری جذب میشوند؛ این افراد از همان بدو ورود اجازه ندارند مهماندار باشند. ابتدا فرد در دورههای آموزشی شرکت میکند و بعد از آن وارد فضای کار میشود. همچنین هر سال یکبار آموزشهای تکمیلی میبیند.
شرکتهای بیمه هم به این صورت است و افراد مرتب آموزش میبینند. در این شرکتها، برگه ای به فرد داده میشود که روی آن پر است از جاهای مهر. فرد باید با گذراندن دورههای مختلف، مهر آن دوره را بگیرد. سی تا چهل مهر به تبع دورههای آموزشی برای فرد وجود دارد. یعنی فرد پس از سی سال خدمت، سی تا چهل مهر دریافت کرده که نشان از گذراندن آموزشهای تخصصی از سوی او دارد. در مورد محیط زیست هم باید وضع به این شکل باشد.
کسانی که به عنوان فعال محیط زیست هستند یا کسی که به عنوان حامی حقوق حیوانات فعالیت میکند، برای مثال باید از الف تا ی در مورد یک سگ را بداند. به طور کلی چنین آموزشهایی در کشور ما کم است و فقط به حوزه محیط زیست مربوط نمیشود. اگر آموزش در حین خدمت وجود داشته باشد، به طور قطع بازده کار هم بالا میرود. ما در سازمان حفاظت محیط زیست به این نتیجه رسیدهایم که باید محیط بانان را به طور مرتب آموزش دهیم. اطلاعات آنها باید به روز باشد، چون در نهایت، این مساله برای سازمان مفید واقع میشود.
A/H5N8 subtype