چرا پیوستن به وزارت بهداشت مُهم است؟ / دلیل مخالفت برخی مدیران
دکتر محمد لطفیزاده
بسمه تعالی
با اهداء سلام و احترام به بینندگان محترم و تبریک فرارسیدن سال نو
حَسب اوامر مدیرمسئول محترم حکیم مهر، توفیق یافتم نوشتاری به مناسبت سال نو تقدیم نمایم.
در سالی که گذشت و البته سالیان قبل از آن بارها بحث ساختار دامپزشکی کشور و لزوم پیوستن سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت یا استقلال آن مطرح گردیده است. در این مَجال به اختصار، وضعیت فعلی را مرور میکنیم تا فرضیه پیوستن سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت بهتر بررسی شود.
اینکه مُدل استقلال سازمان دامپزشکی و تبدیل آن به معاونت ریاست جمهوری، منطقی است یا خیر و لزومی دارد یا نه و چقدر ممکن و محتمل است موضوع این نوشته نیست و به همین دلیل به آن نخواهیم پرداخت.
اگر از نگاه برخی مدیران باسابقه بخش دامپزشکی به وضع فعلی نگاه کنیم قاعدتاً راضی خواهیم بود و با انبوهی از اقدامات انجام گرفته مواجه میشویم. صرفنظر از آنکه این اقدامات بجا بوده یا خیر و آمارها صحیح است یا نه، این نگاه چندان به کار ما نمیآید. دلیل آن است که بحث در کارهای صورت گرفته نیست بلکه موضوع، نوع تعامل و ظرفیتی است که مجموعه دامپزشکی در حال حاضر از آن بهرهمند است.
با یک مثال این مسأله را توضیح میدهم. فرض کنید راجع به موضوع (تب مالت) قرار است در هیأت دولت بحث شود. این مسأله دو وَجه دارد. یکی دامپزشکی و یکی پزشکی. در وَجه پزشکی، وزیر بهداشت در کابینه حاضر است و توضیح میدهد و به دلایل متعدد، سایر اعضای کابینه خود را مُجاز به خردهگیری یا ورود در بحث او نمیدانند. حال از جنبه دامپزشکی چه فردی باید توضیح دهد و مسأله را تبیین نماید؟ فردی که تخصص او در کشاورزی است و عمده مشغله او را خاک، زراعت، نباتات، میوه و ترهبار، تولید (توجه کنید که اینجا جنبه بهداشتی مطرح نیست) گوشت و مرغ، شیلات و نظایر آن تشکیل میدهد.
وزیر بهداشت از اصطلاحات تخصصی استفاده میکند و بودجه مناسب را با توجیه قوی میگیرد حال آنکه وزیر کشاورزی هرچند از مشاوره رئیس سازمان دامپزشکی استفاده کرده باشد، در این رقابت بَرنده نخواهد بود. وقتی شاخص حرفه دامپزشکی در سطح کلان، مهندس کشاورزی است (این گفتار به معنای کماهمیت بودن رشته مهندسی کشاورزی نیست) حال آنکه رئیس سازمان دامپزشکی، اگر متخصص نباشد حداقل دکترای عمومی آنهم مرتبط با (طِب) دارد چه نگاهی در دولت و سطح کلان مملکت به حرفه دامپزشکی شکل میگیرد؟
حالا به یک مثال دیگر توجه کنید. فرض کنیم قرار است مسئول نظارت بهداشتی از میان کارشناسان بهداشت و صنایع غذایی و دامپزشکان در یک موضوع مشترک انتخاب شود. دولت با توجه به نگاه (مدیریت یکپارچه سلامت) مسئولیت این انتخاب را به وزارت بهداشت میسپارد. به نظر شما وزیر بهداشت در دوراهی اشتغالزایی برای کارشناسان بهداشت و دامپزشکان کدام راه را برمیگزیند؟ در آن وزارتخانه چگونه نقش دامپزشکان توجیه میشود؟
با همین دو مثال هم روشن است که وضع فعلی سازمان دامپزشکی بعنوان زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی، مصالح حداکثری حرفه دامپزشکی را تأمین نمیکند. امروز به اذعان مسئولین دامپزشکی و تجربه طولانی گذشته، عمده بودجه و اعتبارات بخش بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان به سوی وزارت بهداشت سرازیر میشود و دامپزشکی از سبد بودجه سلامت سهمی ندارد. این در شرایطی است که در وزارت جهاد کشاورزی، سازمان دامپزشکی معاونت این وزارتخانه هم نیست (در شرایطی که مثلاً رئیس سازمان شیلات، معاون وزیر هم هست) و این نشانه نگاه مسئولین این وزارتخانه به بخش دامپزشکی بوده است.
همین نگاه سبب شده، جنبه پزشکی و طبابت دامپزشکان و فعالیت بالینی در حاشیه قرار گیرد و بجز عامه، حتی تعداد زیادی از پزشکان نیز امروزه از توانمندی و آگاهی علمی دامپزشکان از امور پزشکی بیاطلاع باشند.
طبیعی است وقتی سخن از الحاق سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت به میان بیاید مخالفتهای اولیه از سوی مدیرانی صورت میگیرد که احتمال دهند با عملی شدن این فرضیه، جایگاهی در مدیریت نخواهند داشت! معمولاً هم در این مواقع، این دسته از مخالفان به سراغ الگوهای خارجی میروند حال آنکه مدیریت دامپزشکی در دل کشاورزی در کشورهای دیگر با آنچه در کشور ما صورت میپذیرد قابل مقایسه نیست.
در این فرضیه یک تهدید هم نهفته است و آنانکه میخواهند از چاله کنونی درآیند، باید مراقب چاهی عمیق هم باشند. تهدید آن است که با عجله، دامپزشکی به نحوی به وزارت بهداشت ملحق شود که خود به سایر ردههای پزشکی تبدیل گردد و عملاً همین جایگاه کنونی را هم از دست بدهد. چه آنکه برخی شاید به دنبال این باشند که وظایفی از سازمان دامپزشکی به سازمان غذا و دارو منتقل و بخشی از وظایف هم به مرکز مدیریت بیماریهای واگیر انتقال داده شود و طبیعی است در این شرایط، از سازمان دامپزشکی جز یک دفتر کوچک در یکی از ادارات کل وزارتخانه چیزی باقی نمیماند.
آنچه در طلیعه سال نو تقدیم شد، تنها گشایش بابی جدید بود تا بزرگان و دلسوزان احساس مسئولیت بیشتری نموده و به میدان بیایند و آنهایی که میتوانند و مسئولیت دارند سکوت را بشکنند و برای افزایش منزلت و تأمین مصلحت عمومی جامعه دامپزشکی قدمی بهتر بردارند.
به اختصار و سربسته اشاره میکنم که هراندازه ما از تهدید بالا که گفته شد بترسیم، عدهای نیز از ورود توانمند دامپزشکان به عرصه معاونت بهداشت وزارت بهداشت و نقش مُهم دامپزشکی در بهداشت عمومی جامعه هراسان هستند.
ضمن تبریک مجدّد فرارسیدن سال نو، امیدوارم در سال جدید مطالعه عمیق و همهجانبه مبتنی بر آیندهنگری در این زمینه انجام شود و زمینه انجام جراحی بزرگ بر زخم مظلومیت و مهجوریت دامپزشکی به دست جراحانی چیرهدست با کمترین عوارض فراهم گردد.
دکتر محمد لطفیزاده
مدیرمسئول مرکز مجازی ترویج دامپزشکی (مِتُد)