«فرهیختگان» نوشت:
«دکتر محسن مشکوة» مشاور رئیس سازمان دامپزشکی کشور و مدیر امور درمان و ساماندهی دامپزشکی غیردولتی این سازمان در پاسخ به این سوال که آیا این مراکز نگهداری از حیوانات و پانسیونهای اکثرا مجلل مجوز فعالیت دارند یا خیر، گفت: «در قانون و در سازمان دامپزشکی مجوزی تحت عنوان پانسیون نگهداری از حیوانات خانگی وجود ندارد اما برای مراکزی به نام مراکز نگهداری از حیوانات مجوز صادر شده است . »
به گزارش فرهیختگان آنلاین، نگهداری، اکرام و توجه به حیوانات هم بنا بر دستورات و روایات دینی و همچنین بنا بر الزامات انسانی، امری شایسته و درخور توجه است و بهواقع هیچکس نمیتواند امر بر آزار حیوانات بکند یا در جهت نفی حمایت از حقوق آنها گام بردارد. با این حال وابستگی و دلبستگی شدید به حیوانات و وارد کردن آنها به حریم و حدود شخصی و خصوصی و بر کرسی فرزندی و قوم و خویش نشاندنشان آسیبهایی را به دنبال خواهد داشت که در خور توجه و بررسی است. نگاه جامعهشناسانه و علمی به موضوع نگهداری حیوانات لازم و ضروری است؛ البته بیشتر از آن جهت که میتواند این موضوع معرف نوعی از سبک زندگی آسیبزا باشد که به دلیل ماهیت خاص خود جامعه را با شکافهای متفاوت و گوناگونی مواجه کند و در صورت فراگیری کنترل آن سخت و مواجه با آن امری طبیعی و معمول باشد.
چندی پیش و در جریان گشتوگذارهای مجازی و اینترنتی همگی با یک متن جانسوز و به واقع احساسی مواجه شدیم که یکی از بازیگران کشور آن را در صفحه اجتماعی خود منتشر کرد و مادرانه و عاجزانه خود را داغدار فرزندی نشان داد که جز آنهایی که از تجرد این هنرمند اطلاع داشتند، مابقی نگران فوت فرزند (که وجود ندارد) خردسال هانیه توسلی شدند. اما همه این تصویرسازیها تا وقتی بود که کسی به عکس منتشر شده بالای این متن توجه نکرده بود و تصویر یک گربه مرده را ندیده بود و نمیفهمید که این هنرمند داغدار فوت گربه خانگیاش شده است.
اشاعه این موضوع و واکنشهایی که بهتبع آن به سرعت در فضای مجازی پخش شد این سوال را ایجاد کرد که گربههایی که روزی خیلیها، حتی همینهایی که امروز چندتایی را در خانههایشان نگه میدارند، با جیغ و فریاد فراری میدادند، طی چه پروسه و سازوکاری دارای چنین جایگاهی شدند و اصلا بیشتر به جایگاه رفیعشان پی ببریم.
آگهیهای بسیاری برای گربهها این روزها مشاهده میشود؛ از نگهداری گربهها، حمام و ناخنگیری، صحبت، موسیقی و... تا ماساژ، لوسیون و... که برای دارندگان و صاحبان مراکزی که این خدمات را به گربهها ارائه میدهند سود قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت.
در تماس با یکی از این مراکز، اطلاعات جالبی به دست آمد؛ نگهداری از گربههای حمایتی شبی 25 تا 30 هزار تومان و گربههای معمولی و خانگی شبی 40 تا 50 هزار تومان که البته این مبلغ در مقابل نگهداری ویژه در طول روز، سخن گفتن و پخش موسیقی و ماساژ دریافت میشود. حمام و شستوشوی بینی، چشم و گوش گربه به همراه سشوار موهای بدن و خشک کردن بعد از حمام هم 50 هزار تومان آب میخورد که در کنار گرفتن ناخن 10 هزار تومانی ماهانه مبلغ قابل توجهی را از جیب دارندگان این حیوانات خانگی خارج و به جیب ماساژدهندگان گربهها میریزد.
نگهداری از حیوانات و توجه و تکریم آنها همانطور که گفته شد هیچ ایرادی ندارد، حتی توجه بیش از حد نیز یک انتخاب شخصی و گزاره فردی از طرف صاحبان این حیوانات است اما وجود چنین مراکزی با سطح تبلیغات گسترده در فضای مجازی و همچنین چاپ تبلیغ درون روزنامهها با هر نگاهی خالی از ایراد و آسیب نیست.
هزینه بالای یکونیم میلیون تومان (بیشتر هم خواهد شد) برای یک گربه در شهر و کشوری که تعداد زیادی از مردم آن از فقر و مشکلات اجتماعی گوناگون رنج میبرند و در حالی که پایه حقوق کارگری کمتر از یک میلیون تومان است، توجیهات مناسبی نخواهد داشت و پیامدهای منفی ناشی از وجود چنین هزینههایی در جامعه بر شکاف طبقاتی دامن خواهد زد. از دیگر منظر نیز رشد مراکزی که چنین خدماتی را به حیوانات ارائه میدهند قابل توجه است، مراکزی که در تماس و کسب اطلاع از سازمان دامپزشکی کل کشور متوجه شدیم بسیاری از آنها مجوز ندارند (البته ضد و نقیض برخی از کارشناسها گفتند چنین مجوزی اصلا وجود ندارد) اما به راحتی و در حالتی که هیچ نهادی بر آنها نظارت نمیکند، مشغول فعالیت هستند و از این راه درآمد قابل توجهی را کسب میکنند.
جهت جستوجوی بیشتر در این راستا ابتدا با سازمان دامپزشکی کشور تماس گرفتیم و آنها پس از چندبار دست به سر کردن و دادن شمارههای گوناگون بالاخره آدرس یکی از این مراکز را خواستند و وقتی ما آدرس یکی از آنها را در شهر کرج دادیم، شماره دکتر سیدمحسن ابوترابی، رئیس اداره نظارت بر بهداشت عمومی و بازرس معتمد ادارهکل دامپزشکی استان البرز را در اختیار ما قرار دادند.
ابوترابی با اشاره به عدم وجود مجوزی تحت عنوان تاسیس پانسیون جهت نگهداری از حیوانات خانگی در مجموعه دامپزشکی، گفت: «دامپزشکی استان البرز اصلا از وجود چنین مراکزی اطلاعی ندارد! اگر میشود شما به ما بگویید که این مرکز کجا قرار دارد تا ما پیگیری کنیم ! »
وی در ادامه و در پاسخ به این سوال که چه کسی باید با رشد و تاسیس چنین مراکزی برخورد کند و بر فعالیت آنها نظارت کند، افزود: «ما در اداره جمعا چهار نفر هستیم و توانایی نداریم که بگردیم و این مراکز را پیدا کنیم؛ باید به ما اطلاع بدهند تا ما پیگیری کنیم ! »
در اینجا باید گفت که این اظهارات در صورتی است که مرکز نگهداری حیوانات کاملا شناخته شده و دارای تبلیغات در فضای مجازی است و مدتهاست درحال انجام این نوع از فعالیتهاست، اما متاسفانه ادارهکل دامپزشکی استان البرز در نهایت هیچ جواب قانعکنندهای ارائه نداد.
دکتر محسن مشکوة، مشاور رئیس سازمان دامپزشکی کشور و مدیر درمان سازمان دامپزشکی در پاسخ به این سوال که آیا این مراکز نگهداری از حیوانات و پانسیونهای اکثرا مجلل مجوز فعالیت دارند یا خیر، به «فرهیختگان»، گفت: «در قانون و در سازمان دامپزشکی مجوزی تحت عنوان پانسیون نگهداری از حیوانات خانگی وجود ندارد اما برای مراکزی به نام مراکز نگهداری از حیوانات مجوز صادر شده است . »
وی با اشاره به اعطای مجوز به مراکز نگهداری از حیوانات توسط نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و نظام دامپزشکی ادامه داد: «خیلی از مراکزی که در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند، دارای مجوز نیستند و اینکه در مجوز آنها انجام فعالیتهایی نظیر ماساژ و حمام و... و دریافت درآمد برای چنین اموری ذکر نشده و قانونی نیست.»
اما باید گفت رشد چنین مراکزی نمیتواند بدون پشتوانهای قوی و قابل اتکا باشد. از این جهت به گزاره ابتدایی گزارش باز میگردیم و به تحلیل جامعهشناختی این موضوع میپردازیم که چرا یک حیوان، گربه، سگ یا هر موجود دیگری که به آن صفت حیوان خانگی اطلاق میشود جایگاهی همردیف فرزند و اعضای خانواده را در برخی اذهان به خود اختصاص میدهد و پایهگذار توجهات بیش از حد معمولی به این موجودات میشود.
در همین راستا سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی کشور در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به نیازهای انسانی در ارتباط با دوست داشتن و دوست داشته شدن، گفت: «هر انسانی با هر نوع تفکر و عقیده و در هر جامعهای و با هر سبک زندگی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن دارد. زیباترین حالت این اشتراک احساسی زمانی رخ میدهد که بین دو انسان صورت بگیرد. متاسفانه امروزه و در شرایطی که فواصل معنادار عاطفی و احساسی فراوانی در جامعه ایجاد شده است نیازهای انسانی علیرغم اینکه همچنان با همان قوت در انسان وجود دارد نادیده انگاشته شدهاند و به نوعی میتوان این را هم گفت که افراد در ارتباطهای خود آنچه را که انتظار دارند برآورده نمیشود و دچار مشکلاتی میشوند . »
وی در ارتباط با نگهداری حیواناتی نظیر گربه در بعضی منازل و خانوادهها خاطرنشان کرد: «نگهداری از حیوانات بهخصوص گربه از گذشته و حتی در میان روستاییان رواج داشته است اما نوع رابطه آنقدر عمیق و احساسی نبوده که یک انسان در هنگام فراغ یا از دست دادن آن دچار مشکلات و آسیبهای شدید روحی و روانی شود . »
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی کشور با نوع سبک زندگی خواندن این رفتارها و نگهداری حیوانات و وابستگی نسبت به آنها در میان مردم، گفت: «سبک زندگی فردگرا ناشی از نوعی خلأ عاطفی و به قولی تنهایی اجتماعی است که فرد به دلیل مبتلا شدن به آن به سمت این نوع از زندگی سوق پیدا میکند. چراکه ارتباط با افراد و انسانهای حاضر در جامعه حس خوب تعامل را به آنها القا نمیکند و آنها به این مدل زندگی پناه میبرند.»
موسویچلک با تاکید بر این موضوع که متاسفانه روابط اجتماعی و ارتباطات خانوادگی، فامیلی و دوستانه کم شده است، افزود: «نیازهای انسانی هرگز از بین نمیرود ولی وقتی نسبت به آن توجه نشود به دست فراموشی سپرده میشود. فضای مجازی نیز امروزه به این امر دامن زده است. میزان محبت دریافتی از انسان با میزان محبت دریافتی از حیوانات قابل قیاس نیست والا تصور پناهآوری انسان به یک حیوان کمی دور از ذهن به نظر میرسد . »
وی در ادامه به دو موضوع دیگر و دو گزاره تاثیرگذار در این رابطه اشاره کرد و ادامه داد: «پناه بردن به حیوانات به مثابه یک حرکت اعتراضی نسبت به افرادی که با آنها در ارتباط بوده است و پناه بردن و زندگی با حیوانات به مثابه اهرمی برای دیده شدن نیز دو موضوعی هستند که میتواند در گزینش این نوع سبک زندگی تاثیرگذار باشد. یک سلبریتی با نمایش این موضوع میتواند نگاههای بیشتری را به خود جلب کند(البته این یک نگاه کلی است و نمیتواند به همه قابل تعمیم باشد). اصلا شما با توجه به افرادی که در خیابانها با حیوانات خود در حال تردد هستند توجه بکنید، میبینید بیش از آن که توجهشان معطوف به حیوان و مراقبت از آن باشد به دنبال چشمهایی است که به آنها مینگرد و توجهاتی است که به سمت آنها جلب میشود . »
در انتها باید گفت ناراحتی یک فرد با هر جایگاهی در اجتماع در غم از دست دادن حیوان یا هر موجود دیگری میتواند توجیهات گوناگونی داشته باشد، اما رشد روحیاتی در جهت فرار از ارتباطات اجتماعی و رشد نوعی خاص از سبک زندگی که در جدایی فرد از جامعه تعریف میشود و تبعاتی که این نوع رفتار و زندگی از خود در جامعه به جا میگذارد و معضلات و آسیبهایی که هم از لحاظ روانی و هم از لحاظ طبقاتی به وجود میآید باید مورد توجه و حساسیت کارشناسان و مسئولان قرار گیرد و تحت نظارت آنها کنترل و اداره و مخاطرات احتمالی آن دفع شود.