
حکیم مهر: به طور کلی تحصیل در رشته دامپزشکی سخت و دشوار است. استرس دانشجویان این رشته، باعث بالا رفتن نرخ افسردگی آنها حتی نسبت به دانشجویان رشته پزشکی نیز خواهد شد.
به گزارش گروه بینالملل حکیم مهر، تلاش برای ایجاد تعادل بین کار، دانشگاه و زندگی شخصی افراد، باعث میشود بسیاری از دانشجویان در سال دوم دانشگاه از این رشته انصراف دهند.
با این اوصاف، دانشجویان دامپزشکی دانشگاه Auburn ایالات متحده آمریکا (واقع در ایالت آلاباما) با استفاده از رویکردی خلاقانه در جهت تشویق همکلاسان خود برآمدهاند.
آنها با طرح این سوال از تمام دانشجویان سال دوم که "شما نخستین بار با چه هدفی این رشته را انتخاب نمودید؟"، به آنها هدف اصلی انتخاب رشته دامپزشکی را یادآوری و گوشزد مینمایند.

دانشجویان در واقع بایستی این سؤال را در سال دوم تحصیل خود، به عنوان سختترین سوال پاسخ دهند.
«براندون وایینگ» دانشجوی سال دوم دامپزشکی، گفت: شما به مدت چندین سال روز به روز به دانشکده آمده در کلاسها شرکت میکنید و امتحانات مربوطه را میگذرانید. دروس را در بالاترین سطح ممکن مطالعه میکنید. آیا هدف اصلی را فراموش نکردهاید؟
وایینگ به این نتیجه رسید که بایستی روحیه همکلاسهایش را تقویت نموده و انگیزه لازم را جهت ادامه تحصیل در این رشته، برای آنها ایجاد نماید. او گفت: من باید بدانم برای چه هدفی این رشته را انتخاب نمودم و برای تقویت و حفظ انگیزه، نیاز به یادآوری روزانه در محل تحصیلمان داشتیم. لذا با تهیه تخته بردی که حاوی بیش از 200 عکس گردآوری شده از همکلاسیهایمان، در پاسخ دانشجویان به این سوال که هدف انتخاب شما از این رشته چه بوده، در جهت یادآوری روزانه و تقویت روحیه آنها اقدام نمودیم.

لاندر افزود: گاهی فراموش میکنیم که ما اینجا هستیم تا روزی پس از اتمام تحصیلاتمان، جان حیوانات بیمار را نجات دهیم. بنابراین این تخته برد یک یادآوری هر روزه برای اهدافی که از پیش در ذهن داشتهایم بسیار مفید میباشد. این عکسها یک یادآوری انگیزشی راجع به انتخاب حرفه دامپزشکی در جهت کمک به حیوانات است.

دانشجویان امیدوارند این تخته برد عکسها، دانشجویان دامپزشکی را تشویق نموده که با انگیزه بیشتر به تحصیل خود ادامه دهند.
منبع: wltz.com
لطفا حماقت رو به تصویر اضافه کنید دامپزشکی هیچ فرقی با رشته های مثل تاربخ یا خیلی از رشته های علوم سیساسی نداره این رشته بالاترین امار بیکاری و داره
اون چیزی که به یک رشته ارزش میده بازار کار اون رشته هستش.. وقتی در جامعه کنونی ما دامپزشکی کار نداره..و اکثر دامپزشکان بیکار هستند یا در مشاغل کاذب کار میکنند معلومه که بی ارزش میشه بیکاری یک رشته تاثیر منفی بر جذب افراد دیگر نیز به این رشته دلرد برادر زاده من بسیار به دامپزشکی علاقه داشت ولی از زمانی که سرنوشت من و خیلی از دوستانم رو بعد از فارغ التحصیلی از این رشته دید از خواندن این رشته منصرف شد..کلا خانواده من نیز بعد از اینکه سرنوشت پسرشون بعد از خواندن دامپزشکی انهمم در بهترین دانشگاه دیدن دیگران از خواندن این رشته منصرف میکنن کلا اوضاع کنونی دامپزشکی بسیار نگران کننده است..
ای بابا والله رشته های تاریخ هم کار دارن. میتونن معلم بشن و تدریس کنن. هر رشته ای میخوندم بهتر از وارد شدن تو چارت دامپزشکی بود
من نمیدونم چرا اونها خارج از ایران استرس دارن اونها کافی درسشون خوب بخواند بعد از فارغ التحصيل ی همچیزشون تامین هستش...دانشجو و دامپزشک ایرانی بدبخته که میدونه بعد از فارغ التحصيلی کاری نداره...چون وقتی در بهترین دانشگاه در س میخوانه میبینه هر روز یک شعیه جدید دانشگاه ازاد تاسیس میشه..وقتی ورودی های ده سال پیش دامپزشکی هنوز کار ندارن چطور هر روز یک دانشکده تأسیس میشه..هنوز ورودیهای هفتاد دامپزشکی بیکارن...چه برسه به ورودیهای نود..
تو ایران یه تخته از سرنوشت بچه هایی که تخصص دامپزشکی رو هم گرفتند درست کنید متوجهه میشید چقدر وضع خراب متخصص داخلی دام بزرگ بیکار...
شما اگه بیکارید بخاطر اینه که چیزی بلد نیستین،الانم به جای اینکه بشینی ....... بگی سعی کن علمتو بالا ببری.
بیکاری دامپزشکان،نشان دهنده ......... دولت و وزیر کار و کشاورزی و آموزش عالی هست.توانمندی یک دولت رو نتیجه ها و آثار و آمارهای درست موجود نشان می دهد و به راحتی در جامعه بی کفایتی یا توانمندی یک دولت رو می توان متوجه شد و به آمار دروغ که مسئولین ایران برای در رفتن از خدمت و وظیفه خود ارائه می دهند کسی اهمیت نمی ده.حالا چرا این همه ناتوانی دولت مشاهده می شه و همچنان توجیه و آمار غلط و عملکردهای درست نداریم،معلوم نیست.
والا برادر که از سواد حرف میزنی خیلی ها هم هستند سواد دارند ولی به دلیل اشباع بازار بیکار هستند الان سالی دوهزار پانصد دامپزشک در دانشگاه گرفته میشه یعنی اگر همه اونها باسواد باشند براشون کار هست.. این استدلال شما از ........... شما نشات میگره ..اشباع بازار کار ربطی به عدم توانمندی افراد ربطی نداره بازار کار دامپزشکی خیلی وقت اشباع شده...
من يادمه ورودى ما از اونايي كه خبر دارم بيشترشون دارن كار ميكنن از وضعيتشونم راضين اين دوستانى كه دارن زير هر پست فقط خودشونو حقير ميكنن يا دامپزشك نيستن يا اينقدر از لحاظ علمى ضعيفن كه هيچي نميدونن البته انتظار دارن بشينن پست ميز همه بهشون بگن دكتر پول بهشون بدن قربونتون برم بريد چهار جا جرات كار سخت دامپزشكى داريد يا علي واسه همه كار هست شما فقط تنبليد هيچى هم بارتون نيست طرف ٢ سال فارغ التحصيل شده داره كار ميكنه بعد طرف مياد ميگه من سال ٦٠ مدرك گرفتم هنوز بيكارم دوست عزيز شما كه ٣٠ ساله بيكارى پس خودت بي عرضه اي
متاسفانه یک فرهنگی که در دامپزشکی وجود داره و هست اینکه یک عده که به هر دلیلی توانستند کاری در دامپزشکی گیر بیاورند اون دسته از افرادی که بیکار هستند رو بیسواد خطاب کرده و مشکلات صنفی همکاران خود رو نمیبنند و حاضر به هیچ کمکی به دیگران نیستند من یک دامپزشکم در دور افتاده ترین منطفه مرزی ..متاسفانه درامد اینقدر پایینه که کفافه هیچ چیز رو نمیده کمتر از یک میلیون..تازه سه همکارعزیز دیگر هم در این منطفه با اینکه بازار کار اشباعست اضافه شده اند...معضل بیکاری دامپزشکی ربطی به سواد و تنبلی نداره بلکه به سو مدیریت بر میگردد
اگر کمپینی برای کسانیکه دررشته دامپزشکی می خواهند تحصیل کنند بگذارند وواقعیات جامعه ایران برای این رشته رااطلاع رسانی کند بسیارخداپسندانه و خیرخواهانه خواهد بود
استفاده از لفظ بی عرضه و یا تنبل زیاد درست نیست.به نظر شما کسی که با پارتی نیروی طرحی شده و با پارتی استخدام شده و تازه در یک مرغداری پروانه مسوول فنی گرفته با عرضه است؟
ورودی ۶۰ هم میتونه بیکار باشد.به خدا قسم همکاری را دیده ام که با ۱۱ سال شبکاری در کشتارگاه جلوی رییس شهرستان گریه می کرد.شیتیل آقا را صاحب کشتارگاه نمی داد اما آقا یک عده را هر شب می فرستاد که تو کشتارگاه نگهبانی بده تا مچ مسوول فنی را بگیرد.جهت اخذ شیتیل فشار سنگینی را به مسوول فنی وارد کرده بود تا اخراجش کند اما خوش شانس بود چرا که رییس شهرستان گیر یک مسوول فنی انتحاری خورد که هم خودش را بیکار کرد و هم مچ رییس شهرستان را گرفت.همان مسوول فنی انتحاری در جای دیگری مشغول بکار هستند اما رییس شهرستان هنوز جهت پاکسازی پرونده خود که روی همدیگه جمع شده خودش را به آب و آتش میزنه.و این هم را اضافه کنم که هیچ ارگان نظارتی گوش شنوا هم نداره که یک دکتر بعد از سالها اشتغال چه بلایی سر خود وخانواده اش میاد!!!