طوفان فکری در حل معمای ماجرای نیمه شب صنعت طیور
پای چند صد میلیارد تومان پول در میان است!
دکتر حسین یاوری
دامپزشک، متخصص بهداشت و بیماری های آبزیان
واژه های زیادی وجود دارد که برای بسیاری از ما بار معنایی مثبت یا منفی به ارمغان می آورد که برخی از آنها به شکل گسترده در گفتگوهای روزمرهی ما و در نوشتهها و مقالات مورد استفاده قرار میگیرد، بی آنکه تعریف و مفهومی که دقیقاً از آن در ذهن داریم، مشخص باشد .
پس از انتشار داستانک "صنعت عظیم طیور و ماجرای معمای نیمه شب" (اینجا)، که یکی از اهداف اصلی این معما حل مشکل رفاهی کارکنان فعال در کشتارگاه های صنعتی طیور و به شکل کلان تر، بهبود شاخص های سلامت در محیط کار یا زندگی امروزه ی ما بود، با اینکه از تمام نیک سیرتان و صاحب نظران برای اظهار نظر و راهگشایی برخی مشکلات مطرح در آن نوشتار دعوت به عمل آمده بود تا مصداق گفته سیروس پوبلیلیوس نباشیم که می گوید "بدترین برنامه، برنامه ای است که در آن شرایط و مسیری برای تغییر همان برنامه در نظر گرفته نشود"، اکنون اینگونه به نظر می آید که ممکن است مخاطبان کثیری با کلیک بر صفحه وب، بخشی از آن معما را خوانده باشند اما در بین آنها می توان یقین داشت دو نفر با دقت بیشتری با نوشتن نظرات خود نگاه جدی تری به آن موضوع نشان داده و در بازی نظریه طوفان فکری مشارکت بهینه تری را به منصه ظهور گذاشته بودند. نگارنده با تدقیق در اظهار نظرات این افراد، توانست دو واژه ی «بهره وری» و «سلامت در محیط کار» را استخراج نماید که به اجمال در دو بخش به واکاوی بار معنایی آنها خواهیم پرداخت.
در خصوص اظهار نظر یکی از مخاطبان که شیفت شب را (آن هم در محیط کشتارگاه که شاید برای برخی 30 سال تداوم داشته باشد) کاری شاق و طاقت فرسا ندانسته و به طعنه اظهار کرده بود اگر پاسخ معما را نگارنده بیان نمی کرد، این چیستان در زمره ی معمای قرن طبقه بندی می شد، کافی است مروری کوتاه و غیرتخصصی بر تعریف سلامت و 7 مولفه ی سلامت از نظر دکتر ابوت و دکتر جونز از دانشگاه ویسکانسین داشته باشیم تا به این حقیقت برسیم که چرا سازمان بهداشت جهانی نیز به عنوان یک مرجع معتبر، آن را در سایت خود قرار داده است تا مورد استفاده بهره برداران سلامت عمومی جوامع قرار گیرد .
در تعریف سلامت محیط زندگی و سلامت شغلی آمده است:
سلامت محیط زندگی:
تقریباً هر چیزی که در محیط ما وجود دارد و روی یکی از مولفه های سلامت تاثیر میگذارد را میتوان به عنوان سلامت محیط زیست یا سلامت محیط زندگی معرفی کرد.
مثلاً سلامت و پاکیزگی هوایی که نفس میکشیم، آبی که مینوشیم، غذایی که میخوریم، پایین بودن نویز و صدای مزاحم که در محیط ما قرار دارد، فضای فیزیکی که برای کار و زندگی در اختیار داریم، حتی نور محیط و خلاصه هر چیزی که در محیط است و به سلامت ربط دارد، در اینمولفه قابل بررسی است .
و سلامت شغلی:
یعنی داشتن شغلی که رضایت شغلی نسبتاً خوبی را ایجاد کند، انجام کاری که معنا داشته باشد، کارکردن با کسانی که سهم تو را در کار ببینند و بپذیرند و منافع مالی در حدی که بتوانی سبک زندگی مورد نظر خود را داشته باشی، از جمله مولفه های سلامت شغلی تعریف میشود .
حال با نکات و تعاریف بالا، از آن دوست گرانقدر می پرسم که اگر بشود با تغییری در شیفت کاری، سلامت محیط زندگی یا سلامت شغلی ایجاد کرد آیا به درستی (و نه به طعنه) آن چیستان، بزرگترین چیستان قرن نخواهد بود که توانسته باشیم دو مولفه از هفت مولفه شاخص های سلامت را بهبود ببخشیم؟!
از طرف دیگر، یکی از معیارهای مورد نظر حوزه اقتصادی بر اساس برنامه ها و اسناد فرادستی توسعه کشور، ارتقای بهره وری است. بهره وری دیدگاهی واقع گرایانه به كار و زندگی و فرهنگی است كه در آن انسان با تفکر، فعالیت هایش را با ارزشها و واقعیتهای موجود منطبق می سازد تا بهترین برونداد را در راستای اهداف مادی و معنوی حاصل كند. در سالهای آغازین هزاره سوم، کشورهای جهان در حال تلاش برای افزایش سهم خود از بازار جهانی و تجارت جهانی بوده و برای نیل به این هدف باید بتوانند توان رقابت پذیری خود را افزایش دهند و این امر جز از طریق ارتقای بهره وری امكان پذیر نخواهد بود .به این دلیل است که امروزه دستیابی به رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهره وری از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها به شمار می رود.
با وجود اهمیت برآورد مالی بهره وری از دست رفته، معمولا مقوله کاهش بهره وری در زنجیره های تولیدی که مدیریت های جزیره ای یا پراکنده دارند، نادیده گرفته می شود که کشتارگاه های طیور با توجه به چند مالکیتی بودن را می توان در همین دسته تقسیم بندی کرد.
بنابراین تقریباً می توان مطمئن بود اکثریت قاطع کسانی که این خبر یا معما را خواندند، هرگز به اعداد و ارقام موجود در نظرات یکی از خوانندگان آن دقت نکردند و هیچ کدام جستجوی ساده اینترنتی یا کتابخانه ای برای آگاهی و درستی یا نادرستی اعداد و ارقام انجام ندادند.
اگرچه اندازه گیری کاهش بهره وری به دلیل ماهیت ذاتی نامشهود آن به طور کل مشکل است، ولی با توجه به اهمیت مقوله بهره وری، هدف از بخش دوم این نوشتار در واقع برآورد مالی بهره وری از دست رفته در اثر عدم تغییر مسیر یا برنامه ای است که معمولا از قبل وجود داشته و خود را ملزم به اصلاح آن نمی دانیم؛ مثل تغییر شیفت کاری شبانه کشتارگاه طیور.
برای بررسی موضوع ذکر شده بیایید بر آن شویم تا داده های موجود را با یک محاسبه ساده ریاضی مورد واکاوی مجدد قرار دهیم تا اگر درستی آن به اثبات برسد، علاوه بر ارتقای شاخص های سلامت شغلی، نقشی تاثیر گذار در اقتصاد مقاومتی و بهبود شاخص های بهره وری کشور در حوزه صنعت دام و طیور نیز ایفا کرده باشیم.
فرضیات مطرح در آن نظر با توجه به میانگین تعداد کشتار شبانه طیور را به شرح ذیل می توان برشمرد:
با فرض میانگین کشتار شبانه 2.5 میلیون قطعه طیور در کشور و میانگین دان هر چینه دان 100 گرم، آیا می توان تخمین زد حداقل شبانه 250 تن دان با قیمت کیلویی 1600 تومان وارد فاضلاب کشتارگاه می شود؟ که غیر از مخاطرات محیط زیستی و هزینه های وارده به سیستم سپتیک کشتارگاه ها با یک حساب سرانگشتی می توان مبلغ هدر رفت دان را شبانه 400 میلیون تومان برآورد نمود و اعلام کرد مبلغ سالانه آن معادل 140 میلیارد تومان می باشد.
و یا در قسمت دوم این مسئله این نکته نهفته است که اگر این دان به جای رفتن به فاضلاب کشتارگاه با فرض ضریب تبدیل 2 به گوشت تبدیل شود تا معادل 125 تن وزن طیور اضافه شده باشد و با فرض کیلویی 4000 تومان مرغ زنده، مبلغ قابل محاسبه معادل 500 میلیون تومان یا به عبارتی دیگر سالانه معادل 175 میلیارد تومان حاصل گردد. آیا اکنون می توان به صراحت مدعی شد از مجموع محاسبات فوق رقم عظیم 320 میلیارد تومان حاصل می شود که به طور مستقیم می تواند تحرکی در این بخش ایجاد کند؟
البته برای ملموس تر شدن این مبلغ بد نیست اشاره شود به اصلاحیه قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کل کشور مربوط به بند (ج) تبصره آن یعنی بودجه ای که برای پیشگیری و مهار (کنترل) بیماری های واگیر دامی و بیماری های مشترک بین انسان و دام، مایه کوبی (واکسیناسیون) دام ها و بهداشت فرآورده های دامی در اختیار سازمان دامپزشکی قرار می گیرد کلا 100 میلیارد تومان بوده است.
اگر این اعداد و ارقام توسط صاحب نظران تایید گردد، آیا می توان گفت آن داستانک چندان بی راه هم نبوده است و می تواند نمونه ای از چند خروار معماهای بهره وری در کشور برای الگوبرداری باشد؟ تا دیگر بر اساس گزارش سالیانه بلومبرگ در بین 50 کشور مورد ارزیابی در شاخص بهره وری رتبه 49، شاخص نوآوری رتبه 49 ولی شاخص نسبت دانشجو به جمعیت کشور، رتبه دوم قرار نگیریم!
و این طوفان فکری و نتیجه رویکرد مثبت مشارکت چند جانبه اش، می تواند نویدبخش تولید پروتئین بیشتر با ردپای کمتر، مصرف انرژی کمتر و ردپای کربن کمتر، به همراه کاهش سطح اشغال زمین در جهان باشد.