
حکیم مهر: «دکتر فرزان سلیمانی» مسئول فنی و مدیر کنترل کیفی یکی از کارخانههای تولیدکننده مکمل در استان قزوین است که هماکنون ۲۵ سال سابقه فعالیت در حوزه دامپزشکی دارد. او در سال ۷۰ و ۷۱ از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران فارغالتحصیل و مدتی را بهعنوان بورسیه در موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی واقع در حصارک کرج مشغول به کار شد. آن زمان بیماری بلو تانگ (زبان آبی) از ترکیه به آذربایجان غربی سرایت کرده بود و ریاست وقت سازمان دامپزشکی از دکتر سلیمانی خواست تا از موسسه خارج شده و برای خدمت، به این استان برود و او این کار را کرد. خودش میگوید: «از همان زمان بود که به دامپزشکان اجازه نمیدادند که بعد از ساعت ۳ و در اوقات فراغت، اقدام به ویزیت کند. با دامپزشکان متخلف برخورد قاطع میکردند و علاوهبر توبیخ و جریمه و درج در پرونده، آنها را به شهرستانهای دوردست تبعید میکردند.»
دکتر سلیمانی گلایههای زیادی از نحوه برخورد جامعه با دامپزشکان دارد و معتقد است که اگر شرایط امروز جامعه را میدانست، هیچگاه به سراغ رشته دامپزشکی نمیرفت.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین مشکلات صنفی دامپزشکی چه چیزهایی هستند؟
جامعه ما هنوز نتوانسته آنچنان که باید و شاید به جایگاه دامپزشکی اهمیت دهد. انتظار نمیرود که دامپزشکی در ایران مانند کشورهای بسیار پیشرفته شناخته شده باشد، اما حداقل باید این را جا بیندازند که امنیت غذایی را دامپزشکی تامین میکند و سلامت مردم در دستان دامپزشکان است، لذا جامعه دامپزشکی و بهطور کلی دامپزشکان باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند. یک بُعد این رفاه مربوط به مسائل مالی و بُعد دیگر آن مسائل اجتماعی است که باید لحاظ شود.
حکیم مهر: اصلیترین کمبودهای معیشتی دامپزشکان چیست؟
کمبودها که زیاد است. بهعنوان مثال برای خیلی از همکاران من پیش آمده که وقتی یک پرونده مدنی مثلا یک پرونده خانوادگی داریم و برای حل آن به دادگاه میرویم، به ما میگویند که شما دکتر هستید و حداقل ۸۰ میلیون تومان درآمد دارید. جالب اینجاست مدارکی را هم که نشان میدهیم، بهعنوان مدرک صوری قلمداد میکنند! به طور کلی منظور من این است که ما دامپزشکان شناخته شده نیستیم؛ یعنی در خفا ماندیم و هیچکس از ما حمایت و پشتیبانی نکرده است.
حکیم مهر: به نظر شما مقصر اصلی اینکه دامپزشکان در جامعه به خوبی دیده نشدهاند، کیست؟
خود ما دامپزشکان! عملکرد سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی طوری بوده که گویا با هم غریبه هستند و دامپزشکان را فراموش کردهاند. یعنی صرفا به دنبال اهداف و خواستههای دیگری میروند و جایگاه دامپزشک و مشکلات معیشتی و اجتماعی او را به دست فراموشی مطلق سپردند. چرا باید به این شکل باشد؟
یکی از مهمترین مشکلات و معضلات ما دامپزشکان در بحث اجتماعی است. دامپزشکان چطور باید زندگی خود را تامین کنند؟ بنده به جز دامپزشکی حرفه دیگری بلد نیستم. شاید پدر بنده کملطفی کرده و راههای کسب درآمد را به من نشان نداده است. اگر میدانستم که عاقبت دامپزشکی به این شکل است، اصلا رشته دامپزشکی را نمیخواندم.
متاسفانه در حال حاضر شرایط به گونهای شده که همه را دکتر خطاب میکنند. نه جایگاه کاردانها مشخص است، نه جایگاه دکترهای دامپزشک و نه جایگاه افراد دیگری که در آزمایشگاه و قسمتهای گوناگون دامپزشکی فعالیت میکنند. سوال اینجاست که چرا ما نباید در جامعه مطرح شویم؟ همکار خوب من که نیمهشب به کشتارگاه میرود و خدمت میکند باید دیده شود.
بنده بهعنوان مدیر کنترل کیفی، بهطور مستمر در محل کار خود حضور جدی دارم و برای تامین امنیت غذایی و سلامتی مردم از 6 تریلر حامل مواد اولیه که به کارخانه رسیدهاند، بارها در صورت مشکوک بودن به آلودگیها آنها را به منبع اولیه خرید برگشت زدهام. یعنی اصول GMP را به جدیت رعایت میکنم. جامعه انسانی سالم در صورت حضور امنیت غذایی که با عملکردهای دامپزشکی و زحمتکشان این حوزه شکل میگیرد، میسر میشود.
حکیم مهر: ارزیابی شما از تعاملات میان بخش خصوصی و دولتی دامپزشکی چیست؟
تعارضات بین بخشی دولتی و خصوصی دامپزشکی باید کمرنگ و در حد صفر باشد، درست مثل فضایی که در صنف پزشکان حکمفرماست. بخش دولتی نباید یک قدم خود را بالاتر بداند و بخش خصوصی هم نباید خود را سه قدم خود پایینتر تصور کند.
یک مشکل بزرگ دیگر در صنف دامپزشکی این است که ما واحدهای حقوقی نداریم. البته این واحدها در اداره کل مستقر هستند اما فقط برای همکارانی استفاده میشوند که در بخش دولتی مشغول به کار هستند. بنده که بیرون از بخش دولتی هستم، اگر برایم مشکلی پیش بیاید، هیچ کسی نیست که دستم را بگیرد. این سازوکارهای حمایتی در نظام دامپزشکی وجود ندارد.
آیا نظام دامپزشکی صرفا باید به صدور پروانه و بازدید از واحدها اکتفا کند؟ اتفاقا این کارها باید به دست ماها انجام بگیرد، نه به دست نظام دامپزشکی. آیا موارد بحرانی و خطرساز یک کارخانه را بنده بهتر میتوانم تشخیص دهم و پاسخگو باشم یا آنکه پشت میز خود نشسته است؟ من با یک ورود به کارخانه دست بر روی مسائلی میگذارم که حتی همکاران بخش دولتی هم نمیدانند امکان بحرانی و خطرناک بودن آنها از طریق تجمع میکروبها و سموم قارچی وجود دارد. پس چرا از من استفاده نمیشود؟
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
حرف آخر من این است که جامعه بپذیرد سلامتی و تندرستی افراد، در دستان دامپزشکان است. ضرورت دارد اطلاعرسانی و اهمیت کار این عزیزان را بارها و بارها به جامعه یادآوری کنیم و فکری اساسی در مورد سختی معیشتی این عزیزان نماییم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
مشگل اصلی دامپزشکان معیشت است و بس که متاسفانه هر کس که صندلی سازمان رو گرفت تا قبل از قبول پست همیشه خواهان معیشت و رفاه دامپزشکان هست ولی به محض قبول ریاست به کلی همه چیزو از یاد میبره .بودجه سال آینده سازمان 300 میلیارده و بودجه بهداشت 70000 میلیارد .وزیر بهداشت استعفا میده ولی برای ما سفت و محکم به صندلی میچسبیم
|
دامپزشکی نسبت به بهداشت چندنفرنیرو و اداره (شبکه)دارد ؟حتی درمراکزاستانها که کلانشهرهستندمثل تهران یک شبکه که بیشترندارد با تعدادمحدودنیرو.ولی درتهران هرمنطقه یک شبکه بهداشت دارد باتعدادزیادی نیرو و ارباب رجوع.دراین چندسال شبکه های دامپزشکی توسعه پیدانکرده و حجم خدمات افزایش پیدانکرده است و هنوزنقش پررنگ دربهداشت عمومی ندارد.
وزیر بهداشت بودجه کشور رو بلعید
در صورتی وضع معیشت بهتر خواهد شد که نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی با هم همکاری نزدیک داشته باشند و اختلافی وجود نداشته باشه . دکتر دامپزشک ۲ تومن حقوق میگیره با کلی منت از طرف کارفرما . بخاطر اینکه حامی نداره .
به شخصه به نقش دامپزشکان احترام میگذارم ولی همیشه دامپزشکان از اشغال جایگاه شغلی شان گله مندند و مثلا میگویند کاردان ها را دکتر خطاب میکنند. یک سوال دارم اینکه کاردان ها دکتر خطاب میشوند ریشه در فرهنگ مردم دارد یا تقصیر کاردان است؟از سویی دیگر، اگر رده های پزشکی و دامپزشکی را با هم مقایسه کنیم در پزشکی آزمایشگاه در دستان رشته های علوم پایه آزمایشگاهی مثل دکترای تخصصی میکروب شناسی ویروس شناسی و انگلشناسی پاتولوژی وکارشناسان علوم آزمایشگاهی و ... است حال آنکه در دامپزشکی مجوز آزمایشگاه به جای اینکه به گروه های علوم پایه دامپزشکی که کاملا مشابه گروه پزشکی شامل رشته های انگل و ویروس و قارچ و پاتولوژی و .. است داده شود به دکتر عمومی دامپزشکی داده میشود. در پزشکی داروخانه ها در دست داروسازان است ولی در دامپزشکی مجوز به جای اینکه به تخصص فارماکولوژی داده شود به دکتر عمومی دامپزشکی داده میشود. حال این سوال رو دارم که به راستی چه کسی جای چه کسی را اشغال کرده است؟ به راستی دکتری عمومی دامپزشکی در ۶ سالی که در دانشگاه به درس خواندن مشغول است چه میخواند که هم میتواند داروساز باشد هم میتواند آزمایشگاه بچرخاند و هم می تواند در فارم کار کند و .....؟ تمامی مشاغل سایر رده ها بویژه در آزمایشگاه ها بوسیله شما اشغال شده ولی با کمال اعتماد به نفس در هرمصاحبه ای انتقاد از اشغال جایگاه شغلی تان می کنید. با افزایش پذیرش دانشجو دامپزشکی در دانشکده های تولید و چاپ مدرک اوضاع از این هم بدتر خواهد شد و مشاغل بیشتر از سایر رده ها تحت اشغال دامپزشکان بیکار در خواهد آمد. حتی به جای کاردان هم باید دکتر دامپزشک بیکار استخدام کرد. واقعا که درست است عامل اوضاع اسفناک دامپزشکی، دامپزشکان بی تفاوت و دامپزشکانی که خائن به صنف خود هستند می باشند.
هدف از تاسیس دانشکده های دامپزشکی در کل دنیا مبارزه با بیماریهاییی بود که زندگی حیوانات تولیدی را به خطر میاناخت .دانشکده دامپزشکی لیون فرانسه که قدیمی ترین دانشکده دامپزشکی دنیا و رویال کالج لندن که بعد از آن تاسیس شد بخاطر مبارزه با طاعون گاوی و تب برفکی تاسیس شدند. و تا هم اکنون داشکده های دامپزشکی در سر تاسر دنیا اساس کارشنان بهداشت و مبارزه با بیماریهای تولیدی میباشد. در طول زمان از دامپزشکان به منظور های دیگری نظیر بهداشت مواد غذایی و.... استفاده شد. ولی کار اصلی یک دامپزشک در کل دنیای پیشرفته سالم نگاهداشتن حیوانات تولیدی است و مبارزه و درمان بیماریهای حیوانی میباشد. در ایران عزیز چون اصولا اعتقاد دولتهای محترم کلا بر وارادت پایه گذاری شده نه تولید این بخش از دامپزشکی آهسته آهسته کم رنگ شد بطوریکه اکنون آموزش دامپزشکی در ایران دفرمه شده بطوریکه محصولات خارج شده از دانشکده های دامپزشکی در مقایسه با کل دنیا کاملا متفاوت میباشند و تنها چیزی که به آنها آموزش داده نمیشود اداره یک فارم حیوانات تولیدی مثل گاو گوسفند طیور وپرورش اسب است. حاصلش این میشود که فارغ التخصیلان به مشاغل کاذب مثل داروخانه آزمایشگاه مسئول فنی کار خانه پوفک سازی و.... روی میآورند. دولت فخیمه هم برای سیر کردن ملت عزیز همواره در حال واردات محصولات دامی از بیش از 30 کشور است و تنها دغدغه مسئولین این است که گوشت را با استخوان وارذ نمایند یا بی استخوان. در پاسخ به دوستی که فرموده اند دامپزشکان جایگاه های شغلی دیگران را اشغال نموده اند باید بگویم چاره ای ندارند برای اینکه شغل اصلی دامپزشکی به آنها آموزش داده نشده است. دوست محترم شما یک دانشکده دامپزشکی در ایران نام ببر که استاندارد های آموزشی را داشته باشد قدیمی ترین آن دانشکده دامپزشکی تهران است که وقتی انسان میبیند که دانش آموزان با چه رتبه های بالایی وارد آن میشوند و 6 سال از بهترین روز های زندگی خود را در آن به بطالت میگذرانند و هیچ آموزش مناسب و اسنانداردی را نمیبینند چقدر متاثر میشود. جایگاه دامپزشکی در ایران بدلیل عدم بهره وری مناسب از آن فوق العاده متزلزل است و بعنوان یک دانشگاهی میگویم که فارغ التحصیلان این رشته روز بروز بر مشکلاتشان افزوده میگردد.
|
خیلی سپاسگزارم از دلسوزی شما
کاملا درسته واقعا دانشکده ها بی کیفیت وبی انگیزه و با روشهای قرون وسطایی تدریس اداره میشوند. واقعا آینده این رشته تاثر برانگیزه.
بخش حقوقی سازمان حتی مشکلات ما با معاونتهای همون سازمان رو هم نمیتونه حل و فصل کنه، چه برسه مشاوره صنفی بده.
تا همه خانواده دامپزشکی. همدل نشوند ومطالبات خود را به صورت شفاف واز راههای قانونی مثل مجلس پی گیرنکنند چیزی درست نخواهد شد ما که در انتخابات نظام حتی حوصله شرکت نداریم. وضع اینطور میشود مسولیت نظام مند کردن دامپزشکی ؛ سازمان نظام دامپزشکی وسازمان دامپزشکی است ه درگیر روزمررگی شده است.
یکی از اصلی ترین وظایف نظام دامپزشکی، نسبت به گرایش افراد، شاغل در بخش خصوصی، آموزش میباشد، متاسفانه تا کنون نیز با برپایی دوره های آموزشی، این موضوع، کار ایی های لازم را نداشته است.
حق با شما است سیستم دامپزشکی ایران اصلا به علم و تکنولوژی. احتیاج ندارد ولی اگر دامپزشک فارع التحصیل ما از سواد درست حسابی برخوردار باشد میتواند پس از ترک دانشگاه به یک کشور دیگه برود مثل پزشکان ما که اکنون بصورت موج در حال خروج اند. متاسفانه این امر برای دامپزشکان مویثر نیست چرا که پزشکان ایرانی حد اقل اموزش را میبینند ولی دامپزشکان نه
|
با احترام و تشکر
به نظر ده آخر باید گفت تمام مشکلات دامپزشکی را با نظر ات اکثریت بسنجیم نه اقلیت در رفاه. به زبان آوردن مشکلات حوزه دامپزشکی را شما، مشکلات نمایشی می پندارید؟ تاسف و صد تاسف. من هم مثل شما نظر خود را بیان کردم. یک عده جا خوش کرده اند و از بقیه بیخبر.
|
مشکلات نمایشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جناب ناصری!
رفتار های نمایشی؟؟؟؟
با عرض سلام ...مشکل جامعه دامپزشکی اینه که چقدر غر میزنیم ...بسه دیگه اقا جون چقدر خودتحقیری و مقایسه ...حالمون بهم خورد از این جو ...کار نیست نرید درس نخونید تو دانشگاه ..برید یه شغل دیگه پیدا کنید یا اونقدر میخواستید درس بخونید پزشک و دندانپزشک بشید ...پز بدید ..برادر من اکثر کسانی که درس میخوانند باید بدانند که کار گیرشان نمی اید ...چون حرفه یاد نمیگیرند ..خداروشکر در رشته های پزشکی و دامپزشکی کار یاد میدن و شما اگر سرت گررم چیزای دیگه نباشه یه چیزی میشی ...اما اگر علاقه نداشتی خوب خیلی صریح میگم ...بیخود کردی رفتی توی این رشته که بعد نق هم میزنی و فقط موج منفی میشی ...بعضیا تا نگن دامپزشکی زیر مجموعه وزارت بهداشته خودشونو عامل به ایجاد بهداشت در جامعه نمیبینن ...این اصل خود کم بینیه دوست عزیز...اقایون خواهرا برادرا کمی با انگیزه و با نشاط باشید در صنفتون ...جامعه خواه ناخواه روزی به وجود شما افتخار خواهد کرد انقدر نگران نگاه مردم نباشید ...کاری را انجام بده که عاشقشی .مشکلات به زودی حل خواهند شد و با همییت و همدلی و تلاش مرتفع خواهند شد ...مطالبه گر باشید از مسولین مربوطه و با ایجاد کمپینهای صنفی کارهارو پیگیری کنید ...والعاقبه للمتقین ...یا حق
|
با سلام جناب دکتر رضا!
سلام.
|
دوست عزیز انچه که شما از مطلب حقیر پی بردید اشتباست ...نظرات منطقی همکاران بالای چشم اما اونهایی که نق زدن و فقط نشستند یک گوشه و غر میزنند مورد خطاب اند ...ماهم از متاع دنیا مثل بقیه هم صنفی ها رزق و روزی داریم و خداروشکر خلافی نبوده که جلوش رو نگرفته باشیم تهدیدمون هم کردن ...اجر ش باشه پیش خدا اگر مورد قبول باشه ...کاری نداریم حالا ...اما اون دو کلمه ای رو که فرمودید بررسی بشه رو شما که بررسی فرمودید شرح بدید بقیه هم یاد بگیرند ...