حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: رئيس انجمن صنفی درمانگاههای دامپزشکی استان اصفهان معتقد است اولین مشکلی که همه فعالان این عرصه را درگیر کرده، این است که درمانگاهها در چرخه درمان حضور ندارند. «دکتر حمیدرضا پریشانی» در گفتوگو با حکیم مهر به تشریح مشکلات این بخش از دامپزشکی میپردازد و میگوید: «تعرفهها اصلا با خدمات همخوانی ندارد. مسئولین پشت درهای بسته و بدون نظرخواهی از درمانگاهها تعرفههایی نوشتند که به هیچ شکل نمیتوان با آن حتی هزینهها را پوشش داد.»
وی تصریح میکند: «یکی دیگر از معضلات بخش درمانگاه این است که به خاطر راحتی کار و اینکه نیازمند سرمایه زیادی نیست، مسئولین اکثر فارغالتحصیلان را به درمانگاه ارجاع میدهند، بدون اینکه برآورد کنند که آیا آن شخص شایستگی علمی لازم را دارد یا خیر. در واقع درمانگاهها تبدیل به سوپاپ اطمینان اشتغالزایی مسئولین شدهاند و در نتیجه این باعث رقابتهای ناسالم و از بین رفتن شان درمانگاه که علمیترین بخش و ویترین بخش دامپزشکی است، شده است. کمااینکه وقتی همکار ما خرابکاری میکند کل سیستم دامپزشکی زیر سوال میبرد.»
حکیم مهر: چه شد که به حرفه دامپزشکی علاقهمند شدید؟
بنده دامپزشکی را از سال ۶۲ و با طرح کاد شروع کردم که طبق این طرح، دانشآموزان هفتهای یک روز کار دامپزشکی میکردند. در همان سال کار خودم را در جهاد سازندگی با واکسیناسیون شروع کردم و به خاطر علاقهای که داشتم، ۴ سال دبیرستان را در همین حوزه ماندم و بعد با هدف ادامه تحصیل در دامپزشکی، در آزمون کنکور شرکت کردم و با رتبه زیر هزار پذیرفته شدم. بعد از فارغالتحصیلی به شهرستان ابرکوه استان یزد رفتم و به مدت ۳ سال رئیس شبکه بودم. مدتی تدریس کردم و در نهایت در شهرستان خمینیشهر اصفهان کلینیک راهاندازی کردم.
حکیم مهر: چه شد که از بخش دولتی به بخش خصوصی رفتید؟
به توصیه مدیر کل آن زمان که دوست من در ابرکوه بود. ایشان گفتند که توانمندیهای بخش خصوصی من بیشتر است.
حکیم مهر: آیا از این تصمیم راضی هستید؟
بله.
حکیم مهر: هیچوقت پشیمان نشدید؟
گاهی اوقات چرا.
حکیم مهر: چه میشود که به نقطه پشیمانی میرسید؟
بخش خصوصی گاهی اوقات چالشهای زیاد و گاهی قدرنشناسی دارد. فعالیت در شب و نیمهشب در بخش دولتی نیست اما در بخش خصوصی وجود دارد. ما گاهی اوقات ۲۴ ساعته کار می کنیم و در این مواقع است که خسته میشوم. بحث درمانگاه بحث زحمت زیادی دارد و درآمد آن نسبت به زحمتی که دامپزشک میکشد، نیست. با توجه به اینکه بنده بومی شهر هستم و تقریبا همه مرا میشناسند، توقعات زیادی وجود دارد. بیماریهایی که دامپزشک ممکن است با آن درگیر شود، همه اینها نشان از این است که درمانگاه کار پر زحمتی است، اما در کل پشیمان نیستم.
حکیم مهر: مهمترین چالشهای بخش درمانگاه چه چیزهایی هستند؟
اولین مشکلی که همه فعالان این عرصه را درگیر کرده این است که درمانگاهها در چرخه درمان نیستند. جز برخی کارهای سخت که هیچکس نمیتواند انجام دهد، همه کارها به درمانگاه مراجعه میشود. ما بحث امنیت شغلی نداریم. منظور من از امنیت شغلی این است که مثلا کاری را به درمانگاهها واگذار میکنند، آن کار انجام میشود و زمانی که به ثمر میرسد، میگویند این کار دیگر مربوط به درمانگاه نیست. مثلا مراکز مایهکوبی و مراکز فروش واکسن را درمانگاه راه انداختند و بعدها گفتند متعلق به درمانگاهها نیست و پروانههای آنها را جدا کردند.
از طرفی بحث تعرفهها را داریم که اصلا با خدمات همخوانی ندارد. مسئولین پشت درهای بسته و بدون نظرخواهی از درمانگاهها تعرفههایی نوشتند که به هیچ شکل نمیتوان با آن حتی هزینهها را پوشش داد.
بیماریهایی که درگیر آن میشویم، آسیبهای فیزیکی که بعضی از همکاران را از دور خارج میکند. اما مهمترین چیزی که حتما باید به آن اشاره کرد، درمانهای غیرمجاز است. در این خصوص با پیگیریهای کشوری که انجام دادیم، حتی کمیتههایی تشکیل و به استانها ابلاغ شد اما عملا کاری صورت نگرفت. با اینکه کمیته موظف شد که در مدت ۳ ماه گزارش دهد، اما نه گزارشی تحویل و نه دیگر جلسات آن تشکیل شد.
بحث دیگر که گریبانگیر ماست، شیوهنامهها و دستورالعملهاست که کاملا غیرکارشناسی است. ماده ۲ بهرهوری اصلا کارشناسی نیست. ما اشکالات آن را هم نوشتیم اما کسی به آن عمل نکرده است. ظرفیتهایی که اعلام کرده بودند در رابطه با داروخانه و درمانگاه ظرفیتهای درستی نبود و عملا انجام نشد. بحث دیگر، تعدد صنوف، گسستگی آنها و جزیرهای عمل کردن هر صنف برای خود است. این مساله، هم گریبانگیر کل سیستم دامپزشکی است و هم گریبانگیر درمانگاهها. درمانگاهها صنوف متفاوتی از کسانی که در دام بزرگ، دام کوچک و طیور کار میکنند، دارند که هر کدام سیستم خاص خود را میطلبد.
یکی دیگر از معضلات بخش درمانگاه این است که به خاطر راحتی کار و اینکه نیازمند سرمایه زیادی نیست، مسئولین اکثر فارغالتحصیلان را به درمانگاه ارجاع میدهند، بدون اینکه برآورد کنند که آیا آن شخص شایستگی علمی لازم را دارد یا خیر. درمانگاهها تبدیل به سوپاپ اطمینان اشتغالزایی مسئولین شدهاند و در نتیجه این باعث رقابتهای ناسالم و از بین رفتن شان درمانگاه که علمیترین بخش و ویترین بخش دامپزشکی است، شده است. کمااینکه وقتی همکار ما خرابکاری میکند کل سیستم دامپزشکی زیر سوال میبرد.
حکیم مهر: تشکیل کانون انجمنهای صنفی مراکز درمانگاهی و مایهکوبی سراسر کشور چقدر میتواند به حل معضلاتی که به آن اشاره کردید، کمک کند؟
تشکیل این کانون تقریبا از ۳ سال پیش کلید خورد که ۳ نفر از دوستان از ۳ استان، همدیگر را پیدا کردیم. قبل از آن کارهای کشوری را به صورت انفرادی و واحد انجام میدادیم. در ادامه به استانهای دیگر پیوستیم و همراه با هم کارها را پیگیری کردیم. حدود ۲ سال پیش به این تصمیم رسیدیم که یک کانون تشکیل دهیم که قانونا بتوانیم در بعضی از امور دخالت و بعضی امور را پیگیری کنیم. بر همین اساس کانون را تشکیل دادیم. اهداف خوبی هم داریم اما اینکه چقدر بتوانیم به اهداف برسیم، نمیدانم.
حکیم مهر: مهمترین اهداف شما از تشکیل این کانون چیست؟
پیگیری مشکلات و امور مربوط به درمانگران در مورادی که کشوری و ملی است. مثل همان شیوهنامهها. مسائلی که میتواند معیشتی، صنفی و قانونی باشد. ایجاد همدلی، اتحاد و همراهی بین درمانگران و صنوف مختلف. کمااینکه در حال حاضر مثلا اعضای هیات علمی از درد دل درمانگر خبر ندارند و درمانگران از آزمایشگاه. کمک، همراهی و مشاوره به مسئولین تصمیمگیر و تصمیمساز در امور مربوط به درمانگاهها. کمک و مشاوره در بحث نوشتن شیوهنامه و دستورالعملها. تعامل و ارتباط با دیگر صنوف دامپزشکی و غیر دامپزشکی مرتبط با درمانگاهها.
ما یک سری ارتباطات با داروخانهها یا سایر ردهها داریم که تعریف نشده است. اگر بتوانیم یک شفافسازی انجام دهیم و با گفتوگو مشکلات و گپها را بپوشانیم، شاید بتوانیم به یک اتحاد و همدلی برسیم که میتواند باعث خیر و برکت و همراهی شود. آخرین چیزی که در بحث تشکیل کانون داشتیم، درخواست تشکیل انجمن دیگر استانها است تا از این طریق بتوانند منافع درمانگاهها را پیگیری کنند.
حکیم مهر: اگر پیشنهادی برای اعتلای حرفه دامپزشکی دارید، بفرمایید.
حرفه ما شان و جایگاهی را که باید داشته باشد، ندارد. پیشنهاد من تشکیل یک کمیته اعتلای شأن حرفه دامپزشکی، متشکل از نظام دامپزشکی، انجمنهای صنفی، سازمان دامپزشکی، مراکز علمی و دانشگاهی و حتی مراکزی که نظامی هستند و دامپزشک هستند، است.
این افراد باید به دور هم جمع شوند و مشکلات را دستهبندی کنند و قسمتهایی را که مربوط به خودشان است بر عهده بگیرند تا بتوانیم مشکلات را به نحوی حل کنیم. چون مشکلات آنقدر پیچیده شده که حل آنها از دست یک سازمان و یک بخش بر نمیآید. از طرفی متاسفانه دامپزشکی اقتصادمحور شده است. اگر بتوانند دامپزشکی را به سمت محوریت علمی و بهداشتی جامعه سوق دهند که امکانپذیر است، خیلی خوب است.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
بسیار زیبا فرمودید دکتر جان، امیدوارم همه با هم تلاش کنیم برای اعتلای همه دامپزشکان
|
دامپزشکی تو ایران،وضعیت بهتری نخواهد داشت.این نظام دامپزشکی و اون سازمان دامپزشکی و دولت های ایران و مجلس رو که من می بینم،وضعیت دامپزشکی بدتر نشه خوبه.آوارگی فارغ التحصیلان رشته دکترای دامپزشکی اصلا برای مسئولین و مجلس و غیره مهم نیست .این مجلس رفته تو خیک کارگر جماعت.فکر می کنه فارغ التحصیلان دامپزشکی تو رفاه و کیف هستن.وضعیت و حکایت فارغ التحصیلان دامپزشکی رو اگه حکیم مهر صفحه ای اختصاص بده همه متوجه می شن چه ظلمی بدتر از کارگر به این بیچاره ها شده،فقط روی دست بریده شده رو با دست دیگه قایم کردن که کسی نبینه و مثل کارگرها دست رو بالا نمی برن که همه ببینن و رحمشون بیاد و کاری بکنن.
احسنت جناب دکتر پریشانی عزیز
بسیار دقیق و جامع مشکلات بخش درمان را مختصرا اشاره کردید.احسنت
البته که کار بخش دولتی هم شب و نصفه شب دارد.
سلام :
با درود فراوان
درمان بر اساس حدسیات و احتمالات و شاید تجربه و یا با استفاده بی رویه و غیر استاندارد از داروهای دامی یا انسانی که در ایران نسبت به همه دنیا هم ارزان و هم براحتی قابل تهیه است ، شاید نیاز به سرمایه گذاری چندانی نداشته باشد !!!
یک مشکل بسیار مهم در هنگامی است که در پرواربندی گوساله ها و کلا درگیری جمعیتی گله گوسفند و گاو دامدار انتظار دارد که تعرفه نسخه واحد ویزیت یک گله و دور کردن آن از خطر تلفات بیشتر و درمان تعداد زیادی از بیماران با درمان فقط یک راس دام بیمار یکی یاشد!
اینکه افرادی بدون کوچکترین تجربه دامپزشکی یا با کمترین تجربه، از پشت میزهای مدیریت و اتاقهای دربسته برای این حرفه تصمیم میگیرند و همه را به دردسر و سر درگمی می اندازند معضل کوچکی نیست بلکه مادر تمام مشکلات این صنف است !!
متاسفانه پشت میز نشینان متوجه نیستند که مقوله حفظ سلامتی دام مجموعه ای به هم پیوسته از علم و مهارتهای متنوع است که باید بصورت یک بسته واحد به دامداران و دامداریها ارائه شود .
|
یک پزشک بالینی خوب لزوما یک مدیر بهداشتی خوب نیست. اجرای اصول بهداشت و بیوسکیوریتی به قدرت مدیریت یک دامپزشک بیشتر بستگی دارد تا توانایی تشخیص سن جنین در توشه رکتال! هر دو بسیار مهم هستند ولی توانایی های جدایی میطلبند. مدیریت در سطح فارم قطعا توسط کلینیسین بهتر خواهد بود ولی مدیریت در سطح شهرستان و استان و کشور به هیچ عنوان به توانایی های بالینی مرتبط نیست. و به توانایی های مدیریتی و ارتباطی با سایرین بستگی دارد. ولی قبول دارم تمامی مدیران دامپزشک حتما باید دکترای عمومی دامپزشکی را داشته باشند