حکیم مهر: فصلنامه «رهآورد دامپزشکی» در شماره اخیر خود به گفتوگو با «دکتر ابوالحسن کدیور» بنیانگذار اولین دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در کشور پرداخت.
دکتر ابوالحسن کدیور متولد سال ۱۳۱۶ از شهر کرمانشاه، استاد پیشکسوت گروه تغذیه و اصلاح نژاد دام دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بوده که در سال ۱۳۴۲ موفق به دریافت دکتری عمومی دامپزشکی از دانشگاه تهران گردید و در سال ۱۳۵۶ در قالب یک بورس تحصیلی اهدایی از فائو به کشور سوئد رفت و در سال ۱۳۵۷ به دریافت دیپلم تخصصی تولید مثل دامی نائل گردید.
دکتر کدیور در سال ۱۳۴۲ به استخدام رسمی سازمان دامپزشکی درآمد و در سمت های رئیس اداره دامپزشکی شهرستان های ایلام و کرمانشاه خدمت کرد و سپس به سمت رئیس دانشکده دامپزشکی کرمانشاه انتخاب شد و سپس در سال ۱۳۵۱ به سمت رئیس مرکز اصلاح نژاد و بهبود شیر کشور منصوب گردید.
وی در سال ۱۳۶۴ همزمان با تاسیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در این دانشکده آغاز به کار کرد؛ تاسیس این دانشکده را که اولین دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور بود را میتوان به همت والای دکتر کدیور دانست.
در سال ۱۳۶۷ و با آغاز پذیرش دانشجو در مقطع دکتری عمومی در این دانشکده، وی به سمت ریاست آن منصوب گردید و تاکنون ریاست دانشکده دامپزشکی واحد کرج، دو سال معاونت این دانشکده، هشت سال مدیر گروه تغذیه و اصلاح نژاد دام در دانشکده، سه سال مسئول آموزش و بیش از سی و چهار سال استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بوده اند؛ مردی که دانشکده را تاسیس کرد و تا کنون لحظه ای تنهایش نگذاشت و به هر نحو و در هر جایگاهی به دانشکده خدمت کرد. از این رو خبرنگار ره آورد دامپزشکی بر آن شد تا مصاحبه ای با ایشان ترتیب دهد.
با سلام و سپاس فراوان از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید. لطفاً از تاسیس دانشکده دامپزشکی بگویید، مشکلات ابتدای راه و راه حل های شما برای عبور از این مشکلات.
اینجانب ابولحسن کدیور، همانگونه که می گویند آغاز کننده رشته ی دامپزشکی در بدو تاسیس دانشگاه آزاد واحد کرج هستم.
در ابتدا با مشکلات زیادی رو به رو بودیم از جمله کمبود امکانات که البته فقط مختص به دانشکده دامپزشکی نبود؛ دامپزشکی در دانشگاه آزاد آنطور که باید جا نیفتاده بود، همانطور که میدانید دانشکده دامپزشکی همانند دانشکده پزشکی علاوه بر امکانات آموزشی باید آزمایشگاه ها و درمانگاه های حیوانات کوچک و بزرگ داشته باشد. در آن زمان دانشکده دامپزشکی به دلیل کمبود امکانات از امکانات دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه چالوس استفاده می کرد.
از طرفی بنده در گذشته عضو سازمان دامپزشکی و امور دامی بودم و از امکاناتی نظیر جامعه دامپزشکی کشور، موسسهی رازی، سازمان دامپزشکی و کلینیک های دامپزشکی که در آن زمان بودند برای دانشکده استفاده کردم که البته به من لطف هم داشتند، مثلا ما از وجود اساتید سایر دانشگاه ها و موسسات بهمانند موسسهی رازی برای تکمیل هیئت علمی دانشکده استفاده می کردیم.
الان خوشبختیم که دانشکده دامپزشکی کرج یکی از دانشکده های مطرح و پیشرو می باشد؛ البته من به دلیل کهولت سن بازنشسته شدم اما گاهی برای تدریس به دانشکده می آیم و در خدمت دانشکده هستم و بسیار خوشحالم که در این دانشکده خدمت میکنم و اینجا را همچون خانهی خود می دانم.
آقای دکتر، چرا رشته ی دامپزشکی را انتخاب کردید و در این مسیر چه کسانی مشوق و مخالف شما بودند؟
ما از اولین دانشجویان دامپزشکی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۶ بودیم و به دلیل علاقه ای که به حیوانات و پرورش دام داشتم، دامپزشکی را انتخاب کردم و هدف اصلیام از این انتخاب و این رشته، بالا بردن تولیدات دامی بود. خانواده هم از انتخابم بسیار خوشحال شدند و من را تشویق می کردند.
از اساتید قبلی خود چه افرادی را به خاطر دارید.
ما خوشبختانه در آن زمان از اساتید اصلی و اولوالعزم دانشکده دامپزشکی استفاده کردیم؛ اساتیدی که در تاسیس دانشکده دامپزشکی تهران شرکت داشتند مثل دکتر اردلان، دکتر رستگار، دکتر میمندینژاد که از اساتید مدعو و فارغ التحصیلان کشورهای دیگر بودند و حتی سابقه همکاری و تدریس در دیگر کشورها را داشتند.
به نظر شما مهمترین چالش های پیشروی دامپزشکان در ارتباط با حوزهی درمان و آموزش چیست؟
امروزه زمانی که یک سمینار یا کنگره ای تشکیل میشود، میبینیم که چقدر فارغ التحصیل های ما در قسمت های مختلف چه در بخش خصوصی چه دولتی و وزارت بهداشت و درمان و خود دانشکده ها ی دامپزشکی عضویت و مشارکت بالایی دارند. هرچند الان یکسری مشکلاتی در ارتباط با اشتغال جوانان و مسائل اقتصادی داریم که من فکر میکنم منشاء آن رویکرد دولت نسبت به امور دامی کشور است که باعث این اشباع شده ولی اگر دولت واقعا تشویق خوبی نسبت به دامداران روستائیان کشور انجام دهد، با کمبود اعضا هم مواجه می شویم.
در حال حاضر با توجه به جمعیت دامی کشور و کثرت دانشکده های دامپزشکی در محلهایی که نیازی به آن دانشکده ها نیست، اشتغال در دامپزشکی اشباع شده است و متاسفانه بهخصوص در تعداد پذیرش دانشجویان توجه زیادی به این موضوع نمی شود؛ کثرت دانشجو و محدودیت امکانات باعث میشود که دانشجویان بار علمی کافی نداشته باشند.
آیا موافق الحاق رشتهی دامپزشکی از وزارت علوم به وزارت بهداشت هستید؟
من کاملا معتقدم که بین وزارت بهداشت و دامپزشکی ارتباط خیلی نزدیکی وجود دارد، چون یکی از اهداف دامپزشکان در تمام دنیا V.P.H یعنی مبارزه با بیماری های مشترک است، همچنین دامپزشکان از لحاظ تغذیه و تامین مواد غذایی در سلامت انسان و مبارزه با بیماری های مشترک نقش خیلی مهمی دارند، به همین خاطر قبلا دامپزشکی در راسته ی بهداشتی-درمانی بوده است و از لحاظ حقوق و جایگاه یکی بودند.
در کنار وزارت بهداشت باید روی وزارت کشاورزی هم متمرکز باشیم که هم پایه ی تغذیه ی جامعه را بالا برده و ضایعات دامی را کاهش دهیم و هم با بیماری های مشترک مثل بروسلوز، سل، هاری و خیلی از بیماری های خطرناک دیگر مبارزه کنیم.
وزارت بهداشت و وزارت جهاد کشاورزی دو بازوی اصلی در دامپزشکی هستند.
استاد، به شما پدر علم تلقیح مصنوعی ایران گفته می شود. لطفا در این خصوص توضیح دهید.
من در رابطه با تلقیح مصنوعی کارهای زیادی کردم. در ابتدا تلقیح مصنوعی با وجود نقش مهمی که در ارتقای تولیدات دامی دارد اصلا محتوایی نداشت و اهمیتی به آن نمی دادند. در گذشته به دلیل سیاست های قبل از انقلاب بیشتر واردات دام و گاو و تلیسه از خارج داشتیم. بعد از دوره ی تخصص، به من توصیه شد که در صدر مرکز اصلاح نژاد و بهبود شیر قرار بگیرم و من به دلیل علاقه ام این مسئولیت را قبول کردم و در آنجا به موضوع تلقیح مصنوعی و تحقیق و توسعه در خصوص آن پرداختم ولی در آن زمان امکانات خیلی کم بود؛ ما در مرکز اصلاح نژاد سعی کردیم تلقیح مصنوعی را توسعه دهیم و چندین آزمایشگاه در شیراز و مشهد افتتاح کردیم و دامداران را نسبت به نتایج تلقیح مطمئن کردیم و اکنون خود دامداران بر این امر اصرار دارند.
تلقیح مصنوعی وسیله ی بسیار خوبی است برای بهگزینی و اصلاح حیواناتی که داریم و تولیدات را افزایش دهیم در حالی که با جفت گیری طبیعی این امر حاصل نمی شود؛ برای مثال گاوهای نژاد هولشتاین در سال ۹ تا ۱۰ تن شیر می دهند در حالی که گاوهای بومی ما ۵.۱ تا ۲ تن در صورت تغذیه خوب شیر می دهند، پس بهترین راه اصلاح است. گلایه من این است که آموزش تلقیح مصنوعی در دانشکده ها از نظر تعداد واحد و زمانی که به آن اختصاص می دهند خوب نیست؛ آرزوی من این است که تلقیح مصنوعی مثل سیستم واکسیناسیون در سازمان دامپزشکی قرار بگیرد و مثل سایر کشورها با نظارت کامل دامپزشکان همراه باشد و پیشنهاد میکنم که تلقیح مصنوعی از واحد دامپروری به دامپزشکی منتقل شود.
توصیه شما به همکارانتان در دانشگاه چیست؟
ضمن اینکه تمام اساتید زحمت می کشند و علم بالایی دارند، دامپزشک از لحاظ علمی باید فعال باشد توصیه من این است که به دانشجویان بیشتر توجه کنند و آنها را تشویق کنند و در کار های علمی و کارهای خودشان از دانشجویان استفاده کنند، به خصوص در سال های آخر سعی کنند کار را دست دانشجو دهند و امکانات را برای وی فراهم کنند و آنها را تشویق کنند.
توصیه شما به دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته.
اولا صبر و شکیبایی دوماً تلاش و پشتکار. با ایجاد دفاتر و مراکز مختلف خودشان خیلی راحت می توانند کار ایجاد کنند، همچنین به صورت گروهی می توانند یکسری مراکز را ایجاد کنند. مسلماً دامپزشکان باید یک حداقل حقوقی داشته باشند که باید در این زمینه تجدید نظر شود ولی من فکر میکنم با این وضعیت جدید آینده ی خوبی در انتظار دانشجویان است.
نظر شما در مورد فصلنامه ره آورد دامپزشکی و فعالییت های دانشجویی چیست؟
بسیار خوب است، باید مسائل علمی و تحقیقاتی را منعکس بکنید و خودتان هم در این زمینه ها شرکت داشته باشید و دید علمی را در این قسمت ها بالا ببرید و در نشریه متمرکز کنید؛ یکی از صحنه هایی که دانشکده میتواند خودش را نشان دهد همین صحنه ی علمی و فعالیت های دامپزشکی به صورت نشریه است لذا من با توجه به پیشرفت های علمی که وجود دارد، آینده ی خوبی برای این نشریه می بینم و پیشنهاد میکنم با رویکرد و طرح جدیدی آن را انجام بدهید. برایتان آرزوی موفقیت می کنم.
اگر فرمایش و نکته ای دارید بفرمائید.
توصیه میکنم که تلاش کنید و از نظر مراتب علمی کوشا باشید و با اساتید در تماس باشید و استفاده ی کافی را از آنها ببرید؛ اساتید هم با دیدن پویایی دانشجویان خوشحال می شوند.