
حکیم مهر: مرداد از نیمه گذشت و
فصل داغ انتخاب رشته دانشگاه شروع شده است. ورود به دانشگاه فرصت مناسبی برای آمادگی
شغلی است، اما آیا داوطلبان کنکور میدانند چه رشتههایی آینده شغلیشان را تضمین
میکند یا بعد از چهار سال به صف تحصیلکردههای بیکار اضافه میشوند؟
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایرنا، داوطلبان کنکور که در
طول سال تحصیلی تا توانستند برای انواع کلاسهای کنکور، کتاب و آزمون آزمایشی
هزینه کردند، این روزها پای ثابت مراکز مشاوره انتخاب رشته هستند تا هر طور شده
وارد دانشگاه شوند. در این گزارش البته نمیخواهیم از هزینههای بالای مشاوره
انتخاب رشته که در بعضی از مراکز و توسط برخی افراد خاص انجام میشود، بگوییم
که برای تقریباً یک ساعت، هزینههای چند صد هزار تومانی و حتی میلیونی درخواست میکنند.
معمولاً به داوطلبان کنکور گفته میشود علاقه، مهمترین ملاک
انتخاب رشته است، اما اگر میخواهند انتخاب رشتهشان با اطمینان بیشتری انجام شود
میتوانند با پرداخت ۷۵۰۰
تومان، از سامانه انتخاب رشته مجازی سازمان سنجش استفاده کنند و ببینند
کنکوریهای سال گذشته با رتبه آنها در چه رشته و دانشگاهی پذیرفته شدهاند.
به غیر از علاقه و شانس قبولی، بازار کار هم مسأله مهمی در
انتخاب رشته است که معمولاً کمتر به آن توجه میشود و دانشآموزان دیروز و
دانشجویان فردا، در سالهای آخر تحصیل خود تازه به یاد بازار کار و موقعیت شغلی میافتند.
شاید دانشآموزی که امروز وضعیت بازار کار را رصد کند، چند سال بعد با مدرک
دانشگاهی خود به صف تحصیلکردههای بیکار اضافه نشود.
از همه بیکارتر، فارغالتحصیلان دانشگاهها هستند
بر اساس گزارش مرکز آمار از طرح آمارگیری نیروی کار در سال ۱۳۹۷، نرخ مشارکت جمعیت بالای ۱۰ سال در کل کشور، ۴۰.۵ درصد است یعنی از هر ۱۰۰ نفر تقریباً ۴۰ نفر از نظر اقتصادی فعال
هستند. افرادی از نظر اقتصادی فعال هستند که یا شاغل باشند یا در جستوجوی کارند.
نرخ بیکاری در این سال، ۱۲
درصد اعلام شده، یعنی از هر ۱۰۰
نفر جمعیت فعال، ۱۲
نفر بدون اینکه کاری پیدا کرده باشند، همچنان در جستوجوی کار هستند.
اگر افراد بالای ۱۰
سال را بر اساس سطح تحصیلات در سه گروه «بیسواد»، «آموزش عمومی» و «آموزش
عالی» قرار دهیم، مشخص میشود بار بیکاری کشور، بر دوش دانشگاهرفتهها با
نرخ بیکاری ۱۸.۳۴
درصد است.
زنان از مردان بیکارترند
دختران کنکوری باید با دقت بیشتری انتخاب رشته کنند تا
بتوانند فرصتهای محدود بازار کار را از آنِ خود کنند. نرخ بیکاری دخترانی که فارغالتحصیل
دانشگاهها هستند، بیش از دو برابر پسران است. بر اساس آمارها، این نرخ برای فارغالتحصیلان دانشگاهی
مرد حدود ۱۳.۱
درصد و برای زنان، ۲۸.۷۶
درصد است.
بیکاری دانشگاهیان در روستاها بیشتر است
ساکنان روستاها هم باید در انتخاب رشته دانشگاهی دقت کنند تا
وقتی بعد از خداحافظی با دانشگاه، به دیار خود برمیگردند، بتوانند کسبوکار خود را
راهاندازی کنند. شاید اینگونه آمار بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در
روستاها هم کاهش یابد. نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در مناطق شهری، ۱۸ درصد و در مناطق روستایی ۲۱.۳۸ درصد است.
شاید فکر کنید کسی که در رشتههای پرمتقاضی درس بخواند،
بیکار نمیماند. اول باید ببینیم پرمتقاضی یعنی چه؟ کسی که بتواند رشتههای
پرمتقاضی کارفرماها را شناسایی کند، با احتمال کمتری در بین جامعه
بیکاران قرار میگیرد، اما هدایت تحصیلی ما در ورود به دانشگاه، اینطور کار
نمیکند. رشتههای پرمتقاضی، رشتههایی هستند که داوطلبان کنکور مایلاند در آنها
درس بخوانند، حتی اگر بیکار بمانند!
این ۱۳
رشته پرطرفدار
سازمان سنجش آموزش کشور، از اواخر دهه ۱۳۸۰، بر اساس مصوبه شورای انقلاب
فرهنگی، ۱۳
رشته را در دفترچه انتخاب رشته، بهعنوان پرطرفدار معرفی کرده است.

این ۱۳
رشته بر اساس دستهبندی مرکز آمار، در ۹
گروه عمده قرار میگیرند. مرکز آمار، رشتههای تحصیلی را در دستهبندیهای بزرگتری
قرار میدهد. مثلاً رشتههای مهندسی برق و مکانیک در گروه «مهندسی و حرفههای
مهندسی» قرار داشته و حسابداری، زیرمجموعه گروه بزرگتری به نام «بازرگانی و
علوم اداری» است.

بیشتر دامپزشکها سر کارند
نرخ مشارکت دانشجویان و دانشآموختگان گروه دامپزشکی از سایر
گروههایی که رشتههای پرمتقاضی را در خود جای دادهاند بیشتر و برابر با ۷۴.۲۹ درصد است. یعنی از هر ۱۰۰ نفر دانشجو یا فارغالتحصیل
این گروه، تقریباً ۷۴
نفر از نظر اقتصادی فعال هستند. نرخ بیکاری ۷.۲۸ درصدیشان
هم کمترین نرخ بیکاری بین این ۹
گروه است. از هر ۱۰۰
نفر جمعیت فعال اقتصادی، تقریباً هفت نفر نتوانستهاند کار پیدا کنند، اما
همچنان در جستوجوی کار هستند.
روانشناسهایی که از جستوجو دست کشیدند
کمترین نرخ مشارکت، مربوط به گروه «علوم اجتماعی و رفتاری»
است که رشته پر متقاضی روانشناسی در آن قرار دارد. نرخ مشارکت این گروه، ۵۱.۴۰ درصد است، یعنی تقریباً نیمی
از دانشجویان و فارغالتحصیلان این گروه نه شغلی دارند و نه در جستوجوی کار هستند.
بیکارها در دانشگاه چه خواندهاند؟
گروه «معماری و ساختمان» که دو رشته پرمتقاضی مهندسی
عمران و مهندسی معماری در آن قرار دارد، با ۲۶.۱۰ درصد، بیشترین نرخ بیکاری را
داشته، یعنی بیش از یکچهارم دانشجویان یا فارغالتحصیلان این گروه، به تلاش
برای پیدا کردن کار مشغولاند.
دکترها کجا کار میکنند؟
کار داشتن و بیکار نبودن مهم است، اما مهمتر این است که
افراد شغلی داشته باشند که با رشته تحصیلیشان هماهنگ باشد. در این صورت میتوان
مطمئن شد که دانشگاه کار خود را درست انجام داده و بازار کار هم نیروهای
متخصص را به سمت شغلی که برایش آموزش دیدهاند، هدایت میکند.
بخش زیادی از فارغالتحصیلان گروه بهداشت که سه رشته
پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در آن قرار دارد، توانستهاند شغل مرتبط با رشته
تحصیلی خود را پیدا کنند. ۸۰.۶۹
درصد فارغالتحصیلان این گروه بر اساس گروهبندی مرکز آمار از عمده فعالیتهای
اقتصادی، در فعالیتهای مربوط به سلامت، انسان و مددکاری اجتماعی مشغول به کار
هستند. حدود پنج درصدشان در مشاغل مربوط به عمدهفروشی، خردهفروشی و تعمیر وسایل
نقلیه فعالیت میکنند و شغل حدود چهار درصدشان نیز مرتبط با آموزش است.
دامپزشکها که نرخ بیکاریشان از بقیه رشتههای پرمتقاضی
کمتر است، مشاغل مختلفی دارند. ۲۴.۴۲
درصد فارغالتحصیلان این گروه، در فعالیتهای حرفهای، علمی و فنی مشغول هستند، ۱۹.۰۹ درصد در تولید صنعتی و ۱۵.۲۸ درصد نیز در مشاغل مربوط به
کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری فعالیت میکنند.
رکود مسکن، دامن مهندسها را گرفت
بررسی مشاغل فارغالتحصیلان گروه معماری و ساختمان که
بیشترین آمار بیکاری را دارند هم جالب است. برخلاف فارغالتحصیلان گروه بهداشت که
تقریباً ۸۰
درصدشان شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود پیدا کردهاند، تنها حدود ۲۸ درصد از فارغالتحصیلان
معماری و ساختمان در بخش ساختمان مشغول به کار هستند.
مهندس کامپیوتر یا نمایشگاهدار؟
مورد عجیب دیگر، مربوط به فارغالتحصیلان گروه فناوری
اطلاعات و ارتباطات است که گروه بزرگی از آنها یعنی ۱۵.۶۶ درصدشان در مشاغل مربوط به
عمدهفروشی، خردهفروشی و تعمیر وسایل نقلیه فعالیت میکنند و برخلاف انتظار، تنها
شغل ۱۰
درصدشان مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
بالاخره اسنپ هم دکتر مهندس میخاد دیگه .
دروغه محض. دامپزشکی هیچ خبری نیست . نیاین که عمرتون بر فناست. برین رشته های پیراپزشکی
راست میگه ، هممون سرکاریم
|
خداییش هم همه سرکاریم،
زکی
از ۴۵ نفر همکلاسی من فقط ۱۵ نفرشان کار دامپزشکی میکنند بقیه ول کردن رفتن دنبال کارشان ! راننده تریلیر آشپز رستوران دار ایستگاه گاز معلم زیست و زبان همه شغل های آتی دامپزشکان است . نمیدانم این آمار را سازمان سنجش از کجاش در آورده.
بچه های مردم را گمراه نکنید . دامپزشکی سرابی ییش نیست
کاملا درسته . یه عمره توی این رشته سرکاریم . هممون رو سر کار گذاشتن ! این از ماده ۱۹ و نظارتشون اونم از دارو و درمان و دوره های تخصصیمون . مدرک پزشکی داریم ولی حقوق کاردان رو میگیریم. لعنت به کسایی که مارو بردن زیر وزارت جهادگشادورزی
دامپزشکی خوبه بشرطی که عرضه دلشته باشه ادم
|
یه بار دیگه نظری که نوشتید را بخونید متوجه می شوید باعرضه فقط و فقط شمایید!
|
از املات مشخصه اخر باعرضه هستی
|
تازه مطب باز کرده دامدارا دکتر دکترش میکنن جو گرفتتش
|
آقای دکتر باعرضه این املاء شما کشت ما را از کدام ..... مدرک فروشی فارغ التحصیل شده اید ؟حتما دکتر دکتر که به شما میگن خیلی حال میده ؟
|
با توجه به املاتون فک کنم از اون دکتر هایی هستی که فقط بلدی پن استرپ و فلونکسین تجویز کنی.
دامپزشکی قُلک دانشگاه آزاده ، این خبر هم واسه جذب دانشجو و گول زدن کنکوری هاست ، نیاین اینجا خبری نیست
دامپزشکی رشته ای با بالاترین امار بیکاری، سازمان سنجش بخاطر ابن ظرفیت پذیرش دانشگاه ازاد پر کنه به دروغ امار میده، هیچ مجوزی بدلیل اشباع بازار داده نمیشه، اکثر دامپزشکان در اسنپ کار میکنند،...تازه شانس بیاورید که یک کار مرتبط با فروش پیدا کنید حقوق زیر دو تو مانکه اونم با اسنپ برابر...خجالت اور واقعا،...بدترین نقطه دامپزشکی عدم موفقیت در مهاجرت با این رشته است به خاطر عدم تطبیق واحد و ازمون های که جهت مدرک معادل وجود دارد..اصلا گول حرف های دروغ نخورید که زیست شناسی بهتر از دامپزشکی به دلایل ساده بودن اون رشته ها و امکان مهاجرت
اگه ماهی پانصدهزار تومان کار باشه اره سرکارند خیلیم سرکارن
خجالت اور حکیم مهر میدونی اکثر دامپزشکا بیکارنند و پس چرا با گذاشتن چینین خبر دروغی نمک به زخمون میپاشی،یه خرد انصافا خوبه نود درصد دامپزشکان الان در مشاغل کاذبند ..تاسف اور
وزارت علوم این دروغ شاخ دار را یرای این مطرح کرده است که جلوی وزارت بهداشت بایستد و ادعا کند که دامپزشکان از شرایط خودشان در وزارت های علوم و جهادکشاورزی راضی هستند و نمی خواهند از شر آنها نجات پیدا کنند.
اره واقعا هرکس این رشته رو بخونه سرکاره!!! کلا خود رشتش و پیشوند دکتریش سرکاری هس
دانشکده ای دامپزشکی همانند کارخانه های تولید بدبختی عمل میکنند اینرشته هیچ کاری نداره،عاقبت دامپزشکی یعنی فقر، بیکاری، تحقیر ....این حرفهای الکی اگر سواد داشته باشید یا اگر عرضه داشته باشید کار هست رو هم ول کنید این رشته اشباع صد درصد.....اصلا طرف این رشته نیاید
دامپزشکی باتلاقی است که وقتی توش بیافتی همین جور در ان دست و پای بیهوده می زنی . بعدش هم تو ان غرق میشی .
|
احسنت همین طوره واقعیت همینه
من ورودی سال ۱۳۷۱ بودم. تمام پنجاه نفر همکلاسی من دارای شغل شایسته و درخور تحصیل خود هستند. بنده هم نسبت به پذیرش بی رویه دانشجو در رشته دامپزشکی چه در بخش دولتی و چه در دانشگاه آزاد معترض هستم و موجب پایین کشیده شدن ارزش و اعتبار این حرفه شده است. اما نکته مهمتر این است که دانشجویان این رشته بر خلاف دوران ما دنبال کسب دانش و مهارت نیستند بلکه دنبال اخذ مدرک به هر وسیله ممکن هستند. به عبارت دیگر مدرک گرایی محض موجب بی انگیزه شدن برای اندوختن دانش و مهارت هر چه بیشتر در رقابت با همکلاسی و هم رشته ای شده به نحوی که امروزه با خیلی از فارغ التحصیلان کم سواد و فاقد مهارت در رشته دامپزشکی مواجه هستیم. از این رو این افراد صرفا" به دنبال یافتن یک شغل دولتی هستند تا بدون هیچ دغدغه ای آخر هر ماه یک فیش حقوقی دریافت کنند. در حالی که دامپزشکی یک حرفه مولد است و هر فارغ التحصیل رشته دامپزشکی اگر از سواد و مهارت کافی برخوردار باشد میتواند با دایر کردن یک واحد تولیدی حتی کوچک (گاوداری، گوسفندداری، مرغداری، استخر پرورش ماهی، مزرعه زنبور عسل، و ...) علاوه بر این که کسب درآمد نماید برای افراد دیگری هم ایجاد شغل نماید. بنده دانشجویانی را در این رشته سراغ دارم که قبل از فارغ التحصیلی تبدیل به یک فعال اقتصادی در رابطه با حرفه شده اند. افرادی که می نالند کسانی هستند که یا از دانش و مهارت کافی برخوردار نیستند یا دچار این توهم هستند که چون عنوان دکتری را یدک می کشند پس باید محل کارشان یک اتاق شیک و پیک دارای کولر گازی با مبلمان گران قیمت در یک اداره دولتی باشد و ایشان صبح سامسونتشان را بردارند و راننده یک ساعت دم درب منزل منتظرشان بمانند و وی را به محل کارشان برسانند و ظهر هم به منزل برگردانند! توصیه میکنم این افراد قدری در احوالات فارغ التحصیلان این رشته در کشورهای پیشرفته مطالعه کنند و ببینند چگونه آستین بالا میزنند و به مانند یک دامپزشک واقعی و غیرتمند در فعالیتهای اقتصادی این حرفه فعال هستند.
امروزه پول را مثل قدیم به مدرک نمیدهند بلکه ارایه کار و میزان منفعتی که به صاحب کار میرساند میدهند. همه دارید یک صدا میگویید کار در دامپزشکی نیست بله من هم به این اعتقاد دارم ولی از طرف دیگر هم بگویید یک دامپزشک با آموزشی که در بهترین دانشکده دامپزشکی دیده چه میزان سود را به یک دامدار میرساند اگر نگوییم باعث ضرر او نمیشود. ماه گذشته دریک دامداری صنعتی ورم پستان مایکوپلاسمایی شیوع پیدا نمود که پس از مدت کوتاهی در گوساله ها بصورت اوتیت ورم مفصل و پنومونی تظاهر نمود. به گفته دامدار از طرف دامپزشکان متعدد بیش از 30 میلیون فقط انتی بیوتیک استفاده نموده بود و بعد متوجه شده بود که بهترین درمان حذف مبتلایان بوده است. والاآخر. اانصاف داشته باشید بیشترین مشکل ما آموزش ناکافی در دانشکده ها و بدبینی مشتریان به دانسته های ما میباشد. من دامپزشکانی را میشناسم که درآمد های آنچنانی دارند بنابراین دوست عزیز همکار محترم مشکل شما کم اطلاعی از این رشته است وگرنه در تمام دنیا در ذمره رشته های تاپ و پول در ار است.
|
احسنت. درود به بینش درست تان. اما این قسمت نظرتان که مشکل ما فقطآموزش ناکافی در دانشکده ها است همه داستان نیست. همان طور که در فوق عرض کردم بخش بسزایی از مشکل مدرک گرایی صرف و فقدان تلاش جدی در جهت دانش اندوزی و کسب مهارت درخور در طی دوران تحصیل است. در واقع بخش قابل توجهی از دانشجویان این دوران در این رشته فقط به دنبال گدایی نمره قبولی در درس و اخذ مدرک توخالی است.
بله شاغل دامپزشک زیاده
............. این همه جوان را بدبخت کردیدکافیه رشته ای که هیچ ارزشی براش قائل نیستن .
اون دکتر که 1500000تومان در میاورد به اندازه آن پول از دامپزشکی اطلاع دارد.
واقعا رشته پردرامدی نیست . و عمر تلف کن است . این همه درس بخونی آخرش ی دامدار میاد ی گوسفند مریم یا فقط جگرش میاره و ..... . آخرشم پول نداره بده میشینه سر بیس تومن چونه میزنه . دلت میسوزد براش .
طرف شش سال در دانشکده ول میگشت. سر گاو رو از ته اش نمیتونست تشخیص بده، در طول ترم در کمتر کلاس تئوری یا عملی حضور پیدا میکرد، ورقه امتحانی نیمه سفید با نیمه دیگر پر از پاسخ های مضجک تحویل میداد، بعد از امتحان برای گرفتن نمره قبولی فقط خواجه حافظ شیراز رو واسطه قرار نمی داد چون مرحوم شده، حالا همین فرد با اخذ مدرک دکتری عمومی دامپزشکی اقدام به افتتاح درمانگاه دامپزشکی کرده چرا چون با شرکت در چند کلاس مثلا" باز آموزی امتیاز لازم رو کسب کرده، بدون این که مورد کوچکترین ارزیابی تعیین صلاحیت علمی قرار گرفته باشه! فکر نکنم در کشوری مثل گینه بی صاحب هم این چنین مجوز اشتغال در امور درمانی به کسی داده شود. آنوقت همکار محترم و فهیم، انتظار دارید این گونه افراد ورم پستان مایکوپلاسمایی تشخیص دهند و بدانند که منطقی ترین برخورد با آن حذف مبتلایان است!
|
نکته دقیقی است که فرمودید اما جالبتر از آن استخدام چنین افرادی در نهادهای ستادی و اداری است که معمولا" تا سطوح بالا تصمیم گیری هم شانس رسیدن دارند و البته داشته اند !!
درسته...!
خدا شاهده زمانی که دامپزشکی قبول شدم دوستم رفت شاگرد تریلی شد منم گفتم دکترم الان اون دوستم یه ماشین اکسور کشنده داره و یک کمپرسی ولی منم در عوض یه مدرک دکترای دانشگاه ازاد دارم که کلی خرج کردم و درس خوندم.
بله که سرکاریم چون سرکار تر از سرکاریم