به بهانه انتقاد اخیر عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از عملکرد دامپزشکی در کنترل تب کریمه کنگو
تب خونریزی دهنده کریمه کنگو (CCHF )
دکتر وحید عطارد
در سایت حکیم مهر از قول نماینده محترم مجلس جناب آقای دکتر قاضی زاده امده است که «عملکرد ضعیف دامپزشکی موجب شیوع بیماری تب کریمه کنگو گردیده است».
با این نوشته بر آن شدم تا چند دقیقه ای از وقت عزیزان را بگیرم و مطالبی را برای نقد و بررسی در اختیارشان قرار دهم باشد که اینبار بر خلاف همیشه گوش شنوایی پیدا شود.
بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو بیماری ای است که توسط نایروویروس از خانواده بونیاویریده ایجاد می شود. این بیماری توسط کنه منتقل شده و و انتقال نوزوکومیال (بیمارستانی) و انتقال از طریق تماس با خون دامی که در مرحله ویرمی قرار دارد نیز امکان پذیر است. میزان کشندگی بیماری بعضا تا 40 درصد می رسد. اولین بار در سال 1944 در کریمه و سپس در سال 1969 در کنگو تایید شد و به همین جهت نام از این دو محل گرفته است.
میزبان این ویروس تعداد زیادی از حیوانات وحشی و اهلی مانند گاو و گوسفند و بز می باشند. پرندگان به این بیماری مقاوم هسنتند ولی شتر مرغ میزان زیادی از آلودگی را در نواحی آندمی نشان می دهد که می تواند منشاء بیماری برای انسان باشد.
این بیماری در کشورهای شرق اروپا، کشورهای ساحل مدیترانه، در شمال غرب چین، آسیای مرکزی، جنوب اروپا و در آفریقا و خاورمیانه و شبه قاره هند آندمی است.
از جمله بیماریهای این گروه ابولا و تب دره ریفت از اهیمت زیادی بر خوردارند. این بیماری واکسن ندارد و تنها راه پیشگیری از بیماری رعایت مقررات بهداشتی است. درمان این بیماری مشتمل بر درمان های حمایتی و استفاده از داروهای ضد ویروس است و عملاً درمان خاصی ندارد. با داشتن علایمی شبیه آنفلونزا، بهبودی در بسیاری از افراد آلوده به ویروس بدون آنکه بیماری پیشرفت کند و علایم خاص را نشان دهد، حاصل می شود.
بیماری در دام ها از اهمیت زیادی برخوردار نیست و دام تنها بصورت افزایش دهنده ویروس عمل می کند، به این معنی که ورود ویروس به بدن دام همراه با ویرمی و تب بدون علایم کلینیکی خاص خواهد بود که حداکثر پس از یک هفته ایمنیت در بدن دام ایجاد می شود و از آن پس دیگر ویروسی در بدن دام باقی نخواهد ماند. تنها در زمان ویرمی چنانچه دام کشتار شود امکان انتقال بیماری وجود دارد؛ ضمن آنکه لاشه دام چنانچه مراحل جمود نعشی را طی نماید که معمولا 24 ساعت خواهد بود، کلیه ویروس ها از بین خواهند رفت و بیماری منتقل نخواهد شد. تنها در قسمت های قابل خوردن امعا و احشا مانند کید و کلیه که جریان جمود نعشی در آنها اتفاق نمی افتد، امکان انتقال بیماری تا یک هفته وجود دارد.
اهمیت دام در انتقال بیماری بجز موارد فوق در مرحله ویرمی است که به دلیل آنکه ویروس افزایش تعداد می یابد و به دلیل تماس دام با کنه، می تواند کنه های زیادتری را آلوده کند و این خود موجب گونه ای از افزایش موارد بیماری و پایداری بیشتر بیماری در محیط و افزایش خطر بیماری خواهد بود.
چگونگی پیشگیری از این بیماری به شرح زیر خلاصه می شود:
- جلوگیری از واردات دام زنده بخصوص از کشورهای آلوده
- جلوگیری از کشتار دام های بیمار و تب دار، مگر آنکه الزام به کشتار باشد و در کشتارگاه مخصوص دام های بیمار کشتار شوند.
- رعایت زمان لازم 24 ساعت برای جمود نعشی
- آموزش های لازم به دامداران برای ممانعت از کشنار دام ها در منازل و عدم دستکاری کنه ها از طریق رسانه های عمومی (مجلات، روزنامه ها و رادیو و تلویزیون).
- حمام دادن دام ها با سموم ضد کنه و رعایت فاصله های زمانی حمام دادن به طوری که از مقاومت نسبت به سم افزایش پیدا نکند.
- اصلاح جایگاه دام به صورت کاملا بهداشتی بطوری که امکان سمپاشی، شعله افکنی و ضدعفونی به سهولت فراهم گردد و موثر واقع شود (کف و دیواره ها پوشش سیمانی داشته باشند).
- اجرای برنامه های پایش بیماری در دام ها به منظور تعیین مناطق پرخطر و اعمال مقررات بهداشتی و آموزشی محکمتر برای این مناطق.
- آموزش پزشکان و دامپزشکان برای داشتن حساسیت لازم در مکان های پرخطر.
- الزام پزشکان و دامپزشکان به گذراندن دوره های اپیدمیولوژی که از ملزومات کنترل و ریشه کنی بیماریهاست.
همانطور که مشخص است، اعمال موارد فوق به سادگی قابل اجراست و نیاز به هیچ دستاویز خارق العاده ای نیست و در این راستاست که هیچ موردی از بیماری در انسان مشاهده نخواهد شد.
ضعف های سازمان دامپزشکی بر کسی پوشیده نیست و احدی هم قصد تحریف موضوع را ندارد؛ ضمن آنکه محرومیت های مالی و علمی و آموزشی تحمیل شده بر دامپزشکان و ایجاد دانشکده های دامپزشکی زیاد و عدم درک اهمیت دامپزشکی در بهداشت انسان و دام، موانع عمده ای در رسیدن به اهداف بهداشتی است اما دفاتر سازمانی نیز وظیفه ای را که برایشان در قانون تعریف شده، به درستی انجام نمی دهند. بستن درها و نشستن در اتاق ها و شرکت در جلسات بی محتوا و به درازا کشیدن امور و درخواست ها نتیجه ای در بر نخواهد داشت که سالهاست اجرا می گردد و نتیجه ای نداشته است؛ گرچه بهترین و ساده ترین روش برای سرباز زدن از وظیفه خطیر و اصلی است و تنها ایجاد سد و مانع برای اندیشه و خرد و عادت کردن به روزمرگی است.
نیازی به توضیح ندارد که امور محوله بر خلاف و بر عکس معیارهای بین المللی و علمی و فنی اجرا می گردد و این ادعایی است قابل اثبات که در صورت نیاز با مثال های فراوان قابل بررسی خواهد بود. از جمله تنظیم مقررات نه بصورت آیین نامه داخلی سازمانی، بلکه به صورت قانونی و مصوب مراجع ذیربط. تکیه و اصرار بر جمع آوری اوراق و اسناد بی هویت اقدامی بیهوده است و اینگونه است که کار نظارت فنی و علمی به فراموشی سپرده می شود و باید که بیماری ها افزایش یابند.
البته به نوبه خود عملکرد سازمان دامپزشکی را از جهتی نتیجه برنامه های مخرب وزارت متبوع می دانم؛ بارها و بارها موضوع واردات بی رویه دام زنده از مرزهای کشور و از کشورهای دیگر که نقش عمده ای در توزیع بیماری در کشور دارند، مورد نقد واقع شده و هرگز تاثیری در جلوگیری از این اقدام به عمل نیامده است. موقعی که دام زنده وارد می شود، همراه خود قطعاً کنه ها و ویروس را به کشور وارد می کند و این بر بار ویروس موجود به شدت می افزاید و شکی نیست که بیماری افزایش خواهد یافت.
بیماری از سال های قبل در کشور به دلیل واقع شدن در منطقه ای که بیماری اندمی است وجود داشته است اما میزان وقوع آن گستردگی فعلی را نداشته است و اکثراً در مناطق شمال غرب کشور مستقر بوده و کمتر باعث بیماری می شده است و اکنون که سالهاست دام زنده از شرق کشور وارد می شود، این بیماری نیز در کلیه مناطق کشور وجود دارد و به درستی می توان ادعا کرد که کنه های همه مناطق حامل بیماری هستند. وجود بیماری در کشورهای آلوده و عدم تلفات انسانی، خود موید برخورد منطقی با بیماری است.
به درستی مشخص است که تصمیم به واردات دام تحت فشار وزارت جهاد کشاورزی که هیچ اطلاعی از بیماری ها و نتایج مخرب آنها ندارند گرفته شده است و تنها موضوع مهم منافع مالی واردکنندگان است. منابع دامی کشور به اندازه ای هست که نیازی به واردات نباشد؛ تنها حمایتی جانانه و همه جانبه و کوتاه نمودن دست افراد نا آگاه را می طلبد.
با آنکه کنترل بیماری عمدتاً در اختیار وزارت بهداشت و آموزش پزشکی قرار دارد، اما کمک بسیار شایان دامپزشکی به کنترل بیماری، ایجاد سیستم سرویلانس بیماری است که مناطق پرخطر مشخص شده و اقدامات در آنها تمرکز یابد تا بتوان به مرور اقدامات لازم را گسترش داد.
سم پاشی گرچه می تواند از بار کنه ها بکاهد اما ریشه کن کردن کنه ها بوسیله سمپاشی امری است که تا کنون محقق نشده است زیرا که سمپاشی زیاد بخصوص بی رویه، موجبات مقاومت کنه ها را ایجاد می کند و مشکلات بیشتری را سبب می شود.
در جایی که می توان به افراد در معرض خطر که تعدادشان هم آنچنان زیاد نیست آموزش داد (کسانی که به هر نحو با دام در ارتباطند)، در جایی که می توان به راحتی زمان 24 ساعت جمود نعشی را برای دام های کشتار شده اعمال کرد، در جایی که می توان با تبلیغات گسترده به افراد آموزش داد که از له کردن کنه ها با دست و یا کندن کنه ها از روی دام با دست خودداری کنند، جایی که می توان به عموم مردم آموخت که حتما کبد و احشای مورد استفاده را بخوبی پخته مورد استفاده قرار دهند و هنگام کار کردن با آنها از دستکش استفاده کنند، در این صورت است که این بیماری به ظاهر وحشتناک به راحتی کنترل شده و با کاهش واردات دام های زنده از دیگر کشورها به مرور از سطح ویروس کاست تا جایی که خطر آلودگی انسانها در حداقل قرار گیرد، چنانکه قبلاً نیز اینچنین بوده است.
جناب آقای دکتر قاضی زاده عزیر، تا زمانی که در حوزه بهداشت اعتبارات به درستی تخصیص داده نشوند و بطور کلی جریانهای «سیاسی - تجاری» بجای «علمی - فنی» حاکم باشد، انتظاری غیر از این نیست که بیماریها افزایش یابند و برای خلاص شدن از شر انتقادات، گزارش نشوند و کسی در پی کاهش آنها نباشد. در حال حاضر پاک کردن صورت مسئله بهترین راه برای کنترل بیماریها در کشور در دستور کار قرار دارد .... موفق باشید ...
حضرتعالی همچون دسته گل معطرید و کنار شما نشستن هم انسان را بهره مند می سازد الحمدلله که سایه شما بر جامعه دامپزشکی مستدام است
اما:
نکته اول:ما آموختیم در کبد و امعا و احشاءRigor mortis رخ نمیدهد از این بابت متشکریم
نکته دوم : ما متوجه نشدیم پایش بیماری در دام چگونه است آیا باید از دامها نمونه سرمی گرفت و تست کرد یا روش دیگری است؟
نکته سوم: به دانشکده های دامپزشکی اشاره داشتید آیا به نظر جنابعالی این سازمان دامپزشکی نیست که باید مطالبه گر دانشگاه باشد و از دانشکده بخواهد نیرویی تربیت کند که کارآمد باشد آیا سازمان نباید امکانات آزمایشگاهی و علمی دانشکده ها را زیر کار تشخیص بکشد؟
فلج اطفال با کار بسیجی افراد غیر متخصص در ایران ریشه کن شد چرا ما برای بروسلوز در دام دانشکده های دامپزشکی را زیر کار نمی کشیم چرا سازمان به جای همان که فرمودید جلسات بی خاصیت دنبال بهره وری از امکانات دانشکده ها نیست و این تعدد دانشکده ها و دانشجویان و اساتید را تبدیل به تهدید کرده و سازمان و نظام مرتب دم از وزارت بهداشت و انحلال بافت و... می زنند؟
نکته سوم:
شما به نوعی با ادبیات علمی حرف دکتر قاضی زاده را در قالب عدم گزارش بیماریها توسط سازمان دامپزشکی تایید فرمودید
بالاخره اهل شعر و ادب و حافظ و سعدی هستید و غیر از این سبک سخن گفتن انتظار نمی رود
موفق و سلامت باشید