کد خبر: ۵۵۵۲۱

حکیم مهر: یکی از موضوعاتی که در اکثر روستا‌ها به ویژه در مناطق محروم به چشم می‌خورد این است که بیشتر صاحبان دام از واکسیناسیونی که باید برای دامشان انجام دهند، آگاهی ندارند.

به گزارش حکیم مهر به نقل از روزنامه جوان، همیشه گروه‌های جهادی با کار‌های عمرانی و بهداشت و درمان و حرکت‌های فرهنگی‌شان شناخته می‌شوند. جهادگرانی که با نیازسنجی مناطق محروم، تمام امکانات خود را برای خدمت و رفع مشکلات ساکنان این مناطق بسیج می‌کنند و چند روزی را مهمان آنان می‌شوند. اما این‌بار با جهادگری به صحبت نشسته‌ایم که با هدف معاینه و ویزیت دام‌های روستاییان در اردو‌های جهادی حاضر می‌شود.

وقتی «دکتر سیدمحمد حسینی» متخصص دامپزشکی عنوان می‌کند «این رشته نقشی حیاتی در اکوسیستم روستایی دارد و به صورت مستقیم با زندگی مردم آن منطقه مرتبط است»، می‌توان به اهمیت کار خودش و تیم دامپزشکی گروه جهادی «سبحان» پی برد.

ابتدا بفرمایید چطور شد رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب کردید؟

من اصالتاً آذربایجانی هستم و همیشه خود را یک بچه روستایی می‌دانم. چون در کنار ما حیوانات اهلی زیادی وجود داشت، از همان کودکی و دوره ابتدایی و راهنمایی از حیوانات خیلی خوشم می‌آمد. البته باید بگویم پدرم و یکی از خواهرانم پزشک هستند و خواهر دیگرم ماماست. به همین دلیل از کودکی بیگانه با حوزه پزشکی نبودم و از مشکلات آن اطلاع داشتم. بنابراین تصمیم گرفتم دامپزشکی بخوانم و وارد این رشته شدم. در حال حاضر هم دانشجوی رزیدنت تخصص مامایی و بیماری‌های تولیدمثل دام هستم و دوره عمومی‌ام را گذرانده‌ام.

از چه زمانی با گروه‌های جهادی آشنا شدید و تصمیم به همراهی با آن‌ها گرفتید؟

به ترم آخر رسیده بودم و باید از رساله‌ام دفاع می‌کردم که در یکی از گروه‌های جهادی دانشجویی شرکت کردم. این اردوی جهادی به همت بسیج دانشجویی دانشگاه ترتیب داده شده بود. اتفاق خوبی بود، اما در دوره رزیدنتی، رسماً با گروه‌های جهادی که کارشان با برنامه‌ریزی مشخص پیش می‌رفت، آشنا شدم و با آن‌ها به اردو‌های زیادی می‌رفتم. من دامپزشک بودم و وقتی به روستا‌های کم برخوردار وارد می‌شدیم می‌دیدم مردم چقدر استقبال می‌کنند. در بسیاری از جاها، دام حکم زندگی را دارد. بعد گروه سبحان را از طریق یکی از دوستان شناختم. متوجه شدم این گروه پزشک، دندانپزشک و ماما دارد، اما دامپزشک ندارد. به همین خاطر قرار شد به صورت مستمر با آن‌ها همراه باشم تا تیمی کامل داشته باشیم. حالا حدود دو سال است در کنار یکدیگر قرار داریم.

هم اکنون دامپزشکان در کشور درآمد خوبی دارند، چرا مشقت حضور در اردو‌های جهادی و کار‌های خیر و کمک به نیازمندان را انتخاب کردید؟

من دامپزشک یک گاوداری بزرگ با حدود ۴ هزار رأس گاو هستم. همچنین در چند باشگاه اسب‌داری هم بحث تولیدمثل آن‌ها را مدیریت می‌کنم. اگر بخواهم در مورد پول حرف بزنم این‌ها برای من آورده خوبی دارند، اما واقعاً آیا این آخر کار است؟ وقتی در اردو‌های جهادی شرکت و چند رأس گوسفند و بز و گاو و دیگر حیوانات خانگی هموطنی را معاینه می‌کنم که می‌دانم تمام اموراتش با آن می‌گذرد، آرام می‌شوم. تازه حس می‌کنم چرا مدرک گرفته‌ام و علمم به چه دردی می‌خورد. بهترین ثمره زندگی‌ام کار‌های خیریه و جهادی است. به خاطر همین خیلی مشتاقم حضور در اردو‌ها را ادامه بدهم. تمام درختان سایه دارند، اما هر درختی میوه ندارد. تفاوت است بین درختی که فقط سایه دارد و درختی که به رغم سایه، مردم از ثمره و میوه آن هم استفاده می‌کنند. کار جهادی و خیریه ثمره‌ای ماندگار است.

بهترین تجربه‌هایتان در اردو‌های جهادی چه بوده است؟

حدود ۱۴ اردو با گروه جهادی سبحان بوده‌ام و چند باری هم با گروه‌های جهادی دانشگاه‌های مختلف به مناطق محروم اطراف قم رفته‌ام. در حال حاضر تمام مشکلات و معضلات این مناطق را می‌شناسم. در بسیاری از اردو‌ها کار‌های عمرانی در صدر برنامه‌ها قرار دارند و من سعی می‌کنم دامپزشکی را به کارشان اضافه کنم. همیشه هم استقبال می‌شود و با تهیه دارو و لوازم مورد نیاز، شرایط را برای کارهایم آماده می‌کنند. این از مزایای بچه‌های جهادگر است که منتظر چیزی نمی‌مانند و خودشان همه کار می‌کنند.

مطمئناً به خاطر حضور مستمر در اردو‌های جهادی و تجربه‌ای که در این زمینه کسب کرده‌اید، با مشکلات حوزه دام در استان‌های مختلف آشنا هستید. عمده این مشکلات را در چه چیزی می‌بینید؟

نداشتن اطلاعات درباره دامداری اولین مشکل مشترک در بیشتر مناطق ایران است. روستاییان فکر می‌کنند دام خودش بزرگ و پروار می‌شود. یکی از موضوعاتی که در اکثر روستا‌ها به ویژه در مناطق محروم به چشم می‌خورد این است که بیشتر صاحبان دام از واکسیناسیونی که باید برای دامشان انجام دهند، آگاهی ندارند. یا اینکه دام را چه زمانی بخرند، چه زمانی وارد میدان فروش دام شوند، هیچ اطلاعی ندارند. مثلاً دیده شده است زمانی که سرمایه‌شان از بین رفته و دامشان تلف شده است، می‌گویند قسمتش این بوده است، درصورتی‌که شاید با دوتا دارو یا یک مقدار پیشگیری یا چهارتا واکسن این حل می‌شد. از این بابت از طرف اداره دامپزشکی هم اطلاع‌رسانی خیلی ضعیف است.

نظرتان در باره حوزه سلامت در اردو‌های جهادی و اهمیت حضور دامپزشکان در این عرصه چیست؟

چیزی که اردو‌های جهادی از علم دامپزشکی به من آموخت این است که کمک به زنده ماندن یک دام در برخی مناطق به منزله ادامه حیات یک خانواده است. در اردو‌های جهادی حوزه سلامت، تمام رشته‌های مامایی و دندانپزشکی، مثل یک چرخ‌دنده در کنار هم کار می‌کنند، چرخ‌دنده ریز و اصلی این اردو‌ها دامپزشکی است که باعث می‌شود تمام آن‌ها بچرخد. دامپزشکی مهم‌ترین چرخ‌دنده ساعت سلامت در روستاهاست. بحث بیماری‌های مشترک بین انسان و دام در تمامی مناطق کشور وجود دارد. امرار معاش بسیاری از مردم از طریق فرآورده‌های دامی است. دقیقاً مثل اینکه در جوامع پیشرفته کسی را نمی‌بینیم که بدون گوشی زندگی کند، در مناطق عشایری، روستایی و مناطقی که برای اردوی جهادی می‌رویم هم همین‌طور است. کسی را نمی‌بینید که بگوید من دام ندارم، شده چهارتا مرغ و دوتا گوسفند نگه می‌دارد، اما این افراد اصلاً اطلاعی ندارند که بیماری‌های مشترک دام و انسان چیست.

با توجه به اینکه دام در تمام مناطق ایران وجود دارد، در هر اردوی جهادی تقریباً چند رأس را معاینه می‌کنید؟

در تمام روستا‌های ایران دام وجود دارد هر چند نوع آن‌ها فرق می‌کند، اما چون امرار معاش و زندگی مردم از همین دام تأمین می‌شود، آن‌ها به دامداری می‌پردازند. در برخی مناطق تعداد دام زیاد و در جا‌های دیگر کمتر است، اما به طور میانگین ۴۸۰ دام در هر اردو ویزیت و معاینه می‌شوند و مورد تشخیص قرار می‌گیرند و حتماً درمان و تحویل مردم داده می‌شوند. به نظرم تا کنون نزدیک به ۵ هزار رأس دام معاینه و درمان شده‌اند. در مدت زمان چهار روزی که در هر اردو هستیم، تیم دامپزشکی به سه شهر می‌رود و هر شهر هم شامل چهار یا پنج روستاست.

از ویژگی‌های گروه شما این است که کار غربالگری و پیگیری مداوم وضعیت دام‌ها را در دستور کارتان دارید. این کار چه کمکی به روستاییان دارای دام می‌کند؟

در علم دامپزشکی نمی‌توان از راه دور دام‌ها را معاینه یا درمان کرد. این کار به شدت غلط است، ولی ما طرحی را پیاده کردیم به این نحو که دام‌هایی را که معاینه می‌کنیم شماره تماس دامدار را می‌گیریم و در شرایطی که دام‌ها بیماری‌های خاص داشته باشند از راه دور کار‌ها را پیگیری می‌کنیم تا از وضعیت حال دام مطلع شویم. وزارت بهداشت هم در شهرستان‌ها تیم پیگیری دارد. به همین خاطر به روستاییان می‌گوییم نسخه دام را عوض کنند یا داروی قوی‌تری تجویز شود. آن‌ها هم با این اطلاعات از تیم‌های موجود کمک می‌گیرند. این کار بسیار جواب داده است و بار‌ها تماس داشته‌ایم که حال دام خوب شده و حتی تولیدمثل هم کرده است. مثلاً اوایل سال بود که در اردوی جهادی کرمان حضور یافتم، هنوز که هنوز است دامداران آن مناطق به من زنگ می‌زنند. آن زمان بحث تب مالت در جنوب کرمان خیلی زیاد بود. پرسیدم اداره دامپزشکی‌اش برای شما چه کار می‌کند؟ گفتند خیلی دور است، واکسن را به ما می‌دهند، ما هم بلد نیستیم داممان را واکسن بزنیم، لذا واکسن‌ها روی دستمان می‌ماند. بعد از راهنمایی‌ها و ادامه پیگیری‌ها حالا شرایط خیلی بهتر شده است و این را از تماس آن‌ها متوجه شده‌ایم.

 

نظر شما
ادامه