حکیم مهر - وبلاگ انجمن صنفی مسئولین فنی و بهداشتی اصفهان در تازهترین نوشته، مطلبی طنز به رشته تحریر درآورده که با عنوان "بحر طویل مسئولین فنی و بازرسین بهداشتی دامپزشکی" در اینجا بازخوانی میگردد :
در صبح دل انگیز زمستان که دما بود بسی سرد و به دل بود کمی درد، خارج شدم از خانه دل زار و گرفتار، پی کار. در راه رسیدم به پلیسی که به تَن داشت لباسی و به حق داشت کلاسی. با دیدن من خنده به لب کرد و رُخ خویش به چپ کرد و ز من خواست مدارک. گفتا که به تَن نیست کمربند و به لبخند و به چند بند مرا کرد جریمه. در زیر لبش گفت : خداوند کریمه. آمد به زبان خواهش و از چشم همی بارش و با گردن خود کُرنش و اما اثری نیست ز بخشایش سروان وظیفه.
باید که رَوم زود سرِ کار و نظارت بکنم بار و گواهی بکنم صحت محموله بیجار. ای وای نگفتم که منم دکتر بیطار و شدم ناظر هر بار، اعم از شتر و گاو نر و کبک و بز و سار.
القصه رسیدم به سر کار ، از بخت بدم خودروی حملی برسید از سوی بیجار و پُر از بار و برفتم که کنم فک پلمب و بنگارم سوی آن یار، همان دکتر همکار ز بیجار، گواهی، دیدم که به دَر نیست پلمبی و نه سیمی و نه سربی.
آرام برفتم سوی راننده و با خنده و با قلب ز جا کنده و گفتم که عزیز دل دکتر:
این بار به این هیبت و شایسته نباشد که شود تخلیه در شرکت و ناگاه بدیدم که بزد خنده و از صِدق دلش گفت که شرمنده و عفوی بنمائید بر این بنده و ناگاه به جیب کُت خود بُرد نگاهی و در آورد یکی سکه شاهی و ندا داد که این حکم پلمب است و گواهی.
در زیر کُتش بود چماقی و به ایماء و اشاره، همی داد نشانی که اگر تخلیه صورت نپذیرد بزند بر سر دکتر ضرباتی. یاران گرامی لطفاً بنمائید مرا راهنمائی و بگوئید چه فرق است میان من و آن افسر رانندگی و راهنمائی؟
بسيار جالب بود البته قابل توجه دكتر ....... كه فكر مي كنم از ...... هم سر رشته اي داشته باشد
واقعا جالب بود ، آفرین
افسر راهنمایی با ما که دکتر هست سرو کار داشته ولی ما .............با فرهنگ ....
خوب بود جهت تشكر هم كه شده لينك مطلب را مي گذاشتيد
با سلام و احترام / بیننده محترم ظاهراً توجه نفرموده اید در بخش منبع (کادر آبی رنگ بالای مطلب) لینک گذاشته شده بود. با تشکر از بازدید و اظهار نظرتان
جالب بود ولی انگار قانون زیر پا گذاشته ها مظلوم تر از پلیس دیده می شوند
افسر راهنمایی اغلب میگه آقا دیگه برگ جریمه رو نوشتم کاریش نمیشه کرد !
ولی شما احتمالا برای زنده ماندن باید بگذرید همانطور که روزانه در بسیاری مکان ها مثا کشتارگاههای به ظاهر و نام صنعتی،
روزانه بسیار میگذارند و میگذرند!