به گزارش حکیم مهر، متن یادداشت وی به شرح زیر است:
طی چندین هزاره، بشر بر طبیعت و برخی حیوانات چیرگی یافت و با اهلی کردن حیوانات، زندگی مسالمتآمیزی را با آنها شروع کرد. اهلی کردن حیوانات در ابتدا بر اساس ضرورت و اقتضائات دوران کشاورزی و شروع حمل و نقل و مبادلات کالایی صورت گرفت. اما رفته رفته، با پیدایش شهرها و زندگی شهرنشینی و ظهور طبقهی اشراف (دوران فئودالیسم)، انگیزهی نگهداری حیوانات اهلی خانگی از جنبهی اقتصادی و نقش حیوان در فرآیند تولیدات کشاورزی و گلهداری (گاو، اسب، قاطر، سگ و پرندگان و ...) فراتر رفت و به اصطلاح با انگیزهی زیست پر از تجملات اشرافیت (آنچه امروز زندگی لاکچری مینامیم) ادامه یافت. از این نقطهی تاریخی بود که برخی حیوانات بهویژه سگ، گربه و پرندگان به داخل قصرها و کاخهای مجلل اشراف راه یافتند. این میراث نامبارک امروزه طیفی از حیوانات زبان بسته را شامل میشود و تصور همه بر این است که به حیوان خانگی لطف شده و در کمال خوش اقبالی، یک زندگی مسالمت آمیز را در کنار صاحبش دارد. هرچند انسانها با بهرهکشی از حیوانات، در واقع حقوق اولیهی آنها، که همان حق زندگی آزاد است را نادیده میگیرند و همین امر مفهوم "زندگی مسالمت آمیز" را کاملاً نقض میکند.
البته، نگهداری از حیوانات آسیب دیدهای که قابلیت زندگی در محیطزیست طبیعی خویش را از دست دادهاند و توسط انسانهای شریف نگهداری و تیمار میشوند، از این قاعده مستثنی است.
در ایران نیز مانند سایر کشورها، سالهاست که با پدیدهی نوظهوری تحت عنوان حیوانات آپارتمانی! مواجه هستیم. حیوانات آپارتمانی، عموماً به حیواناتی اطلاق میشود که قربانی دستاندازی، بهرهکشی و صنعت بیرحمانهای هستند که آنها را بازیچه و اسباب سرگرمی و تفنن بشر میداند و بدون در نظر گرفتن حقوق اولیه، انواع و اقسام نژادها را تولید! میکند؛ چنین دخل و تصرفی در تمام جنبههای زیستی زندگی حیوانات، مفهوم انسانیت بشر را نیز زیر سؤال میبرد.
این دستاندازی در زندگی حیوانات آپارتمانی، کار را به جایی رسانده است که افرادی به ظاهر حیوان دوست! برای زیبایی حیوان یا خوشایند خود، اقدام به انواع جراحیها بر روی حیوانات خانگی میکنند: کشیدن ناخنهای گربه بهمنظور جلوگیری از چنگ انداختن بر مبلمان و ...، یکی از این اعمال غیرانسانی است. متأسفانه بعد از این عمل، گربه به سختی راه میرود و ظاهراً راه رفتن برای حیوان بیچاره دردناک میشود.
چندی پیش، درباره عملهای جراحی زیبایی بر روی حیوانات گزارشهایی منتشر شد و واکنشهای مختلفی را برانگیخت. یکی از این گزارشات که پیشتر بهصورت میدانی تهیه شده بود، موارد طرح شده در خصوص اعمال جراحی زیبایی بر روی حیوانات خانگی را تأیید میکرد.
از اجرای عملهای زیبایی نظیر کوتاه کردن گوش، دم، تزریق بوتاکس یا خالکوبی گرفته تا برداشتن تارهای صوتی سگ بهمنظور حذف صدای پارس کردن حیوان. این عمل دردناکِ دستکاری و جراحی حنجره سگ در نهایت منجر به سرطان حنجره و مرگ دردناک حیوان میشود.
لازم است اشاره کنم که در کشورهای پیشرفته که قوانین رفاه و حقوق حیونات به رسمیت شناخته شده است، برای انجام هر یک از این اعمال، پروانهی دامپزشکی شخص خاطی برای همیشه سلب و با مشکلات قانونی روبرو خواهد شد.
سالیان سال است که چوپانها و گلهدارها با روشهای بیرحمانه اقدام به تولهکشی و پرورش سگهای گله میکنند. بریدن دم و خوراندن آن به حیوان (برای وحشی شدن) و بریدن گوشها برای جلوگیری از مزاحمت هنگام دعوا با گرگ در میان آنها امری متداول است که در نبود نظارت دستگاه متولی انجام میشود. متأسفانه سازمان دامپزشکی بهعنوان مرجع متولی، همچون موارد دیگر کمترین نظارتی بر این کار ندارد.
پس از انتشار اخبار اعمال زیبائی و ایجاد حواشی بر آن، هر چندکه «جامعه دامپزشکی حیوانات کوچک» با انتشار نامهای موضوع را کتمان نکرده و آن را از سوی عدهای از دامپزشکان محتمل دانست، اما یکی از رسانههای دامپزشکی کل ماجرا را غیرواقعی خواند و آن را شایعهپراکنی رسانههای مغرض و دامپزشکان را صنف مظلوم دامپزشکی قلمداد کرد.
این در حالی است که گاه و بیگاه، گزارشات و اخباری منتشر میشود که نشان میدهد دامپزشکانی، تحت پروژههای مدیریت حیوانات شهری در شهرداریها، بهدلیل گران بودن داروهای دامپزشکی، سگهای شهری را با تزریق اسید، گازوئیل و... قتل عام میکنند و متأسفانه هیچ برخوردی هم از جانب سازمان نظام دامپزشکی با این افراد نمیشود.
البته آن را نمیتوان به دامپزشکان شریفی که داوطلبانه و با کمترین هزینه یا بهصورت رایگان، حیوانات شهری را درمان یا عقیم سازی میکنند تعمیم داد. حساب این انسانهای شریف از دامپزشکان پول پرستی که در کلینیکهای لاکچری خود با انجام این عملهای بهظاهر زیبائی! درآمدهای میلیونی دریافت میکنند و سلامت حیوان را بهخطر میاندازند جداست.
بهنظر میرسد سرپرستان این حیوانات نیز که حیوانات خانگیشان را مجبور به انجام این اعمال میکنند، مشکلات روحی و روانی داشته و لازم است سلامت روان آنها توسط روانپزشک بررسی شود.
با توجه به یافتههای پژوهشی و علمی متعدد که اثبات میکند، حیوانات دارای «فهم» و «گیرندههای احساسی» هستند، این تفکر که سایر حیوانات «پستتر» هستند و چون گونه ضعیفتری هستند و ما حق داریم از آنها بهرهکشی کنیم، یک تفکر غلط و غیر اخلاقی است.
منشور جهانی حقوق حیوانات به صراحت بیان میکند همه حیوانات در زندگی حقی برابر در یک چارچوب بیولوژیکی متعادل دارند و هیچ حیوانی نباید در معرض برخورد نامناسب یا اعمال بیرحمانه قرار گیرد. هر فعل غیرضروری، منجر به مرگ حیوانات میشود و هر گونه تصمیم، منجر به چنین عملی به مثابه جنایت علیه حیات است. متأسفانه، عدم وجود نظارت توسط سازمانهای نظارتی بر موضوع حیوانات شهری و خانگی صنعت بهرهکشی از حیوانات را تبدیل به یک صنعت بیرحم و غیرانسانی کرده است که روزبهروز اخبار ناخوشایندی از آن منتشر میشود.
بجاست با تدوین قوانین و مقررات بازدارنده، جلوی این رفتار بیرحمانه گرفته شود و رسانههای جمعی، بهویژه رسانههای نهادهای جامعه مدنیِ حامیان حیوانات و دوستداران طبیعت، با تولید محتوا در اینباره آگاهی جمعی جامعه را در مورد حقوق حیوانات بالا ببرند و با فرهنگسازی در این زمینه، حساسیتِ جامعه را نسبت به حقوق حیوانات، بهخصوص حیوانات اهلی و خانگی ترغیب کنند.