وضعیت بیماریهای مشترک انسان و دام که یکی از رشتههای زیرمجموعه بررسیهای نظام دامپزشکی است، در کشور ما چگونه است؟
بیماریهای مشترک انسان و دام در حوزه سازمان دامپزشکی است، در حوزه نظام دامپزشکی نیست اما به طور کلی عرض میکنم آمار و ارقامی که موجود است، میگوید: ما الان بیش از 1700 نوع عامل بیماریزایی یا پاتوژن داریم که بیش از 50 درصد آن در انسان و حیوان مشترک است. لذا دامپزشکی در کشور جایگاه خاص و ویژهای پیدا میکند.
از چه نظر؟
از نظر ارتقای بهداشت عمومی جامعه. شاید اولین باری که شما میشنوید فردی دامپزشک است، این سوال به ذهنتان برسد که من مرغ یا گاو ندارم که نزد او بیاورم، بگویم مرغم چه میخورد، گاوم چه میخورد، مریض است و... یا به او میگویید ما میخواهیم گاوداری یا گوسفندداری احداث کنیم، باید چه کنیم؟
این نشان میدهد هنوز چهره دامپزشکی به مردم ما معرفی نشده و عمده ایرادش را به اسم این سازمان میگیرم. اسم این سازمان نباید «دامپزشکی» باشد؛ چون کار ما فقط طبابت نیست. جزئیترین کار ما طبابت است. عمده کار دامپزشکان، ارتقای بهداشت و نظارت بهداشتی است. همین گوشت قرمز که شما میل میفرمایید، گوسفند یا گاوی که به کشتارگاه میرود قبل از ذبح بازرسی میشود و بعد از کشتار هم مجددا مورد بازرسی قرار میگیرد. تمام امعاء و احشای این دام اعم از کبد، قلب و... که قرار است به مصرف انسان برسد، بررسی میشود. اگر مشکل پاتولوژیک یا فیزیولوژیک داشته باشد بلافاصله آن دامپزشک و ناظر فنی بهداشتی موظف است واکنش مربوط به آن نوع بیماری را نشان دهد و بعضا این واکنش منجر به ضبط لاشه میشود یعنی لاشه را معدوم میکنند؛ البته گاهی لاشه ضبط موضعی و گاهی اصلاح میشود که این کار به نوع بیماری بستگی دارد. این یک بخش کار دامپزشکی است؛ یعنی نظارت بهداشتی.
بخش عمده دیگر کار دامپزشک، مبارزه با بیماریهای بخش دیگر کنترل و پیشگیری از بسیاری از بیماریهاست. اینجا به حدیث ارزشمندی از امام علی(ع) اشاره میکنم.
قال علی(ع): الدفع احون منالرفع
یعنی دفع کردن بهتر از رفع کردن است. یعنی همان شعار مصطلح ما: پیشگیری بهتر از درمان است.
لذا اسم سازمان دامپزشکی به نظر من، باید سازمان بهداشت، کنترل و پیشگیری از شیوع بیماریهای دام باشد. چراکه آخرین کار آن که درصد جزئی وظایف محوله است، بحث دامپزشکی است. وظایف اصلی این سازمان و دامپزشکان ارتقای بهداشت عمومی جامعه است. مبارزه با بیماریهای دام و بیماریهای مشترک بین انسان و دام است و همچنین کنترل امراض پیشگیری از بسیاری بیماریهایی که میتواند حادث باشد.
این است که امروز شما با خیال راحت مرغ و گوشت میخرید و استفاده میکنید و تردیدی هم ندارید و حتی اگر در آنها ضایعه ببینید، میگویید حتما کنترل شده است. این اعتماد قلبی است که مردم نسبت به خادمان خود دارند، اما این خادمان واقعا گمنامند و جلوی چشم نیستند.
اما واقعا عاشقانه خدمت میکنند. بسیاری از همکاران عزیز ما در خط مبارزه با بیماریها خودشان به آن بیماری دچار شدند و جان خود را با افتخار فدای ملت کردند و این نشان از عشق فعالان این حرفه به مردمشان است.
چندی پیش بحثی در رسانهها درباره واردات گوشت یا دام زنده از کشورهای همسایه ایران مانند افغانستان و پاکستان مطرح شد. این موضوع صحت دارد؟
این مساله در حوزه نظام دامپزشکی نیست و سازمان دامپزشکی باید پاسخگو باشد، اما به لحاظ تخصصی باید بگویم، واردات دام طبق تصمیماتی کهOIE میگیرد و بندهایی که ابلاغ و هرسال کشورهای آلوده را مشخص میکند، میگوید این کشور مشکل بیماری دارد یا خیر. شاید در یک کشور چند منطقه آلوده و چند منطقه سالم باشد. وقتی کشور میخواهد واردات دامی را انجام دهد مهمترین مبحث مورد توجه امنیت غذایی مردم است که مسوولش ما هستیم و این را با هیچچیز دیگر عوض نمیکنیم. این امر نیز یک روال قانونی دارد. نگاه میکنند اگر کشوری آلودگی و بیماری نداشته باشد و شرایط ما و استانداردهایOIE را داشته باشد، واردات دام از آن اشکال ندارد و وارد میشود. این چیز تازهای نیست، سازمان دامپزشکی کشور براساس استانداردها تصمیم میگیرد.
آیا همسایههای ما جزو فهرست سیاه اعلامی امسال نبودند؟
این را باید از سازمان دامپزشکی بپرسید در حوزه من نیست.
شما برای اداره سازمان نظام دامپزشکی چه برنامههایی داشتید؟
ما چند محور برای ترمیم سازمان داشتیم. اولین محور بحث اعتمادسازی به سازمان نظام دامپزشکی بود. یعنی قبلا اعضای ما به سازمان اعتماد نداشتند و ارتباطاتشان قطع شده بود. ما در سال 85 حدود 17500 نفر عضو داشتیم که به 4000 نفرشان بیشتر حق عضویت نمیدادند یعنی فعال نبودند. اما امروز نزدیک به 23 هزار نفر عضو داریم که حدود 15 هزار نفرشان فعال هستند.
روندی را برای اعتمادسازی پیش گرفتیم تا ارتباطمان را با اعضا بیشتر کنیم. اکنون ارتباط ما با اعضا ارتباط خوب و تعریفشدهای است.
دومین محور، بحث آموزش است. بازآموزی و برگزاری کنگرههای علمی و تخصصی در سطح بینالمللی از زیربخشهای آن است. همچنین باید برای اعضا تسهیلاتی درنظر گرفته شود.
اما ظاهرا شما تعرفههای دامپزشکی را هم افزایش دادهاید.
بله. اتفاقا اولین بخش اعتمادسازی چند مولفه داشت. مهمتریناش این بود که تعرفههای بخش خصوصی دامپزشکی از سال 76 پایهاش تصویب شده بود در سال 81 بین 10 تا 15 درصد با اختیار وزیر وقت افزایش پیدا کرد یعنی قریب به 10 تا 11 سال تعرفهها فقط با 15 10 درصد برپایه نرخ سال 76 افزایش مییافت.
همچنین از مهمترین کارهایی که سازمان نظام دامپزشکی در این دوره انجام داد که با بحثهای کارشناسی و وقت گذاشتن همراه بود، تعیین نرخ حداقل دستمزد خدمات دامپزشکی بخش خصوصی براساس فرمولاسیون سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است.
این فرمول به این صورت به دست آمد که ما طی 28 روز با بیش از 900 هزار رکورد عملیاتی، عدد وارد سیستم برنامه کردیم و 17 هزار فرم را خلاصه کردیم تا بتوانیم از آن میانگینی به دست بیاوریم و آن را داخل فرمولها بگذاریم و بتوانیم جواب دهیم. پیگیریهای متعدد و نامهنگاریهای زیادی انجام دادیم تا بتوانیم چنین کار بزرگی را انجام دهیم. کار مشکلی بود. با لطف خدا و حمایتهای دولت از بخش خصوصی نتیجه گرفتیم بویژه آقای مهندس اسکندری بسیار حمایت میکردند.
این اولین قدم اعتمادسازی ما بود که به اعضا بگوییم واقعا میخواهیم کار کنیم چون ناامید بودند میگفتند ما حق عضویت میدهیم اما شما با آن کار نمیکنید.
این کار خیلی بزرگی بود و به چشم آمد. تقریبا خیالات و افسانهای برای اطرافیان بود که به وقوع پیوست. قبلا آنها از خود میپرسیدند آیا واقعا میشود یک روز تعرفهها تصویب شود؟
هر جا میرفتیم پیگیری میکردند و میگفتند آقا این تعرفهها چه شد؟ حق هم داشتند 11 سال تعرفه تغییر نکرده است و از طرف دیگر صنف ما اعضای نجیبی دارد. چرا که تا سال گذشته در میان جمعیت بیش از 12 هزار نفری که در بخش خصوصی دامپزشکی فعالیت میکنند 400 پرونده تخلفاتی داشتیم که عدد آن قابل ذکر نیست و شاید کمتر از یک درصد باشد.
این نشان میدهد که علاوه بر این که صنف ما دستمزد پایینی داشتند، اما هیچ موقع تخلف نمیکردند. خدمات خود را گرانتر از مصوبه سال 81 با 15 10 درصد افزایش نرخ عرضه نمیکردند.
آیا واقعا ارزش ندارد آدم برای این صنف زحمت بکشد و تلاش کند؟
و بحث دوم؟
دومین بحث ما تعریف رابطهای متعارف و مناسب بین کارفرمایان و مسوولان فنی بهداشتی بخش خصوصی بود. مسوولانی که در کشتارگاهها، مراکز بستهبندی، سردخانهها و... وظیفه نظارت بهداشتی داشتند، اما حقوق خود را از کارفرما دریافت میکردند. حتما به ذهن شما متواتر شده کسی که حقوقش را از کارفرما میگیرد و بعد میخواهد بر کار کارفرما نظارت بهداشتی کند، قطعا ترکیب مناسبی نیست و قطعا میتواند مفاسد داشته باشد. برای همین ما آییننامه نظارت بهداشتی را ارائه کردیم که فکر میکنم 15 14 سال بود در وزارت جهادکشاورزی مطرح بود و متاسفانه به هیات دولت نمیرفت.
سرانجام با همتی که آقای اسکندری داشتند و پیگیریهای سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی نتیجه گرفتیم.
در آییننامه نظارت بهداشتی بر دامپزشکی ضمن این که مباحث نظارت بهداشتی در آن وجود دارد ماده 19 آن قطع ارتباط مالی بین کارفرماها و مسوولان فنی را تصریح کرده است.
این حقوق را چه کسی میپردازد؟
طبق این آییننامه پرداخت حقوق به سازمان نظام دامپزشکی محول شده است و در سالروز تولد باسعادت آقا علیبن موسی الرضا(ع) یعنی 8/8/88 این کار اجرایی میشود و سازمان ما از طریق صندوق تعاون رفاه این قطع ارتباط مالی بین کارفرما و مسوول فنی را انجام میدهد. البته دوطرف از این ماجرا سود میبرند؛ چرا که مثلا بیمه مسوول فنی توسط مجموعه ما پرداخت میشود و این وجوه دیگر سربار کارفرماها نخواهد بود و از آنها قطع ارتباط میکند. ضمن این که نظارت دقیق بر عملکرد مسوول فنی توسط کارفرما و بازرسان ما انجام خواهد شد. لذا ضریب امنیت بهداشت غذایی جامعه خیلی بالاتر میرود و امنیت شغلی دامپزشکان و سایر ردههای دامپزشکی زیاد میشود.
این حرکتها که انجام شد اعتماد به سازمان نظام دامپزشکی بالاتر رفت و دامپزشکان به سمت منزل خود هجوم آوردند یعنی برگشتند به جایی که قبلا از آن فرار کرده بودند.
مشارکت آنها سبب شده تا ما از سال گذشته تاکنون در کل کشور نزدیک به 6000 نفر را در بخش خصوصی تحت آموزش قرار دهیم و بعد دوره بازآموزی ببینند.
این یک امر بیسابقهای بود و برای برگزاری کنگرههای علمی تخصصی در سطح بینالمللی، سال گذشته 3 کنگره و امسال اولین کنگره برگزار شد و 2 کنگره دیگر برای امسال داریم.
خود این برای بخش خصوصی خیلی ارزشمند بود.
فعال بودن دفاتر استانی که قبلا نداشتیم نیز بخشی دیگر از کارها بود. ما قبلایک رئیس نظام داشتیم اما دفاترمان فعال نبود. جالب است عرض کنم زمانی که در سال 85 سازمان را تحویل گرفتیم 10 نفر نیروی ثابت و 4 نیروی ساعتی داشتیم با حداقل حقوق.
اما در حال حاضر ما اینجا را با حدود 70 نفر میچرخانیم و حدود 60 نفر از نیروها را استخدام کردهایم. نیروها از همین فارغالتحصیلان بیکار بخش دامپزشکی هستند. این امر بدون دریافت یک ریال از دولت بوده و فرصت شغلی ایجاد کردیم. اعتقاد داریم، میشود خیلی کارها انجام داد تا بیکاری در دامپزشکی ریشهکن شود. من به جرات میگویم، چنانچه خصوصیسازی و اجرای سیاستهای خصوصیسازی به عهده سازمان نظام دامپزشکی باشد، تا پایان سال برای تمامی فارغالتحصیلان و سایر ردههای دامپزشکی فرصت شغلی ایجاد میکنیم؛ یعنی در این صنف یک نفر بیکار در هیچ کجای کشور نخواهیم داشت.
ضریب نفوذ خدمات دامپزشکی در کشور چقدر است؟
ما برای هر خدمتی یک ضریب نفوذ داریم این ضریب به نسبت جمعیت کشور یا مثلا به نسبت جمعیت روستایی کشور برای تعداد دامپزشکی که وجود دارد، محاسبه میشود. ما الان حدود 125 تا 130 میلیون واحد دامی داریم. آمار دقیق بخشهای مختلف خصوصی را نمیتوانم الان به شما بدهم اما فعالان بخش خصوصی ما بالغ بر 6000 نفر هستند.
ضمن این که اگر بخواهیم کسانی را که در بخش مایهکوبی فعالیت میکنند جمع کنیم، بالغ بر 12 هزار نفر در بخش غیردولتی دامپزشکی فعالیت میکنند. این نشان میدهد که بخش خصوصی در حال فعال شدن است اما اعتقاد من این است که ما باید بخش خصوصی را سازماندهی و ساماندهی کنیم و نباید آن را رها کنیم چون نظارت بر بخش خصوصی کار کوچکی نیست. شاید مهمترین وظیفه دولت نظارت بر بخش خصوصی است.
درباره ضریب نفوذ نفرمودید.
حالا خودتان آن را حساب کنید. عرض میکردم که اگر دولت بر بخش خصوصی نظارت نکند احتمال وارد شدن ضرر دوطرفه است: اگر نظارت نشود که در بخش خصوصی چه کاری صورت میگیرد و اگر معضلات و مشکلات بخش خصوصی شناخته نشود، ممکن است این معضلات سبب منحل شدن و نابودی و تعطیلی بخش خصوصی شود.
از سوی دیگر ممکن است بخش خصوصی به مردم فشار بیاورد یا وظیفه خود را انجام ندهد.
پس باید نظارتی وجود داشته باشد. البته دولت باید نظارت عالیه داشته باشد و کار اجرایی انجام ندهد. فقط کار نظارتی انجام دهد. سیاستگذاری و برنامهریزی، نظارت عالیه، صدور بخشنامهها و تصویب قوانینی که برای کمک به بخش مورد نیاز است، از این کارها هستند.
جناب آقای دکتر حالا برسیم به نوعی دیگر از سوالات که درباره جنابعالی وجود دارد. شما رئیس سازمان نظام دامپزشکی کشور هستید و در عین حال مشاور اقتصادی رئیسجمهور هم بودهاید. وزیر اسبق اقتصاد....
من مشاور اقتصادی ایشان نیستم. من قبلا معاون اقتصادی بازرسی ویژه رئیسجمهور بودم. میدانید که رئیس دفتر بازرسی رئیسجمهور تا همین اواخر اخوی رئیسجمهور حاج داوود احمدینژاد بودند و من تا تاریخ 26/1/87 معاون اقتصادی بازرسی ویژه رئیسجمهور بودم. امسال نیز فقط با حکم آقای رئیسجمهور رئیس سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران هستم.
زمانی که این مسوولیت را همزمان به عهده داشتید این دو مساله کاملا جدا سنخیتی با هم داشت؟ آیا شما که تخصصتان در رشته دامپزشکی است میتوانستید مسائل اقتصادی را به گونهای شایسته تحلیل کنید؟ آن هم در دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور که میتواند گزارشهایی به رئیسجمهور بدهد که ذهن و خط و دیدگاه ایشان را نسبت به برخی مسائل اقتصادی تعیین کند؟
این داستان که شما الان میخواهید بازکنید مربوط به قبل است و ما نمیخواهیم آن را باز کنیم چون بحثهای زیادی در این زمینه مطرح است اگر درخصوص سازمان نظام دامپزشکی سوالی دارید در خدمتم.
اما لازم است برای بررسی عملکردها به گذشته برگردیم و این گونه مسائل را باز کنیم.
اما ما نمیخواهیم. چون به اندازه کافی باز شده است. من تا آن تاریخ در آنجا (معاونت اقتصادی دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور) فعالیت داشتم و نمیخواهم وارد موضوعش بشویم و چون بحثهای متفاوتی مطرح است.
ورود به این مسائل با انگیزه مچگیری نیست بلکه با این انگیزه است که عملکردها در بخشهای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد و اگر قبلا مشکلی بوده، دوباره تکرار نشود.
اگر بخواهیم این موضوع را نبش قبر کنیم، پاسخ زیاد داریم اگر بنا به بررسی این مسائل باشد، شما باید عملکرد همه مدیران را از اول انقلاب تاکنون بررسی کنید. مدارک تحصیلی و جایگاههای خدمتیشان را ببینید و تطابق بدهید. بعد ببینید چه کسی با چه مدارک تحصیلی کجا بوده است.
مثلا امروز و در یک مقطع که حساسیت زیاد شده باید پرسید آیا این حساسیت در گذشته هم وجود داشته یا خیر؟ من میخواهم بگویم عدهای جزو کسانی بودند که همیشه خواستند دولت، عوامل دولت و خادمین ملت را که در دولت نهم برای مردم تلاش میکردند تا مردم رفاه و آسایش بیشتری داشته باشند تخریب کنند.
صحبتهایی که الان مطرح میشود، هم به نظرم در همین ارتباط است بعضیها در صحبتهایشان به این مسائل ایراد میگیرند حتی شاید قبلا در جاهای دیگر بدتر از این صحبتها هم مطرح میشد اما نمیآمدند انگشت بگذارند. این نشان میدهد که دولت نهم و دولت دهم و شخص آقای دکتر احمدینژاد دارای شخصیتی هستند که با اعتقادات بسیار بالای مذهبی و اعتقاد به این که خدا بزرگ است، حلال همه مشکلات را خدا میدانند در صورتی که در گذشته هم این عبارت مطرح بود اما عدهای احساس میکردند باید کار حزبی کنند. تفاوت بزرگ دولت نهم و دهم با سایر دولتهای گذشته این بود که وابسته به هیچ حزبی نبود. وامدار کسی نبود. مستقل، از دل مردم و از جنس مردم بود. برآمده از متن مردم بود.
الفاظ و عباراتی که رهبر معظم انقلاب درخصوص دولت نهم بهکار بردند، در دولتهای گذشته بیسابقه بوده است. این نشان میدهد چه بخواهند چه نخواهند دولت، دولت پرکار و پرتلاش بوده است.
به قول فرمایش رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) رئیسجمهور، رئیسجمهور سختکوش و هوشمند است. اینها عبارتهای جدیدی است که برای مردم پیام دارد. پیامش این است که همه کارها با برنامه است. همه کارها دارای اصول است.
زیرساخت و فونداسیون دارد. این برنامهها قابل ریزش نیست. سختکوشی هم تعریف مشخص دارد. در کمتر دولتهایی دیده می شد که همه مدیران شب و روز کار کنند.
یعنی شما معتقدید این مسالهای که درباره عدم تداخل مشاغل جنابعالی در آن مقطع مطرح شده، در راستای همین امر بوده است، یعنی میخواستند دولت را تخریب کنند؟
بله، بیشتر به دنبال این بودند که زحمات دولت را زیر سوال ببرند. وگرنه ارتباطی ندارد. ضمن اینکه همه این کارها مدیریتی است.
شخصی میآید مسوول دستگاهی میشود، یکسری اطلاعات کلی و جامع دارد، آیا وقتی میخواهد کار کارشناسی انجام دهد خودش این کار را میکند؟ یا از کارشناس زبده و متخصص در همان کار و حرفه استفاده میکند.
شما در معاونت اقتصادی بازرسی رئیسجمهور از این کارشناسان داشتید؟
بله، کار ما همین بود که از کارشناسان دستگاهها استفاده کنیم و کارشناسی کار را به کارشناس همان دستگاه میسپردیم. مثلا در یک مقطع مجموعهای را بازرسی کردیم، از همان مجموعه کارشناسانی را به مدت یکماه مامور کردیم. 5 4 کارشناس زبده و حرفهای برگزیدیم ضمن اینکه خود من بیارتباط با مباحث اقتصادی نیستم و در این زمینه تجربه و سابقه دارم.
شما در زمینه اقتصاد فعالیت تجربی داشتید؟
بله، مشکلات اقتصادی کشور را میدانستیم و خوشبختانه کارهای بسیار بزرگی در دولت انجام شد، بخصوص در بخشهای اقتصادی. این موضوع ارتباطی به بازرسی ما ندارد. اما در بحث تحول اقتصادی جرات پیدا کردن یک رئیس دولت برای جراحی اقتصاد یک کشور خیلی مهم است. جراحی بزرگ اقتصاد یک کشور کار کوچکی نیست. تحول اقتصادی کار کوچکی نیست. 7 مجموعه را به هم پیوستن، کار بزرگی است. هدفمند کردن یارانهها آرزوی دیرینه دولتهای قبل بوده که بتوانند یک قدم بردارند و حتی اسمش را بیاورند. در آن زمان نمیتوانستند کاری در اینخصوص انجام دهند.
اینها کارهای بزرگی بوده که دولت نهم انجام داد و دکتر احمدینژاد